حاجی فیروزها لابهلای جمعیت میرقصند و بساطهای رنگی و شاد سبزه و گل در جای جای پیادهروهای تجریش به چشم میآید. ازدحام مثل سالهای گذشته نفسگیر است و انگار نه انگار که این بازار تا همین چند وقت پیش سوت و کور بوده است. البته فروشندهها میگویند که بخش زیادی از این جمعیت سیاهی لشگر است و مردم بااحتیاطتر و اقتصادیتر از سالهای گذشته خرید میکنند.
تهرانیها هم میگویند برای خرید ماهی شب عید، میوه، سبزه و گل تجریش را ترجیح میدهند. آنها میگویند اینجا بیشتر از هرجای تهران بوی عید میآید و خاطرات خریدهای کودکی را برایشان زنده می کند.
مردم کمپین سبزه عید را جدی گرفتند
باران میبارد، اما دستفروشان بیخیال فروش نمیشوند و نایلونی را روی جنسهایشان میکشند، آنها میگویند: «دشت آخرسال چیز دیگری است.» علاوه بر دستفروشها بازارچههایی در گوشه و کنار خیابان به صورت موقت تعبیه شده که فروشندگان میگویند: «موقتی است.» بعد از عید باید بساطمان را جمع کنیم و برویم. اینجا جای هرکسی نیست، باید آشنا داشته باشی تا بتوانی کار کنی. از دور صف عریض و طویلی را میبینم که در انتظار خرید سمنو هستند؛ سمنوی «عمه لیلا»
در پیادهروها تا چشم کار میکند گل و سبزه است. بساط دستفروشهای تجریش طبیعت بهار را در گلدانهای کوچک به پیادهروها آورده است. سبزههای امسال عید اما با سبزههای هرسال فرق دارد و جالب است که کمتر نشانی از ظرفهای گندم میبینی. باز هم فضای مجازی کار خودش را کرده و کمپین کاشت نهال به جای سبزه عید، حسابی جدی گرفته شده است. حالا سبزههای عید جای خود را به ظرف نهالهای کوچک پرتقال و نارنج دادهاند. دستفروشان تجریش میگویند مردم استقبال زیادی از ظرفهای نهال به جای سبزه عید کردهاند و سبزههای گندم کمتر فروش میرود.
سبزههای پرتقال و بهار نارنج با قیمت ٨هزار تومان فروخته میشود و جالب است که این سبزهها ارزانتر از سبزههای عدس، گندم و ماش ١٠ و ١٥هزار تومانی هستند.
یکی از فروشندگان سبزه گفت: «این کار را در راستای فرهنگسازی انجام میدهم. الان ٤سال میشود که علاوه بر گندم و ماش، سبزه نهال نارنج و پرتقال میفروشم، ولی امسال مردم کمپینهای فضای مجازی را جدیتر گرفتهاند و بیشترین فروشمان مربوط به سبزههای نهال است.»
او توضیح میدهد: «این سبزهها علاوه بر اینکه ظاهر زیبایی دارند، دورریختنی نیستند و بعد از ایام نوروز، مشتریها میتوانند نهالهای نارنج و پرتقال را مدتی در گلدان و بعد در باغچه خانه یا محلهشان بکارند.»
صف تجریش برای سمنوی عمه لیلا
از دستفروشهای گل و سبزه عید که بگذریم، صفهای عریض و طویل برای سمنوی معروف عمه لیلا شکل گرفته است. دستفروش معروف تجریش که حالا برای خود به برند شناختهشدهای تبدیل شده است.
پسری داد میزند سمنو، سمنوی عمه لیلا بدو که تموم شد. آنطرفتر مردم به صف شدهاند تا این سمنو را خریداری کنند. اهالی تجریش میگویند این سمنو قدمتی به اندازه پدر و پدربزرگهایمان دارد و تا بوده و نبوده برای هفت سین عید از عمه لیلا سمنو میخریدیم.
آنها درباره فلسفه برند عمه لیلا این گونه به «شهروند» توضیح میدهند: «مادربزرگی به نام املیلا سمنوهای معروف و خوشمزهای میپخت و برای شب عید به اهالی تجریش میفروخت. «ام لیلا» کمکم در گویش مردم به «عمه لیلا» تبدیل شد و فرزندان عمه لیلا کار و کاسبی مادربزرگشان را ادامه دادند و برندش را ثبت کردند.»
حالا مغازه نوه «ام لیلا» درست روبهروی مسجد فاطمیه قرار دارد. او به «شهروند» میگوید: «هیچکس نمیتواند بدون کسب اجازه از نام عمه لیلا برای فروش جنس خود استفاده کند. زیرا نام عمه لیلا ثبت شده و ما مالیات این برند را پرداخت میکنیم و حق مالکیت معنوی این برند را داریم.»
فروش سمنوی عمه لیلا آنقدر بالا است که در همان زمان کوتاهی که در مغازه ایستادهام تند و تند دیگهای بزرگ سمنو خالی میشود و دیگی دیگر جای آن را میگیرد.
از نوه عمه لیلا میپرسم فکر میکند چرا بعد از گذشت این همهسال مشتریان مادربزرگش حفظ شدهاند؟ و او میگوید: «کیفیتمان را حفظ کردهایم. برای همین مشتریان خود را داریم. از سر و ته اجناسمان نزدیم، کمفروشی نکردیم و از همه مهمتر از کالای مرغوب استفاده کردیم. حالا هم که اجناس گران شده قیمتها را مطابق آن افزایش دادهایم و قیمتها را به دروغ و با سود عجیب بالا نبردیم. به طوری کهسال گذشته سمنو کیلویی٨-١٠هزار تومان بود و امسال به ١٢هزار تومان رسید.»
برند بازها هم فقیرتر شدهاند!
حالا علاوه بر میوه، سبزه، سمنو و هفتسین عید، بسیاری از مردم برای انجام دادن آخرین خریدهای ضروریترشان آمدهاند. بازار خرید کیف، کفش و پوشاک همچنان داغ است. البته بسیاری از فروشندگان میگویند فریب این جمعیت را نخورید و خیلیها فقط برای قیمت گرفتن و چرخیدن در بازار آمدهاند و مردم بسیار کمتر ازسال گذشته خرید میکنند. به تعدادی از پاساژهای معروف تجریش سر میزنم. قیمتها چیزی حدود ٢ برابر پارسال هستند. بهخصوص در پاساژ ارگ و قائم که برخی از مغازهداران ادعا دارند که برندهای اصل را به فروش میرسانند.
یکی از فروشندگان پاساژ قائم در راسته کیف و کفشفروشیها حمید نام دارد و به «شهروند» میگوید: «اوضاع خوبی نداریم و سود چندانی از فروشمان نبردهایم. امسال عید، تازه دخل و خرجمان با هم تراز شده است، آن هم درست در آخرین روزهای سال.»
او میگوید: «اگر بخواهم میزان فروش امسالم را باسال گذشته مقایسه کنم، به راحتی میتوانم بگویم که فروشمان نصف شده است.»
مغازهداری در پاساژ قائم که ادعا میکند نمایندگی برند گوچی است، به «شهروند» میگوید: «امسال حتی برندبازها هم فقیرتر شدهاند.»
او توضیح میدهد: «برندبازها امسال جنسهای باکیفیت پایینتر و ارزانتر را ترجیح میدهند و خیلیها به خرید یک یا دو قلم جنس برند اکتفا کردهاند و دیگر سر تا پا برند نمیپوشند.»
قیمت کیفهای برند زنانه در پاساژ قائم از ٥٠٠هزار تومان شروع میشود و تا ١,٥میلیون تومان میرسد. وضع کفش هم به همین صورت است. پوشاک اما قیمت نجومیتری دارد. بهعنوان مثال تیشرت نخی سادهای که فروشنده ادعا میکند برند ریبوک اصل است، ٢٨٠هزار تومان قیمت دارد و نرخ یک کت تک که فروشنده ادعا میکند برند جورجیو آرمانی است دومیلیون و ٧٠٠هزار تومان است.
اجاره پیادهرو به دستفروشان
بالا شهر بودن مزید بر علت شده تا بسیاری را از گوشه و کنار تهران به سمت خود بکشاند تا حتی اگر شده از دستفروشها، جنسهای لوکستر و شیکتر خریداری کنند، اما بازار تجریش کلا گران است. پاساژ بازار سنتی و دستفروش هم نمیشناسد. بهعنوان مثال در بازار تجریش شومیزی که ٨٠ هزار تومان قیمت دارد در خیابان صادقیه همان جنس و برند دست کم ١٠ تا ١٥هزار تومان ارزانتر است. یا دستفروشانی که در آن منطقه کیف و کفشهایی را با قیمتهای ٥٠ تا ٨٠هزار تومان میفروشند همان اجناس را دستفروشان خیابان ولیعصر و جمهوری نهایت قیمتی که میفروشند ٥٠ هزار تومان است.
موضوع جالبتر این است که دستفروشان تجریش میگویند اجاره میدهند! وقتی میپرسم به چه کسانی و چقدر؟ میگویند برای بساط کردن جلوی هر مغازه روزانه ٣٠٠ تا ٥٠٠هزار تومان اجاره به صاحب مغازه میدهند.
کامیار هم مغازه دارد و هم دستفروشی میکند او که چندینسال است در این محدوده کار میکند میگوید: «دستفروشان زیادی شاگردان مغازهها هستند که جنسهای ته انباری را حراج میکنند، اما بعضیها هم اجاره میدهند و جلوی مغازهها بساط میکنند.»
او میگوید: «اگر آشنا نباشی بیرونت میکنند، یعنی کاری میکنند که بگذاری و بروی. همه این افرادی که اینجا دستفروشی میکنند، با هم فامیل هستند یا اجاره میدهند.»
کامیار که فروش مغازه برایش رضایتبخش نیست، مجبور شده با پرداخت پولی در کنار مغازهداری دستفروشی کند و میگوید: «دستکم اجناسم را با ١٥ تا ٢٠هزار تومان تفاوت قیمت با مغازه میفروشم، اگر این فروش حداقلی را از دستفروشی نداشته باشم کاری از پیش نمیبرم. بخصوص حالا که نزدیک ایام عید است مشتری بیشتری نسبت به گذشته داریم.»
صدایش میکنند «اوستا» مردی میانسال با موهای جوگندمی که بساط عریض و طویلی برای دستفروشی دارد و از قدیمیترین دستفروشان تجریش است.
فاطمه صفری
- 19
- 4