چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳
۰۹:۱۴ - ۱۲ آذر ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۹۰۲۲۵۲
زنان، جوانان و خانواده

مرد جوان: زن برادرم رازی را برایم فاش کرد که مانند یک سونامی وحشتناک همه زندگی ام را در هم کوبید

طلاق عاطفی,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,خانواده و جوانان
روزگارم سیاه شده است اکنون چهار سال از روزی می گذرد که همسر برادرم رازی را برایم فاش کرد و زندگی ام را به نابودی کشاند به گونه‌ای که ...

جوان ۳۵ ساله که گویی غم سنگینی در سینه دارد با چهره ای پریشان وارد اتاق مشاور کلانتری آبکوه مشهد شد و در حالی که بیان می کرد سال هاست من و همسرم طلاق عاطفی گرفته ایم و اکنون به دنبال چاره ای برای گریز از این وضعیت می گردم به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: در اولین روز تحصیل در دانشگاه وقتی در کلاس نشسته بودم و استاد مشغول تدریس بود ناگهان دختری زیبا و جذاب با تاخیر وارد کلاس شد و با اجازه استاد در کلاس درس نشست آن جا بود که برق چشمان آن دختر مرا گرفت.

دیگر نمی فهمیدم استاد چه چیزی تدریس می کرد حواسم پرت شده بود و زیر چشمی به آن دختر نگاه می کردم.خلاصه آن روز از کلاس های درس چیزی نفهمیدم. از روز بعد سعی می کردم صندلی ام را نزدیک آن دختر انتخاب کنم آرام آرام به بهانه گرفتن جزوه های درسی ارتباطم را با «سولماز» برقرار کردم.

بعد از مدتی از نگاه ها و جملاتش فهمیدم که او نیز به من علاقه مند شده است به همین دلیل خیلی زود این رابطه دوستی به خارج از کلاس های دانشگاه رسید و ما به طور پنهانی در مکان های خلوت با یکدیگر دیدار می کردیم با وجود این، این رابطه عاشقانه را مدت ها ادامه دادیم تا این که روزی سولماز با ناراحتی مرا به گوشه کلاس کشاند و گفت: پدرش متوجه رابطه غیرمتعارف ما شده و باید با هم ازدواج کنیم اما من که ۲۲ سال بیشتر نداشتم و خدمت سربازی هم نرفته بودم خیلی جدی به او گفتم الان به هیچ وجه شرایط ازدواج با تو را ندارم چرا که هنوز دانشجو هستم و دستم در جیب پدرم است اما «سولماز» جمله ای گفت که دنیا روی سرم خراب شد او با چشمانی اشکبار گفت که باردار است و مدتی بعد رسوایی به بار می آورد هراسان و وحشت زده پیشنهاد کردم تا جنینش را سقط کند اما او قبول نکرد وضعیت روحی و روانی ام کاملا به هم ریخته بود چند روز به دانشگاه نرفتم تا این که به ناچار موضوع را با مادرم در میان گذاشتم اگرچه خانواده ام کاملا مخالف این ازدواج بودند اما چاره ای جز موافقت نداشتند بالاخره با چند روز مشاجرات خانوادگی من و سولماز پای سفره عقد نشستیم و با توجه به اوضاع و احوال سولماز خیلی زود زندگی مشترکمان را در یکی از آپارتمان هایی آغاز کردیم که پدرم اجاره آن را می پرداخت چند ماه بعد وقتی پسرم به دنیا آمد گویی روزگار روی خوشش را به ما نشان داد.

شغل خوبی پیدا کردم و زندگی ام روی آرامش به خود دید. از این شرایط بسیار شادمان بودم و با خیال راحت عازم خدمت سربازی شدم به خاطر این که متاهل بودم با استفاده از تسهیلات قانونی خدمت سربازی ام را در مشهد آغاز کردم و در ساعات فراغت سرکار می رفتم تا این که خدمت سربازی ام به پایان رسید و من دیگر روی پای خودم ایستاده بودم. درآمدم روز به روز بهتر می شد و من از این که فرزندم را به آغوش می گرفتم خیلی خوشحال بودم. اما حدود چهار سال قبل همسر برادرم رازی را برایم فاش کرد که مانند یک سونامی وحشتناک همه زندگی ام را در هم کوبید.

آن روز «سوسن» مرا به کناری کشید و گفت: من با سولماز سال هاست که دوست صمیمی هستم اما اکنون متوجه شدم او با جوانی که یکی از دوستان قدیمی است ارتباط دارد از تعجب خیره خیره به او می نگریستم که ناگهان فریاد زدم دروغ می گویی! و از او دور شدم اما این موضوع روح و روانم را به هم ریخته بود. شک و تردید مانند خوره وجودم را آزار می داد. نمی توانستم این ماجرا را قبول کنم ولی یک روز که در خانه بودم زنگ تلفن منزل به صدا درآمد.

همسرم هراسان شد و با دستپاچگی گوشی را برداشت من هم از داخل اتاق گوشی دیگر را برداشتم و به حقیقت گفته های سوسن پی بردم حالا نیز چهار سال است که با همسرم هیچ ارتباطی ندارم و تنها به خاطر پسرم با او زندگی می کنم در حالی که به قول معروف طلاق عاطفی گرفته ایم و... شایان ذکر است به دستور سرگرد محمدی (رئیس کلانتری آبکوه) این پرونده در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری مورد بررسی های کارشناسی قرار گرفت.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

khorasannews.com
  • 9
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش