حسن روحانی رئیس جمهوری در آخرین نشست خبری خود برای چندمین بار طی سالهای گذشته بر استفاده از ظرفیت قانون اساسی در اجرای همهپرسی تاکید کرد. اصل پنجاهونهم قانون اساسی میگوید: در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسی و مراجعه مستقیم به آرای مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آرای عمومی باید به تصویب دوسوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.
روحانی در نشست خبری خود با خبرنگاران اظهار کرد: وقتی در سخنرانیها به بعضی از اصلهای قانون اساسی اشاره میکنیم بعضیها عصبانی میشوند؛ مثل اینکه از قانون اساسی آسمان هفتم حرف میزنم. این اصلها در همین قانون اساسی است، همهپرسی در همین قانون اساسی است. اگر بد است بیاییم حذف کنیم، اگر خوب است چرا نگران و ناراحت هستیم. معتقدم بهترین راه برای ثبات این نظام و پایداری نظام، همانهایی است که قانون اساسی پیشبینی کرده از جمله مساله همهپرسی در مسایل مهم اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است.
تا به حال که روحانی چندین بار به برگزاری همهپرسی اشاره کرده است، تحلیلگران میگویند یکی از مصادیق برگزاری همهپرسی که روحانی به آن اشاره میکند؛ مسائل سیاست خارجی ایران و از جمله توافق برجام بوده است. هرچند عدهای این موضوعات را کارشناسی و تخصصی میدانند و میگویند که این موارد محل اظهار نظر عموم نیست ولی با این حال حامیان روحانی معتقدند که بنبستهای سیاسی را میتوان با مراجعه به آرای عمومی حل و فصل کرد. با این وجود تا به حال اقدام جدی برای برگزاری همهپرسی در موضوعی از سوی مجلس شورای اسلامی یا خود دولت انجام نشده است. در عین حال هم برخی کارشناسان معتقد هستند که موضوع خاصی الان در کشور محل اختلاف نیست که لازم باشد برای برگزاری آن از همهپرسی استفاده کنیم. با این وجود مخالفان دولت همواره در مقابل این سخنان حسن روحانی درباره برگزاری همهپرسی واکنش منفی نشان دادهاند.
احمد شیرزاد نماینده مجلس ششم درباره برگزاری همهپرسی معتقد است که متاسفانه بعضی اصولگرایان فکر میکنند همهپرسی یک راه قانونی برای براندازی یا رفتن به مسیر براندازی است. درصورتی که همهپرسی یک راه و ابزار قانونی است که قانون اساسی برای ما قرار داده است و مثل سایر مواردی که در قانون اساسی پیشبینی شده است و میتواند در موضوعات اختلافی و مناقشهآمیز، بنبست شکن و راهگشا باشد. بنابراین فکر میکنم دولت میتواند یک موضوعی را که خیلی هم محل مناقشه نباشد و حساسیت کمتری داشته باشد انتخاب کند تا شورای نگهبان هم رضایت دهد. در ادامه مشروح گفتوگوی همدلی را با شیرزاد میخوانید:
رئیس جمهوری بارها با استناد به قانون اساسی در مورد استفاده از ظرفیت همهپرسی سخن گفتهاند. به نظر شما الان چه موضوعاتی محل اختلاف در جامعه است که برای حل آنها میتوان از ظرفیت برگزاری همهپرسی استفاده کرد؟
در حال حاظر من فکر نمیکنم موضوع چالشی در کشور وجود داشته باشد که برای حل آن از همهپرسی استفاده کنیم. اما ما در طی چند دهه گذشته موضوعات زیادی داشتهایم که بیش از حد کش پیدا کردند و به نتیجهای نرسیدند. در مقطعی ما بحث برجام را داشتیم یعنی آن مقطعی که ما میخواستیم قرارداد را امضا کنیم، انشقاقی بین تصمیم گیرندگان وجود داشت که تصمیمگیری را سخت میکرد. در مقطع دیگری هم بحث لوایح موسوم به FATF بود که بین نخبگان سیاسی و مدیران کشور دوگانگی در تصمیمگیری وجود داشت و هنوز هم وجود دارد. موارد دیگری هم است که امکان دارد بعضیها فکر کنند با همهپرسی حل میشود، مثل مسئله نظارت استصوابی بر انتخاباتها. اما من فکر میکنم که نظارت استصوابی شورای نگهبان به لحاظ قانونی چیزی نیست که نیاز به برگزاری همهپرسی داشته باشد.
