یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۱۴:۳۰ - ۰۸ آبان ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۸۰۰۰۵۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

فراز و فرودهای خندوانه به روایت رامبد جوان:

نگران تکراری شدن خندوانه نیستم / محدودیت‎هایی که باعث شد خندوانه آسیب ببیند

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,رامبد جوان
رامبد جوان در یک گفت و گوی مفصل درباره خندوانه و فصل سوم آن و دشواری های کار سخن گفته است. 

به گزارش عصر ایران، فصل سوم خندوانه با تمام فراز و فرودهایش به پایان رسید و تیم بزرگ خندوانه خود را برای فصل چهارم آماده می کند. فصل چهارمی که گفته می شود قرار است از نیمه آذر آغاز شود و خندوانه با تغییر در دکور و تغییرات محدودی در دیگر بخش ها به روی آنتن شبکه نسیم خواهد رفت. رامبد جوان که روز و شب خود را وقف خندوانه کرده است، 

 

خندوانه مورد اعتماد مردم است 

جوان در پاسخ به این پرسش که «خندوانه را در پایان فصل سوم چگونه ارزیابی می کنید» می گوید: «موفقیتی که خندوانه به دست آورده قطعا آنقدری است که می تواند یک رویاپردازی را راضی کند. وقتی شما یک پروژه ای را شروع می کنید خیلی دوست دارید برند شود و اعتبار پیدا کند و هر کسی دلش می خواهد به چنین وضعیتی برسد. بدیهی است دلم می خواهد در پروژه های موفق حضور داشته باشم. واقعیتش این است هر چقدر جلوتر می رفتیم و متوجه هدف گذاری‎مان می شدیم بیشتر متوجه شدیم که ساخت خندوانه چقدر مهم است و شاد بودن و خندیدن در طول تاریخ نیاز انسان های دنیا است. برای من چیزی که فکر می کردم شکل گرفته و خندوانه الان مورد اعتماد مردم است و با آن ارتباط صمیمانه برقرار کرده اند.»

 

طیف گسترده ای از مردم درگیر اقدام‎های جذابی شدند 

«وقتی قرار است برنامه ای با طیف گسترده مردم ارتباط برقرار کند باید کاری کند آن طیف گسترده دخیل شوند. از حضور گسترده در استودیو بگیرید تا اینکه مردم اسم یک کمپین را انتخاب می کنند. از این دست موضوعات در سه فصل گذشته زیاد داشتیم مثلا ما موضوع آبیاری قطره ای را با کمک مردم به نقطه ای مفید رساندیم. واقعا مردم کمک کردند که محقق شد و ما توانستیم مساحت قابل توجهی از یک منطقه محروم کشاورزی در کرمان یعنی حدود ۵۰ هکتار زمین زراعی مردم را با کمک خود مردم آبیاری قطره ای کنیم و به مرحله ای رسید که وزارت جهاد کشاورزی هم وارد شد و تقاضا کرد این مسیر با مشارکت آنها ادامه یابد.»

 

نگران تکراری شدن خندوانه نیستم 

او درباره اینکه ممکن است خندوانه برای مردم تکراری شود و اینکه تا چه زمانی آن را خواهد ساخت، می گوید: «ساخت خندوانه را احتمالا تا زمانی که بمیریم ادامه می دهیم (می خندد) چون ما خسته نمی شویم و فقط یک دفعه خاموش می شویم. قرار نیست در خندوانه ما هر روز آکروبات کنیم یا بمب بترکانیم. به نظر من اساس برنامه سازی در دنیا این شکلی نیست. الان تمام پروژه‌هایی که سال‌هاست در دنیا ساخته می‌شوند یک فرمول و گرامر ثابت دارند و با همان فرمول جلو می‌روند و ما هم قرار نیست هر دفعه فیل هوا کنیم! کلیت این برنامه همین است که تماشاچی بنشیند و از تماشای یک برنامه انرژی بگیرد، حرف‌های مثبت بشنود و مهمانان برنامه از موفقیت‌ها و شادابی خود در زندگی حرف بزنند.

 

کمی هم بخندیم و با مردم قرارهایی بگذاریم و آنها را عملی کنیم. می توان جزییاتی را به برنامه اضافه کرد، دکور تغییر داد و برنامه را برای مردم نو کرد اما در کل نگران تکراری شدن برنامه نیستیم.»

  

برنامه مخاطبان متعددی دارد و در زمینه خنداندن مردم سنت شکنی کرده است 

نظرات دکتر عماد افروغ در مورد خندوانه را به رامبد جوان یادآوری می کنیم و او با تایید آنها می گوید: «برنامه مخاطبان متعددی دارد. از کودکانی که با ریتم و موسیقی برنامه ارتباط برقرار می کند تا سالمندانی که در مکان های مختلف به من می گویند برنامه را دیده اند و بخش های مختلف آن را به من کد می دهند. تعداد بسیاری از آنها نیز می گویند اصلا تلویزیون تماشا نمی کنند اما خندوانه را دیده اند و با آن ارتباط برقرار کرده اند. خندوانه در زمینه شاد کردن مردم سنت شکنی کرد و برخی تابوها را شکست. 

 

فصل چهارم تماشاگران کمتری در استودیو حضورخواهند داشت 

از او در مورد دکور بزرگ خندوانه در فصل چهارم و نقدهایی که در این زمینه مطرح شده بود سوال کردیم که اینگونه جواب می دهد: «من دلم می‌خواست که برنامه «خندوانه» در ابعاد بزرگتری اجرا شود و این اتفاق برای من خیلی جذاب بود. بخشی از این موضوع از جاه طلبی من نشات می‌گرفت و بخشی دیگر از آن برای این بود که دلم می‌‌خواست با حضور تعداد بیشتری برنامه را اجرا کنم. فصل یک خندوانه را ما با ۳۲ صندلی آغاز کردیم و تعداد این صندلی‌ها به دلیل این‌که صندلی وجود نداشت، نمی‌توانست بیشتر باشد. خاطرم هست، حتی در روزهای اول برنامه، آدم کم می‌آوردیم و بچه‌های خودمان را روی صندلی می‌نشاندیم. یعنی در بین ۳۲ نفر هم ما باز مهمان کم داشتیم و مجبور بودیم از بچه‌های گروه تولید استفاده کنیم.

 

در فصل دوم تعداد صندلی‌هایمان به ۱۲۰ رسید و اتفاقا در زمان پخش مسابقه «خنداننده برتر» ۲۳۰ صندلی را هم در استودیو جا دادیم که مجبور شدیم فضا را کمی فشرده تر کنیم. حجم صدای این تعداد نفر در زمانی که بلند می‌خندیدند بسیار تاثیر گذار بود و کارکرد حضور تماشاچیان خیلی جواب می‌داد. رفتیم برای فصل سوم و من اصرارم روی ۶۰۰ نفر بود که توانستیم روی ۵۰۰ نفر میانگین تنظیم کنیم. شب آخر فصل سوم نیز بیش از ۷۰۰ مهمان داشتیم. حالا با توجه به تمامی واکنش‌ها و تجربه‌ای که در زمان اجرای خندوانه بدست آوردم، به این نتیجه رسیدم که برای فصل چهارم، بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر مهمان داشته باشیم. نزدیک به ۲ میلیون نفر برای حضور در برنامه «خندوانه» متقاضی شدند و۵۲ هزار نفر در فصل سوم به استودیو آمدند و از نزدیک به تماشای برنامه نشستند.»

 

استاندارد ساخت ویدئوهای خارج از استودیو بسیاربالا بود 

دوربین در فصل سوم بیشتر به خارج از استودیو رفت و ویدئوهای متعددی با ترکیب رنگ و موسیقی و ایده های جذاب تولید شد. با قطعیت می گویم تمام آن چیزی که خارج از استودیو ساخته شد پر از نوآوری و خلاقیت بود. استاندارد ساخت ویدئوهای خارج از استودیو آنقدر بالا رفت که تصمیم داریم در فصل چهارم نیز این بخش را با تمام توان ادامه دهیم.  

 

تغییراتی که باعث شد خندوانه لطمه ببیند 

نظر او را در مورد افت خندوانه در بخش هایی از فصل سوم سوال کردیم که رامبدجوان در این مورد توضیحات مفصلی ارائه می دهد: «ما با آقای ضرغامی و دارابی بعد از ۱۱۷ برنامه به یک نقطه اشتراک رسیده بودیم و آنها هم متوجه شدند که خندوانه چه کارکردی دارد و از جملاتی که رامبد به زبان می‌آورد قرار نیست بعدها چیز خاصی دربیاید، چون دیگر رامبد را در طول سال‌های گذشته می‌شناختند و در نهایت به یک توافقی رسیده بودیم. اما وقتی این آقایان رفتند، دوباره به سر خط رسیدیم. یعنی ما با مدیرانی آشنا شدیم که می‌دانستند خندوانه چقدر اهمیت دارد و برایشان خیلی مهم بود که خندوانه ساخته شود. به هر حال برای مدیران تلویزیون یا هر مدیری اهمیت دارد که برنامه‌هایشان مخاطب داشته باشد، چون مدیران، دلشان می‌خواهد بگویند، ما برنامه‌‌هایی می‌سازیم که دیده می‌شود. اما سلیقه، نگرانی‌ها و اهم فی الاهم کردن‌های مدیران جدید باعث شد که ما مجددا این پروسه‌ای را که قبلا طی کرده بودیم، دوباره طی کنیم تا  به یک گرامر مشترک برسیم. در فصل سوم خیلی به ما سخت گذشت.

 

فشارهایی که در دوره ای بابت نگرانی‌های مدیریتی به ما وارد می‌شد، باعث شده بود که ما دست و بالمان بسته شود. قوانینی برای ما وضع شد که کار ما را بسیار سخت کرد. مثلا وقتی در نوروز به بخش لباهنگ رسیدیم دیده شدن بیش از حد آن بخش باعث شد فشارهایی از بیرون به ما وارد شود و ما وادار شدیم به مدیران بگوییم ما همان هایی هستیم که فصل یک و دو را ساخته ایم و از جایی دیگر نیامده ایم.  بنابراین چرا باید ما ناگهان به موجودات خنگ و بی استعدادی تبدیل می‌شدیم که انگار بلد نیستند برنامه‌ای را تولید کنند؟! البته در پایان همه چیز دست به دست هم داد و مشکل ما حل شد. یکی از این اتفاقات تغییر مدیران سازمان بود. وقتی که مدیریت تغییر پیدا کرد، انگار آب پشت سد به ناگهان باز شد.»

 

فصل چهارم چه تغییراتی خواهد داشت؟ 

«خندوانه در مسیر خودش خواهد ماند. برای فصل چهارم، قرار نیست خندوانه خیلی تغییر لحن بدهد. دربخش کمدین‌ها باید فکر و تصمیم جدیدی بگیریم، چون تعداد آنها کم شد و از سوی دیگر هم همه حاضر نیستند که این تجربه را انجام دهند. شک نکنید من به تمام بازیگران این مملکت زنگ زدم، اما برخی از آنها فکر نمی‌کنند که بتوانند همچنین کارهایی را انجام دهند. خیلی ها آمدند تست زدند و در حضور مخاطبان استندآپ کمدی اجرا کردند اما خوب درنیامد و استفاده نشد. مسابقه «خنداننده برتر» به یک اتفاق بزرگ و جذابی در تلویزیون تبدیل شد و یک هیجان بزرگ و عجیب بود برای پایان دوره دوم اما اصولا قرار نیست که لحن خندوانه مانند آن مسابقه باشد. یعنی قرار نیست که خندوانه هر شب فریاد بزند که "مردم بیایید، قرار است یک کار عجیب بکنیم". ما برای شروع فصل سوم هم به دلیل زمان کمی که داشتیم نیاز به یک ایده سریالی داشتیم که ادامه دار باشد و ایده اجرای لباهنگ به ما بسیار کمک کرد تا کمی به پیش برویم.»

 

اقداماتی که ماندگار شد 

با مهمانان نیز برنامه یک بازی طراحی کردیم که تو حاضری چه کار کنی که یک یا چند نفر را بیرون از استودیو خوشحال کنی؟ و ما هم با سماجت پیگیری کردیم تا آن وعده ها عملی شود و گروهمان نیز برای تصویربرداری به سراغ آنها می رفت. مثلا مهدی یراحی حرکت بزرگی کرد که جا دارد از او تقدیر شود. او یک اتفاق بی نظیر را رقم زد و برای اجرای کنسرت به منطقه ای محروم در میان مردم رفت و ۸۰۰ نفر از مردم عزیزمان در آن منطقه از اجرای او لذت بردند و معلوم است آن شب از یاد آنها نمی رود. یا کاری که بهنام تشکر کرد و دو سالمند را برای یک روز به تفریح در سطح شهر برد. از این اقدامات خیرخواهانه در خندوانه فراوان شکل گرفت که فکر کردن به آن بسیار لذت بخش است. 

 

خندوانه در فصل سوم مشکل مالی داشت 

رامبد جوان معتقد است در فصل سوم مشکلات مالی کمی خندوانه را آزار داده است: او می گوید: «همه اعضایی که با خندوانه کار می کنند به موقع با آنها تسویه شده است. در فصل سوم با مشکل مالی مواجه بودیم چون پروژه بزرگ شد و ما عقب ماندیم اما به سرعت این را پوشش دادیم و بلافاصله پس از پایان فصل سوم با همه عوامل تسویه کردیم. من وقتی قراردادم را می بندم دیگر به پول فکر نمی کنم و به اجرای کار فکر می کنم. از یک روزی که قرار شد کمدین ها بیایند و به برنامه اضافه شوند چون در قرارداد پیش بینی نشده بود، برای پوشش هزینه هایش، هزینه هایی اضافی را متحمل شدیم. طبیعی است وقتی درطول برنامه به ایده هایی می رسیم که در برآورد اولیه هزینه هایش پیش بینی نشده است، ناچاریم هزینه هایی را برعهده بگیریم و اکثرا از جانب خودمان اتفاق می افتاد و گاهی هم زورمان می رسد به حامی مالی برنامه می گوییم آن بخش را برعهده بگیرد. مثلا بازیگرانی که برای بخش «خانواده باحال» آمدند و رفتند دستمزد خود را دریافت کردند و کاملا حرفه ای با آنها برخورد شد.

 

شبکه نسیم با مدیریت درجه یک دکتر کرمی که واقعا بهترین مدیری است که در تلویزیون دیده ام، بسیار کمک کردند در مسیر ساخت خندوانه و علاوه بر مراقبت های لازم برای ما بسیار جنگیده است. با تمام این اوصاف ایشان قول مساعد داده اند مراقبت های مالی لازم را از خندوانه در ادامه انجام دهند.»

 

جناب خان باید مراقبت شود 

او در مورد حضور نداشتن جناب خان در برخی قسمتها می گوید: «وقتی شب‌هایی جناب خان به برنامه نمی‌آید، شک نکنید که این موضوع دلیلی دارد. دلیل آن هم این است یک روز من و محمد بحرانی با هم توافق کردیم و تصمیم گرفتیم که باید جناب خان را حفظ کنیم تا جناب خان یک شب معمولی نداشته باشد. جناب خان همیشه باید بالای ۷۰ درصد باشد و شب ۵۰ درصدی نداشته باشد. خب طبیعی هم هست که در برخی شب‌ها هم ایده‌ای برای حضور جناب خان نداشته باشیم. این مراقبت کردن از جناب خان باعث شده که او تا الان  جذاب باشد. اگر جناب خان هر شب به برنامه بیاید به شدت برای مردم عادی می‌شود و برای مخاطبان دیدن جناب خان عادی می‌شود. ما می‌خواهیم کاری کنیم که مخاطبان تشنه جناب خان باشند و با خود بگوید «ایول امشب جناب خان هست» یا بگویند «ای بابا! امشب جناب خان نبود» این خوشحالی و ناراحتی به درد می‌خورد، چون سازنده برنامه باید از مخاطب خود بازخورد بگیرد.»

  

خندوانه بدون رامبد جوان 

یک روزی ممکن است رامبد جوان درخندوانه نباشد و من به این موضوع فکر می‌کنم! من می‌خواهم که خندوانه سرپا باشد. من آرزو دارم که خندوانه باشد و من عقب بکشم تا زندگی کنم. خدا شاهد است که برای خندوانه موهایم سفید شد! یک روز ممکن است رامبد نباشد یک روز ممکن است جناب خان نباشد، ممکن است یک کمدین دیگر بیاید و مجری باشد. به همه اینها فکر می کنم.»

 

چرا گاهی گفتگو با مهمان برنامه ناقص به نظر می رسد؟ 

از او سوال کردیم چرا گاهی احساس می شود گفت و گوها با مهمان برنامه خوب و جذاب نشده است و ناقص به نظر می رسد، که وی می گوید: «بازی که با مهمان می کنم باعث می شود او خود را رها کند ، بگوید بخندد، استندآپ اجرا کند. بعضی وقتها گفت و گو با مهمان درنمی آید، گاهی ۲ ساعت با مهمان حرف زده ایم و فقط ۳۰ دقیقه اش را می توانیم استفاده کنیم و در این مورد باید بگویم اگر احساس می کنی گفت و گوها گاهی خام است باید به تدوین ، اجرا و ...اشاره کنم که ممکن است این ناقص بودن را به مخاطب منتقل کند. در عین حال معتقدم اگر این احساس را دارید به یک دلیل خاص نمی توانم اشاره کنم و ممکن است مجموعه ای از دلایل دخیل باشد.»

 

از دکتر ظریف تا محسن چاووشی و شهاب حسینی در خندوانه 

رامبد جوان در ادامه از مهمان هایی یاد می کند که به هر دلیلی حضورشان در خندوانه میسر نشد: «چند مهمان بود که دوست داشتم به خندوانه بیایند و به هر دلیلی میسر نشد. یکی دکتر ظریف است که از فصل یک دنبال حضورشان هستم وهیچوقت نه نگفته اند، گفته اند که می آیند اما شرایطش فراهم نشد. مهران مدیری هم که مدتها دنبالش بودم حتی به او گفتم بیا تا فصل را با تو تمام کنیم تا اینکه خودش به دورهمی آمد و قضیه منتفی شد. رضا عطاران هم که به تلویزیون نمی آید و دیگر قید حضورش را زده ام. شهاب حسینی و محسن چاووشی نیز تاکنون شرایط حضورشان فراهم نشده است و به برنامه نیامده اند. 

 

پروژه هایی که دوست دارم تمام کنم 

رامبد جوان از پروژه جدیدش می گوید: «من بیدار می شوم تا می خوابم خندوانه است و آنقدر درگیر آن شده ام که از سینما دور می افتم. یک پروژه طنز خیلی جذاب با عنوان «جوان زی» است که ایده های جذابی برای آن در نظر گرفتم و فکر میکنم می نواند یک اتفاق ویژه باشد. در حال حاضر یک اپیزود آن را توانسته ام بسازم، و فکر می کردم می توانم آن را در کنار خندوانه بسازم اما دیدم بیش از حد گرفتار شده ام و نمی توانم اما در تلاش هستم ماهی ۱۲ قسمت از آن را بسازم و ارائه کنم.

 

 "ورود آقایان ممنوع" آنقدر موفق شد و انتظارها بالا رفت که پیشنهادها زیاد شد و این جور مواقع من می ترسم و این میزان از استقبال را باعث خطا می دانم و عقب نشینی می کنم. بعد از آن شروع کردم به ایده پردازی و یک سناریو بسیار جذاب را با تیم ایده پردازی تکمیل کردیم که شد سناریو «خندنده». پروژه «خندنده» را به همراه پیمان معادی نوشته ام  و فیلمنامه اش را ۱۲ بار بازنویسی کرده ایم اما هنوز فیلمنامه درنیامده و زمان ساختش نرسیده است. برای نقش اول این فیلم نیز پیمان معادی جزو گزینه ها است چون بیش از ۱۵ سال است با او رفاقت دارم و ابعادی از روحیه و شخصیت او را می شناسم که بسیار به این نقش می آید. او بسیار بامزه است و هنوز خیلی ها به شخصیت بامزه پیمان معادی پی نبرده اند. 

 

فیلم سینمایی «نگار» را هم سال گذشته ساختم که تا الان اکران نشده و در جشنواره فجر امسال حضور خواهد داشت. به بازیگری هم فکر می کنم اما بیش از آن به اجرایی شدن پروژه هایم فکر می کنم. حمایت از جوانان در فعالیت های هنری شان مانند تهیه کنندگی تئاتر و برنامه های این شکلی نیز همیشه جزو دغدغه های من بوده است و یاد گرفته ام اگر می توانم به کسی کمکی کنم دریغ نکنم چون همه چیز فقط متعلق به من نیست. 

 

در مورد فیلم سینمایی «جناب خان» نیز باید بگویم یک ایده فوق العاده با احسان گودرزی طراحی کردیم که امیدوارم روزی ساخته شود.»

 

بگذارید همه تصور کنند دورهمی و خندوانه رقابت دارند 

رامبد جوان در مورد بحث های حاشیه ای رقابت این دو برنامه می گوید: «به یک نکته دقت نکرده ایم و این است که هم من و هم مهران مدیری یک عمر است فعالیت داریم و به تازگی شروع نکرده ایم که بخواهیم درگیر مباحث این شکلی شویم. من معتقدم مهران نابغه است و همواره مورد توجه مردم بوده است و حقش است همواره دیده شود. بگذاریم همه فکر کنند ما دعوا داریم. کلا یک عده دوست دارند همیشه فکر کنند دو قطبی وجود دارد پس بگذار فکر کنند این رقابت وجود دارد.»

 

 

  • 11
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش