نظریه تکامل داروین
یکی از مهم ترین انسان های تاریخ بشر، داروین نام داشت. شکل گیری نظریه داروین براساس نظریه یک جامعه شناس و اقتصاددان انگلیسی به نام مالتوس بود که نظریه ی این اقتصاددان درخصوص رشد جمعیت انسانی، علل بروز فقر و جنگ بود. نظریه مالتوس این بود که قاعده رشد هندسی موجب افزایش جمعیت انسانها میشود در حالیکه بر مبنای قاعده عددی، تولیدات تغذیه ای بیشتر میشود. هر عدد در سری رشد هندسی با ضرب عدد قبلی در یک عدد معین، برابر است ولی هر عدد در رشد عددی با جمع عدد قبلی با یک عدد معین، مساوی است. بنابر نظریه تکامل داروین، رشد انسانها در مقایسه با افزایش مواد غذایی، بیشتر است. درصورت عدم وجود کنترل بر این جمعیت باعث ایجاد قحطی و فقر میشود. زمان تجدید نسل انسان از نظر مالتوس، ۲۵ سال میباشد که با این محاسبه تجدید نسل برای هر انسان در هر قرن، ۴ مرتبه می باشد.
واژه ی تکامل، بیانگر موضوعیست که یک موجود تک سلولی به دایناسور و سپس میمون و انسان تبدیل شد! چارلز داروین، به خاطر مطرح کردن این که تمام گونه ها اجداد مشترکی دارند؛ معروف شده است. به همین خاطر، از او به عنوان پدر علم تکامل یاد می کنند ولی صرفا داروین در پی کشف منشأ مشترک گونه های مختلف بود. داروین، این نظریه انقلابی را بطور خلاصه مطرح کرد که گونه ها دچار تغيير و تحولاتی در طی زمان میشوند. به دلیل این که عمر زمین چند میلیارد سال بود؛ این زمان از هزاران سال به میلیون ها سال تغيير کرد.
خلاصه نظریه تکامل داروین
بنابر نظریه تکامل داروین، ظاهر هیچ جانوری به شکل امروزی اش نبوده و نسل های گوناگون با گذشت زمان به این شکل درآمدند. طبق گفته ی داروین، همه جانوران اجداد مشترکی داشته اند. براساس باور و عقیده ی او نوع انسان در اثر تغییرات در جانوران تک سلولی و تکامل آنها بوجود آمد و زمینه و شروع خلقت از نظر او نوعی تصادف و احتمال است.
این نظریه به عنوان تنها نظریه علمی بوده که از ۱۵۰ سال پیش تاکنون، بیانگر چگونگی شروع زندگی و بوجود آمدن انسان بوده است ولی بنابر تحقیقات انجام شده انسان های موجود در هزاران سال پیش به همین شکل امروز بوده اند و به وجود آمدنشان در اثر تغییرات هیچ جانور تک سلولی نبوده است که همین مسئله باعث شد تا نظریه داروین را رد کنند.
ارائه نظریه فرگشت
رشد پژوهش های داروین به تدریج صورت گرفت. مقاله خلاصه ای از نظریه تکامل داروین در سال ۱۸۴۲ تألیف شد و یک رساله ۲۴۰ صفحه ای در سال ۱۸۴۴ درخصوص انتخاب طبیعی نوشت. او هم چنان با وجود اصرار دوستانش، در تردید بود که گسترده نظریاتش را منتشر کند. وی تنها با برخی از همکاران نزدیکش نتایج پژوهش هایش را شرح میداد که از آن ها می توان به چارلز لایل و جوزف دالتون هوکر اشاره کرد ولی داروین مجبور شد بخاطر دریافت نامه ای در ژوئن ۱۸۵۸، تردیدهایش را کنار بگذارد. آلفرد راسل والاس که نویسنده نامه زیست شناس بود؛ مشغول به فعالیت در بورنئو بود. او به همان اندیشه های داروین دربارهٔ فرگشت رسیده بود.
داروین، پس از تهیه ی مقاله ای بمدت دو هفته، آن را بهمراه مقاله والاس به« انجمن علمی لینیان» ارسال کرد. دوستانش مسبب ارائه ی هر دو مقاله با هم شدند ولی با مدارکی که اثبات کننده ی حق تقدم داروین بود. داروین که بر اثر آگاهی از وجود رقابت، اراده اش برانگیخته شده بود پس از این که مقاله ی خود را ارائه داد؛ کتابی با عنوان« پیرامون آغاز گونه ها به وسیله انتخاب طبیعی یا بقای نژادهای اصلح در تنازع برای بقا» نوشت و با گذشت زمان بعنوان « آغاز گونه ها » معروف گردید. او برای شرح نظریه فرگشت به وسیله انتخاب طبیعی، تلاش هایی کرد تا از این طریق قادر به ارائه مدارک علمی برای آن باشد.
