ميان شخصيت و ميزان استرسي که افراد تجربه ميکنند، رابطه مستقيمي وجود دارد. در اوايل دهه ۱۹۷۰ در اثر تحقيقاتي که دراينزمينه انجام گرفت، دو نوع شخصيت متضاد يعني نوع A و نوع B شناسايي شد.
فردي که تا کار و شرايط کار را کنترل نکند و آن را به ميل و سليقه خود تغيیر ندهد، آرام نميگيرد، فردي که دوست دارد کارش هميشه کامل و بيعيب و بهتر از همه باشد و با تلاشي بيوقفه و با رقابت بيامان با ديگران مصمم است بهسرعت مدارج و مراتب ترقي در سازمان را بپيمايد، نمونههايي از شخصيت نوع A است.
در مقابل، شخصيت نوع B زياد سختگير نيست و آرام است، موقعيت و واقعيتهاي آن را راحتتر ميپذيرد و به جاي جنگيدن و درافتادن با شرايط موجود، ميکوشد در چارچوب آن وظايف خود را انجام دهد.
در نتيجه شخصيت نوع B کمتر از شخصيت نوع A در معرض خطر است و کمتر دچار بيماري و ازپاافتادگي در اثر استرس زياد و فرسودگي شغلي است. همچنین بايد گفت که علاوهبر صدماتي که نوع A به سلامت خود وارد ميآورد، اين شخصيت براي ديگران و کساني که با او در تماس هستند نيز خطرناک است زيرا با تنش زيادي که او در محيط کار بهوجود ميآورد، همه را عصبي و دچار اضطراب ميکند.
ويژگيهاي دو نوع شخصيت A و B در جداول معروفي نشان داده شده و ذکر اين نکته ضروري است که کار، محيط، روابط اجتماعي در کار و انتظارات فرد از سازمان با شخصيت وي ترکيب ميشود و ميزان استرسي را که قابل تحمل است و به سلامت جسمي و رواني او صدمه نميزند، معين ميکند.
به عبارت ديگر، ميزان استرس قابل تحمل و اينکه اصولا چه عواملي براي چه کساني ميتواند منشأ استرس باشد، به تفاوتهايي بستگي دارد که از اين لحاظ ميان افراد وجود دارد.
- 14
- 4