پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۱:۲۲ - ۳۰ دي ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۰۰۱۵۷۴
چهره ها در سینما و تلویزیون

کار اصلی امیرحسین مدرس «خطاطی» است

«امیرحسین مدرس» از کودکی هنر خطاطی را آموخت و بعدها آن را با تجربه، آزمون و خطا به شکل حرفه ای دنبال کرد. او آنقدر این کار را ادامه داد تا این که شغل اصلی اش شد «خطاطی». حالا هم هر از چند گاهی نمایشگاه برگزار می کند و آثارش را به فروش می رساند؛ آثاری که ارزش هنری زیادی دارند اما به قیمت مناسب عرضه می شوند.

با امیرحسین مدرس در نمایشگاهش، یکی دو ساعت قبل از آمدن مهمان ها درباره چگونگی ورودش به حیطه خطاطی صحبت می کنیم. اگر به این هنر که به راحتی می شود از آن کسب درآمد کرد، علاقه دارید، توصیه های امیرحسین مدرس را جدی بگیرید.

 

کار اصلی ام «خطاطی» است 

مدتی پیش امیرحسین مدرس و همسرش «بهار بهاردوست» نمایشگاه فروش آثار هنری شان را برپا کردند. در این نمایشگاه، تابلوهای خطاطی به معرض نمایش گذاشته شد که علاوه بر خط به پتینه کاری و تذهیب هم آراسته شده بود. خطاطی یکی از دغدغه های امیرحسین مدرس است. شاید حتی بیش از بازیگری یا آواز. وقتی با او سر یک میز چوبی که بالای سرش تابلوی بزرگ «مرغ سحر» خطاطی شده، به گفتگو می نشینیم، متوجه می شویم او سال هاست خوشنویسی می کند و گهگاهی هم تابلوهایش را می فروشد.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امیرحسین مدرس

 

شاید خیلی از هنرمندان، هنر دیگری را برای سرگرمی انتخاب می کنند اما برای مدرس، این کار حکم سرگرمی ندارد و یک جورهایی شغل محسوب می شود: «من تفننی خوشنویسی نمی کنم. کار اصلی من خوشنویسی است. سال هاست آن را انجام می دهم و هر از چند گاهی هم فوت و فن جالبی در خطاطی کشف می کنم. برای مثال اگر نگاهی به کارهای اخیرم بیندازید متوجه می شوید به صورت خط بیشتر از قواعد مربوط به خوشنویسی دقت شده است.

 

شما در خط باید دنبال کشف ترکیب های زیبا باشید. وقتی قواعد را کاملا آموختید، می توانید آزمون و خطا کنید. تجربه در خوشنویسی حرف اول را می زند. خط درست مثل نقاشی است. گاهی اوقات شما نقاشی هایی را می بینید که طبق اصول خاصی پیش نرفته اند اما دقیقا همان حسی را به شما می دهند که باید از آنها دریافت کنید.»

 

برای استاد شدن، زمان خرج کنید 

خوشنویسی به صورت موروثی از خانواده پدری امیرحسین مدرس به او رسیده است. خانواده پدری خط بسیار خوبی داشتند، اما با این که او به صورت موروثی استعداد خطاطی را داشته است اما می گوید که همه آدم ها می توانند به دنبال این هنر بروند و موفق هم بشوند.

 

«علاقه مندان قبل از هر کاری باید دوره های مخصوص خوشنویسی را ببینند. این دوره ها را معمولا استادان برجسته به صورت کارگاه خوشنویسی برگزار می کنند. هنر خطاطی انتها ندارد و دائم باید آن را تمرین کنید و با همین تمرین ها پله، پله بالا بروید. نمی شود گفت اگر کسی از امروز کلاس برود و شروع کند حتما سال دیگر خطاط خوبی می شود. اگر همت و ممارست به خرج بدهید و تلاش کنید به اندازه وقتی که گذاشته اید، استاد خواهید شد.»

 

کار با مواد اولیه ساده و ارزان 

به جز استعداد، مواد اولیه ای که یک خطاط لازم دارد، سرمایه چندانی نمی خواهد. کاغذ و قلم را همه می توانند برای خودشان تهیه کنند. جالب اینجاست که بدانید برای خطاط شدن قبل از این که به کلاس های آموزشی مراجعه کنید باید پیش زمینه ای هم داشته باشید. جزوات آموزش خط در قفسه کتابفروشی ها یا مغازه های لوازم التحریر به شما این امکان را می دهد تا پیگیر علاقه تان بشوید: «اگر می خواهید خط تحریری کار کنید، یک جزوه آموزش خط تحریری، خودکار و کاغذ برای شروع کفایت می کند. بعد از آن به تنها سرمایه ای که نیاز دارید زمان است، زمان به شما می گوید که می توانید در این کار موفق باشید یا نه. یک خوشنویس برای شروع کارش به تمرین و پشتکار نیاز دارد.

 

این افراد هر چقدر برای خطاط شدن مصمم تر باشند زودتر به نتیجه می رسند. در مراحل بعدی باید سراغ استاد بروید. قلم دزفولی، مرکب، دولت، لیقه خوب و کاغذ گلاسه هم تهیه کنید. اینها پایه و اساس لوازمی است که یک خوشنویس نیاز دارد. افراد وقتی خوب استاد شدند انتخاب این که کجا و به ه صورتی خوشنویسی کنند دیگر دست خودشان است. زمانی که در این کار استاد شدید، باید به خلاقیت فکر کنید و با اضافه کردن این چاشنی به کار، هنرتان را منحصر به فرد کنید.»

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امیرحسین مدرس

 

اینجا، تقلید آزاد است 

افرادی که می خواهند خطاط شوند لازم نیست سن و سال خاصی داشته باشند. آنها حتی اگر نتوانند در کلاس های معتبر آموزشی شرکت کنند، می توانند از روی کارهای استادان بزرگ تقلید کنند که ما در خوشنویسی به آن «مشق» می گوییم. این کار به خطاط ها این امکان را می دهد تا تجربه کسب کنند و در نهایت سبک خاص خودشان را بسازند.»

 

حال خطاط ها 

هر خطاط به جز آموزش قواعد خط باید در زمینه های مختلف هم اطلاعات داشته باشد. مطالعه متون ادبی و مذهبی یکی از همان اطلاعاتی است که به آن نیاز دارید: «آشنایی با ادبیات فارسی و متون مذهبی از قرآن گرفته تا نهج البلاغه و احادیث به یک خطاط کمک قابل توجهی می کند تا بتواند در شغلش موفق شود. اگر کسی علاوه بر خطاطی، خوب بتواند ادبیات یا متون پر معنا و خوب را برای نوشتن انتخاب کند برنده است. انتخاب این که چه چیزی نوشته شود، مهم است. بعد از آن ذوق هنری اهمیت زیادی دارد. یک خطاط لازم است دنبال ترکیب و شکل و شمایل خوبی برای کارش باشد.

 

آن وقت است که اثرش جلوه می کند و با مخاطب ارتباط می گیرد. از طرفی خوشنویس ها هر از چند گاهی نیاز دارند خودشان بنا به تجربیاتی که دارند آثار جدیدی خلق کنند. این افراد ریسک پذیرفته شدن یا نشدن اثرشان را باید به جان بخرند. پس از تمام اینها، حال خود خوشنویس هم در فروش خط های نوشته شده، نقش بسزایی دارد. این حال در کارهای او منعکس می شود و مخاطب به صورت ناخودآگاه می تواند آن را تشخیص دهد. اگر دقت کنید می بینید در فونت های کامپیوتری هم خط نستعلیق وجود دارد اما این خط، حال خوشی را به شما انتقال نمی دهد. این خط از لحاظ قاعده صحیح است اما ترکیب خاص و ویژه ای ندارد. حال آدم هاست که به خط، ترکیب و شکل ویژه ای می دهد.»

 

به ماشین خطاطی تبدیل نشوید 

بحث مان به سمت فروش خط های نوشته شده کشیده می شود. این مرحله تعیین می کند شما می توانید به کارهای تان تکیه کنید یا هنوز هم نیاز به تجربه کردن و تمرین دارید. یک خطاط باید بداند چگونه می تواند آثارش را بفروشد. البته این هنرمندان باید حواس شان را جمع کنند تا بعد از مدتی به ماشین خطاطی تبدیل نشوند. ماشینی که کارهایش مشتری ندارد: «خودم معمولا به صورت تک تک، کارهایم را می فروشم. در این کار سفارش گرفتن چندان به موفقیت کسی اضافه نمی کند.

 

هر خطاطی بخواهد، می تواند این کار را انجام دهد اما بعد از مدتی کارهایش می شود مصداق همان خط نستعلیق کامپیوتری، چون فقط برای نوشتن و رفع تکلیف این کار را انجام داده و آن حس و حالی را که مخاطب به دنبال آن است به او نمی دهد. برای همین در این زمان ممکن است کارهایش دیگر خریدار نداشته باشند. من زمانی که در حال خودم هستم بیتی یا غزلی را می نویسم و بعد همان خریدار پیدا می کند چون می تواند حس خوب را به مخاطبش منتقل کند.»

 

فروش خط به چند عامل بستگی دارد. قبل از هر چیزی شما باید در نمایشگاه ها شرکت کنید و آثارتان را به نمایش بگذارید که از این راه می توانید درآمد خوب و قابل توجهی داشته باشید: «اگر کسی می خواهد با هنر خوشنویسی تجارت کند و از راه آن درآمد داشته باشد راهش این است که تمام تکنیک های آن، مثل نقاشی خط و ... را یاد بگیرد و تابلوهای بزرگ را خطاطی کند. بعد از آن در نمایشگاه های جهانی، آثارش را به نمایش بگذارد یا اینکه با مجموعه داران ارتباط برقرار کرده و آنها را ترغیب کند تا آثارش را خریداری کنند.»

 

ارزش هر اثر کارشناسی می شود 

قیمت هر اثری نقش زیادی در فروش آن دارد. این روزها اگر بخواهید هنرتان را گران تر از حد معمول بفروشید، قطعا مشتری زیادی پیدا نمی کنید. اثر هر خطاط پس از اتمام توسط افرادی کارشناسی می شود و قیمت مناسب روی آن درج می گردد: «من برای این که بتوانم روی آثارم قیمت بگذارم از یکی از کارشناسان این حرفه کمک گرفتم. معمولا قیمت گذاری ها به نوع تذهیب، هنری که خرج آن شده و زمانی که یک خطاط صرف کرده تا آن را طراحی کند بر می گردد. این قیمت ها واحد نیستند و نمی شود قیمت مشخصی تعیین کرد. درآمد در این کار بستگی به خودتان دارد. می توانید از یک میلیون تا ۱۰۰ میلیون تومان در ماه درآمد داشته باشید.»

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,امیرحسین مدرس

 

«بهار بهاردوست»، همسر امیرحسین مدرس در مورد قاب های خطاط مزین به پتینه کاری می گوید

 

خلاقیت و نوآوری 

خطاطی از آن هنرهایی است که در کنار تذهیب و پتینه کاری ،خوب جواب می دهد و این هنرها، خوشنویسی را زیباتر می کند. بهار بهاردوست قاب های خوشنویسی امیرحسین مدرس را می سازد. کتیبه هایی که دور قاب های خوشنویسی شده زده شده ارزش خط خوش داخل آن را بالا می برد: «در کنار خوشنویسی امیرحسین، من کارهای کتیبه و تذهیب را انجام می دهم.

 

برای این کار، کلاس خاصی نرفته ام و دوره های عجیب و غریبی را پشت سر نگذاشته ام. هر کسی می خواهد کارهای ساخت کتیبه و پتینه کاری را انجام دهد به یک دوره کوتاه مدت نیاز دارد و بعد از آن خودش باید دست به ابتکار و نوآوری بزند. این افراد باید خیلی مراقب باشند تا کارهای شان تکراری نباشد. هنر را نمی شود کپی کرد.»مثل همیشه با دعای خیر و سلامتی و صلح برای تمام جهانیان به پایان رسید.

مجله همشهری سرنخ

 

  • 19
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش