چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳
۰۹:۵۰ - ۱۳ بهمن ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۱۰۲۰۲۳
زنان، جوانان و خانواده

سرنوشت عجیب نوعروس و تازه داماد

داستان زندگی نوعروس,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,خانواده و جوانان

نوعروس هنوز به خانه بخت نرفته بود که خانواده اش او را مجبور کردند به دادگاه خانواده برود و خواستار طلاق شود.قاضی دادگاه خانواده شهید محلاتی تهران وقتی بهانه عجیب خانواده عروس خانم را شنید و دید این دختر به شوهرش علاقه دارد حکم طلاق نداد.

داستان زندگی یک عروس

نوعروس که در دادگاه حرفی برای گفتن نداشت  وقتی پیش روی قاضی ایستاد گفت: جالب است بدانید با اصرار خانواده ام ازدواج کردم و حالا اصرار دارند طلاق بگیرم.

ندا گفت: اولین بار یک روز  وقتی در خانه بودم با صدای مادرم فهمیدم مهمان داریم باید در را باز می کردم دایی تقی آمده بود و دوست دایی ام که مهران نام دارد نیزهمراه او بود.آن روز دایی‌تقی دوباره شروع کرده بود به بافتن قصه‌های همیشگی‌اش حوصله ام سر رفته بود از کنار پنجره به حیاط نگاه کردم وقتی سرم را بالا گرفتم یک دفعه دیدم مهران به من  نگاه می‌کند بی‌اختیار نگاهم با نگاه او گره خورده بود و همین طور سرجایم خشکم زد وقتی به خودم آمدم که صدای مادرم را شنیدم؛ باید پذیرایی می کردم.

نوعروس ادامه داد: از آن به بعد مهران ماهی یک بار به خانه‌مان می آمد پدر و مادرم خیلی به او احترام می‌گذاشتند و من نیز همیشه متوجه نگاه های متفاوتش می شدم ۲۳ ساله شده بودم که یک شب مادرم من را صدا زد از لحن اش فهمیدم اتفاقی افتاده است. اشتباه نمی‌کردم مادرم گفت: مهران از من خواستگاری کرده است شوکه شدم و مخالفت کردم گفتم من او را زیاد نمی شناسم از مادرم شنیدم دایی تقی با پدرم حرف زده است و جواب بابا هم مثبت است مادرم گفت: مهران پسر پول‌داری است. اگر خدا قسمت کند دررفاه زندگی می‌کنی !

مهران پسر نجیب و خوبی است. مرد زندگی است و می‌تواند به تو خوشبختی بدهد. تو وقتی وارد زندگی اش شدی می‌فهمی که مادرت بیراه نمی گفت!

ندا آهی کشید و ادامه داد: این ها حرف های مادرم بود باور می کنید طوری حرف می زد که تصور کردم اگر به خواستگاری مهران جواب منفی بدهم روزگارم سیاه است ته دلم آشوب بود. این درست، که مهران از شش‌سال پیش لااقل ماهی یک‌بار به خانه ‌مان می آمد و  پدر به او خیلی احترام می‌گذاشت و مادر خیلی دوستش داشت ولی مهران چقدر می‌توانست من را خوشبخت کند. می‌دانستم  پدرم آدم منطقی و محتاطی است حتماً همه سختگیری‌هایش را برای انتخاب کردن یا نکردن مهران به عنوان داماد، به کار می گرفت و همین باعث شد بگویم اگر پدرم صلاح می داند اشکالی ندارد.

خیلی زودتر از آن چه که فکر می کردم خانواده مهران به خواستگاری ام آمدند قول و قرارها گذاشته شد من با مهران حرف زدم دیدم مرد خوبی است پدر و مادرم ذوق زده بودند پدرم آن قدر با ملایمت حرف می‌زد که باورم نمی‌شد. مهران با این که بارها به خانه‌مان آمده بود سرش را از خجالت زیرانداخته بود.

اصلا فکر نمی‌کرد همه چیز این قدر به سرعت رو به راه شود. درست ۱۰ روز بعد از خواستگاری سرسفره عقد نشسته بودم. من و مهران هر دو خوشحال بودیم.

نوعروس مکثی کرد و گفت: آقای قاضی هنوز مهمانان عقد نرفته بودند که مادرم یک دفعه به طرف من آمد، خیلی عصبانی بود  و داد زد عجب آدمای بی فرهنگی هستند عجب،عجب! باور نمی‌کردم. یعنی چقدر اهمیت داشت که این قدر به فامیل خودشون احترام گذاشتن؟

بدتر این که پدرم هم با مادرم هم عقیده بود و از همان روز خواستند دیگر با مهران ادامه ندهیم باورکردنی نبود در مدتی که برای خریدهای عقد با مهران بیرون رفته بودم به او دل بسته بودم او هم من را عاشقانه دوست داشت بارها گفته بود هر ماه ثانیه شماری می کرد ه به بهانه ای به خانه ما بیاید تا من را ببیند و حالا خانواده من به علت بدبینی می‌خواستند همه چیز تمام شود ابتدا مخالفت کردم اما تهدید شدم که عاق والدینم می‌کنند بعد بهانه آوردم که زشت است درو همسایه و فامیل چه می گویند شاید روی من ایراد بگذارند که مادرم گفت از پس همه بر می آید و بعد در تماس از خانواده مهران خواستند بدون هر گونه حرف و حدیثی ما طلاق بگیریم مهران چند بار مخفیانه با من حرف زد و خواست این اتفاق نیفتد اما امکان نداشت پدرم من را به زور به دادگاه آورد و تقاضای طلاق دادم الان نمی دانم چه کنم.

بعد از ادعاهای نوعروس مهران هم به قاضی گفت: من عاشق ندا هستم حاضرم بارها و بارها به خاطر سوء تفاهم در مراسم عقد از خانواده اش عذرخواهی کنم اما نمی خواهم زنم را طلاق بدهم من ماه ها در حسرت ازدواج با ندا بودم درحالی که یک کلمه هم با او حرف نزده بودم اما الان که به هم ابراز علاقه کرده ایم امکان ندارد من خانواده ندا را هم دوست دارم. خانواده ام گفته اند حاضرند از خانواده ندا عذرخواهی کنند باور کنید اصلا اتفاق بدی در مراسم نیفتاده بود اتفاقا خانواده من افتخار می کردند دختر با خانواده ای مثل ندا عروسمان شده است خواهش می‌کنم کمکم کنید.

قاضی دادگاه که می دید نوعروس و داماد خودشان تمایلی به طلاق ندارند خواستار مشاوره خانواده ها شد تا بعد از مشاوره تصمیم نهایی را بگیرد.

بعد از مشاوره درحالی که هنوز اختلافات جزئی مانده بود قاضی دادگاه درخواست طلاق را نپذیرفت و حکم به مختومه شدن پرونده داد.

تحلیل کارشناس

دخالت های افراطی

سوسن توکلی کارشناس خانواده

این گونه رفتارها را باید دخالت های افراطی دانست هیچ‌کس نمی‌تواند قبول کند خانواده‌ای به دلیل توجه بیشتر خانواده داماد به مهمان‌های خودش درمراسم نامزدی زندگی دخترش را تباه کند و حتی حاضر باشد برای از بین بردن این ننگ و این که خودش را از دست دامادش رها کند، راضی به طلاق شود. حتی این کینه تا جایی پیش برود که زندگی و کاشانه‌اش را به هم بزند و به شهر دیگری هجرت کند تا داماد و دخترش کمتر همدیگر را ببینند.

باید گفت علت این تصمیم حتماً ریشه‌دارتر و عمیق‌تر از این مسئله است. از آن جا که بازگو کننده این ماجرا دختری است که به داماد علاقه دارد و به نامزدی او درآمده شاید، باعث شده است تا نکات مهم و دلایل اصلی این واقعه نادیده گرفته شود. شاید اگر پای صحبت پدر ندا بنشینیم او قطعاً دلایلی خیلی بیشتر از آن بی‌توجهی سرسفره عقد را بگوید ولی اگر فرض کنیم که عامل اصلی تنها همین کم توجهی‌ها هم بوده است باید درباره خصوصیات شخصی خانواده دختر سوال کنیم و ببینیم آیا والدین این دختر آن قدر حساس هستند که با عوامل کوچک این چنینی یک‌باره در زندگی دچار تلاطم می‌شوند؟

شواهد دیگر این نکته را ثابت نمی‌کند زیرا کسی که سال‌ها در یک منطقه ساکن است نشان می‌دهد که از یک ثبات نسبی برخوردار است. با تمام این احوال به ندا توصیه می‌کنیم سعی کند خونسردی‌اش را حفظ کند و به هیچ‌وجه دچار اضطراب نشود و اجازه بدهد تا امور سیر طبیعی خود را طی کند.

 اگر بین خانواده او و خانواده نامزدش مشکلات کوچک یا بزرگی به وجود آمده که باعث شده است خانواده‌اش برای رهایی از این مشکلات حتی شهر خود را ترک کنند، مطمئن باشد وصلت این دو فرد بدون مشکل و مسئله نخواهد بود. ندا باید فرض کند پدرش با ازدواج او موافقت می کند ولی مشکلات موجود می تواند آثار و تبعات زیاد و گوناگونی روی زندگی او پس از ازدواج ایجاد ‌کند. تجربیات متعدد نشان می‌دهد که اصرار به ازدواج تنها به انگیزه علاقه‌مندی میان دو نفر و ندیده گرفتن بسیاری از واقعیت‌ها در دراز مدت زندگی زناشویی را دچار مشکلات غیرقابل حل می‌کند. از سوی دیگر در همین جا به خانواده‌ها توصیه می‌کنیم که زیاد به فرزندان خود سخت نگیرند و حساسیت‌های افراطی نشان ندهند، چون این حساسیت‌ها مشکلات دیگری را به وجود خواهد آورد.

khorasannews.com
  • 15
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش