با ورود به عرصه ارتباط الکترونیک، شاهد رقابت رسانههای جمعی با رسانههای اجتماعی در انتشار اخبار مکتوب و تصویری هستیم. اخباری که بهویژه در مواقع بحران،سرعت انتشار آنها نمود بیشتری پیدا میکند. عمدتا شاهد هستیم که رسانههای اجتماعی نقش چشمگیری در سرعت ارائه اخبار و عکسهابه مخاطبان دارند. اما همین اخبار منتشر شده که در حوادث طبیعی سیل اخیر که به گفته برخی از کارشناسان، نقش مهمی در امداد رسانی داشتند، اما نتوانستند جای خالی روزنامهنگاری حرفهای را پر کنند.
اگرچه برخی از کارشناسان معتقدند که روزگار روزنامهنگاری مکتوب و متعاقبا عکاسی-روزنامهنگاری به سرآمده است و رسانههای اجتماعی همچون تلگرام و توئیتر جای آنها را پر میکنند اما در مقابل عدهای دیگر بر این باورند که هرگز رسانههای اجتماعی تحتعنوان شهروند خبرنگار،توان رقابت با روزنامهنگاری حرفهای را ندارند. زیرا مسئولیت اجتماعی در روزنامهنگاری و عکاسی خبری ویژگی منحصر به فردی است که رسانههای اجتماعی عمدتا فاقد آن هستند. در همین ارتباط راهب هماوندی عکاس سابق خبرگزاری رویترز به «آرمان» گفته است: سیل اخیر نشان داد که حمایتهای لازم عموما از روزنامهنگاران، خبرنگاران و بهویژه عکاسان خبری برای پوشش اخبار سیل در زمان مقرر انجام نگرفت.
عموما شاهد بودیم که خبرنگاران و عکاسان محلی به پوشش اخبار سیل پرداختند و در این مورد جای سایر خبرنگاران و عکاسان سایر بنگاههای حرفهای خبری که با رویکردهای متفاوت به ابعاد مختلف فاجعه میپرداختند، خالی بود. به گفته هماوندی که پیشتر در خبرگزاری رویترز مشغول به کار بوده است و در زلزله بم که در دیماه ۱۳۸۲ به وقوع پیوست جزو نخستین عکاسان بینالمللی بود که به محل وقوع زلزله گسیل شد، سرعت انتشار اخبار و ارسال عکسهای حرفهای خبری یکی از راهکارها در به تصویر کشیدن بحران زلزله در بم بود، بمی که با لرزشی چند ثانیهای به تلی از خاک مبدل شد و عکاسان بینالمللی توانستند با سرعت مناسبی فاجعه را به تصویر بکشند.
در عین حال همان اقدام موجب سرعت بخشیدن به انتشار خبر فوق و کمک به امدادرسانی به آن منطقه بود. عکاس سابق خبرگزاری رویترز گفته است: سیل اخیر که ۲۴ استان کشور را درگیر کرد، اما از نوع دیگری بود. شهروند خبرنگاران با گوشیهای خود و تلگرام و توئیتر اقدام به انتشار اخبار و عکسهایی از فاجعه فوق کردند. به واقع در بحران اخیر شاهد بودیم که برندگان اصلی پوشش مردم عادی و شهروند خبرنگاران بودند. وی در عین حال به این موارد نیز اشاره کرده است که بسیاری از اخبار و عکسهای منتشر شده که با سرعت غیرقابل تصوری در شبکههای اجتماعی منتشر میشدند فاقد ویژگی مسئولیت اجتماعی نیز بودند و عمدتا برخی از رسانههایی که از آن اخبار و عکسها استفاده میکردند نیز در صحت اخبار و عکسهای منتشر شده تردید داشتند و این تردیدها نیز در توضیحات عکسها و اخبار منعکس میشدند.
به گفته هماوندی، به واقع تفاوت عمده این شیوه اطلاعرسانی و به تصویر کشیدن رخدادها با ابزار رسانههای اجتماعی بعضا فاقد مسئولیت اجتماعی است و اینجاست که باید نقش روزنامهنگاری حرفهای و عکاسی حرفهای را به همگان یادآور شد. اینکه گفته میشود زمان این شیوه از ارائه خبر به سر آمده است گفتهای است که در فضای حرفهای عکاسی جایگاهی ندارد. اما میتواند به تقویت مشارکتهای مردمی در امدادرسانی به رخدادهای طبیعی نقش داشته باشد. عکاس سابق خبرگزاری رویترز در عین حال اشاره میکند: در زلزله بم، خبرگزاریهای بینالمللی نقش اول انتشار خبر فاجعه بم را به دنیا مخابره کردند و در سیل اخیر نیز شهروند خبرنگاران و پس از آن رسانههای محلی این نقش را برعهده گرفتند.
هدایت اخبار سیل توسط رسانههای اجتماعی
پیشتر، محمد امامی کارشناس ارتباطات به «آرمان» گفته بود: در ماجرای سیل شاهد بودیم که برنده اصلی پوشش اخبار سیل، تلگرام و سپس توئیتر بود. علت این موفقیت و برندهبودن هم این بود که عموما مردمی که خود در صحنه حاضر بودند و بعضا به آنها انتقاد میشد که چرا با وجود خطر، محل حادثه را ترک نمیکنند، خود به ارسال اخبار و عکس اقدام میکردند. وی با اشاره به تعطیلبودن روزنامهها و همچنین کم کاری برخی از خبرگزاریها در ایام تعطیلات نوروز، نقش رسانههای اجتماعی را در پوشش اخبار سیل، نقشی پررنگ برمیشمارد و میافزاید: اخبار رسانههای اجتماعی اخباری بود که مبتنی بر روزنامهنگاری شهروندی هدایت جریان سیل را در ایام تعطیل عهدهدار شد.
امامی در مورد عملکرد رسانه ملی؛ صدا و سیما در پوشش اخبار سیل، شبکه خبر را موفقتر از سایر شبکهها میداند و میگوید: هرچند شبکه خبر، نسبت به سایر شبکههای رسانه ملی و همچنین صدا، بهتر عمل کرد، اما در مقایسه با رسانههای اجتماعی بهویژه در روزهای نخست، عقبتر بوده است. این پژوهشگر روابطعمومی و رسانه تاکید کرده است: در گروههای تلگرامی مردم حمایت همدلانه و عاطفی داشتند و معتقدم با وجود آنکه گفته میشود برخی از گروههای تلگرامی ضد وفاق ملی عمل کردند، در این گروهها بیشتر شاهد همبستگی ملی، احساس عاطفی وهمدلی بودیم.
- 10
- 3