در شرایطی که جریانهای سیاسی در حال آمادهسازی خود برای حضور در انتخابات مجلس هستند اما زندگی مردم جامعه همچنان با چالشهای جدی مواجه است. دولت آقای روحانی نیز بیش از آنکه انرژی خود را معطوف به حل مشکلات داخلی کند درگیر شخصیت غیرقابل پیشبینی مانند ترامپ شده است. در نتیجه وضعیت داخلی کشور تحتتاثیر اتفاقات بینالمللی قرار گرفته است.
به صورت طبیعی جریانهای سیاسی باید در چنین شرایطی برای مشکلات کشور راهحل ارائه کنند. با این وجود جریانهای سیاسی فاقد برنامه و ارائه راهکار برای حل مشکلات موجود هستند و به همین دلیل مدتهاست عبور مردم از جریانهای سیاسی کلید خورده است. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی مهمترین چالشهای آینده کشور «آرمان ملی» با حجتالاسلام محمد اشرفیاصفهانی نماینده دوره دوم و سوم مجلس شورای اسلامی گفتوگو کرده است.
حجتالاسلام اشرفیاصفهانی معتقد است: «جریانهای سیاسی اگر میخواهند در انتخابات آینده به نتیجه دلخواه برسند باید مشکلات مردم را حل کنند. مهمترین مشکل مردم نیز در شرایط کنونی مشکلات اقتصادی است. اگر مشکلات اقتصادی مردم تا زمان انتخابات حل شود و یا اینکه کاهش پیدا کند میتوان به حضور و حمایت مردم در انتخابات امید داشت، در غیر این صورت و با توجه به عدمتحقق وعدههای جریانهای سیاسی به مردم، کار بسیار سخت خواهد بود و مردم دیگر بهراحتی به وعدهها و شعارهای جریانهای سیاسی توجه نخواهند کرد.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
عملکرد دولت آقاي روحاني در سالهاي گذشته به شکلي بود که امروز پايگاه اجتماعي ايشان با ريزش مواجه شده است. آيا ميتوان به بازگشت اين پايگاه اجتماعي در آينده اميدوار بود؟
عوامل مختلفي در طول سالهاي دولت آقاي روحاني وجود داشته که وضعيت جامعه به شرايط امروز رسيده است. به همين دليل بايد نسبت به آينده جامعه احساس نگراني کنيم. البته در ابعاد سياسي دستاوردهاي مهمي بهرغم کارشکنيهاي داخلي و خارجي به دست آمده است. دولت آقاي روحاني در مسير صحيحي حرکت ميکرد تا اينکه ترامپ در آمريکا به قدرت رسيد و شيطنتهاي خود را عليه ايران آغاز کرد. در چنين شرايطي رژيم صهيونيستي و عربستان سعودي نيز با ترامپ همراه شدند و تلاش کردند عرصه را بر ايران تنگ کنند. با اين وجود همه آنها در مقابله با ايران راه به جايي نبردند و اقتدار ايران همه آنها را زمينگير کرد.
بنده اميدوارم نيروهاي آمريکايي و ايادي آنها با شکست مفتضحانهاي از منطقه خليج فارس خارج شوند. در شرايط کنوني محبوبيت ترامپ روزبهروز در آمريکا و در بين کشورهاي جهان درحال کاهش است و وي در آستانه استيضاح قرار گرفته که همه اين موارد از الطاف الهي است. ترامپ همچنان در عطش مذاکره با ايران است و بهرغم ميانجيگري کشورهاي اروپايي اين اتفاق تاکنون رخ نداده است. در سازمان ملل نيز رهبران فرانسه و انگليس تلاش زيادي کردند تا زمينه ديدار و گفتوگوي ترامپ با آقاي روحاني را فراهم کنند که اين درخواست با مخالفت آقاي روحاني مواجه شد. با اين وجود مسائل بينالمللي دليل نميشود ما چالشهاي داخلي را ناديده بگيريم.
بنده معتقدم يکي از مسائل مهمي که سبب ضعف اعتماد عمومي شده حيفوميلکردن بيتالمال و پروندههاي فساد اقتصادي است. در بسياري از اين پروندهها نيز برخي مديران ارشد اجرايي همديگر را متهم ميکنند که وجهه مناسبي در بين افکار عمومي جامعه ندارد. در چنين شرايطي افراد مغرض و معاند نيز در فضاي مجازي اين مسائل را بزرگ ميکنند که در نهايت به ضرر کشور تمام خواهد شد. امروز فساد بسياري در جامعه وجود دارد که اتفاق خوشايندي براي نظام جمهوري اسلامي نيست. همه اين اتفاقات زمينهساز بياعتمادي است.