نظریهٔ داروین- والاس
شکل گیری نظریهٔ داروین- والاس بر اساس سه مشاهده و دو نتیجهٔ کلی حاصل از این مشاهده ها بود.
> مشاهده:
درصورت نبود مقاومت محیطی بنابر قاعده تصاعد هندسی، هر نوع جانداری افزایش می یابد. به گفته دیگر، جمعیتی که تعداد افرادش را در سال اول دو برابر می کند، حتماً قادر به چهار برابر کردن تعداد افرادش در سال دوم و هشت برابر کردن آن در سال سوم می باشد.
> مشاهده:
اگرچه گاهی اوقات در اندازه جمعیت گونه ها در طبیعت، تغییراتی رخ می دهد ولی در طول مدتی طولانی اندازه جمعیت هر گونه از جانداران، ثابت می ماند.
> نتیجه:
قطعاً همهٔ گامت ها تبدیل به زیگوت نمی شوند، همهٔ زیگوت ها نمیتوانند جاندار بالغ در شوند و علاوهبراین همهٔ افراد بالغ، قادر به تولید مثل نیستند؛ بنابراین وجود تنازع برای بقا، امری الزامیست.
> مشاهده:
همهٔ افراد یک نوع جاندار نظیر یکدیگر نیستند، بلکه تفاوت های فردی عمده ای نسبت به یکدیگر دارند.
> نتیجه:
بنابراین، افرادی که در تنازع بقاء، تفاوت های مساعدتری دارند؛ در رقابت با دیگران از مزیتی برخوردارند. پس بیشترشان باقی می مانند و قادر به تولید مثل فرزندان بیشتری هستند.
علت اصلی انتخاب طبیعی از نظر داروین و والاس، محیط بود؛ به این معنی که محیط در اثر گذشت زمان باعث نابودی جانداران دارای صفات نامساعد میشود و به حفظ جانداران دارای صفات مساعد کمک می کند. به این ترتیب گروهی از جاندار یک صفت یا تعدادی صفات جدید و مساعد را پس از گذشت نسل های بسیار و تأثیر مداوم انتخاب طبیعی، به درجه ای می رسانند که در بین گونهٔ اجدادی به صورت گونه ای جدید، ظاهر خواهد شد.
واکنش های مسلمانان به ویژه ایرانیان به نظریه داروین
عقیده و باور دانشمندان اسلامی با هر مذهبی اینست که اسلام، سازگار با علم است. آن ها در تلاشند تا به عدم تعارض این نظریه با اندیشه های اسلامی و در میان مسلمانان بپردازند. رساله داروین و حکمای مشرق زمین یا سردارنامه اثر اعتمادالتولیه عنایت اللّه دستغیب شیرازی از نمونه های جالب توجه در این گروه محسوب میشود که براساس عقیده ی او، نحوه ی بیان داروین، متفاوت از نحوه بیان گذشتگان ما است و در آثار بزرگانی همچون ابن عربی، مسکویه و صدرالدین شیرازی، نظرش به بیان دیگر آمده است. در مواجهه با نظریه تکامل، این عمده ترین مسئله معتقدان و متدینان میباشد بدین دلیل که انسان را اشرف مخلوقات از لحاظ اخلاقی می دانستند و تمایلی به قرار دادن انسان در رده ی دیگر موجودات نداشتند.
گروهی از افراد دارای تعهد و التزام دینی و آشنا به علوم جدید، تلاش کردند تا به اثبات عدم تعارض قرآن با نظریه تکاملی بپردازند و علاوهبراین قصد داشتند که ثابت کنند امری معارض با نظریه های تکاملی در قرآن وجود ندارد. کتاب خلقت انسان اثر یداللّه سحابی به عنوان شاخص ترین تلاش در این زمینه محسوب میشد که باعث ایجاد بحثی میان موافقان و مخالفان نظریه تکامل شد، او که نخست کوشیده بود در کتاب قرآن و تکامل پس از طرح اجمالی این نظریه، مطابقت آنرا با قرآن اثبات کند، در کتاب خلقت انسان پس از طرح و بررسی تفصیلی نظریه های تکامل در حوزه های زمین شناسی و زیست شناسی به بررسی نسبت این نظریه با اندیشه های اسلامی و به ویژه قرآن می پردازد.
افراد دیگری، راجع به مسئله خلقت به چگونگی عام و خلقت انسان به نحو خاص در تلاش بوده اند تا آن را با آیات مختلف تطبیق دهند که موفق نشده اند تا آن را در تعارض قرار دهند. چه بسا آیات ناظر به خلقت تکاملی در پرتو نگرشی نو، صریح تر باشد. تکامل در قرآن، اثر علی مشکینی از نمونه ی مهم این کوشش به شمار میرود که مسئله تکامل طبق مبانی و قرآن و احادیث، تبیین شده و حتی از طریق نظریه ی تکاملی، مسأله ازدواج فرزندان آدم با یکدیگر حل شده است.
گردآوری: بخش علمی سرپوش
- 18
- 3