سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۱۹:۰۵ - ۲۰ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۲۰۳۳۶۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

حسين سليمانی:

اعتقادی به مافیای بازیگری ندارم

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,حسين سليماني

نوجوان ۱۳ ساله فیلم سینمایی «مهرمادری» سال هاست در سریال ها و فیلم های بسیاری ایفای نقش می کند. از جمله «اروند»، «نهنگ عنبر»، «مارمولک»، «۳۶۰ درجه»، «شاهگوش»، «سرزمین کهن»، «پژمان» و «آقا و خانم سنگی». وی در کنار بازیگری، ترانه سرایی هم انجام داده است و رضا صادقی از جمله خوانندگانی است که با او در این زمینه همکاری داشته است.

 

سلیمانی در این مدت سعی کرده نقش های متفاوتی را بازی کند. از جمله این اواخر که در سریال «پرستاران» به کارگردانی علیرضا افخمی نقش یک مامور انتظامی را بازی کرد. در کنار این سریال وی هر شب با نمایش «ترن» روی صحنه می رود. از این رو بانی فیلم با او گفت و گویی درباره این نمایش و «پرستاران» داشته که می خوانید:

 

|فکر می کنم «پرستاران» دومین تجربه همکاری شما با علیرضا افخمی است؟

– بله. بعد از سریال « پنج کیلومتر تا بهشت»، این مجموعه دومین همکاری من با آقای افخمی بود. البته در برخی کارها که ناظرکیفی بودند هم بازی کرده بودم.

 

|«پرستاران» یک سریال اپیزودیک است و شما در یکی از اپیزودهای آن ایفای نقش کرده اید. با این حال از نتیجه کار راضی بودید؟

– من کار کردن با افخمی را دوست دارم. از طرفی نقشی که من در «پرستاران» بازی کردم، با وجود کوتاه بودن نقش اما متفاوت بود و من بازی در نقش های متفاوت را همیشه دوست دارم. ضمن اینکه من با یک لهجه جدید در این کار آشنا شدم و بازی کردم. بنابراین بازی در «پرستاران» برایم اتفاق جذابی بود.

 

|اصولاً بازی با لهجه های مختلف را دوست دارید؟ چون در اغلب کارهایی که حضور داشتید، با لهجه های مختلف بازی کرده اید؟

– بله. بازی با لهجه های مختلف برایم جالب و جذاب است. اینکه برای یک نقش باید لهجه جدید یاد بگیرم، برایم جالب است.

 

|اما همین بازی با لهجه های مختلف گاهی کار دست بازیگر می دهد!

– به هر حال همیشه عده ای هستند که به یک چیزی معترض باشند. در صورتی که هر چقدر هم یک بازیگر بتواند به خوبی از پس یک لهجه بربیاید، باز هم با اصل آن تفاوت دارد و نمی تواند به خوبی اهالی آن منطقه صحبت کند و تا حدودی می تواند روی آن تسلط داشته باشد و ممکن است سهواً یک چیزهایی را اشتباه بگوید. اما بدین معنی نیست که قصد توهین به کسی را دارد. با این حال برای خودم این نوع نقش ها جذاب تر است. برای این سریال و نقشی هم که بازی کرده ام، کامنت های خوبی گرفتم.

 

|با این حساب از حضور در این کار راضی بودید. اما به عنوان یکی از بازیگران این مجموعه، فکر نمی کنید که این سریال ریتم کندی دارد و برخی صحنه ها در اورژانس می توانست مهیج تر باشد؟

– اگر منظورتان سکانس های مربوط به اپیزودی است که من بازی کرده ام، باید بگویم که قرار بود این داستان ۴-۳ قسمت روایت شود و شاید به دلیل نبودن برخی پلان ها در این اپیزود است که نمی دانم به خاطر ممیزی حذف شده و یا صلاحدید کارگردان.

