پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۰:۰۶ - ۲۲ آبان ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۸۰۰۶۸۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

گپ سیاسی با آزاده نامداری:

گفتند کاندیدای شورای شهر شوم

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,آزاده نامداری
آزاده نامداری از مجری‌های نام آشنای تلویزیون که می‌گوید از حضور در فضای سیاست می‌ترسد، گلایه‌هایی نیز از بانوانی که وارد سیاست پارلمانی شدند هم دارد و معتقد است آنها کاری برای جامعه زنان نکرده‌اند.

گفتگوی ما با او که  در نمایشگاه مطبوعات حضور یافته بود نه پرسیدن از حال و هوای او در جایگاه مجری تلویزیون بود نه ورودش به عرصه بازیگری. با او یک گپ سیاسی زدیم. در همین روزهایی که با ابلاغیه اخیر رهبری درباره سیاست های کلی انتخابات روزنه های امیدی از گنجاندن زنان در تعریف رجل سیاسی ایجاد شده است.

 

او البته گلایه‌هایی هم دارد از نمایندگان زنی که در مجلس کاری برای هم جنسان خودشان نکردند و حتی کنایه می زند به آن هایی که به اسم راستگو به شورای شهر رفتند و بعد ...

 

آزاده نامداری حتی از دعوت شدن برای کاندیداتوری در انتخابات شورای شهر هم برایمان روایت کرد. او در این گفتگو که پیش از اعلام نتیجه انتخابات آمریکا انجام شده بود از علاقه اش به رییس جمهور شدن هیلاری کلینتون هم گفت.

 

مشروح گپ و گفت خبرآنلاین با آزاده نامداری، مجری نام آشنای تلویزیون را در ادامه بخوانید؛

   

خانم نامداری! همین ابتدا بگویم جنس سوالات ما فرهنگی و هنری نیست، چند سوال سیاسی از همین جایگاهی که هستید .. 

من که سیاسی بلد نیستم ولی هرچه بلد نباشم می‌گویم بلد نیستم (خنده)

 

اخیرار رهبری ابلاغیه‌ای درباره سیاست های کلی انتخابات داشتند... 

نه در این حد سخت...

 

در این ابلاغیه به بحث رجل سیاسی اشاره شده است و بعضی را امیدوار کرده است شاید خانم ها اینبار در تعریف این واژه قرار بگیرند.شما به عنوان زنی که در عرصه اجتماعی فعال هستید چقدر علاقه دارید روزی به عنوان یک زن رییس جمهور شوید؟ در حال حاضر سقف آرزوهای سیاسی زنان ایرانی نماینده مجلس شدن یا معاون رییس جمهور شدن است.دوست ندارید قدوقامت سیاسی زنان ایرانی بلندتر شود؟ 

من اصلا نمیتوانم رئیس جمهور شوم. خانه خودمان هم به زور اداره می کنم. (خنده)من به خیلی از این سئوال ها از منظر سیاسی نمی توانم پاسخ دهم چون یک نگاه روانشناسی و جامعه شناسی شاید حتی تاریخی می خواهد. اینکه زنان ما از گذشته تا به امروز چه جایگاهی داشتند و آنچه که من گمان می کنم در مورد زنان بسیار واجب است و نیاز هست که وجود داشته باشد و متاسفانه نمی دانم در چه زمانی و از کجا این واژه در خانم های ما در حال کمرنگ  شدن است، واژه ای به نام عزت نفس است. خب این واژه چیزی است که درونیات زن را تقویت می کند و به آن قدرت میدهد. من گمانم می کنم در برهه ای از تاریخ این عزت نفس در خانم ها کمتر شد. خانم ها هم در گذر زمان به این سمت و سو گرایش پیدا کردند. این مسیر که خانم ها در آن قرار گرفتند، دیگر با واژه رجل سیاسی کیلومترها فاصله دارد.

 

خانم ها به کالا تبدیل شدند، کالا نه با این نگاه که در غرب وجود دارد بلکه منظورم این است که تفکر و شناخت را از زن گرفتیم و وقتی تفکر را از زنان بگیریم، خانم ها قدرت پروازشان خیلی کمتر می شود یا پروازشان با ارتفاع کمتری اتفاق می افتد.

 

من فکر میکنم این دلیل که خانم ها نمیتوانند رجل سیاسی شوند، دلیلش این است که روزی خودشان تصمیم گرفتند که ارتفاع پروازشان را کم کنند.

 

*گمان نمی کنید که نگاه مردانه به نحوی باعث شده است که خانم ها از سیاست فاصله بگیرند؟  

شما که سیاسی هستید به من بگویید که در قانون اساسی این امکان وجود دارد که خانم ها رئیس جمهور شوند؟

 

*رجل سیاسی یک واژه مبهمی است، برخی می گویند رجل هم مردان را شامل می شود، هم زنان را اما تا به امروز براساس همین عبارت، تنها مردان حق رییس جمهور شدن را در ایران داشتند. به همین دلیل با ابلاغیه ای که رهبری برای شفاف شدن این واژه دادند، برخی امیدوار هستند که شاید زنان هم در آینده بتوانند رئیس جمهور شوند. 

ببخشید من این را می گویم. یعنی شما فکر می کنید که همه مشکلات مملکت ما حل شده است و فقط همین مانده است که خانم رئیس جمهور شوند.

 

*یعنی شما هیچ علاقه ای ندارید که یک روز رئیس جمهورتان یک خانم باشد؟ 

من خیلی مطالبات دیگری دارم، نقطه انتهاییش به این موضوع می رسد. من خیلی دوست دارم رئیس جمهورم یک خانم باشد، چون فکر می کنم خانم ها با لطافتی که دارند میتوانند مشکلات خانم های دیگر را حل کنند. اما خانم هایی که ما به مجلس فرستادیم، باز هم ما را درک نکردند و کار بزرگی برای خانم های دیگر انجام ندادند.

 

*یعنی اگر یک خانم یک روزی کاندیدای ریاست جمهوری شوند شما به او رأی نمی دهید؟ 

جنسیت این قدر اهمیت ندارد بلکه تفکر مهم است.بستگی دارد آن خانمی که میخواهد رئیس جمهور شود، صاحب چه فکری است. من آدمی را انتخاب می کنم که صاحب فکر باشد و اندیشه اش را قبول داشته باشم، حالا این گزینه خانم باشد یا آقا، فرقی نمیکند.

 

اساسا این نگاه را ندارم که چون خانم است باید حالا یک موقعیت خاص را به او داد. من فکر می کنم باید یک قدم بالاتر برداریم. این در ظاهر یک نگاه روشنفکرانه است که خانم ها برای قدرتمندتر شدن زنان در عرصه سیاست دست در دست هم دهیم و بجنگیم. یک پله از این موضوع بالا تر برویم.

 

آقایان هستند که خیلی کارها را در جامعه می کنند. اما ما باید تلاش کنیم اندیشه های درست را پر رنگ کنیم، در آن زمان زن و مرد دیگر فرقی ندارد. ما دنبال تفکرات خوب می گردیم. من خواسته های زیادی دارم و خواسته هایم محدود به این نیست که خب حالا زن بود حتما به او رای بدهم.

 

ببخشید ولی این رفتار یک مقدار نمایشی است. شما نگاه کنید یک رئیس جمهور می آید یک وزیر زن یا یک سخنگوی زن می گذارد. به نظر من این یک کار نمایشی است و خیلی اتفاق ویژه ای برای جامعه بانوان نمی افتد. اتفاق وقتی می افتد که اگر یک مرد را برای وزارت گذاشتید به خانم ها هم فکر کند و خانمی در خانه اش باشد که به او بگوید ما زنان این قدر درد و بدبختی داریم. شما ببنید که جامعه، فرهنگ و سینمای ما به زنان چه نگاهی دارند؟ در مدرسه به دختران ما چه چیزی یاد می دهند.

 

*سقف بلندپروازی شما می تواند این باشد که روزی نماینده مجلس بشوید؟یا اینکه علاقه ای به حوزه سیاست ندارید؟ 

نه من علاقه ای به حوزه سیاست ندارم. به جهت اینکه فکر نمی کنم بتوانم کاری از پیش ببرم. یک بخشی اش به این دلیل است که کاراکتر خودم را میشناسم و من خیلی با همه چیز عاطفی برخورد میکنم. این عاطفی برخورد کردن باعث میشود که یک سری توانایی ها به دست بیاورم و یک سری را از دست بدهم اما سقف آرزوهای من این است که روزی بتوانم به معیشت مردم کمک کنم.

 

*در انتخابات مجلس به خانم ها رای دادید؟ 

من در انتخابات کاملا لیستی رای میدهم. اصلا خانم و آقا برایم اهمیت ندارد. بیشتر این برایم مهم است که کسی وارد مجلس و شورای شهر می شود چگونه فکر می کند. من اسم نمی توانم بیاورم. ما خانمی را به  شورای شهر فرستادیم که به جای راستگو، دروغگو شد.(خنده)

 

*شما اصلاح طلب هستید یا اصولگرا؟ به لیست امید رای دادید یا لیست اصولگرایان؟ 

اصلا در مورد اینکه من چه تفکر دارم نمیخواهم صحبت کنم، من دنبال این هستم که چه کسی الان میتواند در این برهه از زمان به ما کمک کند. واقعا شاید همان تفکری که سال ۷۶ بود درسال ۹۵ موفق نشود،شاید هم بشود. ما باید زمان را بسنجیم و خواسته های مردم و نسل های جدید را در نظر بگیریم. شاید نیاز باشد که ما یک تعریف جدید  انجام دهیم و از فضای اصلاح طلب، اصولگرا و دسته بندی های دیگری که من بلد نیستم، بیرون بیاییم. شاید نیاز باشد تفکری را تشکیل دهیم که همه چیز را در بربگیرد.

 

*شما خودتان را یک چهره کاریزما می دانید؟ 

متاسفانه بله.(خنده)

 

*آقای رشیدپور در میتینگ انتخاباتی کنار آقای روحانی رفت و عکس هایی که گرفتند و فعالیت هایی کردند، شاید حضور ایشان جوان ها را جذب کرد. رشیدپوری که یک دوره ای هم در تلویزیون ممنوع الفعالیت بود. میخواهم بدانم که به شما هم پیشنهاد شده است که در میتینگ های انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری حاضر شوید؟ 

بله. ولی برایم جذابیت نداشت.

 

*یعنی شما قبول نمی کنید؟ 

من هیچ شرایط سیاسی را قبول نمی کنم، نه این که بگویم سیاست بد است و من آدم مهمی هستم.  نگاه سیاسی و سیاست ماجرایی است که در گذر زمان تغییر می کند. فراوان هستند آدم هایی که در طبقه های مختلف فکری، الان کاری کردند و ۱۰ سال دیگر میگویند ما اشتباه کردیم، برای اینکه سیاست با زمان در حال تغییر است و در مقابل سیاست با نسل بعدی و مردم درگیر است، میترسم که وارد این فضا شوم، نمیتوانم پاسخگوی خودم باشم.

 

*کدام کاندیدای ریاست جمهوری به شما پیشنهاد داد؟ 

این خیلی محرمانه است. من معذرت می خواهم(خنده)

 

*پس این به شما پیشنهاد داده شده است؟ 

بله.

 

*نماینده ها چطور؟ 

چون گفتید ریاست جمهوری من عرض کردم اما غیر از این که خیلی زیاد بوده است، مثلا شورای شهر و مجلس که به وفور اتفاق می‌افتد.

 

*سال ۹۲ به شما پیشنهاد دادند یا سال های قبلش؟ 

الان هر چقدر تلاش کنید، نمی توانید از من آمار در بیارید. من سیاست بلد نیستم اما بلد هستم با خبرنگارها حرف بزنم.(خنده)

 

*به شما پیشنهاد شده است که وارد لیست به عنوان نماینده شورای شهر بشوید؟ 

بله.برای شورای شهر تهران به بنده پیشنهاد شده است.

 

*این چهره های سینمایی و ورزشی که به شورای شهر رفتند، عموما موفق نبودند. این احساس خطر را کردید یا واقعا این بحث توانایی نداشتن بود؟ 

نه. من میگویم برای هر کاری باید پرسید که چرا این کار را میخواهم بکنم. من هیچ اهانتی به کسی نمیخواهم داشته باشم، شاید هم آنهایی که رفته اند به شورای شهر موفق بودند ولی من از خودم میپرسم که من چرا باید بروم.

 

خب ممکن است مردم به من رای بدهند اما وقتی آنجا میروم آیا میتوانم کاری از پیش ببرم. مثلا وقتی وارد آن فضا میشویم، متوجه میشویم که آن یک فضای سیاسی است.

 

اتفاقا چند روز پیش با یک خانم بازیگر که اسمش را نمیبرم داشتیم درمورد شورای شهر حرف میزدیم. ایشان گفتند که در زمانی که انتخابات شورای شهر بود به او برای شورای شهر پیشنهاد داده بودند که کاندید و وارد لیست شود اما رد صلاحیتش کردند. بعد این خانم به من میگفت که همان کسانی که از من خواستند بیایم کاندید شوم، خودشان من را رد صلاحیت کردند.

 

خب ببینید که من اصلا کاری به این ندارم که یک بازیگر میخواهد این کار را کند موفق هست یا نه؟ من حرفم این که هر کس در حوزه خودش موفق تر است، بله ما در کشورهای دنیا هنرمندانی را داریم که وارد میشوند و موفق هم  میشوند اما متاسفانه در این جا همه چیز با سیاست قاطی میشود، من آدم سیاسی نیستم ولی آدم عملگرایی هستم اگر یک روزی یک نفر بخواهد که من کار کنم با تمام وجودم این کار را انجام میدهم اما سیاسی بازی و لابی بازی را بلد نیستم.

 

  • 11
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش