در روزهای گذشته، به خصوص روز جمعه که علیالقاعده بسیاری از کارگاهها تعطیل هستند، خبر مرگ دو کارگر منتشر شد. سیام دی ماه، یک کارگر ساختمانی حین کار در ارتفاع یک ساختمان در حال ساخت در شهرک فردیس کرج سقوط کرد و جان باخت. همان روز مرگ یک کارگر چاهکن ۲۷ساله نیز بر اثر ریزش دیواره چاه در چهار باغ کرج رسانهای شد که البته این حادثه در روز بیست و نهم دی ماه روی داده بود. در همان روز سیام دی ماه، یک کولبر ۱۶ ساله نیز در ارتفاعات مرز بانه به دلیل سرمای ناشی از برف و کولاک جان خود را از دست داد؛ مرگی دردناک در ارتفاعات و برف. این نوجوان کولبر از فرط بیپولی، حتی در سرمای سخت امسال هم کولبری را رها نکرده بود. بیست و هفتم دی ماه نیز سه کارگر مرغداری در ناحیه صنعتی نوجهده در استان اردبیل دچار گازگرفتگی شده و جان خود را از دست دادند. در همان روز، دو کارگر نیز بر اثر انفجار سیلندرهای گاز ازت در خیابان طهماسبی گرگان دچار سوختگی و راهی بیمارستان شدند.
جمعبندی اخبار چهار روز پایانی دی ماه که دو روز آن تعطیلات بوده، مرگ شش کارگر را نشان میدهد. شش نفر در طول چهار روز پایانی زمستان جان باختند. سه کارگر در مرغداری برای گرم شدن در این روزهای سرد به دردسر مرگ افتادند، یک نوجوان کردستانی که لابد در کودکی، نانآور یک خانواده بوده، مانع روزهای زمهریر را کنار زده و با دستان یخزده بار بر پشت گذاشته و به دل کوهستان خشن و پربرف زده و دو نفر دیگر هم کارگر ساختمانی بودهاند، یکی کارگر ساده و دیگری یک چاهکن.
کارفرمایانی که موارد ایمنی را رعایت نکردهاند و باعث مرگ کارگر شدهاند، در بهترین حالت در دادگاه، با اتهام قتل شبهعمد مواجه میشوند یا از بیمه مسئولیت مدنی خود استفاده میکنند و این یعنی عدم جدیت در برخورد
لزوم برخورد جدیتر با متخلفان
آمار حوادث کار بالاست. این آمار آنچنان در هفتههای اخیر رشد صعودی داشته که چشمها خیره شده است. در چنین شرایطی که فقط در چهار روز (روزهای آخر هفته)، شش کارگر غیرصنعتی جان خود را از دست میدهند و چند کارگر صنعتی زخمی و مصدوم میشوند، خواندن دوباره سخنان معاونت روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، تنها چند روز قبلتر، اهمیت بیشتری دارد. ادعای برخورد جدیتر با کارفرمایان متخلف، بیست و چهارم دی ماه، چند روز قبل از این حوادث دردناک مطرح میشود و هنوز یک هفته نگذشته، شش کارگر در چهار روز جان میبازند!
بیست و چهارم دی ماه «رعیتیفرد» در مقام معاون روابط کار وزیر تعاون گفت: اگر کارفرمایی در جهت ارتقای ضریب ایمنی محیط کار، بهبود شرایط کار و به ویژه در حفظ جان و سلامت کارگران، سهلانگاری کند باید با او برخورد جدیتری صورت گیرد زیرا حفاظت از جان نیروی کار، مهمترین اولویت این حوزه است.
سهرابی: در حالی به برخورد جدی استناد میکنند که نرخ حوادث کار، بالاتر از هر زمان دیگری است. باید پرسید آیا علت افزایش حوادث ناشی از کار در کارگاههای کشور، همین برخورد جدی معاونت روابط کار وزارت کار است
«احسان سهرابی» فعال کارگری این گفتهها را بدون ضمانت اجرایی میداند و میگوید: در حالی به برخورد جدی استناد میکنند که نرخ حوادث کار، بالاتر از هر زمان دیگری است. باید پرسید آیا علت افزایش حوادث ناشی از کار در کارگاههای کشور، همین برخورد جدی معاونت روابط کار وزارت کار است؟ اصلاً برخورد جدی آقایان چه مدلیست؟
او ادامه میدهد: حوادثی که اخیراً از استانها رسانهای میشود، دل هر انسانی را به درد میآورد. کارگر در شرایط سخت اقتصادی برای تامین معیشت میجنگد، به معیشت که نمیرسد هیچ، امنیت جانی هم ندارد.
به گفته او، مرگ کارگران زحمتکش، گویا برای مسئولان امر، یک اتفاق عادی است اما برای خانوادهها، یک «اتفاق جانکاه»: «کارگری را تصور کنید که برای یک لقمه نان قبل از طلوع آفتاب منزل استیجاری خود را ترک میکند و سوار بر سرویس فرسوده به کارخانه میرود اما شبانگاه، خانواده باید پیکر بیجان او را استقبال کند و آن را از سردخانه تحویل بگیرد. من صدای جیغ زدن کودک چهار ساله یک کارگر جانباخته را در آرامستان شنیدهام. این صدا فضای اطراف را از رنجی بیپایان پر میکند، رنجی که تا ابد در همان فضا میماند و پاک نمیشود».
«جدیت» یعنی بازدارندگی و مجازات. وقتی کارفرمایان خاطی قسر در میروند و بازرس سهلانگار توبیخ و برکنار نمیشود، جدیت کلامی مسئولان به چه کار میآید؟
سهرابی میگوید: معاون روابط کار باید بگوید برای این جدیت چه برنامهای دارد؟ چرا مقاولهنامه ۱۵۵ سازمان بینالمللی کار اجرا نمیشود؟ چرا نظارت بر ایمنی در ضعیفترین و بیحالترین وضعیت ممکن است و چرا برای کارفرمایان خاطی، مجازات درخوری در کار نیست؟ چرا در جشنوارههای به اصطلاح امتنان از کارآفرینان برتر، شاخصهای ایمنی کارگاهی و اخراج کارگران، در میان پارامترهای انتخاب برترها نیست؟ به نظر آقایان، کارآفرین برتر چه کسیست؛ کسی که به هر قیمتی، بیشتر سود کند و بیشتر به پیش بتازد؟
نگاه غرامتی به بازی با جان کارگران
کارفرمایانی که موارد ایمنی را رعایت نکردهاند و باعث مرگ کارگر شدهاند، در بهترین حالت در دادگاه، با اتهام قتل شبهعمد مواجه میشوند یا از بیمه مسئولیت مدنی خود استفاده میکنند و به گفته سهرابی، این یعنی عدم جدیت در برخورد؛ نگاه غرامتی و پرداخت خونبها توسط شرکتهای بیمهگر یعنی عدم جدیت در برخورد، یعنی بیتوجهی به جان کارگر و نگاه کالایی به جان کارگر.
برخورد نکردن با ترک فعلکردهها در ادارات کار از بازرس گرفته تا مدیر، باز هم معنایی ندارد جز عدم جدیت در برخورد. بخش ایمنی زیردست کارفرما و دست به سینه مقابل کارفرما در کارگاهها باز هم هیچ معنایی ندارد جز جدیت نداشتن در برخورد.
سهرابی میگوید: این همه عدم جدیت داریم ولی معاون روابط کار وزارتخانه از برخورد جدیتر سخن میگوید! جان انسانها با سخن گفتن حفظ نمیشود؛ هرگز حفظ نمیشود.
«جان انسانها» این روزها گرفتار بیپولیست که در سرمای سخت در دل کوهستانها به تاراج میرود یا در ساختمانهای بلند، از ارتفاع مهیب سقوط میکند. جان انسانها گرفتار بیعملی محض است که کارفرما بعد از هر سقوط و مرگ، یک برگ از بیمه مسئولیت مدنی خود میکند و روی میز میگذارد و دیگر همه چیز حل است چون غرامت پرداخت میشود. این جدیت در برخورد مدل نوینی است که آقایان بر بازار کار حاکم کردهاند.
- 11
- 5