برخي نيز که تا گذشته اعتماد داشتهاند با مشاهده اين وضعيت اعتماد خود را از دست ميدهند. اين وضعيت درباره احترام به روحانيون نيز وجود دارد. بسياري از روحانيوني که به بنده مراجعه ميکنند اين نکته را يادآوري ميکنند که ديدگاه برخي مردم به دليل مشکلات معيشتي و مشکلات زندگي نسبت به روحانيت مثل گذشته نيست. اين مسائل نشان ميدهد اگر همين مسير طي شود ممکن است توام با پيامدهاي ناخوشايندتري باشد.
ريشه اين اتفاقات را چه مسائلي ميدانيد؟
بدونشک ريشه اين مسائل در سوءمديريت است. هنگامي که مديريت صحيح و عدالت در جامعه بهمعناي واقعي کلمه وجود نداشته باشد جامعه به سمتي حرکت ميکند که برخلاف آرمانها و اهدافش است. در چنين شرايطي بايد نگران وضعيت نسل جديد و سرنوشت آنها باشيم. امروز حضور جوانان در مساجد تاحدي کمرنگ شده است. شايد در برخي مراسم مذهبي مانند عزاداري محرم و يا مراسم ديگر جوانان در مساجد و حسينيهها حضور پيدا کنند، اما حضور آنها در طول سال پررنگ نيست.
از سوي ديگر ناديدهگرفتن دغدغههاي جوانان سببشده که برخي از دين فاصله بگيرند . به همين دليل نيز هنگامي که دستشان به مسئولان نميرسد سبب رنج روحانيوني ميشوند که با مردم سروکار دارند. متاسفانه امروز برخي از توانايي لازم براي مديريت برخوردار نيستند اما همچنان در مسند قرار دارند، اين در حالي است که مقام معظم رهبري بارها عنوان کردهاند بايد عرصه براي حضور جوانان در صحنه فراهم شود و جوانان وارد چرخه مديريتي کشور شوند.
بدونشک بايد اين رويکرد به مرحله اجرا برسد و کساني که از توانايي کافي براي حضور در مديريت کشور برخوردار نيستند کنار بروند و جاي خود را به جوانان دهند. برخي افراد که در سمتهاي مديريتي هستند از تحليل شرايط امروز جامعه ناتوان هستند و به همين دليل نميتوانند دغدغههاي امروز جوانان جامعه را درک کنند. به همين دليل بنده نگران آينده جامعه و همچنين نسل جديد هستم.
چرا نگران آينده جامعه هستيد و نگراني شما بيشتر درباره چه مسائلي است؟
نگراني بنده بيشتر مربوط به آينده جوانان کشور است که در وضعيت خوبي بهسر نميبرند. امروز بيکاري در بين جوانان زياد است و از سوي ديگر جوانان فرصت بروز و ظهور استعدادهاي خود را پيدا نميکنند. اين در حالي است که برخي از کساني که براي جوانان تصميم ميگيرند درک دقيقي از وضعيت آنها ندارند. به همين دليل نيز وضعيت جوانان جامعه روزبهروز پيچيدهتر ميشود. نگراني ديگري که درباره آينده وجود دارد وضعيت اقتصادي و معيشتي مردم است که در شرايط مطلوبي قرار ندارد.
امروز اغلب اقشار جامعه در وضعيت نامناسب اقتصادي بهسر ميبرند و تنها عده محدودي در رفاه هستند. در نتيجه قشر عظيمي از مردم در معرض آسيبهاي جدي اقتصادي قرار گرفتهاند و زندگي آنها با مخاطراتي همراه شده است. امروز جواناني در جامعه ما وجود دارند که به دليل بيکاري و مشکلات زندگي موفق نشدهاند ازدواج کنند و سن آنها از حد معمول بالاتر رفته است. اين وضعيت تقريبا در هر خانواده ايراني وجود دارد و تعداد بيکاران در خانوادهها افزايش پيدا کرده است. نرخ مسکن در کشور به اندازهاي در حال رشد است که دستيابي به مسکن براي بسياري از جوانان به يک آرزو تبديل شده است. اگر در گذشته خريد مسکن براي جوانان سخت و دشوار بود امروز اجاره منزل نيز براي جوانان دشوار شده است.
چرا جريانهاي سياسي که بايد براي چنين وضعيتي راهکار ارائه کنند از ارائه يک برنامه جامع کاربردي براي عبور از چالشها ناتوان هستند؟
دليل اين مساله روشن است. هنگامي که مردم مشاهده ميکنند سفره زندگي آنها بهجاي اينکه روزبهروز وسيعتر شود کوچکتر ميشود اعتماد خود را نسبت به جريانهاي سياسي بيشتر از گذشته از دست ميدهند. البته تحريمها نيز در به وجود آمدن اين وضعيت تاثيرگذار بوده و ارزش پول ملي ما را کاهش داده است. هنگامي که مردم اين وضعيت را مشاهده ميکنند نميتوانند به شعارهايي که جريانهاي سياسي مطرح ميکنند خوشبين باشند. بنده نسبت به عملکرد دولت آقاي روحاني نيز انتقاداتي را وارد ميدانم.
متاسفانه نظارت کافي روي دستگاههاي اجرايي وجود ندارد و از طرف ديگر نظارت مجلس نيز روي عملکرد دولت به اندازه کافي نيست. به هرحال جريانهاي سياسي در انتخابات گذشته با شعارها و وعدههاي بزرگي مردم را به حضور در پاي صندوقهاي رأي دعوت کردند. اين وضعيت بهخصوص درباره جريان اصلاحات وجود داشت، اين در حالي است که عملکرد اصلاحطلبان در مجلس شوراي اسلامي و همچنين شوراي شهر قابل قبول نبوده و به همين دليل مردم نسبت به ادامه حمايت خود از جريانهاي سياسي با ترديدهايي مواجه هستند.
امروز بسياري از چهرههاي مطرح سياسي عنوان ميکنند کار براي دعوت مردم به پاي صندوقهاي رأي سختتر از گذشته است و در شرايط کنوني مردم به سختي شعارهاي جريانهاي سياسي را ميپذيرند. کساني که به نمايندگي از مردم وارد مجلس شدهاند فاقد کارآيي لازم بوده و به جاي اينکه پيگير مشکلات مردم باشند بيشتر به دغدغههاي سياسي خود پرداختهاند. اگر وضعيت مجلس امروز را با وضعيت مجالس ابتداي انقلاب مقايسه کنيم متوجه خواهيم شد که تفاوتهاي زيادي در اين زمينه وجود دارد و مجلس ابتداي انقلاب از کارآيي و توانايي بيشتري برخوردار بود.
چرا مجالس ابتداي انقلاب نسبت به مجلس امروز کارآمدتر بودند؟
بنده در زماني که در مجلس حضور داشتم نمايندگاني را مشاهده ميکردم که از مجلس حقوق نميگرفتند و از خودرويي که مجلس در اختيار آنها قرار داده بود استفاده نميکردند. در آن دوران نمايندگان خالص بودند و خدمت به مردم را از هر چيز ديگري مهمتر قلمداد ميکردند، اين در حالي است که اين وضعيت در شرايط کنوني در مجلس وجود ندارد. امروز برخي نمايندگان براي حضور در مجلس هزينههاي هنگفتي ميکنند که مشخص نيست با چه هدفي چنين هزينهاي را انجام ميدهند! گويا براي برخي مجلس به جايگاهي تبديل شده که به وسيله آن به منافع شخصي و حزبي خود فکر کنند.
به همين دليل نيز مجلس در پيگيري و حل مشکلات مردم ناتوان بوده و موفق نشده مشکلات اصلي مردم را حل کند. اين مسائل باعثشده که اعتماد مردم نسبت به نمايندگان مجلس کاهش پيدا کند و تا زماني که تغيير جدي در رويکرد نمايندگان مجلس وجود نداشته باشد اين اعتماد به حالت عادي خود بازنميگردد. نکته ديگر اينکه امروز شبکههاي اجتماعي همه عملکرد و رفتار نمايندگان مجلس را زيرنظر گرفته و هر تخلفي که در اين زمينه صورت بگيرد با واکنش افکار عمومي مواجه ميشود.
به همين دليل نيز برخي از اتفاقاتي که در مجلس رخ ميدهد بازتاب گستردهاي در بين افکار عمومي جامعه از خود برجاي ميگذارد. در گذشته وضعيت به اين شکل نبود و شبکههاي اجتماعي وجود نداشت. با اين وجود اعتماد مردم نسبت به نمايندگان مجلس بيشتر از امروز بود.
عملکرد ضعيف نمايندگان مجلس به چه ميزان به رويکرد نهادهاي نظارتي بازميگردد؟ آيا اين عامل نيز در کنار عدم برنامهريزي جريانهاي سياسي براي آينده کشور در ضعف مجلس تاثيرگذار بوده است؟
هر دو اين دلايل در وضعيت موجود مجلس تاثيرگذار بوده است. در کنار اين عوامل تحريمهاي ظالمانه آمريکا عليه ايران نيز کار را سختتر از گذشته کرده است. البته ما در گذشته نيز اين تحريمها را تجربه کردهايم. در دوران جنگ تحميلي کشور با تحريمهاي جدي مواجه شده بود.
با اين وجود مديريت خوبي در کشور وجود داشت و اجازه نميداد تحريمها در وضعيت زندگي مردم تاثير عميقي از خود برجاي بگذارد. به همين دليل نيز بنده معتقدم عملکرد دولت دفاع مقدس با دولت کنوني تفاوتهاي زيادي داشت و مديريت بهتري وجود داشت. به نظر ميرسد مديريت اجرايي کنوني، برنامهريزي دقيقي براي مقابله با تحريمها نکرده است. شايد اگر برنامهريزي دقيقتري در اين زمينه صورت ميگرفت و پيشبينيهاي لازم در زمينه جابهجايي قدرت در آمريکا صورت ميگرفت تحريمها تا به اين اندازه در زندگي مردم تاثير نميگذاشت. امروز برخي اصلاحطلبان از حضور مشروط در انتخابات سخن ميگويند که به نظر بنده ديدگاه آيندهنگرانه و دورانديشانهاي نيست. به نظر ميرسد تصميمات اصلاحطلبان بيشتر مقطعي و براي کوتاهمدت است و به همين دليل از تاثيرگذاري کمتري برخوردار است.
البته رويکرد نهادهاي نظارتي نيز در ضعف امروز مجلس تاثيرگذار است. اگر چهرههاي متعهد و کارآمد جريان اصلاحات تاييد صلاحيت شوند، افرادي وارد مجلس خواهند شد که از توانايي و تجربه کافي براي حضور در مجلس برخوردار هستند. به همين دليل نيز امروز مجلس با چالشهاي عملکردي مواجه شده است. بسياري از اين افراد در حد نمايندگي مجلس نبودند. با اين وجود هنگامي که در بررسي صلاحيتها سختگيري شد، فضا براي چنين افرادي مهيا شد که خود را مطرح کنند و در ليست جريانهاي سياسي قرار بگيرند.
تحليل شما از آرايش سياسي انتخابات مجلس آينده به چه صورت است؟
عملکرد هر دو جريان سياسي در گذشته غيرقابلقبول بوده است. امروز برخي به عملکرد جريان اصلاحات در مجلس انتقاد دارند. با اين وجود اين سوال مطرح است که آيا عملکرد مجلس گذشته که در اختيار اصولگرايان قرار داشت قابل قبول بود؟ پاسخ به اين سوال نيز منفي است. با اين وجود افکار عمومي عملکرد مجلس گذشته را فراموش کرده و تنها ضعفهاي مجلس کنوني را ميبيند. بدونشک يکي از مهمترين مشکلات جامعه ما تقسيم جامعه به دو بخش اصولگرا و اصلاحطلب بوده است. اين در حالي است که منافع ملي و آرمانهاي انقلاب بر هر چيزي اولويت دارد و دغدغههاي جناحي و حزبي در مرحله بعدي قرار ميگيرد.
جريانهاي سياسي اگر ميخواهند در انتخابات آينده به نتيجه دلخواه برسند بايد مشکلات مردم را حل کنند. مهمترين مشکل مردم نيز در شرايط کنوني مشکلات اقتصادي است. اگر مشکلات اقتصادي مردم تا زمان انتخابات حل شود و يا اينکه کاهش پيدا کند ميتوان به حضور و حمايت مردم در انتخابات اميد داشت، در غير اين صورت و با توجه به عدم تحقق وعدههاي جريانهاي سياسي به مردم، کار بسيار سخت خواهد بود و مردم ديگر بهراحتي به وعدهها و شعارهاي جريانهاي سياسي توجه نخواهند کرد.
احسان انصاری
- 12
- 4
ناامید
۱۳۹۸/۷/۱۶ - ۱۴:۵۶
Permalink