پنجشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۳
۱۱:۰۱ - ۱۳ اسفند ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۲۰۳۰۵۸
زنان، جوانان و خانواده

پول نزول عامل طلاق زوج میانسال

دادگاه,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,خانواده و جوانان

زن و شوهری که در طول ۲۰ سال زندگی مشترک از مشکلات مختلف عبور کرده بودند، به‌خاطر پول نزول، گرفتار اختلاف‌های عمیق شده و راهشان به‌سوی طلاق کشیده شد. حوالی ظهر یکی از روزهای نه چندان سرد زمستان که شعبه ۲۶۴ دادگاه خانواده خلوت‌تر شده بود، آخرین نوبت به پرونده «سعیده» و «ایرج» رسید، زوجی میانسال که با داشتن دو فرزند وپشت سرگذاشتن دو دهه زندگی مشترک پا به دادگاه گذاشته بودند تا به‌موضوع پرونده طلاقشان رسیدگی شود.

 

پرونده‌ای که زیر دست قاضی «غلامحسین گل آور» قرار داشت، نشان می‌داد زن دادخواست طلاق داده است.با ورود زن و شوهربه اتاق محکمه، قاضی از آنها خواست بنشینند. سعیده روسری‌اش را سفت‌تر کرد و چادرش را روی پاهایش انداخت. ایرج هم دستی به موهای کم پشت و ته ریش خود کشید و آنسوتر روی صندلی نشست. قاضی نگاهی به پرونده انداخت و رو به زن گفت:«معمولاً خانم‌ها به سادگی درخواست طلاق نمی‌دهند؛ چه شده که خواستار طلاق شده‌اید؟»سعیده گفت:«همسرم هر چند آدم سرسخت و یکدنده‌ای است اما با همه رفتارها و کارهایش ساخته‌ام ولی با بعضی از مسائل اصلاً نمی‌توانم کنار بیایم. برای من حلال و حرام خیلی مهم است و نمی‌توانم قبول کنم پول نزول وارد زندگی‌ام شود و..»زن همان‌طور حرف می‌زد وازشوهرش گلایه می‌کرد و ایرج هم دندان‌هایش را به هم می‌فشرد. تا اینکه با عجله دست توی کیفش کرد، چند برگ کاغذ بیرون کشید و ناگهان با خشم و غضب گفت: «این چه حرفی است؟ مگر دزدی کرده‌ام؟ پولی قرض کرده بودم که نتوانستم به وقتش پرداخت کنم. مردم که عاشق چشم و ابروی ما نیستند پولشان را دست ما بدهند و...» زن درجواب به شوهرش گفت: «دزدی هم کار غلطی است و گناه دارد. نزول گرفتن هم همینطور. آدم چرا باید به حق خودش قانع نباشد؟»مرد دوباره حرف همسرش را قطع کرد و گفت:«فکر بچه‌ها را کرده‌ای؟ نه... مشکل شما بدهی من به خانواده‌تان است نه چیز دیگری!» قاضی از زن پرسید: «موضوع دیگری هم در میان هست؟» سعیده که از حرف همسرش دلخور شده بود، جواب داد:«آقای قاضی، ازدواج ما کاملاً سنتی انجام شد. تازه دیپلم گرفته بودم که به خواستگاری‌ام آمدند. این آقا در مغازه پدرش کار می‌کرد و با اینکه حقوق و درآمدش معلوم نبود چقدر است، اما زندگی آرامی را با هم شروع کردیم و من هم کاری به شغل‌اش نداشتم. در این سال‌ها مثل همه زن و شوهرها ما هم مشکلات ریز و درشتی در زندگی مشترک داشتیم که یا حل‌شان می‌کردیم یا از آنها می‌گذشتیم. تا اینکه همسرم تصمیم گرفت مستقل از پدرش کار کند. من هم تشویقش کردم. یکی دو سال با سختی‌های شروع کار کنار آمدیم و از این بحران هم گذشتیم. اما یک روز صبح زود بیدارم کرد و گفت ۲۵۰ میلیون تومان چک دارد ولی حسابش خالی است.

 

بعد هم توضیح داد که اجناسش به فروش نرفته یا چک‌های بدهکاران وصول نشده است. همان روز دست به کار شدم و از مادرم و برادرانم پول را تهیه کردم تا چک‌هایش برگشت نخورد. خودش هم قول داد خیلی زود جبران کند. اما ۶ ماه گذشت و خبری نشد. وقتی پیگیری کردم فهمیدم که پول زیادی به‌عنوان نزول گرفته و به من چیزی نگفته است. یعنی حرف‌هایش درباره فروش نرفتن اجناس و وصول نشدن چک بدهکاران دروغ بود. به او اعتراض کردم که گرفتن پول بهره‌ای حرام است و زندگی آدم را ویران می‌کند. اما به او برخورد و ناراحت شد. من هم قهر کردم و به خانه پدرم رفتم. مدتی بعد قول داد دیگر چنین کاری نکند.بعدهم خانه را فروختیم تا قرض‌هایش را بدهد. برای اینکه زیر قولش نزند حق طلاق را گرفتم و راضی شدم در خانه کوچکتری به زندگی‌مان ادامه بدهیم. اما یک سال از آن ماجرا نگذشته بود که فهمیدم دوباره سراغ پول نزول رفته است و این بار رقم بیشتری قرض کرده... خب با این وضع، کاری نمی‌شود کرد جز اینکه راهمان را از هم جدا کنیم.» قاضی در حال نوشتن صورتجلسه بود که ایرج گفت:«با این وضع بازار هیچ کسی از فردای خودش خبر ندارد.

 

جنس قاچاق زیاد است و قدرت خرید مردم هم پایین آمده. دلار هم هر روز بالا و پایین می‌رود. هیچ وقت فکر نمی‌کردم برنامه‌هایم غلط از آب دربیاید.»قاضی از زن درباره مهریه و دیگر حقوقش سؤال کرد که سعیده گفت:«خیر. من از حق خودم می‌گذرم، اما باید خانه‌ای به نام بچه‌هایمان که حالا نوجوان هستند بخرد تا به سختی نیفتند.»قاضی از هر دو نفر خواست داورهایشان را به دادگاه معرفی کنند تا در آینده رأی خود را صادر کند. سپس به زن و شوهر اشاره کرد پای برگه‌ها را امضا کنند و بروند. قاضی قبل از خارج شدن زن گفت: «بهتر است یک بار دیگر به همسرتان فرصت جبران بدهید و زندگی چندین ساله‌تان را به هم نزنید.» زن هم بی‌آنکه حرفی بزند سرش را پایین انداخت و از دادگاه بیرون رفت. شوهرش هم بسرعت دنبالش رفت تا شاید....

 

 

 

iran-newspaper.com
  • 9
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش