به گزارش خبرآنلاین، «جریان سوم» کلیدواژه ای که این روزها به کرات در مباحث انتخاباتی مطرح می شود، برخی آن را خطری برای انتخابات اسفندماه و مجلس بعدی می دانند و معتقدند نباید اجازه داد جریانی بدون هویت سیاسی مشخص وارد پارلمان شوند. برخی نیز معتقدند این جریان اگر خود را مطابق با خواسته ها و مطالبات مردم جلو ببرد باید از آن استقبال کرد و نباید صرفا به چشم یک خطر به جریان سوم نگریست.
ناصر ایمانی فعال سیاسی اصولگرا که در دسته اول قرار می گیرد معتقد است مجلس بعدی حتی اگر اصلاح طلب هم شود بهتر از آن است که افرادی ناشناخته و بدون هویت سیاسی مشخص پا به پارلمان بگذارند. او هشدار می دهد باید مراقب جریان سومی که می تواند با تکیه بر شعارهای پوپولیستی آرای شهرهای کوچک را تصاحب کند بود.
مشروح گفتگوی خبرآنلاین با این چهره سیاسی اصولگرا را در ادامه بخوانید؛
آقای ایمانی! گفته میشود که با توجه به تفرقه و تشتت در هر دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب و نیز رشد نارضایتیهای مردم، ممکن است جریان دیگری پا به عرصه انتخابات مجلس در اسفندماه بگذارد و حتی کرسی های قابل توجهی را هم بتواند در مجلس بعدی تصاحب کنند. شما تا چه میزان امکان حضور چنین جریان سیاسی را که به آن جریان سوم نیز میگویند را محتمل میدانید؟ برای مثال گفته می شد ممکن است از دیدار احمدی نژاد و قالیباف یک جریان سوم سر برآورد.
ابتدا این را بگویم که هیچگونه هماهنگی میان احمدینژاد و قالیباف ایجاد نخواهد شد. دو طرف حتی کدورتهای دیرینهای نسبت به یکدیگر دارند و این امر بر کسی پوشیده نیست. اما جریان سوم موضوع دیگری است؛ جریانی است که امکان دارد ارتباطی با اصلاحطلبها یا اصولگراها نداشته باشد. بدان معنا که افرادی حتی بدون آنکه سازماندهی و رهبری خاصی داشته باشند و تنها به دلیل ناامیدی مردم از دو جناح سیاسی، امید داشته باشند که بتوانند به آراء کافی در انتخابات مجلس در اسفندماه دست یابند. چنین حرکتی را میتوان جریان سوم لقب داد و امکان دارد که در واقعیت مجالی برای ظهور و بروز سیاسی پیدا کنند.
امکان ظهور رادیکال ها زیر سایه جریان سوم وجود دارد
از نگاه شما تا چه میزان امکان ظهور یک طیف رادیکال در سایه همین جریان سوم ممکن است ظهور و بروز پیدا کند؟
بله این امکان وجود دارد و این احساس خطر را باید جدی انگاشت بدان معنا که ناامیدی مردم از دو جناح سیاسی سنتی ممکن است پیامدهای نامناسبی برای کشور داشته باشد. یعنی اگر حتی مردم در یک انتخابات گرایش بیشتری به هر یک از دو جناح اصلاحطلب یا اصولگرا داشته باشند و یک طرف در مسند قدرت قرار بگیرد بسیار بهتر از آن است که افرادی که هیچگونه هویت شفاف سیاسی و ملی ندارند پا به عرصه بگذارند.
ممکن است جریان سوم بخواهد خود را در انتخابات ریاست جمهوری هم محک بزند
در درون چنین جریانی نیز بهطور طبیعی افراد رادیکال رشد خواهند کرد. ازاینرو باید هر دو جریان سیاسی این احساس خطر را جدی بگیرند. حتی ممکن است این جریان بخواهد خود را در انتخابات ریاست جمهوری محک بزنند تا بتوانند با موجسواری بر نارضایتیهای عمومی آرایی به سبد خود بریزند.
جریان سوم در حوزه های انتخابیه کوچک اقبال بیشتری دارد
چرا با وجود چنین خطری همچنان، شاهد اختلاف و کشمکش بین طیفهای مختلف اصولگرا هستیم؟ به نظر نمی رسد جریان سوم را چندان هم به چشم یک خطر ببینید.
جای تأسف دارد که تمامی این اختلاف در هر دو جناح سیاسی کشور وجود دارد. و هر دو طرف نیز باید چنین خطر را موردتوجه قرار دهند چراکه اگر نتوانند با نیل به اتحاد درونحزبی مجال را برای تثبیت خود هموار سازند ممکن است افراد دیگری با هویت مستقل بتوانند وارد میدان سیاسی شوند. این جریان بهویژه با اقبال بیشتری در حوزههای انتخاباتی شهرهای کوچک روبهرو خواهند بود. این خطری است که هر دو جریان باید بدان توجه کنند و تا حد امکان اختلافنظرها را کنار بگذارند تا اینکه بتوانند بهاتفاق نظر سیاسی دست یابند حتی اگر اینکه این توافق نه بهطور مطلق بلکه با موافقت اکثریت باشد.
در مورد جریان اصولگرا هم مشخصا تصور میکنم طیفهای مختلف این جرین کماکان در حال سبک و سنگین کردن وزنههای سیاسی خود هستند. همواره در ادوار پیشین نیز همینطور بوده است و تنها در دو ماه باقیمانده به روز رای گیری موضوع از جدیت لازم برخوردار شده است. شاید از نظر زمانی هنوز تصور میکنند فرصت زیادی تا انتخابات باقیمانده است. بااینحال از آذر ماه به بعد دیگر عملاً مجال بسیار اندکی برای کاهش اختلافات باقی میماند. امیدوارم در این مدت بتوانند سازماندهی مناسبی انجام دهند تا انتخاباتی پرشور با فهرستهای حداکثری رقم بزنند.
اصولگراها و اصلاح طلبان توجهی به خطر پوپولیسم ندارند
تصور می کنید در شرایطی که نارضایتی مردمی وجود دارد و بازیگران سیاسی هم در حالتی از انفعال هستند این جریان سوم ممکن است با شعارهای پوپولیستی یا موج سواری بر نارضایتی ها و شعارهای سلبی بتواند به کرسی قدرت نزدیک شود؟
اینگونه میتوان گفت که برخلاف بنده و شما این خطر بهطورجدی از سوی اصولگراها و اصلاحطلبها احساس نمیشود. به نظر میرسد که توجهی به خطر پوپولیسم و پیامدها زیانبار آن برای ایران ندارند. البته خطر پوپولیسم تنها برای کشور ما نیست و در مورد کشورهای دیگر نیز وجود دارد. برای نمونه روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا نتیجه همین سوار شدن بر موج نارضایتیهای سفیدپوستان و البته شعارهای پوپولیستی او بود.
اگر اکثریت مجلس بعدی اصلاح طلب شود بسیار بهتر از ورود افراد ناشناخته است
در چند سال گذشته نیز شاهد گسترش پوپولیسم در کشورهای دیگری نظیر اوکراین، ایتالیا و حتی بریتانیا بودهایم.در بسیاری از کشورهای دیگر نیز احزاب رادیکال عرصه بروز بیشتری در سیاست کشورها کسب کردهاند. بنابراین در همین کشورهایی نیز که به گفته خودشان دارای دموکراسیهای عمیقی هستند افرادی به یکباره بر مسند قدرت قرار میگیرند که صحنه داخلی و حتی بینالمللی را نیز دچار تحولات عظیم میکنند. و خطر پوپولیسم در این روزها برای تمامی کشورها بسیار جدی است. من حتی معتقد هستم که اگر اکثریت مجلس آتی از اصلاحطلبها تشکیل شود این سناریو برای اصولگرایان بسیار بهتر از ورود افرادی ناشناخته به بهارستان خواهد بود.
- 19
- 3