یکشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۳
۱۷:۲۲ - ۰۷ مهر ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۷۰۰۲۹۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

بهاره رهنما:

آدم های امروزی خیلی تنهاترند

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,بهاره رهنما
نمایش «زنانی که به بزها خیره شدند»، نمایشی درباره تنهایی آدم‌های امروزی و پیچیدگی روابطشان است. 

 به گزارش روزنامه صبا، بهاره رهنما در سال‌های اخیر هنرمند، نویسنده، کارگردان و بازیگر پرکار و موفقی بوده است و مدام در تلویزیون، سینما و تئاتر در رفت‌وآمد است.

 

چندسال قبل در فیلم سینمایی کمدی «طبقه حساس» به کارگردانی کمال تبریزی بازی کرد و همزمان در مجموعه‌های تلویزیونی «پژمان» به کارگردانی سروش صحت و «خوب، بد، زشت» به کارگردانی منوچهر هادی حضور داشت و درکنارش درنمایش‌هایی مثل «با من بستنی می‌خوری؟»، «آرسنیک و تورکهنه»، «دورهمی زنان شکسپیر»، «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» و «پسران خورشید» بازی کرد یا به‌عنوان کارگردان حضورداشت. نمایش «زنانی که به بزها خیره شدند» به تهیه‌کنندگی مهرداد بهاءالدینی و با بازی بهاره رهنما، نگار فروزنده و ایوب آقاخانی وصدای ناصر طهماسب از ١۶ شهریورماه در سالن ناظرزاده تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه در حال اجراست. با رهنما درباره حضورش در نمایش و ویژگی‌های نقش توکا گفت‌وگویی انجام داده‌ایم.

 

آیا به این دلیل بازی در نمایش «زنانی که به بزها خیره شدند» را قبول کردید که به آثار کاری شما در تئاتر نزدیک است؟ 

به لحاظ ذهنی قرابت‌های فراوانی با ایوب آقاخانی دارم و حتی سایر کارهایش که فضای زنانه‌ای هم ندارند را دوست‌دارم و کارهای موفقی بودند مثل نمایش «مرثیه‌ای برای یک سبک‌وزن». ایوب آقاخانی جزو نادرترین کارگردان مرد تئاتر ایران است که دنیا و دغدغه زنان را خوب می‌شناسد. زنان نویسنده آثار متعددی در باره مشکلات و دغدغه‌های زن‌ها نوشته‌اند که توام با نگاه زنانه است اما موقعی که این نوع متن‌ها را یک مرد می‌نویسد از بیرون با قضاوت منصفانه‌تری روبه‌رو می‌شود و نمی‌توان انگ طرفداری و جانبدارانه از یک جنسیت را به نویسنده اثر زد.

 

شخصیت توکا با بازی شما در نمایش «زنانی که به بزها خیره شدند» در عین حال که برای مخاطب سمپاتی دارد اما جاهایی شخصیتش خاکستری هم می‌شود؟ 

برای من مایه مباهات بود نویسنده–کارگردانی شخصیتی را در نمایشش براساس شخصیت من نوشته است و کمتر در کشور ما چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد. البته قبل از این یک‌بارمهران مدیری و سروش صحت و باردیگر پیمان قاسم‌خانی براساس شخصیت من کاری را نوشته بودند. در تئاتر برای من بجز متن‌هایی که خودم نوشته بودم و کارگردانیش هم می‌کردم چنین اتفاقی رخ نداده بود. بنابراین یک تعامل دوطرفه باعث شد که همکاری من و ایوب آقاخانی شکل بگیرد. در ۱۰ سال اخیر هرموقع یکدیگر را دیدیم مدام براین نکته اشتراک‌ نظر داشتیم که باید به‌زودی‌ زود یک‌کار مشترک انجام بدهیم اما جور نمی‌شد و این همکاری مشترک تا امروز به تعویق افتاد. البته در نمایش هادی مرزبان با همدیگر همبازی بودیم.

  

بنابراین نمایش براساس کار کارآگاهی به جلو رفت؟ 

نه، متن خیلی کامل و درست نوشته شده بود. فقط از ایده‌هایی که در تمرینات به ذهنمان می‌رسید در بازی‌هایمان استفاده می‌کردیم. این روزها به‌خصوص در فضای کارگردانی سینما، تئاتر و تلویزیون به سلامت روانی در حین‌کارکمتر توجه می‌شود و به سمت کارگردان‌سالاری می‌رویم و کارگردان همه چیز را به اسم خودش تمام می‌کند. اما ایوب آقاخانی به‌شدت از سلامت روانی در کارش برخوردار است و کاملا اجرای یک نمایش را به شکل کار گروهی نگاه می‌کند و اگر کار نکته مثبتی دارد، آن‌را به‌کل گروه تعیمم می‌دهد و اگر نکات منفی وجود دارد همه مسئولیتش را جمعی می‌داند و نه فردی.

 

بنابراین کار با ایوب آقاخانی لذت‌بخش است و برای من کارکردن با کارگردان‌هایی که به سلات روانیشان در کار اهمیت نمی‌دهند سخت است و این پیشنهادات را قبول نمی‌کنم. ازطرف دیگر موقعی که بازیگر از سن چهل‌سالگی عبور می‌کند ، تحملش نسبت به ناملایمات کمتر می‌شود. شاید درسی‌سالگی می‌توانستم با کارگردانی که سر کار مدام عصبانی می‌شود و در عین حال کارگردان خوبی هم هست کار کنم. مرضیه برومند سال‌ها پیش حرف خوبی مطرح کرد او گفت: ما کارهنری انجام می‌دهیم تا آدم‌های بهتری باشیم و اگر بخواهیم کار هنری کنیم که باعث اذیت و آزار یکدیگر بشویم، کارمان پشیزی ارزش ندارد.

 

آیا توکا نماد زنان طبقه متوسط روبه بالاست که دچار بحران عبور از سن میانسالی شده است؟ 

در نمایش با چند تم با ارزش روبه‌رو بودیم. اولیش بحران عبور از سن چهل‌سالگی برای زنان و در پس‌زمینه برای مردان و مسئله بعدی ازدواج دوم بود که متاسفانه در این دهه اخیر رشد فزاینده‌ای در جامعه داشته است. مسئله سوم تعامل میان زندگی فردی با اجتماعی آدم‌ها (زنان در پیش‌زمینه و مردان در پس‌زمینه) بود. توکا هم در نمایش زن شاغلی است که دغدغه‌های خاص خودش را دارد.

  

به‌نظر می‌رسد توکا در ازدواج دومش با حسابگری عمل کرده و با مردی ازدواج کرده که نقش مهمی در اداره امورات شرکتش دارد؟ 

بله، این خودخواهی است که همه ماها داریم و آدم‌ها ترس‌هایی دارند که این ترس‌ها از یک جایی به بعد باعث انتخاب‌هایشان می‌شود.

 

شخصیت‌های نمایش آدم‌های تنهایی به‌نظر می‌رسند. آیا این تنهایی به‌دلیل نوع عملکردشان است؟ 

آدم‌های این دوره‌وزمانه نسبت به قبل خیلی تنهاتر شده‌اند. تفاوت‌های توکا با خودم برایم خیلی جذابیت داشت. به‌طور مثال توکا زن توداری است و راحت درونیات و حرف‌هایش را بروز نمی‌دهد و دوست و آشنای متعددی ندارد. در حالی‌که من در حوزه روابط‌اجتماعی بسیار قوی هستم و خشکی و سردی توکا را هم ندارم.

 

فوبیایی که توکا در مورد ترس از رانندگی در جاده دارد، برای او موقعیت خطیری را به‌وجود می‌آورد؟ 

این بخش شخصیت توکا با من مشترک است و من هم از رانندگی در جاده احساس ترس دارم.

 

آیامی‌توانیم این نمایش را یک اثر حدیث‌نفسی درباره بهاره رهنما بدانیم؟ 

نه، ایوب آقاخانی خیلی از خصوصیات من را نمی‌دانست و این جادوی تئاتر است که شخصیتی را بازی می‌کنید که چیزی از وجود شما را در درونش دارد

 

  • 16
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش