رضا درستکار، منتقد سینما در گفتوگو با انصاف نیوز دربارهی عملکرد وزارت ارشاد اسلامی دولت سیزدهم در یک سال اخیر گفت: وضعیت عملکرد وزارت فرهنگ خیلی شفاف نیست برای همین هم نمیتوان ارزیابی دقیقی داشت. در دولت قبل قدمهای کوچکی برای شفاف کردن ارقام و اعداد برداشته شده بود اما از همان هم در این دولت صرفنظر شد. به نظر میرسد که دوستان دوست ندارند با ارقام و اعداد آمار کارهایشان را بدهند.
آقای درستکار با بیان اینکه «در رابطه با وضعیت عمومی فرهنگ نشانهای از بهبودی در اوضاع پیدا نشده و نمیشود»، میگوید: دلیل این مسئله آن است که آن کسانی بر مصادر امور فرهنگی هستند که اصلا رویکرد فرهنگی ندارند. مثلا مسئولی یک بار به سینما رفته و فیلمی را تماشا کرده اما به نظرش فیلم یک جوری بوده بعدش آمده کل سینما را دارد میزند، در حالی که خود من هم دقیقا همان فیلمی را که آن آقا دیده بود را دیدم و به نظرم فیلم مفیدی آمد.
این تحلیلگر مسائل فرهنگی در ادامه به بهانهی همین مثال گفت: مگر میشود که شما یک فیلم که چندین ممیز از نهادهای مختلف آن را بررسی میکنند و پس از بررسی از جوانب مختلف مجوز ساخت میگیرد و اتفاقا پروانهی نمایش هم داشته است که برای این مجوز هم از نهادهای مختلف هستند و فرض میکنیم که طیفی از نخبگان را برای بررسی فیلمها دور هم جمع کردند تا از نظر فرهنگی مشکلی نداشته باشد؛ با وجود این همه ایست و بازرسی برای تولید و نمایش فیلم باز هم با برخورد سلیقهای و حذفی مدیران در مواجهه با آثار هنری دارای مجوز هم هستیم.
وی در ادامهی این بخش از صحبتهای خود پیرامون وضعیت فرهنگی کشور میگوید: نگاهی به فرهنگ وجود دارد که این نگاه اصلا بیگانه با محیط فرهنگ است. فرهنگ محل «بله قربان» گفتن و مدیحهسرایی نیست. اسمش فرهنگ است، یعنی در جهات مختلف و متضاد رشد میکند. اصرار و الزام به اینکه هر آنچه من میپسندم یا نمیپسندم دیگری هم باید بپسندد و یا نپسندد نادرست است. در فرهنگ، پسند من و دیگری دلیل رد و قبول نیست. اگر یک کاری در حد حرفه ای تولید میشود در جامعه منتقدان، روزنامهنگاران و … به نقد و بررسی آن میپردازند. شما مسئولان وظیفهی آنان را هم میخواهید به عهده بگیرید؟! واقعا چطور ممکن است بعضی آدمها به خودشان حق میدهند در تمام حوزههای تخصصی که برایش رشتههای دانشگاهی وجود دارد، برای دست یافتن به آن زحمت کشیده شده و سالها درس خواندن و شببیداری وجود دارد یک شبه چون یک سِمَتی به آنها داده شده احساس میکنند علامه دهر شدهاند!
درستکار در پاسخ به سوالی پیرامون مقایسهی عملکرد مدیران دولت احمدینژاد و رئیسی در حوزهی فرهنگ گفت: وضعیت در دولت احمدینژاد قابل تحملتر بود. در آن دوران سختترین آدمهای اصولگرا مثل آقای صفار هرندی وزیر ارشاد بود و منتقدترین آدم سینماگر، آقای شمقدری هم رئیس سازمان سینمایی بوده و خودش هم ساختار آنجا را عوض کرد اما همینها آدمهای با سعه صدر بیشتری بودند. برای نمونه وقتی صفار هرندی در شرایط سالهای ۸۸ – ۸۹ به دانشگاه رشت رفته بود، من برای سینما به آنجا رفته بودم او هم برای کارهای وزارت فرهنگ آمده بود، دانشجوهایی دویست تا سیصد کفش و دمپایی به سمت او پرتاب کردند ولی او با وجود اینکه خیلی به عملکردش انتقاد دارم، خم به ابرویش هم نیاورد و یک جملهی تاریخی هم گفت که چون دمپاییهای خودتان نیست و از آسایشگاه آوردهاید راحت پرتاب میکنید، در نهایت سخنرانی هم کرد. اما الان هنوز چیزی نشده میگویند برخورد میکنیم. در حالی که در مواجهه با اهالی فرهنگ باید شانیت آنان را حفظ کرد. در دولت احمدینژآد آدمهای سفت و سخت اصولگرا بودند اما تابلویشان مشخص بود. الان برخوردها فاقد بنیان علمی تئوریک است؛ دل بخواهی که نمیشود با آدمها برخورد کنید!
این نویسنده و تحلیلگر مسائل فرهنگی در ادامهی این بخش از گفتههای خود با اشاره به واکنشها به درگذشت هوشنگ ابتهاج (سایه) گفت: واکنشها به درگذشت ابتهاج را دارید میبینید که مردم با چه سلام و صلواتی از او یاد میکنند. این برای ابتهاجی است که از نظر تاریخی زندگیاش پر از تضادهای مختلف بوده است. شان و حرمت اهل فرهنگ را باید نگه داشت و مسئولان دربارهی آنان با احتیاط بیشتری صحبت کنند.
درستکار با اشاره به اظهارات اخیر مسئولان وزارت ارشاد گفت: حالا بعد از این همه تهدید و هر روز شمشیر کشیدن فرمودهاند که «با اهل فرهنگ با زبان تهدید حرف نزنید»، این را باید جلوی آینه به خودتان بگویید! چرا به ما میگویید؟ خودتان این بساط را راه انداختید. در مواجهه با اهل فرهنگ زبان مدارا و زبان آرامی را باید انتخاب کرد. این همه شاعر، نویسنده، فیلمساز، تئاترین، موسیقیدان و … که در کشور وجود دارد که از زیر علف سبز نشدهاند و محصول همین دستگاههای مختلف فرهنگی در همین نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. فکر نکنید که مثلا از جای دیگری آمدند؛ چرا اینقدر با بی انصافی با موضوعات روبرو میشوید؟
درستکار با بیان اینکه «در نگاه مسئولان فرهنگ به عنوان چرخ پنجم گاری تلقی میشود»، گفت: مشکل فرهنگ کما فی السابق به حال خودش باقی است. دید فرهنگی در بین مسئولان وجود ندارد و متاسفانه مدیران فرهنگی را بر مصادر امور فرهنگی نمیگمارند. این یک مطالبهی جدی است که برای امورد فرهنگی از مدیر فرهنگی استفاده شود. به فرهنگ به عنوان عنصر بیگانه و بد نگاه میکنند. اینکه با اهالی فرهنگ که در کنار مردم با صبوری و معرفت مشکلات و مسائل و تلاطمات کشور را درون خودشان حل و هضم کردهاند زبان عتاب و خطاب به کار برده شود قشنگ نیست. شما مسئولان دارید خیلی تند میروید معلوم است که فرهنگی نیستید وگرنه میفهمیدید که چطور به اهالی فرهنگ نگاه کنید.
این منتقد سینما در ادامه در پاسخ به سوالی پیرامون اختلافات اخیر میان وزارت ارشاد و خانه سینما که به استعفای رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل این نهاد صنفی منجر شده است گفت: در بررسی این موضوع بهتر است از رقابتی کردن یا جدا کردن خانه سینما و وزارت ارشاد باید دوری کنیم و این مسئله را بهجای ایجاد فضای تند و پر ازاصطکاک کمی با مدارا و مداقهی بیشتر به موضوع نگاه کنیم. هیئت مدیرهای در دورهی قبل بوده و کارهایی کرده؛ اتفاقاتی هم در این مدتی که دولت جدید مستقر شده در کشور اتفاق افتاده و روشهایی برای انجام یک سری از اعتراضها یا اعلام نظرات وجود داشته از آن طرف هم به نظر من در تحلیل و بررسی اشتباه کردند. نباید نیت خوانی کرد، اگر اهالی فرهنگ و هنر اعتراضی میکند در کشور خودم دارم این کار را میکنم و باید شمای مسئول خوشحال شوید چون در حضور شما نسبت به یک اتفاق غلط اعتراض میکنم. چرا نیتخوانی بد و غلط میکنید؟ چرا فکر نمیکیند اتاقات چقدر این اهالی فرهنگ از خودگذشتگی میکنند که سعی دارند زبان حال مردم باشند و به مردم نزدیک شوند.
او در ادامه افزود: به نظر من برخوردی که دولت به مفهوم مسئول اجرایی کشور با اهالی فرهنگ انجام میدهد به دور از انصاف است. شگفت است که بهجای اینکه پشت هنرمندان بایستند روبروی آنان ایستادهاند که چرا زبان حال مردم شدهای؟!
این تحلیلگر مسائل فرهنگی در ادامه با اشاره به برخوردهایی که با برخی ورزشکاران شده است گفت: یک فوتبالیست که اتفاقا آدم معتقدی هم هست به حرف بی ربطی که در اصفهان زده شد که «جامعه را برای بی حجابها ناامن کنید» اعتراض میکند و بعد او را جریمه و محرومش میکنند، او که دیگر هنرمند نیست یا وریا غفوری مگر چه گفته که اینقدر فشار میآورید. این کارها خجالتآور است. کمی سعه صدر داشته باشید.
نویسندهی کتاب «سینمای فریدون گله» با بیان اینکه «مسئلهی نظام قبلی این بود که نظام فاصلهگذاری را رعایت نمیکردند»، گفت: اولین درسی که ما باید از این تاریخ بگیریم همین است که نظام فاصلهگذاری را رعایت کنیم. شما به عنوان زمامداران نظام فاصله گذاری خود با اهالی فرهنگ و مردم را باید حفظ کنید و با آنان محترمانه رفتار کنید. به خاطر این حرفها اگر میخواهید بیایید مرا هم بگیرید مشکلی ندارم اما زمامداران مسئولیتهای بالاتری دارند و باید رفتار پدرانه و مسئولانهتری داشته باشند. ممکن است من شهروند، شاعر یا سینماگر و … از سر عصبانیت یک حرفی بزنم یا اعتراضی کنم شما نباید کل کیان فرهنگ را به خاطر برخورد با آن حرف بر باد دهی. نباید همین حرف را «پیراهن عثمان» کنید و به خاطر یک دستمال، قیصریه را آتش بزنید.
درستکار در ادامهی این بخش از صحبتهای خود میگوید: اگر مردم و هنرمندان نباشند خیلی چیزها ممکن است که آسیب و صدمه ببیند. یک کاری نکنید که بعدا خودتان بگویید انجام آن چه ضرروتی داشت. چرا باید دولت بدون دلیل موجهی ازجاهای مختلف اصطکاک فرهنگی ایجاد کند؟! دولت باید از فرهنگ (سینما، تئاتر، موسیقی و…) دفاع کند، چون این اهالی فرهنگ و هنر هستند که بخش مهمی از مشکلات و مسائل مبتلا به کشور و رنجهایی که به خاطر تحریمها و … میکشیم تسهیل میکنند. افراد میروند فیلم و تئاتر میبیند و یا موسیقی میشنوند و … که مشکلاتشان کمی بهبود یابد. این موضوع و اهمیت آن را درک کنید. این خیلی بد است که ما بیاییم درس بدهیم به کسانی که مسئول هستند!
این مستندساز و منتقد سینما گفت: با این وجود من احساس میکنم که وضعیت کشور ما که کمی از نظر سیاسی محکمتر شود زمامداران هم مسئولانهتر برخورد خواهند کرد. همین الان هم دعوت میکنم که نگاهشان توام با حفظ شانیت و فاصلهگذاری محترمانه باشد و کسی را حذف نکنند و اینطور فکر نکنند که با حذف کردن کاری از پیش میبرند. شما یک نفر، دو نفر، ده نفر را حذف کنید مگر میتوانید لشکر عظیم فرهنگی را حذف کنید؟ همه در خانه هایمان تحت تعلیم و تاثیر همین فیلمها و شعرها و موسیقی و تئاتر و… هستیم. بچههای خیلی از این مسئولین هم همینطور هستند. خودشان درجاهای مختلف فرهنگ و هنر این سرزمین یا کار میکنند یا به آن علاقه دارند. کمی به بچههایتان نگاه کنید و با زمانه و عصر جدید پیش بیایید. فرهنگ چه دلمان بخواهد، چه نخواهد ممیز است و تفاوتها را نشان میدهد. شما نمیتوانید از همهی مردم ایران یک لشکر درست کنید که با یک فرمان بنشینند و بلند شوند. من تعجب میکنم که بعضی مسئولین هر چه از دهانشان درمیآید میگویند و روانه مطبوعات و رسانهها میکنند.
درستکار خطاب به وزیر ارشاد اسلامی دولت سیزدهم گفت: آقای وزیر ارشاد! چند تا فیلم دیدی؟ چند تا کتاب خواندی؟ با کدام یک از اهالی فرهنگ حرف زدی؟ تا حالا در زندگی اصلا یک تئاتر رفتی ببینی؟ ما داریم رنج میبریم از این بی مسئولیتیها. من این را هم بگویم که این موضوع را به حساب سیستم نمیگذاریم، این را به حساب انتخاب غلط میگذاریم که فرد نادرستی را در اینجا میگمارند و بعد از مدتی در جای دیگر. مثل همان آدم غلطی که در وزارت رفاه منصوب کرده بودند که کشور را به تلاطم انداخت و تبعات کارهایش حالا حالاها هم تمام نمیشود و با اینکه خودش رفته اما آسیبهای عملکردش ادامه دارد.
این تحلیلگر مسائل فرهنگی در پایان خطاب به مسئولان حوزهی فرهنگی کشور گفت: رابطهی زمامداران و برخوردشان با رابطه یک ادم معمولی متفاوت است، فاصله خودتان و شانیت و احترامتان را حفظ کنید. سینما و فرهنگ ایران با قدرت است، بچه های ایرانی آتش زیر خاکستر هستند به مفهوم فرهنگی آن هستند، فرهنگ ایرانی بطن پذیرندهای دارد ولی یادتان باشد هیچ موقع تسلیم تحمیلها نمیشود. هر جا مر قانون و مسائل شرعی و عرفی است رعایت میکنند ولی هر جا سلیقهی فرسودهی منِ مسئول است این نمیتواند میزان و رای باشد. میزان همان مر قانون و مر شرعیات و عرفیات است. مردم ایران مدارای خاص خود را دارند چطور مسئولان ما اینقدر تافته جدا بافته شدهاند؟!
- 18
- 6
کاربر مهمان
۱۴۰۱/۶/۱۵ - ۱۴:۱۹
Permalink