شنبه ۰۳ شهریور ۱۴۰۳
۱۷:۰۶ - ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۲۰۴۴۹۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

ميرطاهر مظلومي:

تئاتر، حال بازیگر را در سینما و تلویزیون بهتر می‏ کند

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,ميرطاهر مظلومي

میرطاهر مظلومی از جمله بازیگرانی است که علاوه بر ایفای نقش در سینما و تلویزیون، در حوزه های دیگری چون تئاتر، دوبله و رادیو نیز فعالیت دارد. «بچه ها نگاه می کنند» «کلانتر» «عمارت فرنگی» «چمدان» «سی امین روز» «بزرگ مرد کوچک» «تاکسی تهران» «دختری به نام آهو» «دفترخانه شماره۱۳» «اخراجی ها۲» «ایران برگر» «دل شکسته» «گشت ارشاد» «به نام پدر» «پایان نامه» و … از جمله، برخی از فیلم ها و سریال های وی هستند.

او از اواخر دهه ۶۰ تا کنون قالب های گوناگونی را در دنیای تصویر تجربه کرده است و علاوه بر حضور در سریال «پرستاران»،  مدتی پیش نیز با سریال «آرام می گیریم»، بازهم از دریچه جعبه جادو نقش آفرینی کرد. این سریال بهانه ای شد تا در بانی فیلم، گفت و گویی با او داشته باشیم، صحبت هایی که در ادامه آن را می خوانید:

| با سریال«آرام می گیریم» شروع کنیم، شما به عنوان بازیگر و عضوی از این سریال، کار را چه طور می بینید؟

-«آرام می گیریم» سریالی است که با یک کارگردان شریف ساخته شد. این مجموعه به گونه ای برش هایی از زندگی است، که بین کاراکترها تقسیم شده. دغدغه های به روز شده ای که در قالب یک سریال به تصویر کشیده شده اند. از جمله آن ها خانواده ای است که من در آن حضور دارم و مثل خیلی از خانواده های امروز، با مشکلات و تفاوت عقیده برای تربیت و شکل دادن شخصیت فرزندشان رو به رو هستند.

| کاراکتر خودتان را به عنوان پدری که سعی در آرام کردن فرزندش و ایجاد تعادل در خانواده دارد، چه طور برآورد می کنید؟

-من در این کار به همراه خانم عابدی، دو اندیشه متفاوت و روبه روی هم هستیم. در یک سو پدر با صبوری بیشتر و ازیک طرف مادر حساس و سخت گیر حضور دارد. منصور در این سریال، بین چند ماجرا گیر افتاده، یکسو خانواده خودش است، در بخش دیگر فراز و نشیب هایی است که برادرش دارد و در ادامه فرزند و همسری است که باید حواسش به آن ها هم باشد. در این کار به گونه ای تضاد و تقابل بین سنت و مدرنیته وجود دارد. تعلیق های پی در پی نیز که قصه را جلو می برد از جمله دیگر ویژگی های قصه است.

| این اختلافات تا کجای داستان ادامه داشتند؟

-هر چه کار بیشتر جلو می رفت، شاهد تفکیک بیشتری بین این پدر و مادر هستیم. بعد ها ممکن است این دو به نقطه مشترکی برسند، چون منصور به شدت به کانون گرم خانواده اعتقاد دارد و فکر می کند که اگر آرامش باشد، نیازهای عاطفی نیز رفع می شوند. در همین راستا مهمترین کار او این است که بتواند این آرامش را ایجاد کند و پیش ببرد، وگرنه یک جنگ رخ می دهد. منصور تلاش می کند تا فرزندش را به خواسته هایش نزدیک کند و از طرفی، پیچیدگی های زندگی را نیز به او گوشزد می کند.

| بازی جلوی دوربین روح الله سهرابی به عنوان کارگردان چه طور بود و چه ویژگی هایی داشت؟

-سهرابی کارگردان کاربلد و فهیمی است که با صبوری به پیشنهادات هنرپیشه فکر می کند. او کاراکترها را روی نمودار و فضایی که از پیش تعیین شده، جلو می برد و خودش فیلم را در ذهنش ساخته و همزمان با هنرپیشه رشد می کند. کار کردن با آقای سهرابی فضا آرامی را ایجاد می کندکه آدم مشتاق ادامه آن می شود. از سوی دیگر گروه هم ویژگی های خاص خودش را داشت.

| چه ویژگی هایی؟

-این سریال گروه پربازیگری داشت و مخاطبان خود را جذب کرده است. پیش بردن این جمعیت با وجود همه کاستی هایی که هست، به صورت خوب و مستمر از جمله ویژگی هایی است که نشان از گروه اجرایی و تهیه کنندگی قوی دارد. گروه موجود در این کار بسیار یکدل و یکرنگ هستند و همین باعث شده تا مجموعه اثرگذار و پرمخاطب شود. لازم به ذکر است که هماهنگی این تعداد بازیگر فقط از فرزاد رحمانی که برنامه ریز کار است و هوشیارانه آن را پیش برد، ساخته است.

| همکاری و حضور مرحوم حسن جوهرچی در سریال «آرام می گیریم» نیز از جمله رخداد هایی بودکه نبودش قطعأ در کار خلأ ایجاد کرد…

-بله، این اتفاق نه تنها در کار بلکه برای جامعه هنرمندان خلأ ایجاد کرد. من سال ها با حسن دوست بودم. کل افراد حاضر در سینما و تلویزیون که حتی کمی او را می شناختند، از مهربانی و اخلاق او می گویند. گاهی چنین شخصیت هایی تا سال آینده نیز تکرار نمی شوند و نبودشان یک شکاف دائمی را ایجاد می کند.  او همیشه مهربابانه و دوستانه بقیه را راهنمایی می کرد و تجربیاتش را بی هیچ منتی در اختیار بقیه قرار می داد. حسن واقعأ رفیق نابی بود و با ویژگی های خاصی که داشت همه چیز را خوب می دید، این یعنی او در برخورد اول با آدم ها ابتدا خوبی را جست و جو می کرد و خیلی شفیق، مهربان و دوست داشتنی بود و همه ویژگی های یک انسان خوب را داشت. حسن لهجه آذری را خیلی شیرین صحبت می کرد و بازهم می گویم که جایش همیشه در سراسر تلویزیون و سینما خالی است.

| از جمله کاراکترهایی که نقش مقابل شما را بازی می کند، نگار عابدی است. این همکاری چه طور بود؟

-خانم عابدی بازیگر فهیم و باهوشی است که کار با او به خوبی پیش می رود. در حین ایفای نقش نیز، ما مدام بده و بستان و در واقع پاسکاری داریم که به خاطر آن، در تمرینات قبل از ضبط، به یکدیگر کمک می کنیم. این دو کاراکتر به گونه ای هستند که در کنار یکدیگر کامل می شوند.

| در کل چه قدر از بداهه گویی برای نقش تان بهره می برید؟

-بداهه گویی و اعمال نظر در هر کاری بسته به نوع کار، وجود دارد. در آرام می گیریم نیز به جهت این که آقای سهرابی نویسنده خوبی نیز است، این پیشنهادات را می شنود و هر از گاهی بداهه ها را رتوش و رنگ آمیزی ادبی می کند. این اتفاق باعث می شود که کار حرفه ای تر شود.

| شما قالب ها و فضاهای گوناگونی را تجربه کردید و در خیلی از نقش هایتان در مقابل کاراکتر مقابل حتی به ظاهر، تسلیم می شدید و کوتاه می آمدید، در «آرام می گیریم» هم ما تقریبأ شاهد این اتفاق هستیم. کمی از این موضوع و معیارتان برای انتخاب نقش ها بگویید.

-ابتدا در مورد انتخاب نقش باید بگویم که کاراکتر و نقش پیشنهادی، برای من باید در ساختار نوعی تعلیق ایجاد کند، اثر گذار باشد و حذف آن از کار در روند تولید، باعث اختلال شود. درباره کوتاه آمدن هم واقعیت این است که همانطور که گفتم در آرام می گیریم، تا جایی این شیوه وجود دارد. منصور فراز و نشیب هایی را در روند رفتاریش دارد، اما فعلأ در مرحله کوتاه آمدن است. در نقطه ای او چرخش می کند و جایی از اصلاح ناامید می شود، آن موقع مجبور است بایستد. البته  آن ایستادن هم براساس فرهیختگی است نه لجبازی و مقاومت او از جنس خودش است.

| تئاتر هم از جمله حوزه هایی است که شما در آن سال های سال فعالیت داشتید. در حال حاضر در این عرصه مشغول کاری هستید؟

-بله، نمایش «غبار» به کارگردانی محمدضا مداحیان  و نویسندگی انوش معظمی از جمله تئاترهایی است که از ۱۹ بهمن تا ۱۶ اسفندماه در تالار وحدت به روی صحنه رفت.

اردلان شجاع کاوه، شهرام عبدلی، خسروشهراز، جوادزیتونی، محسن افشار،  شاپورکلهر، علی طهماسبی، یحیی ایراندوست و انوش معظمی از جمله بازیگران حاضر در این کار هستند که نمایش آیینی را به روی صحنه برده اند.

| حال و هوای تئاتر را این روزها چه طور می بیند؟

-واقعیت این است که حال تئاتر خیلی خوب نیست، اما قول هایی داده شده که امیدواریم سال بعد را برای تئاتر درخشان تر کند. پایه و اساس بازیگری، تئاتر است و من آرزو دارم تا حال دوستانم در این حوزه بهتر شود تا از آن سو شاهد حضور بازیگران سرحال تری باشیم. ما هنوز سالن های استاندارد کم داریم، تعداد این مراکز باید بیشتر شود و افزایش آن ها نیاز به مسائل مالی دراد. گویا وزیر وعده داده اند که سال آینده بودجه تئاتر چند برابر می شود و من امیدوارم که این اتفاق بیفتد چرا که کمک به تئاتر به گونه ای کمک به پیشرفت سینما و تلویزیون است.

| شما در رادیو و دوبله هم دستی بر آتش دارید، پیش برد همه این کارها سخت نیست؟

-مدت ها است که همه این ها در کنار هم و باهم هستند. گاهی واقعا آدم باید تکثیر شود تا حواسش به همه آن ها باشد. در این دو عرصه نیز غالبأ هر روز کار داریم و همه این کارها برای من دوست داشتنی هستند.

banifilm.ir
  • 18
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

چکیده بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید

نام کامل: هیثم بن طارق آل سعید

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش