به گزارش خبرآنلاین، شامگاه شنبه دهم مهر ماه، مراسم چهلمین روز درگذشت داود رشیدی با حضور خانواده آن زنده یاد و جمعی از هنرمندان در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
از جمله هنرمندان حاضر در این مراسم که طراحی صحنه آن بر عهده امیر اثباتی، کارگردانیاش به دست محمد رحمانیان و اجرایش بر عهده منصور ضابطیان بود، میتوان به محمود دولتآبادی، اکبر زنجان پور، کیومرث پوراحمد، صدیق تعریف، جعفر والی، حسن فتحی، حمید امجد، پانتهآ پناهیها، علی دهکردی، رضا بهبودی، فریده سپاه منصور و ایرج راد اشاره کرد.
علی مرادخانی، معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مهدی شفیعی، رئیس مرکز هنرهای نمایشی و پیمان شریعتی مدیر مجموعه تئاتر شهر از جمله مدیران حاضر در این مراسم بودند.
در این مراسم دو نمایش کوتاه به کارگردانی محمد رحمانیان اجرا شد. در هر دو نمایش، بازیگری که با شکل و ظاهری شبیه به داود رشیدی پشت به تماشاگران نشسته بود، نقش او را بازی کرد. هر کدام این دو بخش نمایشی هم با اجرای قطعهای توسط رضا یزدانی خاتمه یافت. بازیگر مقابل داود رشیدی در بخش اول احسان کرمی و در بخش دوم سینا رازانی بودند. در هر دو قسمت، آثار داود رشیدی به شکلی دراماتیک مرور شدند.
نخستین سخنرانی که در این مراسم روی صحنه رفت، حمید امجد بود. او در ابتدا گفت: «از من خواسته شده است در مدت زمان پنج دقیقه در مورد بزرگمردان دهه چهل صحبت کنم اما نمیدانم اساسا این کار چقدر شدنی است.»
سپس منصور ضابطیان از محمود دولتآبادی درخواست کرد روی صحنه برود. دولتآبادی در میان تشویق حضاری که به احترام او ایستاده بودند، در حالی که کت سورمهای رنگش را با انگشتان یک دست پشت یک شانه نگه داشته بود، روی صحنه رفت و گفت: «ما به احترام زندگان این جا هستیم. ضمن ادای احترام به همسر و فرزند رشیدی باید از ذوق و سلیقهای که برای زنده نشان داده شدن این مراسم به کار گرفته شده است، تشکر کنم. فراموش نکنیم که مرگ همیشه هست و این زندگیست که فقط یک بار است.»
محمد رحمانیان، کارگردان این مراسم هم صحبتهای خود را این گونه آغاز کرد: «داود رشیدی بعد از بهمن ۵۷ دچار مشکلاتی شد. صادقانه این که او را از تلویزیون و مدیریت گروه نمایش و سرگرمی آن سازمان اخراج کردند.»
رحمانیان که به تازگی نمایش «مجلس ضربت زدن» را اجرا کرده است ادامه داد: «داود رشیدی و حمید سمندریان کسانی بودند که شکل جدیدی از اجرای نمایشنامههای فرنگی را به ما نشان دادند. بعد از تلاشهای عبدالحسین نوشین و خانواده اسکویی، رشیدی و سمندریان بودند که به معرفی متون فرنگی و آموزش چگونگی روی صحنه بردن آنها پرداختند.»
نویسنده نمایشنامههایی همچون «مصاحبه»، «پل»، «فنز» و «مانیفست چو» افزود: «داود رشیدی هیچ گاه ادعای سازندگی نداشت. او مرمتگر بود و نکاتی را که مغفول مانده بود، مورد توجه قرار میداد. من یک تجربه همکاری در تئاتر با داود رشیدی دارم. ۱۲ سال پیش یعنی در سال ۱۳۸۳، نمایش «اسبها سال ۵۹ هجری شمسی» را باهم کار کردیم و این نزدیکی باعث شد چیزهای بسیار زیادی از او بیاموزم.»
رحمانیان ادامه داد: «به خاطر دارم روزی خبرنگاری پیش از اجرا برای مصاحبه با من آمده بود. من به بهانه تنگی وقت درخواستش را نپذیرفتم و با برخورد تند داود رشیدی مواجه شدم. پیش از آن هم از رشیدی میترسیدم اما بعد از این اتفاق ترسم بیشتر شد. داود رشیدی که همواره احترام بسیار زیادی برای خبرنگاران قائل بود، مرا وادار کرد برای آن خبرنگار وقت بگذارم و زمانی که من بازیگران را بهانه کردم، گفت خودم بالای سرشان هستم تا بیایی. وقتی برگشتم داود رشیدی را دیدم که با شلاقی که در نمایش در دست میگرفت، بالای سر بازیگران ایستاده است و صدا از کسی در نمیآید.»
او در پایان با اشاره به مرضیه برومند گفت: «ما از آقای شهردار ممنونیم که پیگیر ساخت خانه عروسک است اما از مرضیه برومند که بیش از ما او را میبیند، میخواهیم از او درخواست کند با پس گرفتن شکایت خود زمینه آزادی یاشار سلطانی را که تنها به خاطر اطلاعرسانی با شکایت شورای شهر و شهرداری زندانی شده است، فراهم نمایند.»
منصور ضابطیان، مجری برنامه پس از صحبتهای محمد رحمانیان گفت: «داود رشیدی در سال ۱۳۵۲ به تلویزیون ملی ایران رفت و در سمت مدیر گروه نمایش و سرگرمی مشغول به کار شد. او سال ۱۳۵۷ ناخواسته استعفا داد اما از جمله تولیدات سالهای حضورش در تلویزیون، میتوان به «سلطان صاحبقران» به کارگردانی علی حاتمی و «دایی جان ناپلئون» به کارگردانی ناصر تقوایی اشاره کرد. حتی بذر مجموعه «هزار دستان» در دوره مدیریت داود رشیدی کاشته شد هر چند که حاصل آن سالها بعد روی آنتن رفت.»
در ادامه مراسم، مرضیه برومند، دبیر شانزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر عروسکی تهران- مبارک با حضور روی صحنه گفت: «یکی از وجوه مغفول مانده داود رشیدی، دینیست که او به گردن اهالی نمایش کودک و نوجوان دارد.»
دبیر هفدهمین جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی تهران- مبارک توضیح داد: «قدیمیترین بنای مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی زیر نظر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سال ۱۳۴۴ ساخته شد. این مرکز از سال ۵۱ فعالیت خود را آغاز کرد و از سال ۵۳ فعالیت تئاتری آن کلید خورد. آن زمان من، رضا بابک، بهرام شاهمحمدلو و تعداد دیگری از دوستانمان به خاطر اختلافاتی که وجود داشت، علیرغم میل باطنی از کانون بیرون آمدیم. این اتفاق تقریبا با آغاز مدیریت داود رشیدی در تلویزیون همراه بود.»
خواهر احترام برومند ادامه داد: «داود رشیدی ساختمانی چهار طبقه در خیابان فاطمی را به واحد نمایش تلویزیون اختصاص داد و ما به آن جا رفتیم. مجموعههایی مانند «مدرسه موشها» و «خونه مادربزرگه» که برای شما خاطرهساز شدند، حاصل ایجاد همان ساختمان و مساعدتهای داود رشیدی بودند. واقعیتی که تا امروز مثل یک راز کم تر بیان شده است.»
در پایان این مراسم، احترام برومند، لیلی رشیدی، فرزندش سینا، فرهاد و مژگان، پسر و عروس داود رشیدی با حضور روی صحنه از برگزاری این مراسم سپاسگزاری کردند. احترام برومند که حال چندان مساعدی هم نداشت، در صحبتهای کوتاهی گفت: «قصد داریم هر سال مابین تاریخ تولد و کوچ داود که حدود یک ماه است، یک نمایشنامهخوانی به نفع انجمنی خیریه برپا کنیم.»
همسر داود رشیدی ادامه داد: «یکی از چیزهایی که من از داود آموختهام، این است که هیچ گاه از کمبود امکانات شکایت نکنم و محدودیتها را به امکان تبدیل نمایم.»
لیلی رشیدی هم با اشاره به محدودیت حضور عموم مردم در این مراسم گفت: «ای کاش سالن بزرگتری در اختیار داشتیم تا میتوانستیم غیر از هنرمندان، میزبان مردم هم باشیم. هیچ گاه فراموش نمیکنم با هر تسلیتی که مردم در کوچه و خیابان به من میگفتند، چه میزان از اندوهم کاسته میشد.» این صحبتها با بغض لیلی رشیدی نیمهتمام ماند و با همین بغض مراسم به پایان رسید.
- 19
- 5