جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۷:۱۳ - ۱۷ شهریور ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۶۱۸۳۴
سایر حوزه های اجتماعی

مشاغل عجیبی که درآمد عالی دارند | سگ‌گردانی ماهانه ۷.۵ میلیون؛ گریه‌کن‌هایی که ۶ میلیون می‌گیرند!

مشاغل عجیب در ایران,سگ گردانی
مشاغل کاذب در شهرهای بزرگ این روزها علاقه‌مندان خاص خود را دارند و خیلی از بیکاران امیدشان به این بازار کار است.

به گزارش همشهری آنلاین، چند سالی می‌شود که در سایه توسعه زندگی شهرنشینی و رواج مهاجرت به شهرهای بزرگ، بازار مشاغل کاذب هم حسابی رونق گرفته است؛ مشاغلی که نه نیاز به تخصص و تجربه دارند و نه سرمایه و اندوخته مالی، بلکه تنها لازمه‌شان توانایی بالا در برقراری ارتباط اجتماعی خوب و مجاب کردن مشتری‌هاست.

در گذشته این افراد با آگهی‌های کاغذی روی در و دیوار شهر ابراز وجود و سعی می‌کردند بازار کسب‌وکارشان را داغ نگه دارند، اما حالا در سایه اپلیکیشن‌های نیازمندی و سایت‌های تبلیغاتی راحت‌تر از قبل می‌توانند بازار کار خود را مدیریت کنند.

حرفه‌ای گریه‌کن، حرفه‌ای پول بگیر

وقتی صحبت از مشاغل کاذب می‌شود، ناخودآگاه همه یاد فیلم «چند می‌گیری گریه ‌کنی» شاهد احمدلو و جماعت گریه‌کنی می‌افتند که باور وجود خارجی‌اش برای مردم در دهه ۸۰ خیلی آسان نبود، اما حالا در رسته مشاغلی است که اتفاقا طرفداران زیادی هم دارد. پولی که شرکت متولی از بابت گریه کردن نیروهایش می‌گیرد، هم بستگی به مراسم دفن و کفن و مجلس ختم دارد و هم بستگی به نوع گریه‌ای که درخواست می‌کنند.

رسول، مدیر یکی از شرکت‌های خدماتی در این بخش است. البته شرکتش به‌عنوان خدمات مجالس فعالیت دارد، اما چند تیم گریه‌کن کاربلد دارد که هرکدام با نرخ خاص خود کار می‌کنند؛ از گریه و زاری ساده گرفته تا گریه همراه با شیون، غش و خودزنی. می‌گوید اعضای تیم‌های گریه‌کن را بیشتر زنان تشکیل می‌دهند.

قبلا بیشتر زنان میانسال طرفدار این کسب‌وکار بودند، اما حالا جوان‌ترها بازار کار را از میانسالان ربوده‌اند. صحرا یکی از این دختران جوان است که هفته‌ای ۲ تا ۳ بار شرکت در مجالس عزاداری سهمش می‌شود: «‌دانشجوی رشته کامپیوتر هستم. هرجا برای پیدا کردن شغل اقدام کردم، به‌خاطر ساعت‌های ‌کاری موفق نبودم. تا اینکه به سفارش یکی از دوستانم با این شرکت آشنا شدم. روزهای اول خیلی سخت بود، اما حالا بعد از ۳ سال می‌توانم ادعا کنم یک گریه‌کن حرفه‌ای هستم. در این کار هرچه حرفه‌ای‌تر باشی، پول حرفه‌ای‌تری هم می‌گیری!‌»

پولی که بابت گریه‌ و زاری کردن از صاحبان مجالس گرفته می‌شود، از حداقل یک‌ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان شروع می‌شود و تا ۶ میلیون تومان هم بالا می‌رود. درواقع این موقعیت اجتماعی افراد است که این نرخ‌ها را تعیین می‌کند؛ یعنی هرچه جایگاه اجتماعی و آبروی متوفی و خانواده‌اش پیش مردم بیشتر باشد، پول گریه‌کن‌هایش هم بیشتر است! 

شهادت در دادگاه به نرخ روز

از گریه‌کنان مجالس که بگذریم، شاهدان قلابی مقابل مراکز قضایی هم این روزها حسابی بازار کسب‌وکارشان گرفته و آنقدر فعالیت‌هایشان آزاد شده که گاهی نسبت به درج آگهی در شبکه‌های مجازی هم اقدام می‌کنند. نرخ شهادت دروغ این شاهدان قلابی هم بستگی به نوع پرونده و به قول خودشان‌گیر و گوری دارد که شهادت آنها رأی را به نفع خریدار برمی‌گرداند.

برای اطلاع از چند و چون نرخ کارشان سری به یکی از پاتوق‌هایشان زدیم؛ درست در مقابل یکی از مراجع قضایی شهر تهران. اغلب‌شان به دیوار دادگاه تکیه داده‌اند و زیر چشمی مردم را می‌پایند. تعدادشان از انگشت‌های دو دست بیشتر است؛ با قیافه‌های موجه و سروشکلی آراسته. یکی از آنها که خود را سجاد معرفی می‌کند، می‌گوید: فقط درباره پرونده‌ات کمی توضیح بده، باقیش با ما! برایش اصلا مهم نیست باید در برابر شهادتی که می‌دهد، ادای سوگند کند. توجیهش هم این است که کار ما گره‌گشایی از کار مردم است!

نرخ‌هایشان از ۵۰۰ هزار تومان شروع می‌شود و تا ده‌ها میلیون تومان هم می‌رسد. او می‌گوید: شهادت پرونده‌های ساده‌ای مثل نزاع، طلاق، توهین و ... را با ۵۰۰ هزار تومان جمع می‌کنیم، اما وقتی پای پرونده‌های حقوقی و کیفری بزرگ باشد که شهادتمان نقش تعیین‌کننده در سرنوشت افراد داشته باشد، رقم شهادت تا هر رقمی که ما را راضی کند، بالا می‌رود. به‌گفته خودش حتی تجربه دریافت ۵۰ میلیون تومان را هم برای حضور ۱۰ دقیقه‌ای در جلسه دادگاه دارد.

گرچه بازار این کار به‌خاطر شرایط شهود در قانون اساسی مردانه است، اما زنان هم سهم کمی در آن برای خود دست و پا کرده‌اند؛ هرچند از آنجا که شرط شهادت زنان در دادگاه حضور ۲ شاهد زن است، نرخ‌های بالا بین ۲ نفر تقسیم می‌شود. شاهدان دروغی مانند شبکه‌ای هماهنگ عمل می‌کنند و طبق برنامه‌ای که دارند نسبت به تغییر محل استقرارشان اقدام می‌کنند تا از خاطر قضات و کارشناسان دادگاه‌ها بروند.

نان دادشان را می‌خورند

در میان همه مشاغل کاذبی که این روزها طرفداران زیادی دارند، دادزن‌ها برای خود جایگاه ویژه‌ای دست‌وپا کرده‌اند؛ افرادی که پول می‌گیرند تا داد بزنند. هرچه هنرشان در دادزنی و جلب مشتری بیشتر باشد، دستمزدشان هم بیشتر است. خیلی‌ها فکر می‌کنند دادزنی‌ کاری ساده و پیش‌پا افتاده است، اما صابر که مویی در این کار سپید کرده و در نارمک حسابی اسم و رسمی دارد، می‌گوید: دادزنی یک هنر است! بعد هم برای اینکه حرف‌هایش را ثابت کند، شروع می‌کند به دادزدن و الحق‌والانصاف هم ظرف ۵دقیقه‌ کاری می‌کند کارستان.

دستمزد یک دادزن گرچه بستگی به هنر و توانایی‌هایش دارد، اما زیر ۶،۵ میلیون تومان نیست. صابر که سابقه‌ای طولانی در این حرفه دارد، حالا به کمتر از ۱۴میلیون تومان راضی نیست و خیلی از کاسبان برای داشتنش با هم رقابت می‌کنند. می‌گوید اگر دادزنی قبلا در تهران رواج داشت، حالا در خیلی از شهرستان‌ها هم منبع درآمد افراد شده است. خیلی از دادزن‌ها از تهران شروع کرده‌اند و حالا در شهر خود مشغول کار هستند.

هرکدام از دادزن‌ها هم سبک و سیاق خاص خود را دارند و هم نرخ درآمدی خود را. خیلی‌ها از دادزن‌ها به‌عنوان معرکه‌چین‌ها یاد می‌کنند. حسین سرباز است و دادزنی را در دوره سربازی یاد گرفته است: «‌کار و حرفه خاصی بلد نبودم و از آن طرف در تهران هم غریب بودم و کسی مرا نمی‌شناخت؛ به‌خاطر همین وقتی آگهی استخدام دادزن را دیدم سراغش رفتم. حالا ۲سال است دادزن حرفه‌ای شده‌ام و دوست دارم آن را ادامه دهم. به‌نظر من دادزنی یک بازاریابی کف خیابانی است و کار بدی نیست!‌»

در استخدام سگ‌ها

قیافه حق به جانب آن فرد در دفاع از کاری که دنبال می‌کند حکایت از آن دارد که انجام هرکاری برای کسب درآمد حلال هیچ اشکالی ندارد. او داد می‌زند و نان درمی‌آورد و حسام روزی ۳ تا ۴ ساعت در خیابان‌های بالای شهر سگ می‌گرداند. رویا یکی دیگر از این جوان‌های سگ‌گردان است که این شغل را به هر شغل دیگری ترجیح می‌دهد: «‌کاری که من انجام می‌دهم، هم‌ پرستیژ دارد و هم عاشقش هستم. چون عاشق حیواناتم.»

رویا روزها در یک شرکت تجاری فعالیت دارد و بخشی از ساعت استراحتش را به سگ‌گردانی می‌گذراند. او بابت انجام این کار ماهی۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان از صاحب سگ می‌گیرد.

درست است‌ کاری که او انجام می‌دهد، خیلی وجاهت قانونی ندارد، اما اتخاذ برخی قوانین حسابی روی درآمد او و همکارانش مؤثر است: «‌هر بار که قانون منع سگ‌گردانی را در جامعه اعلام می‌کنند، نرخ دستمزد ما به جهت خطرهایی که وجود دارد، چند برابر می‌شود. همین چند وقت پیش که قوانین تازه‌ای در باب سگ‌گردانی وضع شد، خیلی از دوستان فعالم در این بخش دستمزدهای خود را افزایش دادند.

البته آدم‌هایی که در استخدام سگ‌ها هستند، به همین اکتفا نکرده و در بخش‌های دیگر هم فعال هستند؛ از پرستاری ویژه سگ‌ گرفته که ماهانه رقمی معادل ۸ تا ۱۰ میلیون تومان دریافت می‌کنند تا کارهای دیگر. مضمون آگهی‌هایشان هم اینطور است: «پرستاری از فرشته‌های خانگی شما.» برای اینکه خیال مشتری‌ها را هم راحت کنند، می‌گویند: ما مثل بچه‌هایمان از حیوانات خانگی شما نگهداری می‌کنیم.

درواقع هرچه بر وسعت زندگی شهرنشینی و بزرگی شهرها افزوده می‌شود، به تناسب مشاغل کاذب آن هم افزایش می‌یابد؛ مثلا در شهر بزرگی مثل تهران مسافر جذب‌کن‌ها در پایانه‌ها و ایستگاه‌های تاکسی مسافرخانه‌ها برای خودشان مقام و مرتبه‌ای دارند.

اینها که اغلب آدم‌هایی چهره سوخته و لاغر با اخم‌های در هم کشیده و بی‌اعصاب هستند، مسافران بین‌راهی و درون‌شهری را جذب و پورسانت خود را از راننده‌ها دریافت می‌کنند. فرهاد، مرد میانسالی است که بعد از بازنشستگی تصمیم می‌گیرد یک تاکسی بخرد، اما هیچ‌وقت این فرصت در اختیارش قرار نمی‌گیرد. بنابراین به پایانه تاکسی محله‌اش می‌رود. او روزهای اول بدون پورسانت کار می‌کرد، اما حالا همه او را می‌شناسند و به قول خودش اگر نباشد، کار این تاکسی‌ها تمام می‌شود. خط و خش‌هایی که از سوختن آفتاب بر صورت فرهاد جا خوش کرده‌اند از سختی کارش برایمان روایت می‌کنند: «‌کار ما هم سختی‌های خودش را دارد. مجبوریم در آفتاب و سرما در فضای بیرون  باشیم و به ازای هر ماشینی که تکمیل می‌شود، به اندازه یک مسافر کرایه می‌گیریم.»

درست است اغلب بازار کار مشاغل کاذب در اختیار مردان است، اما زنان هم موفق شده‌اند حوزه‌های خاص و ویژه‌ای برای خود دست و پا کنند؛ ازجمله پرستاری از سالمندان زن در ساعات شب. البته مشتری این شغل بیشتر دختران تنهایی هستند که به نیت کار به تهران مراجعه کرده‌اند، اما قادر به پرداختن اجاره‌بها و زندگی مستقل نیستند؛ بنابراین برای اینکه بتوانند سقفی هنگام شب بالای سر خود داشته باشند، در میان آگهی‌های استخدامی در دیوار و رسانه‌ها به سراغ این حرفه می‌روند.

سمانه حدودا ۴۰ساله است و می‌گوید: ۹ سال در خوابگاه‌های دختران زندگی می‌کردم. هم باید کرایه اتاق می‌پرداختم و هم از آرامش کامل بهره‌مند نبودم، اما از وقتی پرستاری این سالمند را عهده‌دار شدم، هم دغدغه مکانی را برای خواب ندارم و هم با دریافت حقوق بسیاری از مشکلات زندگی‌ام رفع شده است.

او می‌گوید: امسال خیلی از دوستان من که در خوابگاه‌ها بودند و توان پرداخت کرایه ماهانه خوابگاه را به ازای یک تخت نداشتند، مجبور به ترک این مراکز و پذیرش پرستاری از سالمندان شدند. آنها که وقتش را دارند، می‌توانند درآمد بیشتری از این کار داشته باشند.

به اعتقاد او، دختران و پسران تنها در تهران که از شهرهای دیگر به پایتخت مهاجرت کرده‌اند، چون آشنا و قوم و خویشی در مجموعه ندارند، حاضرند به تمامی این کارها تن دهند.

ارسال قلیان با یک تلفن

در کنار تمامی کسب‌وکارهای خاص و ویژه‌ای که برشمردیم، آگهی‌های ارسال قلیان با یک تلفن در نوع خود نوبری شده است. مهم نیست در کدام نقطه پایتخت هستید، کافی است فقط دلتان قلیانی چاق‌کرده بخواهد؛ آن‌وقت است که پیکی با قلیان آماده در کمترین زمان ممکن مقابل خانه‌تان است. صفحات مجازی که برای تبلیغ این کسب‌وکار فعالیت دارند هم در نوع خود بی‌نظیر هستند.

شعارهای تبلیغاتی‌شان هم در جذب مشتری سنگ تمام می‌گذارد؛ مخصوصا آنها که کیف روزشان با قلیان کوک می‌شود: «هرجا باشی قلیونت چاقه!‌»، « از لوکیشن به لوکیشن با زغال روشن» و ده‌ها شعار تبلیغاتی دیگر.

در کنار تمامی آنچه برشمردیم، شاید ده‌ها شغل کاذب و البته پردرآمد دیگر هم باشد که ردپایی در سایت‌های تبلیغاتی و شبکه‌های مجازی برای پیدا کردنشان دیده نشود، اما پاتوق‌های خاصی برای خودشان داشته باشند؛ از کسانی که در صف‌های طولانی تعویض پلاک نوبت می‌فروشند تا افرادی که در مناطق بالای‌شهر شب تا صبح را در ماشین می‌خوابند تا جای پارکشان را صبح به شاغلان همان حوالی بفروشند.

ناگفته نماند که کودکان‌کار و خیابان هم اخیرا به جمع شاغلان شغل‌های کاذب پیوسته‌اند و با ایستادن مقابل فروشگاه‌های مواد غذایی و سوپرمارکت‌ها از مردم عبوری درخواست می‌کنند برای آنها خریدی انجام دهند و بعد همان جنس خریداری‌شده را به صاحب فروشگاه برگردانده و در ازایش پورسانت کمی دریافت می‌کنند.

گستره مشاغل کاذب هر روز در جامعه ما بیشتر و بیشتر می‌شود و عایدی ندارد جز استقبال نکردن جوان‌ها از حرفه‌آموزی اصولی و اشتغال در بازارهای ‌کاری که موجبات رشد و توسعه جامعه را فراهم می‌کند.

  • 19
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش