سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۲۳:۳۵ - ۲۳ فروردین ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۱۰۳۵۶۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

 حسين محب اهری:

تلخ اما واقعی؛ از بازیگران در روزهای سخت حمایت نمی‏ شود!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,حسین محب اهری
 سالهاست که در سینما، تئاتر و تلویزیون حضور فعالی دارد و در آثار بسیاری نیز ایفای نقش کرده است. از جمله مجموعه های: «سربداران»، «باجناق ها»، «محله بهداشت»، «پایتخت ۲»، «تبریز در مه» و «معمای شاه».

به گزارش بانی فیلم،حسین محب اهری از سال گذشته با بیماری دست و پنجه نرم می کند، اما به دلیل عشقی که به بازیگری دارد، با تمام سختی هایی که داشت، در سریال «علی البدل» ایفاگر نقش مرد روستایی به نام «قدم» بود. یکی از اعضای شورا که شخصیت خاکستری داشت. او با این سریال بار دیگر با سیروس مقدم همکاری کرد و و قصد دارد به زودی تمرین یک نمایش را آغاز کند که قرار است اوایل تابستان روی صحنه برود. خوشبختانه حال جسمانی اش مساعد است و در لابه لای گفت و گویی که با بانی فیلم داشت، از آمادگی جسمانی که برای بازی روی صحنه تئاتر و مقابل دوربین دارد گفت که ماحصل آن را در ادامه می خوانید:

 

 

|برای شروع صحبت مان از فعالیت های اخیرتان بگوئید. اینکه بعد از سریال «علی البدل» وارد پروژه دیگری شده اید و یا دوره نقاهت بیماری تان را سپری می کنید؟

ـ نه، اتفاقاً حالم خوب است و مشکلی ندارم و آماده بازی مقابل دوربین یک کار خوب دیگر هستم. به زودی هم قرار است تمرین نمایش «خسیس» مولیر به کارگردانی مریم کاظمی را آغاز کنیم که اوایل تابستان در فرهنگسرای خاوران روی صحنه خواهد رفت.

 

|شما در این نمایش قرار است ایفاگر چه نقشی باشید؟

ـ من نقش خسیس را در این نمایش بازی می کنم و یکی دو هفته دیگر هم تمرین نمایش را آغاز می کنیم.

 

|در زمینه کار تصویر چطور؟ هنوز حضورتان در فیلم یا سریالی قطعی نشده است؟

ـ سال گذشته به دلیل بیماری ام یکی، دو کار را نپذیرفتم. اما در سال جدید هنوز پیشنهادی از جانب دوستان نشده است که مقابل دوربین بروم. اما حالم خوب است و توانایی بازی را هم روی صحنه و  هم مقابل دوربین دارم.

 

|به سریال «علی البدل» و حضورتان در این کار بپردازیم. با توجه به بیماری که داشتید و شرایط سخت کاری، چقدر از حضورتان در این سریال راضی بودید؟

ـ به دلیل اینکه حالم مساعد نبود، کمی کار برایم سخت بود. با این حال در این کار با امکانات خوبی روبرو بودم و مشکلی هم در کار نداشتم. اتفاقاً روستایی که در آن کار می کردیم، هوای بسیار خوبی داشت و لوکیشن زیبایی هم در این سریال داشتیم و از همه مهمتر گروه خوبی داشتیم. خوشحالم که توانستم در این مجموعه حضور داشته باشم.

 

|فکر می کنم داستان سریال به خصوص بخشهای مربوط به «قدم» به خاطر وضعیت بیماری شما تغییر کرد. این طور نیست؟

ـ بله، البته تغییر جزئی بود که آن هم مربوط به شخصیتی بود که من بازی می کردم. خود فیلمنامه دچار تغییرات نشد. از آنجایی که نویسنده ها حضور داشتند، به دلیل اینکه برای بیماری ام باید بر می گشتم تهران، تغییر کوچکی در داستان دادند و ماجرای «قدم» عوض شد و سرنوشت دیگری پیدا کرد. البته پس از بازگشتم از بیمارستان خیلی سعی کردم در داستان و بازی ام این اتفاق را نشان ندهم. اما اینکه تا چه حد موفق بودم را بیننده های سریال باید نظر بدهند.

 

|شما در «پایتخت ۲» هم حضور نسبتاً کوتاهی داشتید. اما در «علی البدل» حضور پررنگ تری در سریال داشتید. بنابراین از این همکاری و تجربه مشترکتان با آقای مقدم بگویید؟

ـ بله من در آن مجموعه نقش دایی خانم لیندا کیانی را بازی کرده بودم. خوشحالم که باز هم فرصتی مهیا شد تا با آقای مقدم باز هم همکاری داشته باشم، چون فضای کارهایشان را دوست دارم و فکر می کنم مردم هم دوست دارند. اینکه به صورت گروهی کار را پیش می برند. از طرفی این روحیه همکاری باعث شده که بازیگر سر صحنه کارهایشان آنچه را که به ذهنش می رسد و به ایفای بهتر نقش کمک می کند، بتواند به راحتی با کارگردان مطرح کرده و کار با تعامل بیشتری پیش برود. نویسنده ها هم با گروه همراه هستند و حضورشان باعث می شود که بتوانند تغییرات ایجاد شده سر صحنه را در داستان اعمال کنند. بنابراین همکاری با این تیم هماهنگ برای من تجربه بسیار خوبی بود.

 

|قصه و شخصیت قدم چقدر برایتان از همان ابتدا جذابیت داشت؟

ـ برای من بازی در قالب این نقش تجربه جدیدی بود. «قدم» رئیس یک شورا بود که من تا به  حال چنین نقشی را بازی نکرده بودم. ضمن اینکه نمک سیاسی روز هم چاشنی این داستان بود که آن هم برایم جذابیت داشت.

 

|یکی از ویژگی های کارهای سیروس مقدم، مردمی بودن و فضای ملموسی است که در تمام سریال هایشان رعایت می کنند و باعث جذب و ارتباط مخاطبان می شود.

ـ بله موافقم. آقای مقدم تجربیات موفقی را در این زمینه دارند. به درستی می دانند که باید سریالی در تلویزیون ساخته شود که از جنس مردم باشد و بتوانند با داستان ها و شخصیت های آنها ارتباط برقرار کنند. بنابراین وقتی با چنین کارگردانی کار می کنی، با اعتماد و آرامش سر صحنه می روی و اطمینان داری کاری که در آن حضور داری با مخاطبان بسیاری ارتباط برقرار می کند. یکی از نمونه های موفق را هم می توان «پایتخت» نام برد که به دلیل پر مخاطب بودنش ادامه دار شده است.

 

|فرصت کردید در نوروز بیننده «علی البدل» و سریال های نوروزی دیگر باشید؟

ـ بله تقریباً سریال ها و برنامه های دیگر را دنبال کردم. اتفاقاً من خیلی با مردم در ارتباط هستم. سعی می کنم از وسیله نقلیه عمومی استفاده کنم و از این طریق ارتباط نزدیکی بامردم داشته باشم.

 

|پس از آن دست بازیگرانی نیستید که از مردم فاصله دارند و به همین دلیل نقش هایی را که بازی می کنند، برای مخاطب باورپذیر نیست!

ـ بله، من معمولاً از مترو و تاکسی و اتوبوس استفاده می کنم و برخوردهایی که با مردم دارم و نظراتی که درباره بازی و سریال هایم می دهند را می توانم در کارهای بعدی استفاده کنم.

 

|فکر می کنم یکی از دلایلی که باعث می شود بازی بازیگرانی مثل شما برای مخاطب ملموس و باورپذیر باشد، همین نکته است!

ـ بله. اتفاقاً از شنیدن نظرات و انتقادات و لطفی که مردم نسبت به بازیگران دارند، خوشحال می شوم. بازیگر باید در دل جامعه باشد تا بتواند تمام حرکات و بازی اش از جنس مردم باشد و به دل بنشیند. اتفاقاً وقتی هم صحبت می شویم، چنان گرم صحبت هستیم که من از مسیر اصلی ام دور می شوم. این برای من خیلی لذت بخش است. از طرفی می توانم متوجه شوم سریالی که بازی کردم تا چه حد مورد قبول مخاطبان قرار گرفته و دوست داشتند. به هر حال اینگونه ارتباطات روی کار ما تأثیرگذار و در جهت بهبود است. البته بیشتر این تبادل نظرها در مورد سریال های مناسبتی رخ می دهد که مخاطبان بیشتری به نسبت سایر کارها دارد. بنابراین رو در رو شدن با مخاطب هم لذت بخش است و هم می توانی خیلی مستقیم و بدون واسطه از نظرات آنها مطلع شوی و نقاط ضعف و قوت کار خودت را بدانی. این خیلی برای من باارزش است.

 

|در کنار ابراز لطف مردم، تا چه حد مدیران مربوطه با بازیگران در ارتباط هستند. به خصوص از زمانی که شما بیمار شدید، از بین همکاران و مدیران هم سراغی از شما گرفته اند؟

ـ این حس عیادت کردن خیلی به بیمار روحیه می دهد تا بهتر بتواند با بیماری اش مبارزه کند. خوشبختانه این اتفاق در مورد من افتاد. زمانی که بیمارستان بودم، بسیار مورد لطف و توجه مردم و پرسنل بیمارستان قرار گرفتم. برخوردهایی که می دیدم، باعث می شد فضای بیمارستان برایم قابل تحمل باشد.

 

چون به هر حال بیمارستان فضای خوشایندی ندارد. اما با وجود محبت هایی که نسبت به من در این مدت سرازیر شد، توانستم با روحیه بیشتر و بهتری با بیماری ام مقابله کنم. اما خب به هر حال نه فقط من، بلکه همه هنرمندان سندیکا و یا سازمان و جایی را برای حمایت ندارند و این تلخ است. بیمه تحت پوششم خیلی من را در این مدت اذیت کرد، به خصوص درباره هزینه های درمان. کمی از این وضعیت دلگیر شدم. بعضی از دوستان هم که می خواهند عیادت بیمار بروند، علاقه دارند که حتماً آن را رسانه ای کنند. خب این چیزها باعث دلخوری آدم می شود. عیادت که رسانه ای نیست! اما خب دوستان و همکارانی هم هستند که ابراز لطف و محبت می کنند.

 

|پیش از «علی البدل» شما در سریال «معمای شاه» هم حضور داشتید. از تجربه حضور در سریال تاریخی هم می گوئید؟

ـ دکتر ایادی نقش بسیار جذابی برای من بود. البته نقشی بود که خیلی در تاریخ برای مردم آشنا و شناخته شده نبود. آدم مرموزی بود که دارای مناصب و شغل های بسیاری بود و در پشت پرده کارهای بسیاری انجام می داد.

خوشحالم که با آقای ورزی در این کار همکاری داشتم. ایشان با مستندات تاریخی که  درباره دکتر ایادی به من ارائه دادند، باعث شدند بهتر بتوانم این کاراکتر را ایفا کنم. اتفاقاً در برخوردهایی که با مردم داشتم، درباره این سریال هم تبادل نظر می کردیم. عده ای منتقد سریال بودند و برخی هم آن را دوست داشتند که به هر حال این اختلاف نظر و سلیقه طبیعی است.

 

|خیلی از بازیگران از وضعیت سینما و تلویزیون ناراضی هستند. به خصوص از کم شدن تولیدات و متعاقباً پیشنهادات کاری. شما هم از این وضعیت گله مند هستید و یا به  دلیل بیماری کم کار شدید؟

ـ من سال گذشته خودم اعلام کردم که توانایی بازی و کار را ندارم، چون دوره درمان را پشت سر می گذاشتم نتوانستم کار کنم. البته پیشنهاد کاری داشتم ولی خودم نگران بودم که کار با مشکلی مواجه شود. به همین دلیل ترجیح دادم کار نکنم تا حالم بهتر شود. اما خوشبختانه در حال حاضر حالم بسیار خوب است و از طریق روزنامه شما اعلام می کنم که توانایی کار کردن را دارم. اما خب دوستانی هم هستند که به آنها پیشنهاد نمی شود و یا کمتر فرصت حضور در فیلم و سریالی برایشان مهیا می شود. به هر حال تولید آثار نمایشی به نسبت گذشته کمتر شده است. تعداد بازیگران هم بیشتر شده. طبیعتاً از این دست مشکلات پیش می آید. البته امیدوارم در سال جدید شرایط کاری برای همه دوستان و همکاران بهتر شود و کارهای بهتر و پر مخاطبی ساخته شود. از طرفی امیدوارم همه دوستان سلامت باشند و درگیر بیماری نباشند. نه فقط دوستان و همکاران، بلکه همه مردم عزیز و پر محبت و دوست داشتنی که در مدت بیماری با توجه و محبت هایشان به من روحیه دادند تا بتوانم با بیماری ام مبارزه کنم.

امیدوارم بتوانم همین طور محکم و سلامت روی صحنه نمایش «خسیس» بروم و مردم از دیدن نمایش لذت ببرند.

 

 

 

 

 

  • 16
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش