به گزارش دنیای اقتصاد، پارلمانهای محلی در شهرهای جهان، هنگام برگزاری انتخابات شهرداری با هر یک از دو سبک انتخاباتی –چه مستقیم با رای مردم و چه غیرمستقیم توسط شورا- معمولا یکسری «اصول و کنترلهای نظارتی» برای مهمترین رویداد شهری قائل هستند که اطلاع از آن توسط پارلمان شهری پایتخت میتواند «رضایت حداکثری» شهروندان تهرانی از «تبعات» تصمیم روز یکشنبه شورای شهر تهران را تضمین کند.
بررسیهای درباره نحوه مواجهه شوراهای شهر در کشورهای مختلف با «نامزدهای شهرداری» نشان میدهد: پارلمانهای شهری در کشورهایی که شهردار به شکل مستقیم با رای شهروندان انتخاب میشود، مسوولیت تایید مقدماتی نامزدها برای ارائه لیست نهایی کاندیداها به رایدهندهها (مردم) را برعهده دارند و در کشورهایی که شهردار با رای شورا (مستقیم) برگزیده میشود نیز همه فرآیند انتخابات برعهده این نهاد ناظر بر عملکرد شهرداری است. رخدادی که طی هفته گذشته در شورای شهر تهراناز بابت «ارائه برنامههای مشابه از سوی نامزدهای شهرداری» مشاهده شد، محدود به این کلان شهر نیست. طی سالهای اخیر به دلیل جنس مشترک چالشها و مشکلات در شهرهای بزرگ، نامزدهای شهرداری سعی میکنند برای القای «تسلط بر امور شهری» به رایدهندهها، لیستی از مصائب شهر همچون ترافیک، آلودگی هوا، منابع درآمدی و... را وارد برنامه خود کنند و در عین حال، کلیاتی از آنچه قصد انجام برای حل آنها را دارند نیز در برنامه بگنجانند.
اما آنچه تدبیر هوشمندانه پارلمانهای محلی در برخورد با چنین رخدادهایی محسوب میشود، «حفظ جایگاه نهاد نظارتی» از طریق «ابتکار عمل» است.
شوراهای شهر در کشورهای مختلف جهان در مقطع کنونی از زندگی شهری، معمولا مجموعهای از اصول لازم و برنامههای کلیدی «حتما مورد نیاز» را برای نامزدهای شهرداری مدنظر دارند و بر اساس آن، «انتخابات شهرداری» را پیش میبرند. این اصول، فراتر از مسائلی همچون پاکدستی، جسارت برای اصلاحات و توسعه مطلوب در شهر است. نتایج بررسیها از چکلیست شوراها برای انتخاب شهردار در شهرهای ۹ کشور جهان نشان میدهد: شهردار اصلح در مقایسه با سایر گزینههای مطرح، باید شرایط مربوط به اصول ۴ گانه تصدی شهرداری را دارا باشد و برنامه او، دستکم به ۱۰ برنامه اقدام مجهز باشد. «سابقه مثبت در نظارتپذیری»، «داشتن روحیه میانهرو به لحاظ نحوه برخورد با احزاب و گروههای سیاسی» و همچنین «تجربه اجرایی در مدیریت شهری» از جمله اصولی است که به لحاظ مقایسه نامزدها، مدنظر پارلمانهای شهری قرار میگیرد. در کنار این ۴ اصل انتخاباتی، نامزدی موفق به کنترل سکان اداره شهر تهران میشود که برای موضوعاتی همچون «اتصال بودجه شهرداری به منابع درآمدی جدید»، «تنظیم بازار مسکن»، «تقویت درآمد حاصل از مالیاتهای شهری»، «جذابسازی حمل و نقل عمومی» و «استارتآپهای شهری» برنامه قابل قبول داشته باشد.
فرآیندهای گوناگونی برای انتخاب شهردار در کلانشهرهای جهان به کار گرفته میشود. در برخی پایتختها نظیر لندن، توکیو، دهلی و واشنگتن صندوق رأی مشخص میکند چه کسی بر صندلی مدیریت شهر تکیه خواهد زد. در مواردی تایید شورا لازمه حضور نامزدهای شهرداری در رقابت انتخاباتی است و شورا از میان کسانی که برای تصدی این مقام اعلام آمادگی میکنند، کاندیداهای نهایی را مشخص میکند. در بسیاری شهرهای اروپایی نیز شوراها مستقیما برای تعیین عالیترین مقام اجرایی شهر وارد عمل میشوند. در صورت کنارهگیری شهردار نیز این شوراها هستند که انتصاب شهردار بعدی را بر عهده دارند و طبق اختیارات قانونی خود فردی را برای تصدی مقام شهردار تا زمان انتخابات بعدی انتخاب میکنند. تصمیمگیری نهایی در این مورد به نظر اعضای شورا وابسته است و ملاحظاتی نظیر اختلافنظرها، سوءگیریهای سیاسی و لابیگریها نیز بر این تصمیم اثرگذار هستند، اما بررسیهای اخیر نشان داده است در اغلب کلانشهرهای جهان افرادی با گرایش سیاسی «میانهرو» بر مسند مدیریت شهری تکیه زدهاند. انتشار عمومی برنامهها و سوابق کاندیداها نیز از یکسو اعضای شورا را برای انتخاب شهردار تحت فشار افکار عمومی قرار میدهد و از سوی دیگر سبب میشود روند پیگیری وعدهها و برنامههای اعلام شده با کاندیدای منتخب وضوح و شفافیت بیشتری بیابد. با توجه به شناخت نسبی که دستاندرکاران مدیریت شهری از اولویتها و مشکلات شهر دارند، شباهت لیست اولویتها و اهداف میان کاندیداها امری معمول است. توسعه حملونقل شهری، بهبود کیفیت هوا، کاهش ترافیک، مبارزه با فساد، صرفهجویی در هزینهها، شفافیت در واگذاری پروژهها و تخصیص منابع، توسعه زیرساختها و حمایت از فعالیتهای فرهنگی و آموزشی از جمله سرفصلهای رایج در برنامههای پیشنهادی کاندیداها است. تنها در برنامههای عملیاتی و شیوه حل مشکلات است که تفاوتها مجال بروز و ظهور مییابند. اما اعضای شورا باید چه اصولی را ملاک انتخاب خود قرار دهند؟ بررسیها نشان میدهند سوابق اجرایی در مدیریت شهری بیش از هر چیز گویای توانمندیها و نقاط ضعف احتمالی هر کاندیدا است، اما عوامل دیگری نیز مورد توجه قرار میگیرند:
- ارشدیت در شورا (تعداد دورههایی که در شورا حضور داشتهاند) یا شهرداری
- دستاوردهای کاندیدای مورد نظر در ماموریتها، پروژهها و مسوولیتهای پیشین
- سابقه همکاری کاندیدا با مدیران اجرایی خصوصا با افراد جناح مخالف یا کسانی که مخالف تصدی او بودهاند.
- سابقه تبعیت از تصمیمات شورا یا مدیریت شهری و در صورت فعالیت پیشین در پست دیگری (خارج از مدیریت شهری)، داشتن کارنامه درخشان در نظارتپذیری
در بررسی فرآیند انتخاب شهردار از سوی شورای شهر در دانمارک، جمهوری چک، فنلاند، سوئد، نروژ، بلژیک، هلند، شهرهای بزرگ آمریکا و سه کلانشهر آلمان نکاتی استخراج شده که به جلب نظر مثبت اعضای شورا در تایید یک کاندیدا یا انتخاب شهردار منتهی شدهاند.
- 18
- 1