استعمار
استعمار در لغت به معنای آباد کردن می باشد؛ امّا اگر کشوری به بهانه ی آباد کردن ، قصد دخالت و نفوذ در کشورهای دیگر را داشته باشد تا از این طریق به چپاول منابع و ثروت آن کشور بپردازد به آن کشور استعمارگر گفته میشود. مستعمره به سرزمین هایی اطلاق میشود که فاقد استقلال سیاسی و اقتصادی هستند و تحتتأثیر یک حکومت استعمارگر قرار می گیرند.
استعمار در کشورهای ناتوان به معنای نفوذ و دخالت کشورهای زورمند به بهانه آبادی و سازندگی میباشد درحالیکه استعمار در جستجوی اینست که دارایی کشورهای دیگر را به تاراج ببرد.
تاریخچه ی شکل گیری استعمار
استعمار به عنوان یک پدیده ی سیاسی اقتصادی در عصر خود تا پایان قرن نوزدهم میلادی به شمار می رفت و تقریباً کشورهایی تحت سلطه ی کشورهای استعمارگر بودند که امروزه به نام کشورهای جهان سوم در قاره های آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین، از موجودیت سیاسی مستقل برخوردار بودند. شکل گیری استعمار به سال ۱۵۰۰م برمی گردد. استعمارگران بعضی از کشورهای اروپایی در طول این مدت، با کشف مناطق وسیعی از دنیا در آن جا ساکن شدند و به بهره برداری پرداختند. عقیده و باور بعضی از صاحب نظران اینست که شکل گیری استعمار، مربوط به دوران باستان است.
نفوذ استعمار در ایران
استعمارگران از آن زمان تاکنون از راههای مختلف به کشورهای دیگر نفوذ کرده اند: آنها گاهی وقت ها با حمله ی نظامی به سرزمین های دیگر، موجب اشغال این سرزمینها میشدند و با هدف آباد کردن این کشورها، منابعشان را به غارت می بردند. گاهی در تلاش بودند تا با کسب امتیاز از کشورهای دیگر یا برقراری روابط با آنها به نفع خودشان کار کنند؛ یعنی در آن کشورها نفوذ کنند.
استعمارگر
استعمار در اصطلاح سیاسى به یک مملکت قوى می گویند که به بهانه ایجاد آبادى از منابع طبیعى و ثروت یک مملکت ضعیف استفاده میکند. به عبارت دیگر از اهداف استعمار یا استعمارگرى می توان به مواردی همچون سیاستى مبتنى بر برده کردن، بهره کشى از مردم کشورهاى کم رشد از نظر اقتصادى، سودجویى از منابع طبیعى و و جلوگیرى از پیشرفت فنّى، اقتصادى و فرهنگى آنها براى تحکیم سلطه سیاسى، نظامى و اقتصادى دولت استعمارگر اشاره کرد. به این ترتیب، تنها تفاوت مفهومی استعمار با استعمار گر در اینست که استعمار به عنوان یک نظریه سیاسی محسوب میشود و روشی را با استفاده از ویژگی های مذکور در سیاست های خارجی یک کشور، تعيين می کند و به دولت به کارگیرنده ی این نظریه و روش، استعمارگر می گویند.
انواع استعمار
استعمار، متشکل از سه نوع مشخص به شرح زیر می باشد.
- در قرن پانزدهم میلادی، برخی از كشورهای اروپایی( مثل اسپانیا و پرتغال) موجب شکل گیری استعمار كهن در زمان گذشته شدند که این نوع استعمار تا جنگ جهانی دوم در قرن نوزدهم میلادی ادامه یافت.
- پس از جنگ جهانی دوم، استعمار دیگری تحت عنوان استعمار نو با اهدافی همچون صدور سرمایه به كشورهای مستعمره و كنار گذاشتن روشهای نظامی و جنگ و سلطه فیزیكی شکل گرفت و با روشهای اقتصادی دركشورهای مستعمره حاضر شد و آن ها را به خود وابسته كرد.
- حامیان و خود استعمارگران در استعمار فرا نو حضور ندارند ولی با هدف هویت فرهنگی مستعمرات از طریق رسانه ها به از خودباختگی فرهنگی آنان می پردازند و از این طریق بر آنان تسلط پیدا میکنند.
استعمار در یك تقسیم بندی دیگر، عبارتست از:
>> استعمار ملازم با اشغال
>> استعمار مستقیم
>> استعمار مختلط
>> استعمار داخلی
>> استعمار جدید
گاهی وقت ها تصرف یك كشور مستعمره از طریق نظامی صورت میگیرد و باعث نابودی افراد آن سرزمین( بومیان) می شود. در بعضی مواقع سرزمین، اشغال میشود ولی بومیان نابود نمیشوند اما از آن ها به منظور كار اجباری و بیگاری و بهره كشی برای غارت منابع استفاده می شود. استعمار داخلی به گروهی اندك گفته می شود که جمع كثیری را سخت به بند كشد و شیره جانشان را بگیرد. گروهی از بومیان، همراه با استعمار گران در استعمار مختلط به استثمار مردم یك سرزمین می پردازند.
عوامل ایجاد و گسترش استعمار در جهان
اروپائیان از قرن پانزدهم توانستند استعمار با معنای جدیدش را بوجود آورند و گسترش كشتیرانی و صنایع نظامی موجب کمک به استعمارگران اروپایی در این كار شد و همچنین جریانهای اقتصادی هم در آن نقش داشتند. از عوامل افزایش و گسترش مستعمرات می توان به رقابت و جنگ میان كشورهای استعمارگر و دسترسی به قدرت و برتری بیشتر اشاره کرد. تحقق انقلاب صنعتی اروپا ودر آغاز در انگلستان نیاز به مواد اولیه تولید یعنی بازار اروپائیان را به استعمار دیگر مناطق جهان واداشت.
علل احتمالی استعمار
از علل احتمالی استعمار می توان به موارد زیر اشاره کرد:
* یکی از دلایل احتمالی استعمار اینست که برای تجاری سازی کالاهای تولید شده به گسترش بازار، نیاز است.
* اگر برای پرورش موادغذایی به زمین، نیاز شود؛ استعمارگر می تواند ساکنانش را پشتیبانی کند.
* چنانچه فناوری ناوبری توسعه پیدا کند؛ موجب آسان سازی کاوش در مناطق جدید و کشف پتانسیل آن ها در منابع طبیعی و استراتژیک( در زمینه های نظامی و سیاسی) میشود.
* رشد جمعیت کشورهای اروپایی از دیگر علل احتمالی استعمار به شمار می رود.
* یکی از علل احتمالی استعمار اینست که با کم ترین هزینه ممکن به تهیه مواد اولیه یا نیروی کار تمایل پیدا میکنند.
* یکی از دلایلی که باعث ایجاد استعمار میشود؛ تمایل به کنترل سیاسی بیشتر می باشد.
* وقتی که قدرت های بزرگ مستعمرات را در قرن نوزدهم در اختیار داشته باشند؛ استعمار بوجود می آید.
پیامدهای استعمار
در ادامه با برجسته ترین پیامدهای استعمار اشنا شوید:
> ثروت کشورهای اروپایی، افزایش پیدا میکند.
> از پیامدهای استعمار می توان به تبعیض نژادی اشاره کرد.
> اندیشه های آزادی پدید آمده از انقلاب فرانسه با گذشت زمان به قاره رسید.
> به دلیل عوامل مختلفی تعداد جمعیت در اروپا، رشد می یابد.
> در کشور اروپا، میزان تولید محصولات کشاورزی رونق پیدا میکند.
> یکی از پیامدهای استعمار اینست که تجارت بین المللی گسترش می یابد.
گردآوری: بخش سیاست سرپوش
- 17
- 2