نظارت استصوابی بر اساس یک قانون عادی در دوره چهارم مجلس شورای اسلامی تصویب و به قانون انتخابات اضافه شد. مشکل این جاست که الان اجازه نمیدهند از همان طریق این قانون اصلاح شود، ولی به لحاظ اجرایی و در مسیر مدیریت کشور میتواند به سادگی و با یک طرح یا لایحهای که به مجلس داده میشود، اصلاح شود. در دوران رئیس جمهوری آقای خاتمی طرحهای دوگانه بود که به مجلس دادند. یکی از این طرحها درمورد اصلاح قانون انتخابات بود و اصلاحیهای که انجام شده بود کاملا اصلاحیه حقوقی و کارشناسی شدهای بود. اما متاسفانه ایرادهای غیر قابل اصلاح و مذاکرهای گرفته شد. مرحوم آیتالله رضوانی که در آن زمان در جلسات کمیسیون امنیتی شرکت میکردند، میگفتند این قانون بو میدهد و این قانون راه به جایی نبرد. حالا ممکن است افرادی بگویند درست به همین دلیلی که جلوی اصلاحش گرفته شده است، همهپرسی انجام شود. من فکر میکنم هر دو به یک شکل میتواند با مخالفت روبه رو شود، یعنی همهپرسی هم نیاز به مصوبه مجلس دارد و باز هم جلوی مصوبه را میتوانند بگیرند.
به نظر میرسد که در بین گروهی از سیاسیون نوعی بدبینی نسبت به برگزاری همهپرسی وجود دارد و هر وقت چهرهای از سیاستمداران درباره برگزاری همهپرسی سخن میگوید با واکنشهای منفی روبهرو میشود. به نظر شما علت این اتفاق چیست؟
متاسفانه بعضی اصولگرایان فکر میکنند همهپرسی یک راه قانونی برای براندازی یا رفتن به مسیر براندازی است. درصورتی که همهپرسی یک راه و ابزار قانونی است که قانون اساسی برای ما قرار داده است و مثل سایر مواردی که در قانون اساسی پیشبینی شده است و میتواند در موضوعات اختلافی و مسائل مناقشهآمیز، بنبست شکن و راهگشا باشد. بنابراین فکر میکنم دولت میتواند یک موضوعی را که خیلی هم محل مناقشه نباشد و حساسیت کمتری داشته باشد، انتخاب کند تا شورای نگهبان هم رضایت دهد. شاید این راه برای آینده باز شود و بتوان برای مسائل مهمتر همهپرسی برگزار کرد. اما مواردی مثل نظارت استصوابی که یکی از مشکلات مهم کشور است از طریق قانون عادی به شرط آن که مخالفتها و سنگاندازیهایی که انجام میشود در مقابلش قرار نگیرد، در این صورت فکر میکنم با یک لایحه یا طرح اصلاحیه قانون انتخابات به راحتی بتوان مسئله انتخابات مجلس را از این مداری که در آن قرار دارد، خارج کرد.
به نظر شما موانع اجرای همهپرسی در ایران چیست؟
همهپرسی هیچ مشکلی برای اجرا ندارد، من فکر میکنم به راحتی وزارت کشور میتواند سازوکار اجراییاش را انجام میدهد. فکر نمیکنم هزینه بالایی داشته باشد. حتی این امکان به وجود میآید که همزمان با انتخابات متعددی که در کشور است، مثلا انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری، یک همهپرسی هم ایجاد شود، یعنی صندوق دیگری هم برای همهپرسی گذاشته شود. البته همهپرسی وقتی نتیجه میدهند که موضوعی در ذهن مردم داغ شود و مردم نسبت به آن قضاوت پیدا کنند در غیر این صورت اگر موضوعی تخصصی باشد و صرفا حقوقدانها بر سرش چالش پیدا کنند، مردم خیلی استقبال نمیکنند. برای کشور ۸۰ میلیونی با حدود ۵۰ میلیون رایدهنده، اگر سه میلیون نفر شرکت کنند به نظر میآید خیلی موفق از آب در نمیآید، هر چند به لحاظ قانونی مشکل ندارد. به همین دلیل فکر میکنم سوژه مناسب برای همهپرسی زیاد نیست و اصولگرایان هم نباید اینقدر دلواپس باشند که فکر کنند همهپرسی به معنای از بین رفتن نظام است.
اگر این مخالفتها نمیشد فکر میکنم مثل مسئله برجام که هم نخبگان سیاسی در موردش بحث تخصصی داشتند و هم عموم جامعه به یک جمعبندی رسیده بود؛ این موارد را میشد به رایگیری گذاشت. بحث رابطه ایران و آمریکا هم بحث قدیمی است، یعنی ما از تابویی که با آمریکا نباید مذاکره و داد و ستد کرد، عبور کردیم.
با آمریکا هم دادوستد و هم مذاکره کردیم. مگر قرار نبود ما چند فروند بوئینگ بخریم؟ طرف مقابل فضایی به وجود آورد که از آن طرف مشکل دارد، یعنی ما برای برقرای یک ارتباط سازنده و معنیدار با هر کشوری از جمله آمریکاییها مشکل تصمیمگیری در کشور نداریم و فکر میکنم مسئولین رده بالای کشور مشکل اصولی با این مسئله ندارند، ولی مسئله مصلحت زمانی است که مثلا در این زمان خاص و با توجه به رویدادهایی که در صحنه سیاسی اتفاق افتاده باید انجام شود یا نه، که این تشخیص موضوعی است و فکر نمیکنم مناسب برای همهپرسی باشد. معمولا هم گذرا است و دولتها دربارهاش تصمیم میگیرند.
سخنگوی حزب اعتماد ملی در گفتوگو با همدلی:حاکمیت باید پیشگام برگزاری همهپرسی شود
اسماعیل گرامیمقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی میگوید: یکی از مولفههای آزادی در این صد سال اخیر، برگزاری همهپرسی بوده است و حاکمیت باید حق همهپرسی را به مردم دهد.
به نظر شما چه موضوعها و چالشهایی الان در کشور وجود دارد که برای حل آنها میتوان از ظرفیت همهپرسی استفاده کرد؟
گرامی مقدم: همهپرسی در قانون اساسی ما تصریح شده است. هنگامی که قانون اساسی ما در حال تدوین بود، بزرگان انقلاب ما در آن روزها دغدغه اصلیشان دموکراسی و آزادی بود. یکی از مولفههای آزادی در صد سال اخیر، برگزاری همهپرسی بوده است. به همین علت در آن روزها به جدیت و با صراحت و به اتفاق آرا استفاده از ظرفیت همهپرسی در قانون اساسی تصویب شد، در مواقعی که کشور، در موضوعات مختلف، میان دوراهی و چند راهیها برای تصمیم سرنوشتساز قرار گرفت، تصمیمگیری را به دست مردم بسپرد و نظر مردم را لحاظ کند.
اما تاکنون این موضوع اجرا نشده است. البته به این معنی نیست که ما در این ۴۰ سال در کشور موضوعاتی نداشتیم که به همهپرسی گذاشته شود، بلکه به هر دلیلی عدهای در کشور مخالف برگزاری همهپرسی بوده یا به هر دلیلی به صلاح ندانستهاند و تا به امروز به این اصل قانون اساسی توجهی نشده است. در حالی که ما در موضوعات بسیاری میتوانستیم همهپرسی بگذاریم، ضمن اینکه شرایط کشور را ارزیابی کنیم و نظر مردم را بخواهیم.
متاسفانه در بسیاری از موارد نگاه امنیتی به چالشها و مسائل میشود و به همین دلیل سخن گفتن از برگزاری همهپرسی چه برای دولت و مجلس چه برای فعالان سیاسی هزینهآور است. اما واقعیت این است که مثلا در انگلستان ما میبینیم برای این که انگلستان از اتحادیه اروپا خارج شود یا نشود، همهپرسی گذاشته میشود یا حتی در کشور آفریقایی سودان همهپرسی گذاشته میشود. ما حتی مسائل جدایی مرزها و کشورها یا خروج از پیمانها را هم نداریم.
در دورههای اخیر پرونده هستهای بوده که در مراحل مختلف میتوانستیم به همهپرسی بگذاریم. ما حتی در رد صلاحیتها و در حقیقت قانون نظارت استصوابی مجلس میبینیم که در هنگام انتخابات بزرگترین چالش حاکمیت، رد صلاحیت گسترده یک جریان سیاسی است به نام اصلاحطلبان که این را میتوان به همهپرسی گذاشت.
همین قانون نظارت استصوابی که مردم چه چیزی میخواهند، چون محتوای مسئله بررسی صلاحیتها و اختیارات استصوابی این است که گروهی از طرف مردم گزینش میکند و بعد در اختیار مردم میگذارد که مردم از میان آنها گزینش کنند.
در حالی که مبانی اساسی آزادیهای اجتماعی و سیاسی برای فرد یا اجتماع اقتضا میکند که مردم به آن بلوغی رسیدهاند که از صفر تا صد را انتخاب کنند. حتما مردم تشخیصشان بهتر است که چه کسانی برای حاکمیت بر آنها صلاحیت دارند. بنابراین این مسئله هم میتواند مورد همهپرسی قرار گیرد. موضوعات زیاد دیگری که میتوانیم در موردشان بحث کنیم که متاسفانه تا به حال هیچ گونه همهپرسی برگزار نشده است.
به نظر شما چه موانعی برای اجرای همهپرسی وجود دارد؟
گرامی مقدم: موانع خیلی روشن است. خود حاکمیت باید حق همهپرسی را به مردم دهد. روزی مردم به این قانون رای دادند که حقوقشان که یکی از این حقوق همهپرسی است، رعایت شود.
بنابراین خود حاکمیت باید پیشگام برگزاری همهپرسی شود. تا این اصل به اجرا درآید و ضمن اینکه بنبستهایی هم در برخی از مسائل برای کشور وجود دارد، حل شود.
- 15
- 2