 

|اما منظور من کلیت سریال است که گاهاً با نمونه خارجی اش مقایسه می شود. از طرفی با توجه به مضمون سریال، می توانست هیجان بیشتر و ریتم تندتری داشته باشد! حال که به عنوان مخاطب، سریال را می بینید، فکر نمی کنید نقاط منفی دارد که باعث می شود از جذابیت سریال کاسته شود؟

– به هر حال نگاه کارگردان به کار اینگونه بوده است. از طرفی به دلیل اینکه من بازیگر این سریال بودم، درست نیست کار را نقد کنم. ضمن اینکه همه به نظر و دیدگاه کارگردان در یک کار احترام می گذارند. بنابراین هر چیزی که من درباره این سریال بگویم به نوعی ناخواسته تعریف کردن است. از طرفی من واقعاً سریال را دوست دارم و نمی توانم آن را نقد کنم. بخصوص اینکه همکاری با آقای افخمی را دوست دارم. با این حال چندان فرصت نکردم پیگیر سریال باشم و به نکاتی که شما عنوان کردید، دقت کنم. چون من هر شب اجرای تئاتر دارم و فرصت دیدن سریال را پیدا نمی کنم. اما با توجه به فیدبکی که من دیده ام، خوشبختانه سریال دیده شده است و مردم دوست دارند.

 

|گفتید که هر شب اجرای «ترن» را روی صحنه دارید. درباره نقشی که در این کار بازی می کنید و حال و هوای این نمایش بگویید.

– «ترن» حدود ۵-۴ سال پیش هم روی صحنه رفته است و امسال با اجرای متفاوت تری روی صحنه می رود. از آن اجرا امیر جعفری و مهراوه شریفی نیا امسال هم حضور دارند. من در این کار در کنار این دوستان و بهرنگ علوی، خسرو احمدی، علی صالحی، فریده سپاه منصور و فرید سجادی حسینی بازی می کنم. این نمایش بازیگران بسیاری دارد و تا آخر سال در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه می رود و خوشبختانه سالن هر شب پر می شود و خوشحالم که هنوز هم مردم به تئاتر علاقه دارند و برای دیدن نمایش وقت می گذارند. حال من هم خیلی خوب است. آن هم بعد از ۱۲ سال که تئاتر کار نکرده بودم.

 

|چرا ۱۲ سال فاصله افتاده بود و شما در این مدت تئاتر کار نمی کردید؟

– به هر حال غم نان بوده است. البته پیشنهاداتی در این زمینه می شد، اما کارهایی نبودند که دوست داشته باشم در آنها بازی کنم. به هر حال من ۱۲ سال پیش با محمد یعقوبی کار کرده ام و سخت بود با دوستانی که نمی شناختم، کار کنم. از طرفی فکر می کردم زمان آن است که به فکر بازی در کارهای تصویری باشم و درآمد کسب کنم. اما در حال حاضر احساس می کنم خیلی لازم داشتم تئاتر کار کنم. بنابراین وقتی حمیدرضا آذرنگ، پیشنهاد این کار را داد، پذیرفتم و خیلی این کار را دوست دارم.

 

|در مورد نقشتان در این نمایش هم بگویید.

– من، نسیم ادبی و ستایش محمودی در یکی از اپیزودهای «ترن» بازی می کنم. من نقش برادر یک شهید را بازی می کنم. خیلی نمی توانم درباره نقش توضیح بدهم. بهتر است خودتان بیایید و اجرا را ببینید. اپیزود بسیار خوب و جذابی است.

 

|همزمان با اجرای این نمایش در کار دیگری حضور ندارید؟

– من قرار بود که با رضا کریمی در سریال گمشدگان همکاری کنم که به دلیل مشکلات شخصی خودم نتوانستم در این کار حضور داشته باشم. اما حالا که درگیر تئاترم، خودم دوست ندارم کار دیگری را قبول کنم چون حالم خیلی بهتر است وقتی تئاتر کار می کنم.

 

|اصولاً تئاتر خوب حال تماشاگر را هم خوب می کند، چه برسد به خود بازیگر.

– تئاتر کار کردن واقعاً حس بی نظیری است و تمرکز بازیگر را افزایش می دهد و حال آدم را بهتر می کند. ضمن اینکه به جایی برگشتم که دوستش داشتم و تجربیات خوبی به واسطه آن کسب کرده ام.

 

|پیش از پخش سریال «پرستاران»، در سریال «هم سایه ها» حضور داشتید. این مجموعه را چگونه تجربه ای دیدید و ارزیابی تان از آن کار چه بود؟

– «هم سایه ها» هم کار خوبی بود و من دوست داشتم. به هر حال این مجموعه چند کمدین داشت که شناخته شده هستند. جواد رضویان، مهران غفوریان، بهاره رهنما و سیروس گرجستانی کارگردان کنار این افراد خیلی می تواند برای من موثر باشد که تا به حال در چنین ژانری کار نکرده بودم. من تجربه کار کمدی ۴۰ شبی تا به این کار نداشتم، ولی متاسفانه شبکه پخش تغییر کرد و همین اتفاق روی بچه ها خیلی تأثیر بدی گذاشت و آنطور که باید دیده نشد. البته در جریان دلیل تغییر شبکه نیستم، اما اتفاق خوشایندی برای بچه ها رقم زد. با اینکه به هر حال کار دیده شد، ما نه به اندازه ای که ما تصور می کردیم.

 

|البته شبکه نسیم هم مخاطبان خود را دارد!

– بله. اما شبکه دو شبکه سراسری است و مخاطبان بیشتری نسبت به سایر شبکه ها دارد. از طرفی شبکه نسیم به واسطه برنامه هایش بیشتر مخاطب دارد، نه پخش سریال. نسیم، کنداکتوری برای سریال تعریف نکرده است. اما شبکه دو این کنداکتور را دارد. من هم برای این شبکه زیاد کار کرده ام. بنابراین آنطور که باید دیده نشد و اتفاقی که باید برایش می افتاد، نیفتاد. با این حال من سریال را دوست داشتم و برایم تجربه خوب و جذابی بود.

 

|چقدر در تلویزیون شرایط برایتان مهیاست تا حق انتخاب بهتری داشته باشید؟

– خوشبختانه در این ۴-۳ سال اخیر خیلی بیشتر حق انتخاب دادم و شرایط بهتری برایم وجود داشته است. ضمن اینکه متفاوت کار کردن را دوست دارم. کار طنز و جدی هم انجام دادم و خوشبختانه توانسته ام انتخاب های بهتری داشته باشم.

 

|از این جهت این سوال را پرسیدم که عده ای از بازیگران معتقدند شرایط تولید در تلویزیون به گونه ای است که بازیگر حق انتخاب کمتری دارد.

– من در این چند سال هیچ کاری را از روی اجبار بازی نکردم و همه کارهایی را که بازی کردم دوست داشتم.

|یعنی در کارهایی حضور داشتید که قابل دفاع باشد؟

 

– من فکر می کنم هر کاری را که بازی می کنم باید از آن دفاع کنم. بنابراین نقش هایی را می پذیرم که خودم در مرحله اول دوست داشته باشم و از کار لذت ببرم. اتفاقاً به من یک سریال عروسکی هم پیشنهاد شد و دوست داشتم فضای متفاوت این کار را هم تجربه کنم، اما به دلایلی این اتفاق نیفتاد و همکاری میسر نشد.

 

|در سینما چطور؟ با توجه به اینکه اغلب بازیگران معتقدند که در سینما مافیای قدرتمندی وجود دارد و فقط عده خاصی می توانند در فیلم های خوب بازی کنند؟

– من اصلاً مافیا را نمی فهمم و به آن اعتقادی ندارم. به هر حال اغلب بازیگرانی که به این قضیه معتقدند هم به نوعی در مقطعی با دوستان خودشان کار کرده اند. به نظر من آنچه که در این کار مهم است و حرف اول را می زند، اخلاق و نوع بازی است. اگر کسی هم در مقطعی عقب می افتد، به خاطر این است که این مسائل را فراموش کرده است. من باندبازی را قبول ندارم. چون مردم خسته می شوند از تکرار یکسری چهره ها در سینما و تلویزیون. این یک حقیقت است و یکی از دلایلی که باعث شد من به سمت تئاتر بیایم، همین نکته بود. ترجیح دادم به جای اینکه در دو سریال بازی کنم، کمی فاصله بگیرم و تئاتر کار کنم. بنابراین به مافیای بازیگری اعتقادی ندارم و اگر کسی در کار هوای رفیق خودش را داشته باشد، اصلاً چیزی بدی نیست. اما نتیجه کار اگر مثبت نباشد، اتفاق خوبی نیست. مردم هوشیار و باهوش هستند و این تفاوت ها را متوجه می شوند. بنابراین اینگونه محبت ها اصلاً خوشایند نیست.

 

|و چه کاری آماده پخش و یا اکران دارید؟

– با امیراحمد انصاری فیلم «هاری» را کار کردم که اردیبهشت سال آینده اکران می شود. امسال سه کار سینمایی پیشنهاد شد که به خاطر «هم سایه ها» نتوانستم در آنها بازی کنم که یکی از آنها به جشنواره فجر راه پیدا کرد. البته از بخش مسابقه خارج شد. سریال «هم سایه ها» و «پرستاران» را بازی کردم که پخش شد.

 

 

 

 

 

banifilm.ir
  • 18
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش