یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
کد مقاله: ۹۷۰۹۰۰۰۶۴

محمد مختاری کیست؟

محمد مختاری,بیوگرافی محمد مختاری,آثارمحمد مختاری
محمد مختاری شاعر، نویسنده، مترجم و از فعالان کانون نویسندگان ایران بود که در تاریخ ۱۲ آذر ۱۳۷۷ به قتل رسید. جسد او روز ۱۹ آذر در جاده افسریه در یک مسیر فرعی به کارخان سیمان تهران پیدا شد.

به گزارش رویداد۲۴، محمد مختاری اول اردیبهشت ماه ۱۳۲۱ شمسی در مشهد به دنیا آمد. دوره‌ تحصیلِ ابتدایی و متوسطه‌اش را در زادگاهش گذراند و در سال ۱۳۴۸۸ شمسی به عنوان دانشجوی ممتاز، فارغ‌التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی شد.

 

محمد مختاری سال‌های ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۱ را مشغولِ انتشارِ اشعار، مقالاتِ انتقادی و تحقیقاتش در مجلاتی، چون نگین، خوشه و فردوسی شد و همزمان ترجمه مقاله طولانی نویسنده، شاعر و منتقد ادبی امریکایی یعنی جان آپدایک با عنوانِ «واقع گرایی و داستانِ بلند» را نیز انجام داد.

 

سالِ ۱۳۵۱ با مریم حسین زاده که نقاش حرفه‌ای بود ازدواج کرد و بعد‌ها دو فرزند به نام‌های سیاوش و سهراب از این ازدواج حاصلِ شدند. در اوایل دهه‌ پنجاهِ شمسی با فعال شدن بنیاد شاهنامه فردوسی، مختاری به عضویت هیات علمیِ آن در آمد و در خلالِ سال‌های ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۸ چهار مجموعه شعرِ «در وهمِ سندباد»، «قصیده‌های هاویه»، «بر شانه فلات» و «شعرِ۵۷» را منتشر کرد.

 

مختاری سال‌های ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ را به تدریس اسطوره‌شناسی و ادبیات در دانشکده هنر‌های دراماتیک گذراند که با وقوع انقلاب فرهنگی و پاک‌سازیِ دانشگاه‌ها از اساتید غیر خودی از دانشگاه اخراج شد.

 

محمد مختاری علاوه بر سردبیری مجله‌ بیداران در سال ۱۳۵۹، تا سال ۱۳۶۰ نیز دبیر کانون نویسندگان ایران بود و در نشر کتاب جمعه با احمد شاملو همکاری داشت و مجموعه شعر «بهار و واقعه» را در همان دوره جمع آوری کرد.

 

مختاری در آذر ماه سال ۱۳۶۱ برای دو سال زندانی شد. در آن دوره و با ابلاغ حکم انفصال دائم از تمامی خدمات دولتی، مجموعه شعر «بهار و واقعه» از بین رفت و تصحیح انتقادی «داستان سیاوش» شاهنامه بدون درج نام نگارنده بر جلد کتاب، توسط موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی منتشر شد.

 

مختاری در دو سالی که زندانی بود از شعر گفتن دست نکشید و در سال‌های ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ «منظومه ایرانی» را سرود. یک سال بعد به شورای نویسندگان مجله دنیای سخن پیوست و تا سال ۱۳۶۸ در آنجا بود.

 

در نیمه دوم دهه شصت شمسی تا سال ۱۳۷۱ به گردآوردی مجموعه شعر «خیابان بزرگ» پرداخت و شعر بلند «آرایش درونی» و چهار اثر «منظومه ایرانی»، «حماسه در رمز و راز ملی»، «اسطوره زال» و «سحابی خاکستری» را منتشر کرد.

 

از سال ۱۳۷۱ به کار در مجله تکاپو پرداخت و یکی از محبوب‌ترین آثارش، «زاده‌ اضطراب جهان» که ترجمه ۱۵۰ شعر از ۱۲ شاعر اروپا بود را چاپ کرد.

 

«هفتاد سال شعر عاشقانه»، «انسان در شعر معاصر و چشم مرکب» را در تا سال ۱۳۷۲ منتشر کرد که دو کتاب اخیر آثاری در زمینه نقد ادبی بودند.

 

محمد مختاری,بیوگرافی محمد مختاری,آثارمحمد مختاری

حافظ موسوی درباره محمد مختاری گفته است: «شعر مختاری به نظر من چنین ظرفیتی را دارد، یعنی شعری نیست که بشود به راحتی از آن عبور کرد و حتما آیندگانی هستند که ممکن است برگردند و به این شعر توجه کنند.»

 

سال ۱۳۷۳ با ترجمه «زندگینامه و آثارِ مارینا تسوتایوا» به شعرای روس پرداخت و در ۲۳ مهرماه همان سال در تدوین و نشرِ متن موسوم به «ما نویسنده‌ایم» که اعتراض ۱۳۴ نویسنده به سانسور بود، نقش مهمی داشت.

 

در سال ۱۳۷۵ «زندگینامه و آثار آنا آخماتووا» دیگر شاعر روس را ترجمه کرد. سال ۱۳۷۶ «نیما و شعر امروز» را در کتاب ریرا منتشر کرد و به ترجمه «زندگانی و آثار ولادیمیر مایاکوفسکی و اسیپ ماندلشتام» که آن‌ها هم شاعر روسی بودند، پرداخت.

 

در همان سال کار بر روی مجموعه کتب مربوط به ۳۹ شاعر معاصرِ ایرانی را آغاز کرد و سه جلد آن که مختص «منوچهر آتشی»، «سیاوش کسرایی» و «یدالله رویایی» بود را به چاپ رساند.

 

در سال پایانی حیاتش اثر مهم «تمرین مدارا» که شامل مقالاتِ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بود را منتشر کرد و مهرماه همان سال به همراه پنج نویسنده‌ دیگر از جمله محمدجعفر پوینده که اعضای کمیته تدارکات مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران بودند، به دادگاه انقلاب احضار شدند.

 

مختاری عصر روز ۱۲ آذرماه ۱۳۷۷ به قصد خرید، منزلش را ترک کرد و ناپدید شد. فردای آن روز جسدی بدون مدارک شناسایی در اطراف کارخانه سیمان، کنار جاده‌ای فرعی در نزدیکی تهران یافت شد و به پزشکی قانونی منتقل شد. روز ۱۹ آذرماه هویت جسد مشخص شد؛ محمد مختاری قربانی قتل‌های زنجیره‌ای شده بود. قاتلانش او را با طناب خفه کرده بودند.

 

سهراب مختاری فرزند محمد مختاری از روزهای قتل‌های زنجیره‌ای اینگونه گفته است: «پاییز هفتاد و هفت خیلی نگرانش بودم. فهم اتفاقاتی که پیاپی می‌افتاد از توانم خارج بود. فقط احساس می‌کردم اتفاقات بدی می‌افتد. اوایل مهر بود. از اتاقم بیرون آمدم که به آشپزخانه بروم. از جلو اتاقش که رد شدم، صدایم کرد. روزنامه سلام که هر روز برایش می‌رسید، در دستش بود. یک صفحه اش را باز کرد و نشانم داد: مردی را با پسر نه ساله اش در خانه شان کشته بودند، حمید حاجی زاده و پسرش کارون. جمله هایش بریده بریده بود. من بیشتر حیرت زده به کارون فکر می‌کردم. چند وقت بعد مرد جوانی از دادگاه انقلاب برایش احضاریه آورد. احضاریه‌ای که برای چند نفر دیگر از اعضای کانون نویسندگان ایران هم فرستاده شده بود. بعد از مراجعه متوجه شد پرونده‌ای علیه آن‌ها تشکیل شده است.»

 

سهراب آخرین دیدار با محمد مختاری را این‌چنین روایت کرده است: «یک هفته برادرم به هر جای ممکن سر زد تا نشانی از او بیابد. اما هیچ نشانی نبود. در آن هفته یک روز با دو دوستِ همسایه در حیاط ایستاده بودیم. یکیشان پرسید از پدرت خبری نشد؟ گفتم کشته شده است. دیگری که چند سالی بزرگ‌تر بود صدایش بلند شد که چرا چرند میگی؟ بعد رو به جوانی که پرسیده بود گفت: هنوز خبری نیست. به دروغ گفتم دیشب از رادیو شنیدم. از گوشه چشم نگاهم کردند و به روی خودشان نیاوردند. پنجشنبه نوزدهم آذر هوشنگ گلشیری به منزلمان تلفن کرد. مادرم گوشی را گرفت. برادرم جسد پدرم را در سردخانه شناسایی کرده بود. خانه پر شد از جیغ و گریه. روی مبل نشسته بودم. اول سرم را خم کردم بین دستهام. بعد بلند شدم و به اتاق پدرم رفتم.»

 

ناصر زرافشان که وکالت پرونده قتل‌های زنجیره‌ای را بر عهده داشته، گفته است: در همان زمان برگزاری دادگاه اولیه محمد نیازی، رییس سازمان قضایی نیرو‌های مسلح وقت، مصطفی کاظمی، مهرداد عالیخانی، خسرو براتی و سعید امامی را به عنوان عوامل اصلی این قتل‌ها معرفی کرد.

 

محمد بلوری از روزنامه‌نگاران قدیمی ایران چندی پیش با روزنامه ایران مصاحبه کرده است. او درباره قتل‌های زنجیره‌ای گفته «با توجه به  تحلیل‌هایی که داشته‌ام مطمئن بودم این قتل‌های پیاپی توسط گروهی از مأموران وابسته به وزارت اطلاعات انجام می‌گیرد. برای بیان این منظور دل به دریا زدم و پس از قتل پوینده و مختاری و زال‌زاده، یک صفحه حوادث روزنامه ایران را به طرح دلایلم در این‌باره اختصاص دادم و برای این کشتار نام قتل‌های زنجیره‌ای را انتخاب کردم که از آن پس تاکنون این قتل‌ها به همین نام معروف شده است.»

 

محمد مختاری,بیوگرافی محمد مختاری,آثارمحمد مختاری

روایتی از مهرداد عالیخانی نیروی خودسر اطلاعاتی  در قتل‌های زنجیره‌ای نقل شده که البته هیچ مقامی در ایران آن درباره این اظهارات چیزی نگفته است. در آن روایت به نقل از عالیخانی آمده که مختاری پس از پایان خرید در محل سکونتش به سمت خانه می‌رفته که  یک کوچه مانده به منزلش جلوی او را می‌گیرند و سوار اتومبیل می‌کنند و پس از قتل، جنازه او را در جاده افسریه در یک مسیر فرعی به کارخان سیمان تهران رها می‌کنند.

 

در گزارشی که روزنامه ایران به نقل از مهرداد عالیخانی منتشر کرده، آمده بود که «مهرداد عالیخانی پس از کشتن پوینده به مافوق خود به نام (موسوی) پیام می‌دهد، مشخص می‌شود هدف این گروه مرگ از قتل مختاری و پوینده ترور و حذف اعضای چپ‌گرای کانون نویسندگان و همچنین زهر چشم گرفتن از نویسندگان عضو کانون و ایجاد رعب و وحشت در آنها بوده، به همین خاطر هم پس از کشتن مختاری و پوینده سعی کرده بودند جسد آنها را در محلی رها کنند که در مدت زمان اندکی توسط رهگذران دیده شود.

 

پس از این قتل‌ها، منتظر بودند خبر کشف اجساد قربانیان توسط خبرچین‌های گروه مرگ به آنها اطلاع داده شود. از این جهت است که مهرداد عالیخانی پس از کشتن پوینده با سرپرست گروه (موسوی) تماس تلفنی می‌گیرد و با اشاره به پیدا شدن جسد مختاری می‌گوید «به گزارش منبع، تحلیل دوستان مختاری پس از پیدا شدن جسد این است که این نوع ترور دوستان‌شان نوعی دادن پیام از سوی عاملان قتل‌هاست و وحشت‌زده شده‌اند.»

 

محمد جعفر پوینده، احمد تفضلی، حمید حاجی زاده و فرزند خردسالش کارون حاجی زاده، داریوش فروهر، پروانه فروهر، علی اکبر سعیدی سیرجانی، احمد میرعلایی، غفار حسینی، سیامک سنجری و ابراهیم زال زاده از جمله قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای هستند که اکثر آنها در دهه هفتاد در ایران اتفاق افتاده است.

 

  • 19
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش