پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۴:۴۱ - ۰۴ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۰۲۴۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

رضا رویگری:

ایران ایران را که خواندم، پدرم سرش را بالا گرفت

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,رضا رویگری
رضا رویگری که از جمله نقش‌های به یاد ماندنی‌اش آقاشاپوری در فیلم «بوتیک» است در مورد شایعه مرگش گفت: «من حلوا خورم، حلوا بده نیستم!»

به گزارش خبرآنلاین، شامگاه پنجشنبه سوم فروردین رضا رویگری بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر مهمان برنامه «دورهمی» با اجرای مهران مدیری در شبکه نسیم شد.

 

رضا رویگردی در پاسخ اولین سوال مهران مدیری که پرسید چرا این قدر خوش‌تیپی؟ با جدیت گفت: «خدا خواسته!»

 

مدیری در ادامه با اشاره به دستمال گردن رضا رویگری گفت: «دستمال گردنت باعث شده که نقش پدرسوخته‌های پولدار را زیاد بازی کنی؟!» که رویگری در جواب گفت: «زیاد هم بازی نکرده‌ام، اگر اشاره‌ات به سریال «به کجا چنین شتابان» است که یک بار چنین نقشی بازی کردم و خودم هم واقعا پولدار نیستم.»

 

بازیگر نقش کیسان ابوعمره در سریال «مختارنامه» با ذکر خاطره‌ای ادامه داد: «در حرم حضرت ابوالفضل بودم که خانمی اصفهانی جلو آمد و گفت؛ آقای رویگری راست است که شما پولدارترین هنرپیشه ایرانید؟! (با خنده) گفتم یا ابوالفضل خودت ببین چه می‌گوید!»

 

رویگری در پاسخ به این که کارش را به عنوان بازیگر از چه سنی و از کجا شروع کرد توضیح داد: «از توی کوچه‌مان! با «محله برو بیا» در سال ۶۱ و بعدتر با «محله بهداشت» در سال ۶۳ هم فعالیت حرفه‌ای‌ام شروع شد.»

 

بازیگر نقش سعدون در سریال «معصومیت از دست رفته» در مورد بیماری‌اش هم گفت: «داشتیم برای رفتن به مهمانی آماده می‌شدیم، سمت دستشویی که رفتم گیج خوردم و سرم با توالت فرنگی برخورد کرد. همسرم با اورژانس تماس گرفت، رفتیم بیمارستان و گفتند سکته مغزی کرده. بعدش برای «گناهکاران» فیلم فرامرز قریبیان رفتیم ترکیه. هوا خیلی سرد بود طوری که سگ را می‌زدی از لانه‌اش بیرون نمی‌آمد! آن جا مریض شدم. سرما خوردم و حالم خیلی بد بود. برای کنسرت که به بیروت رفته بودم نفسم بالا نمی‌آمد و عمل قلب کردم.»

 

خواننده سرود معروف «ایران، ایران» در مورد ازدواج دومش هم گفت: «چهار یا پنج سال است که با همسر دومم ازدواج کرده‌ام. او با وجود همه مسائل و مشکلاتی که حدودا سه سال است گرفتارش هستم تا الان مرا به دوش کشیده و باید مورد تقدیر قرار بگیرد. قبلا نقاشی می‌کشیدم و قول داده بودم پرتره‌اش را بکشم (با اشاره به دستش) اما الان که این دست از کار افتاده. سر «مختارنامه» از اسب افتادم و پایم هنوز مشکل دارد. برای دستم هم هرچه قدر دکتر رفتم درست نشد.»

 

خواننده آلبوم‌های «از عشق گفتن»، «غوغا» و «کازابلانکا» در مورد شایعاتی که در خصوص مرگش درست شده بود گفت: «۷۰ سالم است و حلوا خورم و حلوا بده نیستم. ارث و میراثم را هم تقسیم کرده‌ام.»

 

رضا رویگری در ادامه گفت: «مردم در کوچه و خیابان محبت‌شان را به ما می‌رسانند و بی‌نظیرند. همکارها هم گه گاه سری می‌زنند ولی آن‌هایی که باید سر بزنند، نمی‌زنند.»

 

بازیگر سریال تنهایی لیلا; در ادامه اشاره مهران مدیری به تاریخ ششم مرداد ۱۳۶۶ توضیح داد: «آن موقع من در تبریز سر ضبط «سرزمین آرزوها» بودم که رادیو گفت شمرون را سیل برد، خانه پدری‌ام آن جا بود و وقتی آمدم دیدم هیچ چیز باقی نمانده.»

 

او در مورد بزرگترین ترسش توضیح داد: «این که سر برج باشد و کرایه خانه نداشته باشم. دلم می‌خواهد عاقبت به خیر شوم و بتوانم زندگی‌ام را بچرخانم، الان اجاره نشینم.»

 

بازیگر «اجاره نشین‌ها»ی داریوش مهرجویی ادامه داد: «بیش از ۵۰ سال است که کار می‌کنم، پول هم کم درنیاورده‌ام اما دور و برم کسانی بودند که استحقاق نداشتند. از من می‌کَندَند و می‌بردند. من هم مغز بیزینس ندارم، پدرم هم نداشت. مغازه داشت اما چون سواد نداشت همه نسیه می‌بردند و می‌خوردند.»

 

او در مورد الگویی که در زندگی دارد گفت: «فقط توکل به خدا. خانواده‌ام مذهبی بودند و پدرم از این که بچه‌اش به قول خودش مطرب شده بود ناراحت بود اما «ایران، ایران» را که خواندم سرش را بالا گرفت.»

 

رویگردی در مورد این که احساس خوشبختی می‌کند یا نه هم افزود: «از این که زنده‌ام، نفس می‌کشم، همسر خوبی دارم، پسری دارم و نوه‌ای خوشحالم. اما خوشبختی ابزار خودش را می‌خواهد که من ندارم.»

 

او در پایان گفت سه آلبوم دارد که به عنوان یادگاری به موزه برنامه «دورهمی» می‌دهد و تابلویی دارد که هر چند دلش نمی‌آید اما آن را هم می‌دهد.

 

 

 

 

  • 11
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش