پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۶:۲۳ - ۰۹ خرداد ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۳۰۹۶۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

افشاگری سحر زکریا؛ در سینمای ما هر آنچه که هست رابطه هست / ما همواره با بیشترین خشونت از سوی زن‌ها مواجه می‌شویم

سحرزکریا,سینما
سحر زکریا بازیگر سینما و تلویزیون که چهره او را با سریال‌های طنز ۹۰ شبی و در کنار مهران مدیری به یاد داریم با موج اعتراض آمیز زنان سینماگر علیه خشونت و آزار جنسی همراهی نمی‌کند و به آن انتقادهای بسیاری وارد می داند..

به گزارش همشهری آنلاین،  با انتشار مطالبی دربار خشونت و آزار جنسی در فضای سینمایی که منجر به راه افتادن کارزاری در ادامه جنبش جهانی (میتو) و انتشار بیانیه ای از سوی چهره های شناخته شده سینما شد موجی از حمایت ها و انتقادها از خروش اعتراض آمیز سینماگران را هم به وحود آورده است. در همین رابطه با سحر زکریا بازیگر سینما تئاتر و تلویزیون گفتگویی انجام داده ایم. بازیگری که طی چند سال گذشته، بارها در باره ناامنی در سینمای ایران حرف هایی زده بود اما آنچنان مورد حمایت و پیگیری قرار نگرفت.  

سحر زکریا که با سریال در پناه تو تلویزیون راتجربه کرد با حضور جلوی دوربین مهران مدیری در طنزهای ۹۰ شبی «پاورچین» به شهرت رسید. این بازیگر طی سال های بعد هم در دیگر مجموعه‌های طنز مهران مدیری مانند «در حاشیه» و «مرد دوهزارچهره» و «قهوه تلخ» حضور داشت اما پس از آن دوران طولانی، کم کاری و بیکاری را تجربه کرده است.

با توجه به اتفاقات اخیر در سینما و انتشار مطالبی از سوی یک سینماگر خانم، بیانیه ای از سوی برخی چهره ها منتشر شد. در این باره برایمان بگویید. به هر حال شما پیش از این درباره فضای ناسالم و روابطی که در سینما به جای ضابطه حاکم است حرف زده بودید.

من از ۱۹ سالگی وارد این حرفه شدم و ۲۸ سال است که ماجراها حرف زدم اما متاسفانه هیچ کس حمایت نکرد. من هربار درباره این مسائل صحبت کردم مرا خفه کردند. رشته تحصیلی من تئاتر است و تجربه های موفقی در تلویزیون و تئاتر و سینما داشتم اما در موارد بسیار زیادی وقتی به کار دعوت شدم حتی در بسیاری از پروژه‌های سینمایی قرارداد هم بسته می شد دستیار کارگردان با من تماس می‌گرفت که شما نمی توانید در این پروژه باشید. بعد می‌دیدم خانمی جای مرا در آن نقش گرفته که نه با نقش همخوانی داشته نه اصلا بازی قابل قبولی دارد و نه تحصیلات و آموزش‌های مرتبط در کارنامه کاری اش دیده می شود. وقتی می‌پرسیدم که چطور این خانم وارد این فیلم شدند می‌گفتند با صدابردار، فیلمبردار یا ... آشنا بوده است.  

سحرزکریا,سینما

 شما نمی خواهید اسمی از بازیگرانی که با رابطه جای شما را گرفتند و باعث کنسل شدن پروژه هایی که قرارداد بستید شدند را بیاورید؟

نه به هر حال همه آن بازیگران و  عوامل همچنان در حال فعالیت هستند و موجب حساسیت و واکنش خواهد شد. علاوه بر این قوانین حمایت کننده ای وجود ندارد به محض اعلام اسم و عنوان باید منتظر تبعات قانونی آن باشیم و اصلا چطور می توانم ثابت کنم که مرا جواب کردند و چه بازیگرانی را جایگزین من کردند. همه این سال ها مرا خانه‌نشین کردند با گفتن این عبارت که سحر ذکریا بداخلاق است. من می‌توانم بداخلاقی و خوش اخلاقی را در سینما تعریف کنم. من اگر اسمی از هر فرد یا پروژه ای ببرم آیا می‌توانم به لحاظ حقوقی پشتوانه ای داشته باشم یا سقوط خواهم کرد.

حالا که به هر حال صداهایی بلند شده و جریانی شروع شده شما از آن حمایت می کنید و در کنار کسانی که جنبش را راهبری می کنند می ایستید؟

من هرگز آن را تایید نکرده و نمی کنم. من به همین جریان اعتراض‌آمیز اعتراض جدی و ریشه‌ای دارم. چطور می‌شود به حرکتی اعتماد کرد که سردمداران آن در همه سال‌هایی که من درباره همین جنس اتفاق‌ها فریاد زدم و کنار گذاشته شدم سکوت کردند. من حاضر بودم کنار این جریان بایستم اما حضور همین اعضای کمیته ۵ نفره که بیانیه منتشر کردند جای شک و تردید و ابهام دارد. چرا در این پرچمداران این جنبش چیستا یثربی‌ها نیستند. من تازه‌وارد این عرصه نیستم و به هر حال ما همه یکدیگر را می‌شناسیم. همان زمان هم که من در فضای مجازی شروع به افشاگری‌ کردم این افراد حتی نخواستند لایک و حمایت کنند. بسیاری از بازیگرانی که با همین اتفاقات و مشابه آن کم‌کار هم شده‌اند با وجود تائید گفته‌های من اما نخواستند حتی اسمی از آنها برده شود. چرا؟ چون می‌گفتند بیکار می‌شویم. سینمای ما همین است و هیچ ضابطه و قانونی برای فعالیت و حمایت ندارد. به نظر من همه این حرکت ها به نوعی نمایشی و صوری است.

شما این ماجرا را بر روند کلی جذب بازیگر در سینما حاکم می‌دانید؟ و اینکه چرا آن را شوآف یا حرکتی نمایشی می دانید؟  

بله من همچنان معتقدم که سینمای ما جز همین ساختار برای جذب بازیگر و ...ساختار دیگری ندارد. اگر هم کسی چنین ادعایی بکند به نظرم فضا را از دور قضاوت می کند. اعضایی که اعلام شدند بیشتر شبیه کست بازیگری است. مگر قرار است چه شویی اجرا شود که چهره‌ها و ستاره ها انتخاب می‌شوند. مگر می‌خواهند چهره‌هایی برای یک فیلم سینمایی انتخاب کنند!

من باز هم می گویم که این حرکت کاملا فرمالیته و صوری است و قرار نیست به نتایج مطلوبی برسد. چون افرادی آن را هدایت می کنند که خودشان در مقاطعی که باید نتوانسته‌اند برای خودشان کاری بکنند و در همین جریان آلوده فعالیت کرده‌اند. وقتی این خانم‌ها در مواردی از حق خودشان نتوانستند دفاع کنند چطور می‌خواهند از حق من دفاع کند. من هرگز این عده را به رسمیت نخواهم شناخت. چون دردهای ما را به رسمیت نشناختند. برای من بسیار جای تعجب دارد حضور و پیگیری این افراد در این باره پست هم گذاشتم و نوشتم شگفتا. من از جلسه تهیه کنندگانی خبر دارم که به اسامی این کمیته ۵ نفره خندیده اند. با من تماس گرفتند که شما چرا در این جمع نیستید؟ من اصلا نمی خواستم و نمی خواهم در این جمع باشم.  

پس شما این معضلات را ریشه ای می دانید. به نظر شما این اصلاح باید از چه مسیری شروع شود؟

بله ساختار و ساختمانی که بنا شده از ابتدا اشتباه پی ریزی شده است. این حرکت ها مانند در و پنجره برای ساختمانی است که ستون‌های اشتباهی دارد و خب چون با اهداف غیرمرتبط  برنامه‌ریزی شده به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. مردم و مخاطب عام هم خیلی از مناسبات سینمایی مطلع نیست با این اشک و ناله‌ها تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد و آن را با هیجان دنبال می‌کنند و به نظرشان خیزش مهم و اثرگذار است. با برخی کاری کردند که آنها را به مرز خودکشی رساندند با یک سری تهمت های بی پایه و اساس.

شما همان زمان هم که مسایلی درباره یک خواننده بیرون از ایران مطرح شد با افرادی که ماجراهایی را فاش کردند مخالف بودید و تایید نمی کردید؟

بله برای من بسیار جای تعجب بود. به هر حال ایشان و همان خانم که مدعی تعرض از سوی ایشان شده بودند مگر در کشور دموکراتیک زندگی نمی‌کنند یعنی آنجا هم از ترس نتوانستند حرف بزنند! در آن کشورها که دیگر این ترس معنی و مفهومی ندارد و از این خانم حمایت می شد. پس چرا بعد ۱۰ سال از این طریق و فضای مجازی فضا را هیجانی و غبارآلود کردند. من همان موقع هم از این خواننده دفاع کردم و مورد هجوم و فحاشی‌هایی قرار گرفتم.  جالب اینکه در سینمای ایران هم همین روال برقرار است و هیچ شکایتی از سوی کسی در مراجع قانونی دیده یا ثبت نمی‌شود. به نظر من مردها هم در این فضا مورد خشونت قرار می گیرند. البته که ما در فضای مردسالاری زندگی می‌کنیم اما اگر قرار باشد راه را اشتباه برویم خودمان را متهم کرده ایم و انگشت اتهام به سوی خودمان گرفته ایم.

در همین رابطه و موضوع خشونت به مردان، بسیاری از خانم ها عنوان کرده اند که برخی خانم‌های بازیگر خود را وارد رابطه با مرد متاهل کردند که باعث شده زندگی‌هایی به سمت فروپاشی برود.

بله همینطور است. همین بازیگران چه کارها که نمی کنند برای اینکه نقش یا کاری را از آن خود کنند و خانم دیگری را از دور خارج کنند. این اتفاق‌ها صرفا مختص سینما و فضای نمایشی هم نیست و در همه اقشار وجود دارد. ما همواره با بیشترین خشونت از سوی زن‌ها مواجه می‌شویم.

به هر حال این سیستم که به زعم شما بیمار است باید از جایی اصلاح آن آغاز شود. آیا اسم بردن از اشخاص و عناوین فضای آماده‌تری برای گام های اساسی ایجاد نمی کند؟ تشکیل شورای اخلاق حرفه ای در سینما از سوی سازمان سینمایی یکی از همین اقدامات بوده است.

نه من همچنان معتقدم این حرکت ها نمایشی و برای رسیدن به اهداف دیگری غیر از سالم سازی و قانونمند کردن فضای سینماست. در قدمِ اول به نظرم این شوراها و هیئت‌های رسیدگی‌کننده باید از  لحظه اول تولید فیلم‌ها یعنی هنگام بسته شدن قراردادها ورود کنند. چه قراردادهای سینمایی و چه تلویزیونی باید زیرنظر این هیئت اتفاق بیفتد.

شما به سمت کارگردانی هم قدم هایی برداشتید؟

بله من حتی وقتی اقدام به کارگردانی کردم با چنان مافیایی روبرو شدم که قابل تصور نیست. من قاطعانه می گویم در سینمای ما هر آنچه که هست رابطه هست و هیچ  ضابطه ای وجود ندارد. تفاوتی هم نمی کند بین خانم ها و آقایان برای هر دو گروه این بی قانونی و رابطه وجود دارد.

کمی  برگردیم به دوران سریال های طنز نود شبی و حضور خاطره انگیز شما در قاب تلویزیون. از آن دوران برای ما بگویید؟ دلخوری هایی هم بین شما ایجاد شد که خب به نظر می رسد در دیگر مجموعه های طنز و حتی به مرور در کارهای خود آقای مدیری هم انتخاب نشدید؟

واقعیت این است که من هیچ علاقه ای به کار کردن در فضای کمدی نداشتم. درام با حال و هوای روحی من سازگاری بیشتری داشته و دارد. اما همین فضای حاکم بر سینما مرا هل داد به سمت مجموعه های طنز تلویزیون. نکته اینجاست که بعد از کار کمدی، پیشنهادها برای پروژه های جدی و کم و کم‌تر می شود. به ویژه آن زمان که این تعداد فیلم کمدی در سال ساخته نمی شد.

شما بعد پاورچین کم کار یا گزیده کارتر هم شدید درست است؟

من بعد آن سریال ۲-۳ تا پیشنهاد برای کارهای جدی هم داشتم. مدتی هم بیکار بودم و خودم را از فضای کمدی دور نگه داشتم. تا اینکه دوباره برای سریال مرد دو هزارچهره آقای مدیری دعوت شدم بعد از آن هم برای سریال قهوه تلخ دوباره با آقای مدیری ادامه دادم. ناگفته نماند ماندن در کارهای آقای مدیری این موضوع را هم به دنبال داشت که برای هیچ پروژه طنز و کمدی دیگری دعوت نمی شدیم. با این برچسب که تو با گروه آقای مدیری هستی و با همان هم کار کن.  ازسوی دیگر مهران مدیری هم موافق همکاری ما در دیگر پروژه ها نبود. بعد کم کم خود آقای مدیری هم ما را کنار گذاشتند و برای کارهای بعدی از من دعوت نکردند. البته حواشی همین فضای مجازی هم به این عدم همکاری دامن زد.

آیا اگر به گذشته برگردید دلتان می خواست آن سریال های نود شبی نبود وشاید مسیر فعالیت های سینمایی شما طور دیگری رقم می خورد؟  

به نظرم این ما نیستیم که انتخاب می کنیم در این حرفه مسیر برای تو چیده می شود و تو انتخاب می شوی. من واقعا با تصور انجام فعالیت سالم وارد این حرفه شده ام اما چنان کنار گذاشته شده ام که برایم قابل تصور هم نیست من در بیشتر پروژه های خوب سینمایی و تلویزیونی دعوت شدم اما هیچ کدام به سرانجام نرسید. به ما بگویند جای ما کجاست؟ سهمیه ما برای فعالیت کجاست؟ چرا بعد ۲۸ سال و در این شرایط اقتصادی باید خانه نشین شوم. من نه پیر شده ام و نه ناتوان.

  • 10
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۹
جدیدترین
قدیمی ترین
واکسن زدی؟ خخخخ
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش