پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۲۱:۵۷ - ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۲۰۱۹۹۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

يک فنجان چاي با روح ا... سهرابي کارگردان سريال «آرام مي گيريم»

سلیقه و دانش مخاطب را نباید دست کم گرفت!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,سریال آرام می گیریم
این روزها سریال «آرام می گیریم» روی آنتن شبکه دو در حال پخش است، روایت خاص و حضور بازیگران چهره سینما و تلویزیون باعث شده این مجموعه این شب ها مورد توجه مخاطب تلویزیون قرار گیرد.

به گزارش بانی فیلم،روح ا… سهرابی بعد از ساخت فیلم «خاکستر و برف» در حالی پشت دوربین سریال «آرام  می گیریم» ایستاد که این سریال به لحاظ تولید، تعدد شخصیت ها و البته کارگردانی کاری آسان به نظر نمی رسید. سهرابی مهمان یک فنجان چای بانی فیلم شد تا در گفت و گویی مفصل زوایای مختلف این مجموعه تلویزیونی را مورد تحلیل قرار دهد. با او از شکل گیری طرح و قصه آغاز کردیم، به رنگ آمیزی شخصیت ها، کارگردانی و… رسیدیم و در نهایت از مرحوم حسن جوهرچی که در میانه راه این پروژه را گذاشت و  به دیدار محبوب رفت.

 

 

| قصه سریال «آرام می گیریم» از کجا شکل گرفت و چه فاکتورهایی شما را ترغیب کرد برای نگارش فیلمنامه و سریال سازی از روی این قصه؟

– ایده اولیه سریال «آرام می‌گیریم» توسط دوست عزیز و بزرگوار آقای سید مرتضی مصطفوی شکل گرفت. در طی یک سال طرح اصلی را به صورت سیناپس نوشتیم و بارها و بارها اصلاح کردیم. بعنوان طراحان اولیه یک خوراک فرهنگی، سعی کردیم هم به نیاز مخاطب توجه کنیم و هم اینکه بعد آموزشی و پرورشی کار با توجه به گستره زیاد مخاطبان رسانه ملی مد نظر قرار بگیرد. ما از داستان هایی حکایت کردیم که ممکن است داستان زندگی بسیاری از خانواده های ایرانی باشد. طرح اکثر داستان ها از خلاقیت ذهن شکل گرفت و کم کم با توجه به ارتباط موضوعات و مشکلات در هم تنیده شد و بهم پیوند خورد.

 

| سریال «آرام می گیریم» ریشه ای در واقعیت هم دارد یا اصولاً زائیده فکر نگارنده است؟

– قطعا هر داستانی وقتی به این شکل واقع گرایانه پرداخت و اجرا می‌شود هرچقدر بکر و غریب، می تواند قصه زندگی یکی در جایی از دنیا باشد. شاید پاسخ به این سوال به این شکل که ریشه اصلی داستان ها واقعی است درست باشد ولی نه واقعیتی که قابل معرفی، و یا لزوما ریشه داستان نقل زندگی شخص بخصوصی باشد. داستان های موجود در فیلمنامه زاییده ذهن و تخیل نویسندگان کار هست با نظر به اینکه نویسنده همواره از جامعه پیرامون خودش الهام می‌گیرد و سعی می کند از نظر زمان همگام با جامعه امروز حرکت کرده و نوع نگاهش در  این دوره و زمانه به معضلات و شیوه زندگی نزدیک به مردم باشد. چه هنگام روایت داستان هایی با بار مثبت و چه داستان های با بار منفی که البته در مورد آخر قطعا قصد ارایه مسئله و حل مسئله را در سر پروراندیم، به نیت تحلیل مسایل و معضلات فرهنگی، اجتماعی به سمت داستان ها رفتیم.

 

| سریال پرشخصیت «آرام می گیریم» عیناً برداشتی از داستان است یا اینکه در نگارش فیلمنامه به این تعداد شخصیت رسیدید؟

– فیلمنامه سریال «آرام می‌گیریم» وفادار به متن اولیه بوده، البته بعضا چند شخصیت به دلایلی به داستان اصلی اضافه شدند. قطعا به جزییات پرداخته شده و شخصیت های داستانی بارها مورد تحلیل، بررسی و بازنویسی قرار گرفته اند ولی می توان گفت خروجی نهایی کار با متن اصلی تفاوت زیادی ندارد.

 

| این هراس را نداشتید که تعدد کاراکترها تمرکز مخاطب را از قصه به هم بزند؟

– شخصا قائل به این مسئله نیستم که تعدد کاراکتر در یک سریال یا داستان موجب عدم تمرکز چه در روایت چه در فهم مخاطب بشود. سست بودن عناصر موثر در فیلمنامه از جمله کاراکتر، شاید بتواند به یک سریال ضربه بزند اما وقتی متن فیلمنامه محکم باشد و به تبع آن کاراکترها به جا و موثر وارد قصه شوند و در موقع مناسب هم از قصه خروج کنند به نظر می رسد که تعدد کاراکتر بتواند به کمک نویسنده بیاید تا با بیان داستان های مختلف و پیشبرد داستان توسط افراد مختلف طبقات مختلفی از مخاطبان را با سلیقه های متفاوت درگیر داستان اصلی فیلمنامه کند و در نهایت این اتفاق به نفع اثر و در راستای جلب مخاطب بیشتر موثر بیفتد. قطعا مخاطب از این تنوع خسته نمی‌شود. با چینش مناسب بازیگران توانمند که بتوانند از عهده ایفای اوج و فرود نقش ها بر بیایند می توان اثری شاخص تولید کرد. اثری که بتواند همذات پندارای مخاطب را به همراه داشته باشد.

 

| سریال شما به شدت پر بازیگر است و این مسئله می تواند در روند روایت قصه ریتم را بیندازد در اینباره چه تمهیدی داشتید؟

– چندان با پیش فرض شما موافق نیستم. در اینجا نسبیت حاکم است. این موضوع افتادن ریتم یا خروج از ریتم مناسب، بستگی به نوع ارائه اثر دارد. کما اینکه در یک اثر تک پرسوناژی هم در صورت عدم رعایت موارد صحیح ممکن است ریتم درست از آب درنیاید. ریتم به عنوان نظم موسیقایی زندگی وقتی شما روایتگر لحظات زندگی هستید به واقعیت نزدیک و متناسب با شرایط به عنوان یک مولفه ضروری قطعا مورد رصد کارگردان قرار می‌گیرد اما این مولفه به غیر از کاراکترهای یک اثر، متأثر از فضاسازی، هیجان حاکم بر برخی صحنه ها و حتی گاهی به ضرب و زور برخی از شخصیت های داستانی قابل تغییر و افت و خیز است. فرصت حضور بازیگران زیاد در این کار می توانست به عنوان تهدیدی برای بسیاری از امور از جمله ریتم داستان باشد اما اصالت داستان ما بر این پایه استوار بود که این تعداد شخصیت از شاخصه‌های اثر قرار گیرد و مخاطبینی را که این روزها به دلیل تعدد کانال های تلویزیونی و حجم زیاد آثار تصویری از سلیقه های مختلف و تنوع طلبی شدیدی برخوردارند را جلب کنیم.

 

| سریال «آرام می گیریم» از چند داستان جدا از قصه محوری برخوردار است درباره چگونگی اتصال این قصه ها به یکدیگر تا پایان سریال صحبت کنید؟

– بحث اصلی و پایه اولیه در سریال «آرام می‌گیریم» توجه به خانواده و علاقه به حفظ و ایجاد استحکام در آن است. در زندگی عادی مشکلات بسیاری سر راه انسان قرار می‌گیرد. مشکلاتی که می تواند گاه به راحتی و گاه سرسختانه نظام یک خانواده را از هم بپاشد. داستان «آرام می‌گیریم» داستان خانواده هاست. گاه به واسطه نسبت های خونی و گاه به شیوه‌ای دیگر این خانواده‌ ها در پیوند و تعامل با هم قرار دارند. به همین دلیل چندان قائل به جدایی برخی از داستان ها از قصه محوری نیستم. اینکه خانواده ها در کنار یکدیگر سختی‌ها و مشقاتی را می گذرانند و گاه با سربلندی و گاه با کسب تجربه به خط پایان می رسند بیشتر از نگاه پازل گونه به مدل و نوع روابط خانوادگی و ارتباط خانواده ها با همدیگر برایم حایز اهمیت بوده است.

 

| سریال شما پر از بازیگران چهره است که هر کدام می توانند قصه ای را پیش ببرند در خصوص نحوه انتخاب تیم بازیگری تان صحبت کنید؟ چه تعریفی برای نقش ها داشتید که به این کستینگ رسیدید؟ (در مورد چند بازیگر توضیح دو- سه خطی بدهید)

– قطعا بازیگران نام آشنا با توجه به توانایی های اثبات شده ای که از قبل داشته اند انتخاب و بعد به لحاظ فیزیک و نوع نقش به تیم «آرام می‌گیریم» ملحق شده اند و باتوجه به نیاز هر نقش با ایشان وارد مذاکره شدیم و خوشبختانه بیش از ۹۵ درصد از انتخاب هایمان همان انتخاب اولیه است و الان که تقریبا روزهای پایانی تصویربرداری را می‌گذرانیم و خروجی مطلوبی از بازی اکثر دوستان هنرمندم به دست آمده به نظر می رسد در آن مقطع زمانی بهترین انتخاب ممکن را انجام داده ایم. در کنار بازیگران شناخته شده قصد و ترجیحم استفاده از بازیگرانی بود که کمتر تجربه یا فرصت دیده شدن در این عرصه را به دست آورده بودند که نتیجه به نسبت قابل قبولی از انتخاب های فعلی در سریال می‌بینیم. البته افرادی هم بودند که بعد از تست بازی و تصویر در برخی نقش ها جای گرفتند ولی بعد از یک یا دو جلسه فیلمبرداری با وجود هزینه هایی که به پروژه تحمیل کردند، از استاندارد و خروجی مناسبی برخوردار نبودند و به دلیل این که مایل نبودم ایجاد این فرصت ها باعث خارج شدن کیفیت بازی ها شود به ناچار افراد جدیدی را جایگزین کردم. البته این اتفاق یعنی استفاده از افرادی که فرصت حضور در عرصه حرفه‌ای سینما و تلویزیون را پیدا نکرده بودند در انتخاب عوامل پشت صحنه هم افتاد. در کنار نام‌ های پرآوازه افراد پشت صحنه، اسامی افرادی دیده می‌شود که فرصت حضور در یک کار حرفه‌ای را بدست آوردند و امیدوارم این سریال فرصت مناسبی برای معرفی این عزیزان به دنیای حرفه‌ای باشد.

 

| و حسن جوهرچی به یکباره از گروه شما جدا شد در حالی که در شرایطی خاص گویا جلوی دوربین می رفت و… درباره همکاری تان با مرحوم جوهرچی هم صحبت کنید؟

– مرحوم حسن جوهرچی یکی از بازیگران توانمند و بی حاشیه بودند. ایشان به غیر از خروجی خوب با خلاقیت در لحظه اجرای نقش، نکاتی اضافه می‌کردند که از نظر من راضی کننده و آورده بازیگر مقابل دوربین محسوب و فوق‌‌العاده ارزشمند بود. مرحوم جوهرچی، نقش «بهزاد»، پدر آوا و رعنا را به عنوان یکی از پرفراز و فرودترین نقش های سریال به تصویر کشید. لحظه‌های حسی، عاطفی و معنوی زیاد همراه با گریه، التماس، فریاد، اعتراض و خشم، انعطافی در بازیگر طلب می‌کرد که به نظرم ایشان به خوبی از پس ایفای آن برآمدند. ایشان وضعیت جسمی مناسبی نداشتند و درگیر درمان بودند ولیکن با سعه صدر مقابل دوربین حاضر می‌شدند و باغیرت و پشتکار هرچه از درد و رنج بیماری بود پشت صحنه جا می گذاشتند و مقابل دوربین فقط به ایفای نقش فکر می‌کردند. بارها از روی تخت بیمارستان به گروه ملحق ‌شدند و این حد از وجدان حرفه‌ای در یک بازیگر با آن شرایط جسمی مثال‌زدنی بود. افسوس که بازیگر شریف و مهربانی را از دست دادیم. متاسفانه سکانس هایی باقی مانده از ایشان که فرصت ضبط پیدا نکرد. با نهایت تاثر و تاسف مجبور به تغییر خط داستان آوا و رعنا با حذف نقش ایشان هستیم.

 

| استفاده از مجید صالحی برای یک نقش جدی برایتان راضی کننده بود؟ او را چگونه دیدید؟

– به شخصه معتقدم مجید صالحی یکی از استعدادهای حال حاضر سینما و تلویزیون است و ابعاد و ویژگی‌های منحصر به فردی دارد. با ایده در صحنه حاضر می‌شود و از خودش به نقش نکات زیادی اضافه می کند. نقش مسعود در سریال «آرام می‌گیریم» قرار بود در کنار تندی‌ها، خطاها و اشتباهات غیر قابل جبران به دلیل تلخی فضا مخاطب را پس نزند و شیرینی و جذابیت همیشگی مجید صالحی می توانست به کمک تلخی فضا و نقش بیاید و با تلطیف موضوعات و معضلات مطروحه در خانواده مسعود مخاطب ارتباط بهتر و مطلوب تری با این فضا پیدا کند. البته همواره استفاده غیر معمول از بازیگرانی که بیشتر در یک نقش خاص یا یک حال و هوای خاص مثل فیلم های کمدی درخشیده اند به عنوان یک ساختار شکنی در انتخاب بازیگر مدنظر من بوده است. مخاطب مجید صالحی را دوست دارد و به واسطه علاقه و انگیزه ای که نسبت به دیدن او دارد دنیای تلخ و پرخطر مسعود را راحت‌تر تحمل می کند. از نظر من انتخاب ایشان مناسب و راضی‌کننده بود ولی برای پاسخ به چنین پرسش هایی بهتر است از مخاطبین نظرسنجی به عمل آید.

 

| سریال شما لحظاتی خاص دارد که گاهی در لحظه معمول و کم تلاطم تر قصه کات می خورد با این نگاه توجهی به تعلیق در درام داشتید یا اینکه مصمم به روایت قطره چکانی هستید؟

– در دنیای فعلی با این حجم از آثار سینمایی و سریال های رنگ به رنگی که ارایه می شود نباید سلیقه و سطح فهم مخاطب را دست کم گرفت، ‌نیازی به جویدن لقمه نیست و به شخصه با ریتم کند و تفهیم طولانی وقایع داستانی موافق نیستم. باید سطح توقع مخاطب را بالا ببینیم. مخاطبی که تعداد زیادی از سریال ‌ها و فیلم‌ های روز دنیا را دنبال می کند دیگر باهوشتر از این است که با دقت و وسواس دهه‌ های گذشته و با شرح و بسط شخصیت ها و اتفاقات داستانی حوصله ‌اش را به چهار میخ بکشیم. سرعت بالای اطلاعات و ارتباطات باعث شده تا تعلل در ارایه مطالب به هر مخاطبی با هر وسیله‌ای ریسک از دست رفتن مخاطب را ایجاد کند و رسالت ما به عنوان تهیه کنندگان آثار سینمایی یا تلویزیونی جلب رضایت مخاطبان است.

 

| از کارگردانی و نحوه دکوپاژ سریال تان هم بگویید؟ با توجه حجم شخصیت ها و رنگ آمیزی کاراکترها این دکوپاژ چگونه انجام شد؟ مشخصاً تصمیم دارید در این مجموعه لحظه های زندگی را نمایش دهید و البته کاراکترها را نیز با رنگ و لعاب خودشان منعکس کنید به نظرتان این تعدد کاراکتر در نوع کارگردانی سریال موثر بوده است؟

– حفظ تم اصلی کار به عنوان کارگردان از اولویت های من بوده و هست. سعی داشتم محیطی به تصویر کشیده شود که برای مخاطب ایرانی ملموس و قابل باور باشد و صحنه ‌ها از رنگ و لعاب خوبی برخوردار باشند. برای انجام دکوپاژ، تعدد لوکیشن علاوه بر فرصتی که به کارگردان برای چیدمان بهتر فضا و جای گذاری دوربین می دهد، به نوعی دیگر هربار نیاز به ترکیب بندی جدیدی پیدا می‌کند و قطعا می دانید که به دلیل فشردگی کار و فرصت کم ممکن بود هنگامی که به مرحله تصویربرداری رسیدیم برخی از جزئیاتی را که قبلا تعیین کرده بودم با توجه به شرایط تغییر دهم ولی معمولا سعی داشتم بر اساس فیلمنامه دکوپاژ شده ای که در ذهن داشتم پیش بروم. معتقدم در بسیاری مواقع هنگام تصویربرداری کارگردان می فهمد فیلمنامه ای که در دست دارد باید چگونه ساخته شود. البته معمولا روش اول مرسوم تر و کارآمد تر است.

 

در حال حاضر از نظر بنده با دکوپاژ فعلی و سکانس هایی که پخش شده، ضرباهنگ سریال و حال و هوای آن را به تماشاگر منتقل شده است. برای مثال تقطیع بیشتری انجام شده و طول نماهای کوتاه تر و از زوایای بیشتری فیلمبرداری ضرباهنگ کار نیز تندتر شده است. این روش به دلیل علاقه شخصی خودم به همان مواردی که در تشریح موضوع سلیقه مخاطب داشتم مقبول تر افتاد. یک وظیفه بسیار مهم بر دوش کارگردان است و آن اینکه به گونه ای عمل کند که چشم و ذهن تماشاگر خسته نشود. به طور خلاصه نماها باید به گونه ای باشند که نه آنقدر کشدار و بی تحرک باشند که خسته کننده به نظر برسند و نه آنقدر کوتاه و سریع که تماشاگر نه تنها اطلاعاتی به دست نیاورد بلکه دچار سرگیجه هم بشود. افراط و تفریط به فیلم صدمات بسیاری وارد می کند که البته امیدوارم در انجام این امور موفق عمل کرده باشم.

 

| سریال «آرام می گیریم» چند گروه سنی را مخاطب خود قرار داده و البته نگاهی به روابط خانوادگی دارد. چقدر نگاه روانشناسانه و جامعه شناسانه در پرداختن به خانواده مد نظرتان بوده در این باره توضیح دهید؟

– قطعا در متن اصلی سریال «آرام می‌گیریم» نگاهی روانکاوانه با محوریت خانواده وجود دارد. خانواده‌ هایی که از بچه‌ یک ساله تا مرد و زن پا به سن گذاشته در آن راوی داستان هایی هستند که هر یک به موشکافی ارتباطات انسانی می پردازد. سعی داشتیم از هر کدام از اتفاقات و وقایع نتیجه ‌گیری داشته باشیم. مخاطب ابتدا معضل و مشکلات را ببیند، با آنها درگیر شود و بعد گره گشایی و شیوه مواجهه با آن را با مدل ها و الگوهای مختلف البته در چارچوب عرف و شرع جامعه ایرانی، اسلامی نمایش دهیم.

 

| سریالی با این همه شخصیت، فینال سختی دارد اگر قرار باشد همه شخصیت ها به یک قصه واحد دست پیدا کنند یا حداقل قصه هر کدام جمع شود در فینال بندی سریال آنچه مدنظرتان هست رخ داده است؟

– قطعا این سوال هم سوالی است که با اتمام کار و اندازه ‌گیری مقدار مقبولیت بسته شدن هر کدام از داستان ها در دل مخاطبان می توان به آن پاسخ داد. سعی بر این بود مخاطب با داستان هایی با پایان متفاوت مواجه شود و از پیچ و خم و فراز ونشیب آنها لذت ببرد. قطعا به پایان رساندن داستانی با این تعدد کاراکتر کار چندان آسانی نیست اما امیدوارم در آینده نظر مخاطبان را به خود جلب کند.

 

| سریال قصه ای به روز با رفت و آمدی به گذشته دارد چگونه این دو زمان را به لحاظ قصه و شخصیت ها در هم ادغام کردید؟

– از ویژگی های این سریال بازگشت به گذشته است. همان نگاه روانشناسانه به موضوع باعث می شود تا ما گذری به گذشته این افراد داشته باشیم. هر چه در حال درو می کنیم مسببی در گذشته دارد و یافتن و آموختن از گذشته ، قطعا آینده بهتری را رقم خواهد زد. داستان سریال «آرام می‌گیریم» رو به امید و رسیدن روزهای خوب است، در عین حال که زندگی جریان دارد، مشکلات و مصایبی نیز به همراه می آورد. قصد بر این بود که با پیوند به گذشته انسان ها تحلیلی از حال و روز فعلی آنها به دست آوریم والبته جذابیت های دراماتیک این کار را هم نباید دست کم گرفت، مانند بازسازی دوران نوجوانی شخصیت های یونس و عباس که به لحاظ بصری و دراماتیک جذابیت های خاصی به کار بخشیده است.

 

| چه بازخوردی از سریال داشتید؟

– خوشبختانه بازخوردهای بسیار بسیار خوبی از محیط های مجازی گرفتیم. در صفحات شخصی بسیاری از بازیگرهای سریال مخاطبان با ابراز لطف و محبت اعلام کرده اند که اثر را به عنوان کالای فرهنگی مطلوب پذیرفته اند. در نظر سنجی رسمی شبکه دو از وضعیت خوبی برخورداریم و با توجه به اینکه همچنان در حال تصویربرداری هستیم از اطراف توجه و حمایت مناسبی را دریافت می کنیم ولی برتر از تمام این حرف ها و نظرها، نامه ‌ای از سوی جمعی از خانواده‌ های محترم و داغدار شهدای مدافع حرم دریافت کردیم که این تقدیرنامه به نوبه خود باعث شد تا خستگی دو سال تلاش مداوم بنده و سایر عوامل سریال از تنمان بیرون رود.

 

| و حرف آخر اگر کلامی مانده…

– ضرورت تولید آثاری از این دست حمله به ورود تفکرات ماهواره‌ای است. ما نباید برای دفاع آماده باشیم بلکه باید به جنگ فرهنگی عجیب، غریب و بی ریشه برویم که اساس تفکرات دینی و ایرانی ما را در تیررس قرار داده است. باید نگران از دست رفتن جریان فرهنگی بود و برای سیراب کردن جریان های فرهنگی به روز داخلی از هیچ کوششی فروگذار نکرد. امیدوارم در آینده اراده همراهان و مشتاقان ورود به عرصه فرهنگی کشور بر این مهم استوار گردد.

 

درپایان على رغم گلایه شدیدى که از برخى مدیران و تصمیم گیران این عرصه دارم که البته به موقع به آن خواهم پرداخت، لازم است از همه افرادی هم که در به سرانجام رسیدن این سریال یارى رسانمان بودند تشکر کنم. بویژه از سردار جبارى مدیر عامل بنیاد فرهنگی روایت، آقاى نیرومند مدیر عامل انجمن سینماى دفاع مقدس و آقاى مسعود صباح مدیرگروه سریال شبکه دو سیما که به بنده که تجربه سریال سازى نداشتم اعتماد کردند و با حمایت این عزیزان «آرام مى گیریم» خلق شد. قدردانى بعدى ام از تک تک عوامل عزیز سریال است که حقیقتا سنگ تمام گذاشتند و سختى هاى کار را تحمل کردند، بازیگران عزیزى که همواره  همراهى کردند و عالى درخشیدن.

 

به ویژه محمدرضا فاضلى عزیز که بار اصلى این سریال سنگین را به دوش کشید و درآخر سپاس فراوان از تهیه کننده محترم آقاى فرهاد گلى که انصافا از همه آنچه داشتند و نداشتند گذشتند تا این کار با عالى ترین کیفیت ممکن روی آنتن برود.

 

 

 

 

 

  • 9
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش