موضوع واگذاری اماکن ورزش به بخش خصوصی تازگی ندارد و سالهاست که این اتفاق افتاده و در پی اجرای این قانون، ماجراهای عجیب و غریب زیادی رقم خورده است. فدراسیونهای مختلف بارها به دردسر افتادهاند، اما این روال ادامه دارد بدون اینکه راهی برای رهایی فدراسیونهای ورزشی از این موضوع پیدا شود. در این گیر و دار هم به اندازه همه واگذاریها، داستانهای عجیب و غریبی ساخته و پرداخته شده بدون اینکه نظارت سفت و محکمی اعمال شود.
سالها قبل شرکت تجهیز راهاندازی شد تا یار ورزش باشد، اما سیاستهای این شرکت و پرسنل زیادش که باید حقوقشان از محلی تأمین شود، تبدیل شده به بار ورزش و نهادی هم وارد نمیشود که پیگیری کند این واگذاریها بر چه اساسی انجام میشود و بعد از واگذاری چه بر سر مجموعهای که واگذار شده، میآید؟ از آن مهمتر فدراسیونی که روزی متولی آن مجموعه بوده، در این اوضاع بد اقتصادی چطور روزگار میگذراند.
حرف از مزایدههای صوری است و واگذاری اماکن به دوست و آشنا، اما سؤال این است آیا نهادی پیدا نمیشود که این حرف و حدیثها را پیگیری کند؟
بعد از اتفاقهایی که برای شنا و بقیه رشتهها افتاد، حالا نوبت به واگذاری باشگاه تنیس استقلال رسیده و مزایدهای که گویا شش و نیم میلیارد تومان قیمتگذاری شده است! پاکتها جمع شده و همین امروز و فردا این باشگاه از فدراسیون تنیس گرفته میشود و اگر این اتفاق بیفتد، عملاً فدراسیون تنیس دیگر مجموعهای ندارد که بخواهد برنامههایش را در آن پیاده کند.
این باشگاه در یکی، دو سال اخیر که وزارت ورزش تمایلی به ماندن مجید شایسته نداشت، بارها تا پای واگذاری رفت اما رئیس سابق فدراسیون توانست این مجموعه را حفظ کند تا اینکه در ماههای آخر از این مجموعه بهعنوان اهرمی برای فشار استفاده شد تا جایی که بهصراحت عنوان شد این مجموعه از فدراسیون تنیس گرفته میشود، آن هم در شرایطی که به گفته مسئولان فعلی تنیس، فدراسیون سالیانه یکمیلیارد و هشتصدمیلیون تومان به شرکت تجهیز اجاره میداده است.
شرکت تجهیز در سالهای قبل با همین روش زمینهای تنیس انقلاب، آزادی و شیرودی را از فدراسیون گرفته و تنها همین مجموعه باقی مانده که این هم گرفته میشود. باشگاه تنیس استقلال موقعیت خوبی دارد و احتمالاً از این به بعد بهجای اینکه جای تمرین نوجوانان دختر و پسر باشد، محلی است برای دورهمی سرمایهداران سن و سالدار یا حیاطخلوتی برای مدیران و دوستان و آشنایان آنها.
گرفتن اماکن تخصصی رشتهها از آنها اتفاق تازهای نیست و نتایجش مشخص است، پس اگر مسئولی دلسوز است، میتواند پیگیری کند که بعد از هر واگذاری چه بلایی بر سر آن رشته آمده است. در همین تنیس که بهانه این گزارش است، با سند و مدرک میتوان ثابت کرد در استانهایی که زمین تنیس آنها گرفته شده و به بخش خصوصی داده شده، چه شرایطی رقم خورده، اما عجیب است که در سطحی کلانتر همین رویه طی میشود. نمونه بارزش اتفاقی که برای هیأت تنیس خراسان رضوی افتاد و تیمی که در رده دوم کشوری بود را به پایین کشید.
مدتهاست که داورزنی، معاون ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش هم روی این موضوع که اماکن تخصصی رشتهها نباید از فدراسیونهای ورزشی گرفته شوند، نقد دارد و حتی در نشست وزیر و رؤسای فدراسیونها هم روی این موضوع دست گذاشت اما سؤال این است که چرا اتفاقی نمیافتد و همچنان اماکنی که باید در اختیار آنها باشد، از فدراسیونها گرفته میشود یا اینکه فدراسیونها مجبور به پرداخت اجارههای سنگین میشوند؟
آیا اینکه فدراسیونها باید در این شرایط بد اقتصادی یک مجموعه در اختیار داشته باشند تا برنامههایشان را پیش ببرند و در کنارش درآمدزایی هم داشته باشند، خواسته زیادی است؟
منوچهری، نایبرئیس فدراسیون تنیس با انتقاد از واگذاری این مجموعه میگوید: «فدراسیون تنیس برنامههای پایهای زیادی داشته و با توجه به نتایجی که در ردههای پایه رقم خورده، شاهد به بار نشستن این برنامهها هستیم، اما جالب است که در این مقطع شاهد گرفتن تنها مجموعهای که در اختیار تنیس بوده، هستیم. وقتی اعتراض میکنیم، میگویند ساعتهایی که بخواهیم مجموعه را در اختیار تیم ملی میدهند اما ما تجربه این وعده و وعیدها را داریم و میدانیم که اتفاق نمیافتد. در استانها بررسی کنید و ببینید برای مجموعههایی که واگذار شده، چه اتفاقی افتاده و چه بلایی سر هیأتها آمده است.»
نگرانی در خانواده تنیس شبیه دلواپسی اهالی شنا، کشتی، شمشیربازی، بسکتبال و... است؛ نگرانی که بالاخره برای رفعش باید کاری کرد نه اینکه ایستاد و نگاه کرد. اهالی ورزش بهخوبی میدانند در پس این واگذاریها چه اتفاقهایی میافتد و چطور حق ورزش پایمال میشود، پس باید برای جلوگیری از ادامه این روند کاری کرد؛ مثل همانی که محمود گودرزی، وزیر سابق انجام داد. او چند سال قبل وقتی خبر یک واگذاری را شنید، فقط نگاه نکرد. برگه واگذاری را پاره کرد تا ملیپوشان با خیال راحت به تمرینشان ادامه بدهند.
- 12
- 5