یکشنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۳
۰۷:۳۷ - ۲۲ فروردین ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۱۰۳۰۷۷
سایر حوزه های اجتماعی

گفت‌وگو با مرد میانسالی که قاتل پسرش را بخشید

اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,جامعه

١٤‌سال از حادثه گذشته بود. ١٤‌سال بود که دیگر صدای پسر نوجوانش در خانه نمی‌پیچید. حالا برای نخستین‌بار است که در را به روی قاتل پسرش باز می‌کند. مردی که در آن شب سیاه، پشت فرمان تراکتور نشست و محسن ١٧ساله را زیر گرفت. او را به اتهام قتل غیرعمد دستگیر کردند و پس از یک‌سال حبس با قید وثیقه آزاد شد، اما چندین‌سال درگیر این پرونده بود.

 

نمی‌توانست دیه پسرنوجوان را جور کند. زندگی‌اش از این‌رو به آن رو شده بود تا این‌که درنهایت به سراغ پدر محسن رفت. با این‌که هیچ امیدی نداشت، اما توانست در آن خانه از ١٤‌سال سرگردانی رها شود. پدر محسن بدون گرفتن هیچ پولی قاتل پسرش را بخشید و او را نجات داد. وقتی متوجه شد که قاتل پسرش می‌خواهد برای زیارت راهی کربلا شود، او را بخشید. کاری که ١٤‌سال تمام نتوانست انجام دهد، اما درنهایت با رضایت قلبی او را راهی زیارت کرد. پدر محسن ماجرای آن شب تلخ و ١٤‌سال دوری از پسرش را به خبرنگار «شهروند» روایت می‌کند:

 

  چی شد که پسرت را از دست دادی؟

نمی‌دانم اسمش را حادثه بگذارم یا یک اتفاق؛ ولی پسرم با سهل‌انگاری یک مرد جان خود را از دست داد. راننده یک تراکتور درحالی‌ که گواهینامه نداشت و خودرواش هم خراب بود، در تاریکی شب جان پسرم را گرفت.

 

  دقیقا چه روزی بود؟

١٣شهریور‌ سال ٨٢ بود. ساعت تقریبا ٩شب بود که خبر این حادثه را به من دادند. من آن لحظه در خانه خودمان نبودم. یعنی کلا در روستای محل زندگیمان یعنی روستای جیا در شهرستان طارم نبودم. پسر بزرگترم تماس گرفت و گفت که محسن تصادف کرده. بلافاصله خودم را به بیمارستان رساندم. پسرم را به بیمارستان شفیعی در زنجان برده بودند. وقتی به آن‌جا رسیدم، دیگر دیر شده بود. محسن من روی تخت بیمارستان جان خود را از دست داده بود.

 

  چطور شد که جان باخت؟

محسن به همراه دوستش با موتور به یک باغی در روستای دیگر می‌رفت. ساعت حدودا ٨شب بود که در جاده ارشت به جیا ناگهان یک تراکتور که یک تریلی را با خود حمل می‌کرد، با سرعت زیاد با محسن و دوستش تصادف می‌کند. محسن سرش با تریلی برخورد می‌کند و همان لحظه به کما می‌رود. راننده تراکتور هم که گواهینامه نداشت، بلافاصله دستگیر می‌شود.

 

  راننده تراکتور به چه اتهامی دستگیر شد؟

اتهامش قتل غیرعمد بود و باید پس از زندانی‌شدن دیه پسرم را هم کامل پرداخت می‌کرد. از طرفی تراکتورش هم دارای نقص فنی بود و چراغ‌هایش کار نمی‌کرد. اگر چراغ این خودرو روشن بود، آنها می‌توانستند خودرو را ببینند و پسرم الان زنده بود.

 

  چه اتفاقی برای دوست محسن افتاد؟

او تنها پاهایش دچار آسیب شد و از چند ناحیه شکست، ولی من پسرم را از دست دادم.

 

  چرا همان زمان رضایت ندادید؟

راننده اصلا زیرِبار نمی‌رفت. اوایل که در کل انکار می‌کرد و می‌گفت پسر مرا زیر نگرفته، بعد از آن هم گفت مقصر پسرم و دوستش بوده‌اند و خودش هیچ تقصیری ندارد. از طرفی هیچ‌وقت هم از من نخواستند که رضایت بدهم. من پسرم را از دست دادم. محسن عصای دستم بود و با مرگش چراغ خانه‌ام خاموش شد، اما آنها حتی یک‌بار هم عذرخواهی نکردند. برای همین من هم رضایت خود را اعلام نکردم.

 

  در این مدت ١٤‌سال چه اتفاقی افتاد؟

هیچ اتفاقی نیفتاد. راننده باید دیه پسرم را پرداخت می‌کرد. او با قید وثیقه آزاد شد، اما تا زمانی که دیه را پرداخت نمی‌کرد، پرونده‌اش بسته نمی‌شد. من هم که اصلا به دنبال پول نبودم. فقط می‌خواستم او را تنبیه کنم تا متوجه اشتباهش شود. برای همین اصلا پیگیر پرونده و گرفتن پول دیه نبودم. او هم هیچ اقدامی برای جلب رضایت من و همسرم نکرد. همین شد که رضایت ندادم، چون اصلا به اشتباهش اعتراف نکرد.

 

  چی شد که بالاخره رضایت دادید؟

بعد از گذشت ١٤‌سال از حادثه، یک روز دیدم که راننده به همراه دهیاری و شورای ارشت به خانه ما آمدند. برای نخستین‌بار بود که چنین اتفاقی می‌افتاد. راننده از من عذرخواهی کرد و خواست که او را ببخشم. می‌گفت بیشتر از رضایت کتبی، بخشش معنوی برایش اهمیت دارد، چراکه از یک طریقی هزینه سفرش به کربلا تأمین شده و می‌خواهد به این سفر برود. برای همین می‌خواست از من حلالیت بطلبد. وقتی دیدم که او تا این اندازه پشیمان است و می‌خواهد به زیارت برود، تصمیم گرفتم رضایت بدهم.

 

من هم قلبا و هم به صورت کتبی این مرد را بخشیدم تا بتواند به سفر کربلا برود. او می‌گفت از زمانی که این سفر برایش جور شده، متحول شده و دلش نمی‌خواهد هیچ‌کس از دستش ناراحت باشد. من هم که اصلا هیچ چشمداشتی به پول نداشتم و به دنبال گرفتن دیه نبودم، برای همین به این پرونده طولانی پایان دادم و قاتل پسرم را بخشیدم.

 

  الان پشیمان نیستید؟

اصلا. خیلی هم خوشحالم و با خودم می‌گویم کاش این مرد زودتر به سراغ ما می‌آمد تا من هم زودتر رضایت می‌دادم. پول دیه نمی‌توانست پسرم را به من برگرداند، ولی نمی‌توانستم قاتل پسرم را به همین راحتی هم ببخشم. او باعث شده بود که همه خانواده ناراحتی روحی بگیریم و بعد از مرگ محسن، سال‌ها عذاب بکشیم، اما الان خیالم راحت است و می‌دانم که روح پسرم هم آرام می‌گیرد.

 

  چند فرزند دارید؟

من ٥ پسر داشتم. محسن دومین پسرم بود که اگر زنده می‌ماند، الان ٣١‌سال داشت. حالا ٤ پسر دارم و دو دختر.

 

  قاتل فرزندتان بعد از رضایت چه کار کرد؟

خیلی خوشحال شد و اشک ریخت. مرتب از من تشکر می‌کرد. همین که پشیمانی و خوشحالی را در چهره‌اش دیدم، من هم شاد شدم.

 

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 19
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

چکیده بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید

نام کامل: هیثم بن طارق آل سعید

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش