دموکراسی
یک روش حکومتی که مردم در آن قدرت انتخاب حاکمان خود را دارند، دموکراسی یا مردم سالاری میگویند. واژه دموکراسی از زبان یونانی می آید و تقریبا به معنای" حکومت مردم" است. چند هزار سـال است که مسـائل مربـوط به دموکراسی مـورد بحث بوده ولی هیچ تعریف جهان شمولی که همه آنرا قبـول داشته باشند برای آن وجود ندارد. یکی از علل آن اینست که دمـوکراسی پیوسته در حال توسعه و تغییر است. ولی نکات فراوانی در خصوص ارتبـاط آن با دموکراسی مانند ارزش و حقوق برابر انسان ها، آزادی اندیشه، آزادی چاپ و نشر و بیان، برابری انسان هادر مقـابل قانون و نیز برگزاری انتخابات آزاد وجود دارد.
دموکراسی، یک تلاش مدرنیته برای ساختن چارچوبی اصلاح پذیر ، از مردم برای مردم بود. به جای اینکه قدرت دست یک استبدادِ مستقل باشد، مردم حاکم کشورشان باشند. به جای اینکه قاضی زیر نظر حاکم متکبر، حکم صادر کند، قوهٔ قضائیه ای مستقل به مبارزه با فساد حکومتی بپردازد. انسانها در بیان اندیشه هایشان آزاد باشند و کسی آزادی دیگری را محدود نکند. به عبارت بهتر، دموکراسی به عنوان ابزار ما برای حرکت به سمت مدنیت و جامعهٔ مدنی محسوب میشود. حرکت به سمتی که ما را به رفاه و هم زیستی می رساند که دلیل اصلی حرکت بشر به سوی دموکراسی است.
پیشینه دموکراسی
پیشینه دموکراسی از سده پنجم قبل از میلاد و دوران افلاطون و ارسطو به دولت شهرهای یونان باستان بر می گردد؛ بنحوی که مفصلاً به این موضوع در کتابهایشان پرداخته اند. در جمهوری روم قبل از پیدایش امپراطوری ابعادی از دموکراسی به چشم می خورد. دموکراسی در اروپای غربی پس از قرون وسطی و با پیدایش دولت در قرن شانزدهم با شکل پارلمانی ظهور یافت. این عقیده در انقلاب ۱۶۸۸ میلادی در انگلستان با برتری پارلمان بر شاه به پایان رسید.
از دیگر زمینه گستران و پیش برندگان اندیشه دموکراسی در ایالت متحده آمریکا، انقلاب ۱۷۷۶ میلادی مبتنی بر اصول قرارداد اجتماعی و قانون اساسی آمریکا (۱۷۸۷ میلادی) بوده است. انقلاب کبیر (۱۷۸۹ میلادی) با شعارهای دموکراسی (آزادی، برابری) در فرانسه، در پیروزی و پیریزی دموکراسی نوین تأثیر به سزایی داشت. سرانجام اغلب کشورهای غربی تا نیمه های قرن نوزدهم، نهادهای دموکراسی را پذیرا شدند (همان، ۱۳۸ و ۱۳۹) با این وصف عدة متعددی از شهروندان تا ابتدای قرن بیستم، از مشارکت سیاسی محروم بودند.
دموکراسی در ایران
دموکراسی در ایران، تا قرن بیستم مثل دیگر جوامع، مفهومی مذموم و نامناسب شمرده می شد. به عنوان مثال مهد دموکراسی که در یونان باستان شناخته می شود، به طورمعمول، معنایِ حکومت عوام ( mob rule) به دموکراسی اطلاق می شد. دموکراسی یونان باستان، انتخابات ندارد یعنی فاقد گزینش مقامات از طرف عموم بود و مردم حق رأی نداشتند یعنی انتخابات پارلمانها صرفا در اواخر قرن نوزدهم از سوی مردها بود که بگونه ای نهادینه معمول و رایج شد. بدین سبب ، بحث دموکراسی در ایران، از فضای مذکور جدا نیست و درعین حال در شعاع اثرات ناشی از تاریخ ایران زمین نیز قرار می گیرد.
از دوره باستان تا قرن حاضر، در تاریخ ایران، میتوان بعضی از نشانه های دموکراسی را مشاهده کرد، ولی در کل در جامعه ایرانی نظام سیاسی ــ اجتماعی غالبا بر مواردی چون بنیان مناسبات و روابط قبیله ای و طایفگی پایدار بوده و یبشتر حاکمیتهای تعریف شده در تاریخ ایران، مقبولیت ندارند و اقتدار دموکراتیک بوده اند؛ همچنین باید گفت حکومتٍ حکومتگران ایران در چارچوب حاکمیتهای قبیله ای ، عشیره ای و فامیل سالارانه، جز تشتت، چندپارگی و تسلط، ارمغان دیگری برای جامعه بهمراه نداشته است. آنچه در طول سالیان به جا مانده، ساختار استبدادی حکومت و فرهنگ استبداد زده مردم بوده است؛ بگونه ای که عقیده پادشاهان ایران بر اینست که از نسل ایزدان یا به عبارتی« خداگونه» هستند.
نقد و بررسی کتاب از دموکراسی تا مردم سالاری دینی
یکی از برجسته ترین انقلاب هایی که در سرتاسر دنیا رخ داده است، انقلاب اسلامی ایران است که طبق اسلام و شریعت شیعه شکل گرفته است و تلاش نموده تا تفکر شیعه را در حکومت داری پیاده سازی کند و زندگی بهتری برای مسلمانان و معتقدان به شریعت در سایه ی این تفکر بسازد. انقلاب اسلامی همچنین نظریه پردازان برجسته ای دارد که در تلاش بودند تا در زمانه ی امروز مبانی اسلام را پیاده سازی کنند. از نظریه پردازان برجسته در این زمینه می توان به دکتر علی شریعتی اشاره نمود که او در طی دوران فعالیتش برای تبیین حكومت از نظر اسلام تلاش های فراوانی انجام داده است. صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران و نویسنده ی ایرانی کتاب از دموکراسی تا مردم سالاری دینی را با نگاهی تحلیلی به اندیشه های دکتر علی شریعتی نوشته است.
ارکان دموکراسی
اگر چه بین حکومت های دموکراتیک گوناگون جهان تفاوت های جزیی وجود دارد ، ولی برخی از قوانین و روش های خاص دولت های دموکراتیک را از دیگر اشکال دولت ها متمایز می سازد.
- عقلانیت
- انسان مداری
- تکثرگرایی (پلورالیسم)
- سیستم نمایندگی
- همکاری شهروندان در اتخاذ تصمیم
- حقوق بشر
- رضایت و قبول مردمان در تبعیت از حکومت و حاکمان
- نظارت دسته جمعی بر تصمیم گیری جمعی؛
انواع دموکراسی
دموکراسی انواع مختلفی دارد که بعضی از آنها عبارتند از:
۱. دموكراسی مستقیم:
همان گونه كه در دموكراسی مستقیم، حاكمیت در عرصه اندیشه از آن مردم است و هیچ واسطه ای ندارد، مردم در عمل هم مشاركت مستقیم در اداره امور، شبیه قانون گذاری ، اجرا و داوری، دارند.
۲. دموکراسی تکاملی:
همکاری در حیات سیاسی صرفا پاسداری از منافع شخصی و فردی را شامل نمیشود بلکه برای ایجاد شهروندانی آگاه، مسئول است و بطور کامل حق رأی همگانی و تفکیک قوا وجود دارد.
۳. دموکراسی لیبرال:
یکی از ارکان حکومت، مردم سالاری لیبرال یا لیبرال دموکراسی، می باشد که معمولاً نماد این نوع دموکراسی، دموکراسی نمایندگی یا پارلمانی است که به اصطلاح در چارچوب قانون، قدرت اکثریت اعمال می شود، البته قانونی که از بیان اراده عامه مردم صورت می پذیرد.
۴. دموکراسی تکثرگرایانه:
این نوع دموکراسی به دیدگاه تجربی که وابسته به نظریات اندیشمندان آمریکایی است توجه می شود. از خصوصیات دموکراسی تکثرگرایانه می توان به کم کردن آسیب پذیری حکومت به وسیله حفظ اقلیت ها و تامین آزادی همه جانبه سیاسی اشاره کرد.
۵. دموکراسی سوسیالیستی:
این نوع دموکراسی ترکیبی از نظام سیاسی و اجتماعی با نظام اقتصادی و اجتماعی است( یعنی، ترکیبب دموکراسی و سوسیالیسم) که بر خلاف دموکراسی لیبرال، نگران تأثیر نامطلوب نابرابری های اقتصادی، بر روی برابری سیاسی است، و به همین جهت در امور اقتصادی بر دخالت جدّی دولت تأکید دارد و بیش از آنکه طرفدار ازادی باشد، طرفدار برابری است و به توزیع منصفانه ثروت توجه دارد.
۶. دموکراسی حقوقی:
در دموکراسی حقوقی، اهتمام و توجه به اصل اکثریت برای حفظ آزادی وحفاظت از اشخاص در مقابل حکومت خودرای توجیه می شود.
۷. دموکراسی مارکسیستی:
این نوع دموکراسی دو حالت دارد که شامل سوسیالیسم و کمونیسم است، پیش شرط تحقق آزادی واقعی، با برابری کامل اقتصادی و سیاسی می باشد.
۸. دموکراسی حمایتی:
اگرچه در دموکراسی حمایتی، حاکمیت مربوط به مردم است ولی به نمایندگانی که از طرف شهروندان، اعمال حاکمیت کنند، منتقل می شود. حوزه دولت از جامعه مجزاست و اختیارات دولت محدود است.
۹. دموکراسی نمایندگی یا پارلمانی:
در دموکراسی پارلمانی، مردم در امر حکومت بطور غیر مستقیم و به واسطه نمایندگانِ منتخبِ خود همکاری دارند.
۱۰. دموکراسی مشارکتی:
یکی دیگر از انواع دموکراسی، دموکراسی مشارکتی است. در این نوع دموکراسی حق مساوی برای تکامل شهروندان و تامین منافع در یک جامعه مشارکتی بدست می آید.
گردآوری: بخش سیاست سرپوش
- 17
- 4