شنبه ۰۳ شهریور ۱۴۰۳
۱۰:۳۲ - ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۳۹۸۴
چهره ها در سینما و تلویزیون

چرا علی نصیریان دعوت شهاب حسینی را پذیرفت؟

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,علی نصیریان
علی نصیریان می‌گوید: در حالی که گاهی شاهدیم چطور عده‌ای به فرهنگ و هنر این مملکت توهین می‌کنند و نیز با وجود مشکلات کاری؛ اما به دلیل علاقه‌مندی‌ام به تئاتر و احترام به شهاب حسینی به زودی در نمایشی به کارگردانی او بازی خواهم کرد.

به گزارش ایسنا، شهاب حسینی قرار است پس از پایان ماه مبارک رمضان، نمایشی با نام «اعتراف»  را از یک متن خارجی در سالن اصلی تئاترشهر کارگردانی کند و در کنار او علی نصیریان هم دیگر نقش اصلی این نمایش را ایفاء خواهد کرد.

 

نصیریان که سابقه‌ای طولانی در بازیگری تئاتر و سینما دارد، حدود سه سال قبل با نمایش «تانگوی تخم مرغ داغ» نوشته اکبر رادی و به کارگردانی هادی مرزبان روی صحنه تالار وحدت رفت که آن نمایش پس از ۳۰ شب اجرا توقیف شد و این بازیگر به همراه کارگردان برای پیگیری، راهی دادسرا و دادگاه شدند.

 

این اتفاق سبب شد نصیریان در برخی موقعیت‌هایی که درباره تئاتر صحبت می‌شد به تلخی از این ماجرا یاد کند ولی با این حال مدتی است، برای بازی در نمایشی به کارگردانی شهاب حسینی که در مجموعه «شهرزاد» با یکدیگر همبازی بودند، مشغول تمرین است.

 

علی نصیریان در گفت‌وگویی با ایسنا از دلایل پذیرش بازی در نمایش «اعتراف» و همچنین بی‌حرمتی‌هایی که گاهی نسبت به فرهنگ و هنر مملکت می‌شود، سخن گفت.

 

حضور شهاب حسینی مرا ترغیب کرد

علی نصیریان ابتدا درباره بازی در نمایش «اعتراف» آن هم پس از ماجراها و سختی‌های «تانگوی تخم مرغ داغ» گفت: به دلیل ارادتی که به شهاب حسینی دارم، علاقه‌مند بودم با ایشان همکاری کنم. البته خود نمایش هم کار خوبی شده ولی حضور ایشان هم مرا به بازی در این نمایش ترغیب کرد.

 

آنچه از تئاتر گفته می‌شود بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد

وی ادامه داد: به نظرم بچه‌ها در تئاتر خیلی خوب کار می‌کنند، اما مسئله اینجاست که تئاتر به لحاظ امکانات اجرایی، مجوز و سالن مشکلات زیادی دارد. تئاتر با کمبودها و ضعف‌های زیادی روبرو است اما جوانان، استعدادها و خلاقیت‌ها جریان کار را پیش می‌برند. برخی از این جوانان با وجود مشکلات کارهای خوبی را روی صحنه می‌برند هرچند هیچ پشتیبانی جدی، مالی و معنوی از تئاتر صورت نمی‌گیرد. اصلا آنچه از تئاتر گفته می‌شود بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و همه چیز براساس تبلیغات جلو می‌رود نه واقعیات، در حالی که واقعیات چیز دیگری است و حرف‌ها، تبلیغات یک چیز دیگر.

 

او درباره وضع تئاتر در مقایسه با زمانی‌که خودش حضور پررنگ‌تری در این عرصه داشت، گفت: اصولا هنر در سال‌های گذشته پیشرفت خود را داشته است. هنر و فرهنگ یک مملکت و ملت که بر مردم آن خیلی تأکید دارم، جریان خلاقه خود را دارند؛ مثل آبی که به هر ترتیبی بالاخره نفوذ و راه خود را پیدا می‌کند بنابراین هنر چیزی نیست که بماند و سرانجام به هرشکل خود را ارائه می‌کند.

 

نصیریان با اشاره به افزایش جمعیت ایران و تقریبا سه برابر شدن آن نسبت به زمان جوانی‌اش اظهار کرد: در این سال‌ها استعدادها و نیروهای تازه‌ای آمده‌اند و کار می‌کنند. این‌ها نیاز به حمایت، جا، امکانات، تماشاگر، گسترش فکر و اندیشه و مطرح کردن کارهایشان دارند اما از آنجا که بسترهای لازم همه خصوصی نیست و متمرکز در دست دولت است مشکلاتی بوجود می‌آید چرا که مجوزها و سالن‌ها در اختیار دولت، شهرداری‌ یا به طور کلی دستگاه‌های رسمی است؛ به همین دلیل با وجود متمرکز بودن همه چیز در یک بخش، پشتیبانی و تحرک لازم و جدی را نمی‌بینیم.

 

عده‌ای می‌گویند هنر به این شهر نیاید، این توهین است

این بازیگر معتقد است: شرایط برای انتخاب باز و آزاد وجود ندارد تا کارهای با ارزش پشتیبانی و حمایت شوند. البته منظور از پشتیبانی فقط به لحاظ مادی نیست بلکه به لحاظ معنوی هم باید حمایت شود. این در حالی است که گاهی شاهدیم به فرهنگ و هنر این مملکت اهانت می‌شود؛ یعنی یک جاهایی هست که هنر را به آنجا راه نمی‌دهند و می‌گویند اصلا هنر  به این استیج، این استان و این شهر مملکت نیاید که این یک توهین است.

 

نصیریان گفت: جالب است که این اتفاق برای کارهایی پیش می‌آید که مجوز مملکتی و دولتی دارند ولی مجوزشان لغو می‌شود و همه این‌ها توهین است. در نتیجه ما (از این شرایط) گله‌مندیم و من هم علاقه‌مند نبودم کار کنم، چون تئاتر برای سن ما دشواری‌های خود را دارد، اما به دلیل احترامی که هم برای شهاب و هم کارش قائل هستم علاقه‌مند شدم در این نمایش همکاری کنم و الان هم کار می‌کنم.

 

بازیگر فیلم‌های «گاو»، «بوی پیراهن یوسف» و «کفش‌های میرزا نوروز» و «ناخدا خورشید» ادامه داد: به همین دلیل نگاهی به امکانات موجود ندارم و معتقدم انسان‌هایی که خودشان کار خلاقه می‌کنند با توان و لیاقت‌ خودشان کاری را در این مملکت راه می‌اندازند. در این شرایط حضور کسی مثل شهاب حسینی که یکی از مهمترین جوایز بازیگری را در یکی از جشنواره‌های مهم دنیا گرفته و نیز اسم و رسم و کار و استعدادش ایجاب می‌کند که مردم به تماشای کارش بیایند، تصور هم می‌کنم نمایش‌اش با موفقیت همراه باشد.

 

او خاطرنشان کرد: این‌ها همه نشان می‌دهد اگر واقعیات مورد توجه کسانی باشد  که امور مملکت را می‌گردانند  باید کار را به دست خود مردم‌، کنندگان کار و استعدادها بسپارند تا با جوشش خود خلاقیت و رونق ایجاد کنند که هم به لحاظ معنوی و هنری و هم به لحاظ اقتصادی می‌توانند در هنر رونق بوجود آورند، البته تأکید می‌کنم این بخش از صحبتم درباره کار فرهنگی است.

 

علی نصیریان در ادامه این گفت‌وگو درباره متنی که شهاب حسینی برای اجرا انتخاب کرده و اینکه چه حرف جدیدی برای مخاطب تئاتر خواهد داشت، بیان کرد: این کار براساس مقدورات و واقع‌بینی اجرا می‌شود، چون اصولا محدوده‌ای در این کارهای هنری وجود دارد که بیشتر از آن نمی‌توان پا را از گلیم درازتر کرد یعنی اجازه نمی‌دهند. نمونه‌اش هم  همان نمایش«تانگوی تخم مرغ داغ» است که پس از ۳۰ شب جلوی اجرایش را گرفتند با این بهانه که گفتند کلمات زشت در آن گفته می‌شود.

 

مولوی عقلش می‌رسیده کلمه زشت نگوید اما ....

او افزود: وقتی می‌گویند کلمات زشت در یک نمایش وجود دارد؛ یعنی اینکه شما باید دیالوگ‌ها را عوض کنید، در حالی که دیالوگ یکی از ابعاد شخصیت است و اگر تغییر کند شخصیت هم تغییر می‌کند. حال چه زشت باشد چه زیبا. آن کلمات و زبانی که یک شخصیت به کار می‌گیرد، زبانی است که شخصیت را بیان می‌کند، اما این قضیه درک نمی‌شود چون تئاتر در اینجا معنا ندارد و آن کسی که نشسته، فقط به ظاهر قضیه نگاه می‌کند.

 

یادم می‌آید آن زمان به مسئولانی که کار را متوقف کرده بودند؛ گفتم شما مثنوی را بخوانید، ببینید چه قصه‌ها و کلماتی در آن به کار رفته است، آن هم مثنوی که یک اثر معنوی است. آقای مولوی هم عقلش می‌رسیده که کلمات زشت به کار نبرد اما قصه‌ای را تعریف کرده تا مردم عادی آن را درک کنند و معنای حرف او را متوجه شوند چرا که می‌خواسته با زبان مردم با آن‌ها سخن بگوید. اگر شما داستان‌های هدایت، گلشیری یا چوبک را می‌خوانید و کلمه‌ای را در آن‌ها می‌بینید به این دلیل نبوده که او دوست داشته، کلمه زشت به کار ببرد بلکه مربوط به شخصیت و قصه آن داستان می‌شود.

 

این بازیگر گفت: آقای حسینی هم برای تئاتر خود انتخابی داشته که بر اساس شرایط موجود بوده و خودش هم دوست داشت آن را انجام دهد. ضمن اینکه معنا و مضمونی در آن وجود دارد که مورد نظرش بوده و به شکلی است که آن را تا حدودی می‌تواند اجرا کند.

 

کارگردانی در تئاتر؟

علی نصیریان در پایان این گفت‌وگو در پاسخ به اینکه آیا خودش قصد کارگردانی در تئاتر را ندارد، بیان کرد:‌ متأسفانه شرایطش را ندارم چون کارگردانی تئاتر، انرژی فوق‌العاده‌ای می‌خواهد و من کار خود را ۶۰ سال است که انجام داده‌ام. الان هم که در تئاتر حضور پیدا می‌کنم به خاطر علاقه‌مندی و عشقم به تئاتر است و مهم نیست که حتما کارگردانی کنم، همین که در کنار بچه‌ها هستم برایم جای خوشحالی است. همین قدر که کسانی مثل شهاب حسینی را می‌بینم که استعدادهای جوان، پرانرژی، با معرفت و با فرهنگ این مملکت هستند، برایم ارزشمند است.

 

پرستو فرهادی

 

 

  • 19
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

چکیده بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید

نام کامل: هیثم بن طارق آل سعید

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش