پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳
۱۰:۵۶ - ۲۹ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۶۹۲۶
سایر حوزه های اجتماعی

روایت یک عاشقی؛ سرپرستی ۸۸ فرزند در ۴۰ سال زندگی مشترک

کودکان معلول,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,جامعه
روایت زوجی که طی ۴ دهه زندگی مشترک خود سرپرستی مستقیم ۸۸ کودک معلول را بر عهده گرفته و زندگی خود را وقف بهروزی آنها کرده اند.

«کامیلا جرالدی» خانه شلوغ و پُر سر و صدایی را در ایالت جورجیای امریکا اداره می‌کند. لباس‌های کثیف در چند سبد بزرگ روی هم تلنبار شده‌اند و منتظرند تا شسته شوند. ده‌ها جفت کفش در نقاط مختلف خانه دیده می‌شود. شام هم روی چند گاز در حال قل قل زدن و پختن است. بزودی، بیست بچه پشت میز می‌نشینند تا شام بخورند. همه این بچه‌ها معلول هستند و از مشکلات جسمی و روحی متعددی رنج می‌برند.

 

آنها توان ایستادن روی پای خود و اداره یک زندگی مستقل را ندارند. خانم جرالدی و همسرش همه این بچه‌ها را به فرزندی قبول کرده‌اند. موضوع قابل توجه و شگفت انگیز درباره این زوج خاص این است که آنها طی چهار دهه، ۸۸ کودک معلول را به‌ فرزندی قبول کرده‌اند و جالب‌تر اینکه سرپرستی همه این بچه‌ها را از نوزادی آنها بر عهده‌ گرفته‌اند.

 

خانم جرالدی که حالا ۸۸ ساله است، به خبرنگار سی‌ان‌ان می‌گوید: «بچه‌هایی که ما به فرزندی قبول کرده‌ایم، ویژگی خاصی داشتند. کسی منتظر زنده ماندن آنها نبود و پزشکان هم امیدی نداشتند آنها زنده بمانند. چنین وضعیتی واقعاً ناراحت‌کننده بود.اما حالا خیلی از آنها زنده‌اند و با شادی زندگی می‌کنند و از تک تک روزهای عمر‌شان لذت می‌برند.» بچه‌های این زوج دوست داشتنی عمدتاً یا معلولان فکری‌اند، یا مشکلات شدید حرکتی دارند یا از سندروم داون رنج می‌برند. بعضی از آنها هم گرفتار اوتیسم یا افسردگی شدید هستند.

 

کامیلا با اشاره به یکی از فرزندخوانده‌هایش می‌گوید: «ما از چندماهگی‌اش از او مراقبت کردیم که بخش بزرگی از مغزش رشد نکرده بود. او ۲۵ سال کنار ما زندگی کرد و هرگز به زخم بستر و مشکلات این چنینی دچار نشد. امیدوارم زندگی خوبی را پشت سر گذاشته باشد، چون ما تا آنجا که می‌توانستیم تلاش کردیم او خوشحال باشد و شاد زندگی کند.»

 

کار ما عشق است

طرح «کار ما عشق است» از دوران جوانی کامیلا کلید خورد. وقتی پرستار جوانی در بیمارستان بود، سه کودک معلول را به فرزندی قبول کرد. وقتی او همسرش مایک را که متخصص اطفال است در بیمارستان میامی ملاقات کرد، از راز و هدف بزرگ خودش با او حرف زد: «من به او گفتم که چه آرزویی دارم. من به او گفتم که می‌خواهم خانه‌ای برای کودکان معلول تأسیس کنم و در کنارشان باشم.

 

من گفتم که می‌خواهم به بعضی از این بچه‌ها زندگی ببخشم و زندگی چند تا از این بچه‌ها را بهتر کنم.» پاسخ مایک[شوهرش] بسیار جالب بود: «من هم در کنار توام و رؤیای تو را دنبال می‌کنم.» آنها با قلب‌هایی عاشق و همتی والا و ستودنی این طرح عظیم را دست در دست یکدیگر آغاز کردند و آن را بسط دادند. این زوج روزهای پرتنشی را پشت سر گذاشتند و با مشکلات بسیار بزرگی دست و پنجه نرم کردند.

 

در این سال‌ها، این زوج فداکار ۳۲ فرزند معلول را هم از دست داده‌اند. یکی از مهم‌ترین هدف‌های کامیلا جرالدی این بود که بچه‌ها تا حد امکان کارهای روزانه را خودشان انجام بدهند. همه جا این بحث مطرح می‌شود که این کودکان برای کارهای روزانه‌شان به کمک نیاز دارند، اما جرالدی سعی می‌کند تا درصد وابستگی آنها را کاهش دهد. او دوست دارد محیطی طبیعی و عادی برای این بچه‌ها فراهم کند تا زندگی خوبی تجربه کنند.

 

او می‌گوید: «بچه‌ها می‌دانند که این لباس یا کفش مال چه کسی است. ما می‌خواهیم این بچه‌ها تا حد امکان مستقل باشند.» بزرگترین بچه‌ای که آنها دارند ۳۲ ساله است و اسمش دارلین. او در خانه‌ای در فلوریدا زندگی می‌کند.

 

کوچک‌ترین بچه هم دختری است ۸ساله که از مادری معتاد به کوکائین به دنیا آمده است. او ناشنوا و نابینا است. ایزابلا دختری باهوش است که به مدرسه هم می‌رود و در یک کلاس بالاتر از سنش درس می‌خواند.

 

کامیلا می‌گوید: «من و مایک صاحب دو فرزند شدیم. ما دو دختر داریم. دختر بزرگم ژاکلین، زودتر از موعد به دنیا آمد و پزشکان گفتند احتمال آسیب شدید مغزی وجود دارد. او الان ۴۰ سال دارد، پرستار است و ازدواج کرده است. دختر کوچکم بدون مشکل بود.»

 

دست بی‌رحم طبیعت

جرالدی یک لحظه هم وقت استراحت ندارد و متأسفانه مشکلات هم همیشه وجود دارد. متأسفانه در سال ۱۹۹۲، طوفان سهمگین آندرو رخ داد که خانه آنها را نابود کرد. خبر خوب این بود که اتفاقی برای بچه‌ها نیفتاد و خبر بد اینکه آنها مجبور شدند به خانه‌های موقتی در شمال کالیفرنیا نقل مکان کنند.

 

در سال ۲۰۱۱، وقتی خانواده برای اردوی طبیعت بیرون از خانه به سر می‌برد، هوا طوفانی می‌شود و رعد و برق خانه آنها را نشانه می‌گیرد. محل زندگی آنها آتش گرفته و کامل می‌سوزد. آنها همه چیز خودشان را از دست می‌دهند. اما پیوند خانوادگی و قدرت مقابله آنها با مشکلات مختلف باز آنها را در کنار هم نگه می‌دارد. آنها سعی می‌کنند خانه دیگری پیدا کنند و در آن ساکن شوند. این بار در منطقه‌ای در ایالت جورجیا سکنی می‌گزینند. آنها در تمام این سال‌ها با مشکلات زیاد به پذیرفتن این بچه‌ها ادامه داده‌اند.

 

بعضی از آنها خیلی زود از دنیا رفته‌اند، بعضی چند سال زندگی کردند و بعد برای همیشه چشم هایشان را به روی این دنیا بستند و برخی دیگر بزرگ شدند و زندگی می‌کنند. بعضی از آنها در خانه کنار این زوج می‌مانند و بعضی به خانه‌های دیگر نقل مکان می‌کنند. سه سال بعد از آتش‌سوزی، خانواده کامیلا در سفر کوتاهی به اورلاندو می‌روند. او می‌گوید: «وقتی برای تعطیلات با بچه‌ها سفر می‌کنید، خیلی نمی‌شود اسم تعطیلات روی آن گذاشت. اما به هر حال سفر بود و سفر رفتن در ذات خود خوب است.»

 

اما سفر کوتاه، خیلی زودتر از موعد تمام می‌شود. مایک مریض شده است و امکان ادامه سفر برایش وجود ندارد. مایک، همسر و همراه او، سال گذشته بر اثر ابتلا به سرطان در گذشت. هنگام مرگ بچه‌ها دور تخت او جمع شده بودند و او بین فرزندان عزیزش چشم‌هایش را بست.کامیلا می‌گوید: «من باید قوی می‌ماندم. من نمی‌توانستم گریه کنم. نمی توانستم بشکنم. من برای از هم پاشیده نشدن زندگی بچه هایم باید قوی می‌ماندم.» امروز اعضای این خانواده با قدرت کنار هم هستند.

 

سرمایه آنها اندک است و برای تأمین مایحتاج اولیه بچه‌ها و حقوق دو پرستاری که کنار چندین داوطلب با او کار می‌کنند به کمک‌های خیریه و مؤسسات غیرانتفاعی وابسته است. یکی از دوستان نزدیک کامیلا او را مجبور کرد تا هفت روز به سفر دریایی برود و کمی استراحت کند تا بتواند با قدرت برگردد. کامیلا به خبرنگار سی‌ان‌ان می‌گوید: «در طول این سفر من فقط خوابیدم.

 

هفت روز تمام خوابیدم. اصلاً نمی‌دانستم تا این حد خسته هستم. این مقدار خوابیدن برای خودم هم باورنکردنی بود، اما حقیقت داشت. من واقعاً خسته بودم. خوشحالم، چون من و مایک بچه‌هایی را به فرزندی قبول کردیم که همه انتظار داشتند بزودی بمیرند اما حالا خیلی از آنها در خانه‌های مختلف این کشور به زندگی‌شان ادامه می‌دهند.»

 

این زن گرچه خسته است، اما همچنان به هدفش و آینده پیش رویش امیدوار است.

 

 

iran-newspaper.com
  • 17
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش