جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۲:۵۰ - ۱۸ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۴۷۲۴
رفاه و آسیب های اجتماعی

پنج سال از حادثه آتش سوزی كلاس درسی درپيرانشهر گذشت

آتش سوزی مدرسه شین آباد,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,آسیب های اجتماعی

شرم‌آور است وقتی خانواده‌های جانباختگان و آسیب‌دیدگان حادثه تلخ آتش‌سوزی مدرسه شین‌آباد در سالروز آن روز نحس، پنج‌ سال گذشته را جزو تلخ‌ترین ایام حیات خود بدانند. شرم‌آور است که با نشان عدالت اسلامی، فرزندان این‌خاک هنوز در آتش بی‌مسئولیتی مسئولان بسوزند و دم برنیارند مگر به ضجه، آه و حسرت. حسرت حیاتی که دیگر رنگ خوشی بر ای‌شان نشان نمی‌دهد و حسرت رویاهای ناکامی که در آتش سوختند اما دردآورترین بخش موضوع، بی‌اهمیت‌بودن جان و کیفیت حیات مردم براي بخشی از مسئولانی است که تنها به تحکیم جایگاه خود دل بسته‌اند. گویا برای ایشان مهم نیست که مردم در چه وضعیتی به سر می‌برند و حال و روزشان چگونه است.

 

شاهد مثال این مدعا، عدم تحقق وعده‌های به ظاهر زیبایی است که پس از آتش‌سوزی مدرسه شین‌آباد در تاریخ ۱۵آذر۹۱ به مردم دادند. مسئولان قول دادند که دیه جانباختگان و تمام هزینه درمان آسیب‌دیدگان را پرداخت کنند و در صورت فقدان امکانات پزشکی در داخل کشور مصدومان را برای درمان به خارج از کشور بفرستند. تمام این موضوعات نه‌تنها به‌طور کامل محقق نشد که کرامت انسانی خانواده‌های آسیب‌دیدگان و جانباختگان نیز مخدوش شد.

 

پس از گذشت پنج سال، هنوز خانواده‌های کودکان شین‌آبادی برای دریافت هزینه‌های درمان یا دیه فرزند خود، اسیر راهروهای بی‌انتهای اداره‌هاي ذی‌صلاح تهران‌ هستند؛ در حالی که باید اکنون تنها نگرانی آن‌ها، بهبودی کامل فرزندان و نه چگونگی پرداخت پول باشد. شاید در تحلیل رویکرد دوگانه مجموعه دولت-به معنای عام- بتوان گفت که معمولا دولتمردان برای ساکت کردن رسانه‌ها و انحراف افکار عمومی، وعده‌هایی پر طمطراق می‌دهند اما در مقام عمل و زمانی که جامعه قدری از اصل موضوع دور شده است، به هیچ یک از آن وعده‌ها عمل نمی‌کنند.

 

اکنون که در ایام سالگرد آن حادثه خونین قرار داریم، باید از مسئولان پرسید که به کدام توجیه از ایفای وظایف قانونی خود درقبال مردم سرباز می‌زنند و اگر توانایی اداره امور را ندارند، چرا سمتی را اشغال کرده‌اند که شاید در نبود ایشان کسانی دیگر می‌توانستند با تدبیر و عقلانیت بیشتری اداره‌اش کنند؟ تمام این سوال و ابهام‌ها وقتی که به پای سخنان خانواده‌ها و وکیل پرونده آسیب‌دیدگان مدرسه شین‌آباد می‌نشینیم، تشدید می‌شود.

 

درددل‌هاي پدر سیران یگانه

لقمان یگانه، پدر سیران یگانه، یکی از جانباختگان مدرسه شین‌آباد از رنج‌های خود و خانواده‌اش در نبود سیران می‌گوید. او از وعده‌های پوشالی مسئولان گله دارد و حق خود و خانواده‌اش را آوارگی و فقر مطلق نمی‌داند. پدر سیران که حتی دیه دخترش را نیز دریافت نکرده است، تنها خواستار بهبود شرایط زندگی است تا شرمنده خانواده‌اش نباشد. او در گفت‌وگو با« قانون» گفت: «قصه جان‌باختن دخترم بسیار دردناک است.

 

هنوز و پس پنج سال از آتش‌گرفتن سیران، جای خالی او را احساس می‌کنیم. انگار که هر روز پای سفره با ما غذا می‌خورد، می خندد و صبح‌به‌صبح به مدرسه می‌رود. هنوز بعد از گذشت چندسال به شوق دیدن او به خانه می‌آیم، گویی که نفس می‌کشد اما در میان ما نیست. گفتن از روز تلخ حادثه، برایم سخت است اما به دلیل اخذ حق همسر و فرزندانم با شما سخن می‌گویم. آتش‌سوزی در مدرسه شین‌آباد در تاریخ ۱۵آذر سال۹۱ به وقوع پیوست و پنج روز بعد، دخترم در حالی که هنوز بیهوش بود از دنیا رفت.

 

علت آتش‌سوزی، خرابی بخاری مدرسه تشخیص داده شد. مسئولان می‌دانستند که بخاری خراب است زیرا از یک روستای دیگر برای مدرسه شین‌آباد آورده بودند و مسئولان مدرسه قبلی که از آن استفاده می‌کردند، به دلیل خراب بودنش از استفاده بخاری سرباز زدند. وقتی کلاس درس آتش گرفت، دختر من که از قد و قامت بلندی برخوردار نبود، زیر دست و پا ماند و ریه‌اش پر از دود شد، در آتش سوخت و درنهایت نابود شد.

 

در بیمارستان حتی من و مادرش چهره او را نمی‌شناختیم. دختر ما کشته بی‌مسئولیتی برخی از مسئولان شد.علاوه بر سیران، یک دانش‌آموز دیگر به نام اسرین رسول‌زاده نیز جان خود را از دست داد و تعدادی دیگر دچار مصدومیت‌های شدیدی شدند. در ابتدا مسئولان مرتبط به خصوص آموزش و پرورش وعده‌های مساعدی به ما دادند.

 

گفتند که علاوه بر پرداخت دیه به میزان ماه حرام، پدر خانواده را نیز استخدام می‌کنیم اما از تمام چنین وعده‌هایی شانه خالی کردند و تنها ۳۱میلیون‌و۵۰۰هزار تومان به عنوان هدیه به من دادند. به روح دخترم قسم که حدود یک‌سال است دور از خانواده‌ام هستم و در وضعیت سخت و با بدهکاری فراوان زندگی می‌کنم. ۶ ماه است که توان پرداخت کرایه خانه‌ام را ندارم و زن و فرزندانم مدام در استرس به سر می‌برند.

 

حتی آن‌قدر پول ندارم که برای پیگیری پرداخت دیه به تهران سفر کنم. هر بار که به تهران می‌آیم، یکی از وسایل خانه را می‌فروشم تا خرج سفر فراهم شود. به من گفتند که تو را به استخدام آموزش و پرورش درمی‌آوریم و از حیث معیشتی، تو و خانواده‌ات را تامین می‌کنیم اما اکنون که پنج سال از آن حادثه می‌گذرد، به هیچ‌یک از وعده‌های‌شان عمل نکرد‌ه‌اند. می‌گویم مگر نگفتید که دیه کامل را پرداخت می‌کنید؟ می‌گویند کاری نکرده‌ایم که دیه بدهیم.

 

خداوند شاهد است که من و خانواده‌ام در آوارگی مطلق زندگی می‌کنیم. اگر بچه یکی از مسئولان و بزرگان کشور هم در آتش می‌سوخت، همان برخوردی با خانواده‌‌اش می‌شد که با من و خانواده‌ام می‌شود؟ مدام می‌گویند که برای پرداخت حقمان باید مجوز بگیریم، چرا ما را اذیت می‌کنند؟ به خدا قسم اگر حق زن و فرزندانم را ندهند، با خانواده‌ام به تهران می‌آییم و در خیابان چادر می‌زنیم تا پول خون سیران را بگیریم.

 

مگر ما چه می‌خواهیم؟ مگر ایرانی نیستیم؟ مسئولان وضعیت فلاکت‌بار زندگی ما را مشاهده کنند و به دادمان برسند. اکنون نگهبان یک سردخانه هستم و ماهی ۸۰هزارتومان دریافت می‌کنم. به کجای این ممکلت برمی‌خورد اگر من را در یک‌مدرسه سرایدار کنند و حقوق ثابتی به من بدهند؟ ما نیز حق حیات داریم».

 

درددل‌هاي پدر نادیه صالح

علی صالح، پدر نادیه صالح، یکی از آسیب‌دیدگان آتش‌سوزی مدرسه شین‌آباد از دردی می‌گوید که هنوز دامن‌گیر نادیه است. او نگران از دست‌رفتن بینایی دخترش است و از مسئولان می‌خواهد که به وعده‌های خود عمل کنند. این پدر در گفت‌وگو با «قانون» گفت: «دختر من نادیه صالح، ۷۰درصد بینایی‌اش را از دست داده است. یک گوشش به طور کامل نمی‌شنود و کل صورت، کمر و دست‌هایش دچار آسیبي شدید شده‌اند.

 

با چنین شرایطی دو ماه است که به طور کامل روند درمانی قطع شده است. خواسته من جز بهبودی کامل دخترم، چیز ديگری نیست. من و همسرم بدون شک در آتش‌سوزی مدرسه شین‌آباد تقصیری نداشتیم، پس چرا مسئولان که مقصران اصلی حادثه هستند ما را رها کرده‌اند؟ وقتی حادثه رخ داد، مسئولان مختلف از نهادهای گوناگون وعده‌های حمایتی بسیاری می‌دادند اما هیچ‌یک از آن ها عملی نشد.

 

گفتند که تمام هزینه‌های درمان را پرداخت می‌کنیم اما فقط به مدت یک ‌سال هزینه‌ عمل‌های جراحی به بیمارستان‌ها واریز شد و پس از آن هیچ پولی برای درمان دخترم درنظر گرفته نشد. وقتی در سال اول پول بیمارستان را به موقع می‌دادند، پزشک‌های فوق‌تخصص تیغ جراحی را به دست می‌گرفتند اما از سال دوم تا کنون، دستیاران دخترم را جراحی می‌کنند. یک تیشو(وسیله ترمیمی پوست) به مدت دو ماه در صورت دخترم قرار دادند و پس از دوماه گفتند که تیشو از جنس مرغوب نبوده است و باید دوباره بگذاریم.

 

صورت دختر من از روز نخست بهتر که نشد هیچ، بدترهم شده است زیرا پزشکان متخصص به دلیل نبود پول، او را عمل نمی‌کنند. در ابتدا به ما گفتند که اگر پزشکان داخلی نتوانستد فرآیند درمان را به درستی انجام دهند، همه کودکان مصدوم را به خارج از کشور می‌فرستیم. اکنون که چندسال از آن اتفاق می‌گذرد، بر همگان واضح است که روند درمان در ایران به‌درستی انجام نمی‌شود و باید بچه‌های آسیب‌دیده مدرسه شین‌آباد به خارج از کشور فرستاده شوند اما مسئولان به هیچ وجه به محقق‌کردن وعده‌های خود توجه نمی‌کنند.

 

سال‌هاست که عروسی و عزای ما یکی شده است. سال به سال مشکلات ما اضافه می‌شود و هیچ راه‌حلی برای حل مشکلات‌مان وجود ندارد. می‌دانیم که دخترها نسبت به پسرها حساس‌تر هستند و زیبایی برای‌شان مهم است.ما برای مسئولان آن‌قدر بی‌اهمیت هستیم که آقای هاشمی حتی دختر من را معاینه مجدد نمی‌کند.

 

وقتی برای نوبت نخست دخترم را معاینه کرد، گفت که سوختگی به شبکیه چسبیده است و سال آینده برای معاینه مجدد او را به تهران بیاورید. از آن ماجرا بیش از یک‌سال می‌گذرد و ما حتی نمی‌توانیم دکتر هاشمی را ببینیم. من نگرانم که اگر روند درمان دیر شود، دخترم به صورت کامل بینایی‌اش را از دست بدهد. شرایط سختی را تجربه می‌کنیم و امیدوارم این روزهای سخت تمام شود».

 

تحقق نیافتن وعده‌های مسئولان

حسین احمدی‌نیاز، وکیل پرونده کودکان مدرسه شین‌آباد که در چند روز اخیر نامه ‌ سرگشاده‌ای در خصوص تحقق نیافتن وعده‌های دولت به مقام ریاست‌جمهوری نوشته است، در گفت‌وگو با «قانون» از مشکلات بسيار کودکان و خانواده‌های متضرر حادثه شین‌آباد گفت: «پس از حادثه تلخ آتش‌سوزی در مدرسه دخترانه شین‌آباد که دوکشته به نام‌های اسرین رسول‌زاده ، سیران یگانه و تعدادی مصدوم را در پی داشت، در جلسه هیات دولت مقرر شد كه دیه جانباختگان و هزینه‌های درمان مصدومان پرداخت شود.

 

رییس بیمارستان حضرت فاطمه زهرا(س) مدت درمان دختران آسیب‌دیده را حدود ۱۵ماه تخمیم زد که به دلیل عدم پرداخت هزینه‌های درمان از سوی دولت چنین امری تا کنون محقق نشده است. از سوی دیگر، وعده پرداخت دیه نیز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد؛ به‌نحوی که پس از گذشت چندسال از آن وعده‌ها به صراحت می‌گویم که دیه جانباختگان پرداخت نشده است. حتی مسئولان ذی‌ربط امکانات اسکان آسیب‌دیدگان و خانواده‌های ایشان را در تهران مهیا نکردند و عزیزان مصدوم در این سال‌ها مسافت بسیاری را برای یک عمل جراحی طی می‌کنند.

 

برای ترمیم صورت دختران آسیب‌دیده، پوست قسمتی از بدن را جدا می‌کنند و بر صورت پیوند می‌زنند؛ در حقیقت با ایجاد یک زخم جدید، زخم پیشین درمان می‌شود. یعنی پروسه درمان این عزیزان بسیار دردناک است و آن‌ها با چنین شرایط سختی، سال‌ها در رفت‌و آمد میان شین‌آباد و تهران هستند. اگر دولت نمی‌تواند به وعده‌هایش جامه عمل بپوشاند، بهتر است که ایشان را به خارج از کشور بفرستد تا درمان در کشورهای دیگر انجام شود.

 

این موضوع مساله جدیدی نیست و خود دولتمردان نیز پس از حادثه، وعده داده بودند که در صورت عدم توفیق در درمان، کودکان متضرر را به خارج از کشور بفرستند. هر وقت که این موضوع را به مسئولان یادآوری می‌کنیم از مساله طفره می‌روند».

 

سایه سیاه بحران سوءمدیریت بر سر مردم ایران

این وکیل دادگستری، مسئولیت مطلق در خصوص جبران خسارت آسیب‌دیدگان مدرسه شین‌آباد را متوجه دولت می‌داند. او در ادامه مي‌گويد: «در اصول متعدد قانون اساسی اعم از اصل سوم، هشتم، نوزدهم، بیستم، بیست‌ویکم، بیست‌ونهم و نیز در مقررات مسئولیت مدنی، تکلیف جبران خسارت از مردم زیان‌دیده مشخص شده است. دولت در تمام حوادثی که ناشی از قصور نهادهای دولتی است، مسئولیت مطلق دارد. من در نامه سرگشاده‌ام به رییس‌جمهور، علاوه بر مشکلات خانواده‌های شین‌آبادی به حادثه دختران پارک ارم نیز اشاره کرده‌ام.

 

دیه نگار قربانی، یکی از ستم‌دیدگان اتفاق پارک ارم، به صورت نصف قلمداد شد. شرم‌آور است که در شرایط خاص حادثه‌دیدگان، موضوع تفاوت دیه زنان و مردان مطرح شود. موضوع نابرابری در دیه زنان در خصوص دختران شین‌آباد نیز مطرح شد. موافقان این موضوع با استناد به ماده۵۵۱ قانون مجازات اسلامی مصوب سال۹۲ معتقدند که دیه زنان، نصف دیه کامل است.

 

این ماده مقرر می‌دارد: «دیه خنثای ملحق به مرد، دیه مرد و دیه خنثای ملحق به زن، دیه زن و دیه خنثای مشکل، نصف دیه مرد به علاوه نصف دیه زن است». این افراد توجه ندارند که قانونگذار در تبصره ماده اخیر پرداخت تفاوت دیه را بر عهده صندوق تامین خسارت‌های بدنی گذاشته شده است؛ چنانكه تبصره این ماده اشعار مي‌دارد: «درکلیه جنایاتی که مجنی‌علیه مرد نیست، معادل تفاوت دیه تا سقف دیه مرد از صندوق تامین خسارت‌های بدنی پرداخت می‌شود».

 

متاسفانه در بیشتر موارد صندوق به این تعهد عمل نمی‌کند و برخی از قضات در کمال ناباوری حکم به نصف دیه می‌دهند. نگار قربانی، قربانی چنین دیدگاهی شد و قاضی پرونده حکم به پرداخت نصف دیه را صادر کرد. در حقیقت زنان ایرانی همواره به دلیل نگاه جنسیتی قانونگذار در معرض تبعیض قرار داشته‌اند. در خصوص تامین خسارت زیان‌دیدگان، دولت مسئولیت تنبیهی دارد. دولت باید متنبه شود و بفهمد که در قبال رفتار کارمندان زیرمجموعه‌هایش مسئول است. دولت در قبال مردم مسئولیت مطلق دارد و نباید از این موضوع سرباز زند.

 

خسارت تنبیهی به حالتی دلالت دارد که خسارات احتمالی آینده زیان‌دیدگان نیز جبران شود. به‌ عنوان مثال، دختران مدرسه شین‌آباد تا پایان عمر با درد زندگی خواهند کرد. دولت مسئول حمایت مدام و بی‌دریغ از این دختران است.نمایندگان مجلس نیز در این زمینه فارغ از مسئولان نیستند. آن‌ها باید با تصویب قوانین بازدارنده، حالتی را به وجود آورند که از روي دادن چنین رویدادهای تلخی جلوگیری کنند.

 

اکنون در کشور مدارس بسیاری وجود دارند که در معرض تخریب و ویرانی هستند. به‌ صورت کلی در حوادث چندوقت اخیر، اعم از حادثه پلاسکو، ریزش معادن، آتش‌گرفتن مدرسه شین‌آباد و حتی زلزله کرمانشاه و شهرهای اطراف، دولت مسئولیت مطلق دارد. شاید گفته شود زلزله یک امر طبیعی است اما باید در نظر داشت که پیامدهای زلزله که نابودی خانه‌های مردم بود، بر گردن مجموعه حاکمیت است زیرا اگر نظارت دقیق بر ساخت‌وساز اِعمال می‌شد، ساختمان‌ها بر سر مردم فرونمی‌ریخت.

 

ایران با بحران سوءمدیریت روبه‌رو است. سوءمدیریت مسئولان همچون سایه‌ای سیاه بر سر مردم ایران گسترش یافته است. مسئولان به هیچ‌وجه خود را در قبال مردم پاسخگو نمی‌دانند و وضعیت هر روز نیز بغرنج‌تر می‌شود. من به عنوان وکیل خانواده‌های آسیب‌دیده آتش‌سوزی مدرسه شین‌آباد، به صورت صریح اعلام می‌کنم که درخواست ما در مرحله نخست، رسیدگی به وضعیت درمان کودکان حادثه‌دیده و سپس پرداخت دیده دو دختر کشته‌شده به نام‌های اسرین رسول‌زاده و سیران یگانه است. آن دودختر پیشمرگ دیگران شدند و برای نجات دوستان‌شان، جان خود را به خطر انداختند و با ضجه و فریاد دردآور در آتش جان باختند.

 

روا نیست که با خانواده ایشان چنین برخوردی شود. اگر می‌پذیریم که آن‌ها شهروندان ایرانی بودند، باید تحت حمایت قرار بگیرند. پس امیدواریم که دولت به وعده‌های خود عمل کند و در غیر این ‌صورت ناامیدی گسترده‌ای نسبت به مسئولان در میان مردم ایجاد خواهد شد».رنج شین‌آباد، داغی بزرگ بر دل ملت رنجور ایران است که توقع دارند مسئولان وظایف قانونی خود را در قبال فرزندان این سرزمين ایفا کنند.

 

اگر مسئولان ذی‌صلاح به وعده‌های خود جامه عمل نپوشانند، بی‌تردید مردم از خواهند پرسید که برای چه سکان‌دار سِمتی هستید که شایستگی اداره آن را ندارید؟ در تمام جامعه‌هاي پیشرفته، موضوع درمان یکی از حقوق ابتدایی هر شهروند است؛ از سوی دیگر پرداخت خون‌بهای جانباختگان نیز از اصول پذیرفته‌شده شرع و قانون است.

 

اگر مجموعه دولت از پس احقاق بنیادی‌ترین حقوق مردم برنمی‌آیند، در صلاحیت آن باید تردید کرد. از این رو توقع آن است که در اسرع وقت، موضوع تلخ و دردناک شین‌آباد به بهترین وجه ممکن برطرف شود تا شاید قدری امید به عدالت در دل مردم پدید آید.

 

مهرشاد ایمانی

 

 

ghanoondaily.ir
  • 11
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش