فئودالیسم
فئودالیسم به نوعی فرماسیون اجتماعی- اقتصادی اطلاق میشود که در نتیجه فروپاشی کمون اولیه یا فروپاشی جامعه برده داری حاصل میشود و تقریباً در کلیه سرزمین های جهان به غیر از تنوع راههای رسیدن به آن، با ویژگی های مشخصش در هر جایی وجود داشته است.
نظام فئودالیسم در اروپای غربی از قرن ۵ تا قرون ۱۷ و ۱۸ و در روسیه و شرق اروپا از قرن ۹ میلادی تا نیمه دوم قرن ۱۹ وجود داشت. فئودالیسم از مهم ترین ویژگی های تمدّن قرون وسطا به شمار می رفت. ساختار اقتصادی و سیاسی در نظام فئودالیسم، یا نظام فئودالی وجود داست.
هر ارباب یا زمین دار در نظام فئودالیسم، عده ای رعیت دارد که حق تملک یا استفاده از قطعه ای زمین را در برابر خدمت کردن در سپاه یا سایر خدمات، از ارباب بدست می آورد.
تاریخچه فئودالیسم
ظهور فئودالیسم در اروپا به زمانی برمی گردد که امپراتوری شارلمانی( ۸۱۱- ۷۴۲) تجزیه شد و به تدریج ، قدرت های محلی رونق یافتند. مردم شهرها و روستاها با قرار گرفتن در معرض خطر هجوم بیگانگان، ناچارا به زورمندان و فرمانروایان محلی متوسل شدند.
تنها پاسدار آن ها، ارباب محلی بود که آغاز استقرار نظام فئودالی در اروپای غربی محسوب میشد و این نظام در طول مدت سه قرن به صورت منظم تری درآمد. قحطی و طاعون در اروپا و فرار رعایا از نقطه ای به نقطه دیگر در زمان شروع جنگ صد ساله( ۱۴۵۳- ۱۳۳۸)، باعث شد تا نظام فئودالی از بین برود. فئودال ها به منظور دفاع از املاکشان مجبور شدند که زیر پرچم پادشاهان انگلستان و فرانسه بروند و همین امر، موجب تمرکز قدرت و فرمانبرداری پادشاهان گردید.
فئودالیسم در ایران
روابط مبتنی بر برده داری در اواخر دوره اشکانیان از بین رفت و بجای آن روابط مبتنی بر فئودالیسم مرسوم شد. از زمان ساسانیان، روند تکامل روابط فئودالی در ایران شروع شد و بردگان، آزادی خود را به دست آوردند. از این رو بردگان به خاطر نداشتن ابزار تولیدی در اراضی مالکان بزرگ بر مبنای روابط تولید جدید، کار کردند و جماعت های روستایی که زمین های اشتراکی داشتند؛ آن را در اختیار زمین داران بزرگ قرار دادند. روابط فئودالی در دوره مغول، تکامل یافت و از رایجترین دلیل آن می توان به کاهش جمعیت و بهره کشی بیشتر از جمعیت کم اشاره کرد. تداوم این روابط تا زمان اصلاحات ارضی بود. درواقع دوره تاریخی فئودالیسم با اصلاحات ارضی تمام شد.
عوامل فروپاشی نظام فئودالیسم
علل و عوامل اصلی فروپاشی نظام فئودالی عبارتست از:
> نظام فئودالیسم در اثر ستیز میان مالک و کشاورز بر سر تصاحب زمین و آب مصرفی از بین رفت.
> فشارهایی که بر پیکره نظام تولیدی از جانب اربابان وارد می شد؛ موجب فروپاشی نظام فئودالیسم گردید.
> از دیگر عوامل مؤثر در فروپاشی نظام فئودالیسم می توان به ایجاد و گسترش شهرها و رشد مبادلات تجاری و بازرگانی اشاره کرد.
> دولت های مرکزی مطلقه به جای کلیسای قرون وسطایی بوجود آمدند و جنبش حصارکشی مرسوم شد و شهرها گسترش یافت و همین عوامل در فروپاشی نظام فئودالیسم، مؤثر بود.
ویژگیهای نظام فئودالی
* وابستگی دهقان به زمین:
شیوه ی تولید فئودالی بر مواردی استوار بود که از آن ها می توان به مالکیت ارباب بر زمین و وابستگی شخصی دهقانان به ارباب فئودال اشاره کرد. وابستگی شخصی دهقان به ارباب یعنی بنده و برده در این شیوه ی تولید رعیت و سرف وجود نداشت. مالک، اختیار جان دهفان را نداشت و نمیتوانست به صورت مستقل و جداگانه زمین را بفروشد ولی زمین به فروش رسیده را به مالک جدید می دادند. همچنین دهقان، مجوز ترک زمین اربابی را نداشت و نمیتوانست به خدمت اربابی دیگر به صورت آزادانه دربیاید.
* بهره ی مالكانه و انواع آن:
با توجه به اینکه دهقانان بعوان مالکان زمین محسوب نمیشدند؛ ناگزیر به کار کردن بر روی نسق، از زمین متعلق به ارباب فئودال بودند و به این ترتیب، مالک می توانست ثمره کار آن ها را بعنوان بهره مالکانه به سود خود ضبط کند.
لذا شیوه تولید فئودالی بر انواع بهره مالکانه یا بهره اربابی وابسته است كه از دهقانها وصول می شود. در واقع محصول اضافی رعیتۀ، بهره مالكانه بود که تسلیم ارباب می شد. درواقع سه نوع بهره مالکانه در مراحل مختلف نظام فئودالی در كنار هم وجود داشتند که از آن ها می توان به کار بهره یا بیگاری، بهره جنسی و بهره نقدی اشاره نمود.
* اقتصاد طبیعی:
طبیعی بودن یا بسته بودن اقتصاد فئودالیسم، از دیگر ویژگی های شیوه ی تولید فئودالی به شمار می رود. به دایره بسته و محدود و تنگی از تولید، اقتصاد طبیعی می گویند که هدف آن مصرف داخلی و خودی می باشد؛ به این معنی که هدف از تولید در آن جا، برای مصرف می باشد. درحقیقت، هدف اقتصاد طبیعی اینست که هر ارباب در املاکش از عواید و بهره ی به دست آمده از استثمار دهقانان زندگی میکرد و در املاکش کلیه نیازمندی های ضروری او و خدمه اش تولید و تهیه می شد و یکی از موارد لازم، مبادلات با خارج از این محیط بسته بود. اقتصاد دهقانی نیز مبتنی بر همین پایه بود و خانواده دهقانی، مشغول امور پیشه وری بودند و تامین بخش عمده نیازمندی هایشان در داخل خانواده و شخصی بود. در زمان توسعه شهرها، امور دیگری همچون تولید پیشه وری و تقسیم کار و مبادلات بین شهرو ده انجام شد و همین امر موجب باز شدن درهای اقتصاد طبیعی به خارج و شکسته شدن دایره بسته و گسترش بازار گردید.
از قوانین اساسی اقتصاد فئودالی می توان به مالکیت ارباب به رعیت ها با بیگاری بهره کشی جنسی و نقدی، تولید محصول اضافی برای تأمین نیازهای ارباب فئودالی، بهره کشی رعیت های وابسته بر اساس مالکیت ارباب بر زمین و گونه های دیگر عوارض و مالیت ها اشاره کرد.
* مذهب:
مذهب و موسسات مذهبی، نقش بسزایی در جامعه فئودالی داشت. موسسات مذهبی، شامل اماکنی همچون عبادتگاه ها، خدام مذهب، اوقاف فراوان و املاک وسیع بودند و از نظر ثروت و نفوذ با دولت فئودالی و اشراف فئودال، برخورد داشتند. به شکل مسلط ایدئولوژی در شیوه ی تولید فئودالی، ایدئولوژی مذهبی می گویند. مذهب در شکل کلاسیک نظام فئودالی، در خدمت فئودالیسم بود و آنرا جاودانی، مقدر و مقدس معرفی میکرد با اینكه جنبش های دهقانی از خصلت مذهبی برخوردار بودند و تحتتأثیر جنبش های پروتستانی بر علیه تفوق كلیسای كاتولیك صورت گرفتند.
گردآوری: بخش سیاست سرپوش
- 17
- 5