شنبه ۰۳ شهریور ۱۴۰۳
۱۷:۵۹ - ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۵۱۱۶
چهره ها در سینما و تلویزیون

بهروز افخمی:

هفت یکی از عامل های رونق سینما بود!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,بهروز افخمي

بهروز افخمي و اولين گفت و گو پس از هفت. خيلي صريح و با كلي كلنجار. مي گويد خودش از هفت رفته و بعد درباره حرف های وزير مي گويد. نكنه جالب حرف هايش اما نظراتش درباره تلويزيون و آمارهايی است كه می دهد.

 

بالاخره هفت را از شما گرفتند؟

من اگر می خواستم هفت را ادامه بدهم، ۵ سال دیگر هم می توانستم، ده سال دیگر هم می توانستم، با مسعود فراستی هم ادامه می‌دادم، همه مدیرهای تلویزیون هم راضی بودند و از برنامه خوششان می آمد و من هم با همه آنها دوست هستم و می دانستم که تحت چه فشاری هستند، منتهی آنها تسلیم نشدند من خودم می خواستم بروم فیلم بسازم.

 

شما که می گفتید مجری - تهیه کننده پروازی می شوم!

روز اولی که آقای پورمحمدی از من خواست هفت را بسازم به او گفتم سه ماهه گروه را تربیت می کنم و به شما تحویل می دهم. گفت قبول کن سه ماهه نمی شود، حداقل ۶ ماه تا یک سال باید برای این کار وقت بگذاری. من هم واقعا فکر کردم و عقلم را به کار انداختم دیدم درست می گوید. اما در این یک سال و نیم این اتفاق افتاده بود. اتفاق های دیگری هم که من می خواستم رخ داده بود.

 

 

من اصلا آمده بودم برنامه ای بسازم که باعث رونق سینمای کشور شود و به شوخی هم همان اول گفته بودم که این کار یک عملیات غیرممکن است و به سبک دون کیشوت و سانچو پانزا. من و مسعود فراستی می خواهیم کاری کنیم که ظاهرا غیرممکن است، دورانش گذشته است. اتفاقی که نباید افتاده و سینما نابود و ورشکسته شده، ما می خواهیم نجاتش بدهیم ولی این اتفاق افتاد و سینما رونق گرفت.

 

و شما خودتان را در این زمینه جز عوامل اصلی می دانید؟

بله جز عوامل اصلی که هستیم. سه چهار عامل بودند که باعث شدند سینما رونق بگیرد، یکی ساخته شدن سالن های پردیس های سینمایی شیک، برای کسانی که حاضر بودند پول بیشتری برای بلیت بدهند. دیگری هم بالا رفتن قیمت بلیت بود که در این دو سال در حدود ۴۰ درصد افزایش داشته . عامل سوم هم تلویزیون جم بوده...

 

سوال بعدی ما هم این بود که به نظر شما وقتی مردم تلویزیون نمی بینند هفت چقدر در بالارفتن مخاطب سینما موثر است؟

این هم جز خیالات شماست که مردم تلویزیون نمی بینند. تلویزیون در بدترین دوره، یعنی بعد از سال ۸۸ حدود ۵۵ درصد تماشاگر داشته است. یعنی چیزی در حدود ۲۰ درصد مخاطبانش را از دست داد. الان نصف این تماشاچی های از دست رفته را دوباره به دست آورده و طبق آخرین آمار چیزی در حدود ۶۵ درصد مخاطب دارد. شاید الان سنجش افکار آمار جدید بدهد و بالاتر رفته باشد.

 

طبق نظرسنجی های صدا و سیما هفت چند درصد مخاطب داشته؟

آخرین نظرسنجی که به ما گفتند، ۱۵ درصد بود که حدود ۱۲ میلیون مخاطب می شود.

 

آقای نعمتی روابط عمومی صدا و سیما می گفت، ما می گوییم اگر کسی هفت ببیند، چند سریال جم هم ببیند و نود هم ببیند یعنی مخاطب صدا و سیما هم هست.

 

این کاملا درست است. چرا فکر می کنید این حرف درست نیست؟

بالاخره یک برنامه هایی مثل نود و پخش زنده فوتبال مردم انتخاب دیگری ندارند و از تلویزیون می بینند. جایی که انتخاب وجود دارد کسی تلویزیون را انتخاب نمی کند.

 

شما برخورد سیاسی ایدئولوژیک می کنید. برخورد پوزیتیو و عاقلانه ندارید. چیزی را که دوست دارید نتیجه می گیرید. کدام عقل سالمی اینطور نتیجه می گیرد که کسی که هفت می بیند مخاطب تلویزیون نیست جز این که دلش می خواهد بگوید دنیا اینطور است!

 

آقای ضرغامی سال ۸۹ آمار داده بود که ۶۷ درصد مردم ایران ماهواره استفاده می کنند.

 بله. استفاده از ماهواره منافی استفاده از تلویزیون نیست.

 

ما تلویزیون انحصاری داریم و می گوییم هیچ تلویزیون دیگری غیر از رسانه ملی خودمان را نباید ببینیم.

 

نه. هیچ کس چنین چیزی نگفته. من فکر نمی کنم مدیرهای تلویزیون هم با اینکه مردم بعضی از برنامه های جم را ببینند مخالف باشند. خیلی از سریال های ملودرامی که ما نمی توانیم بسازیم جم می سازد. البته کیفیت سریال هایش اخیرا افت کرده است و خیلی سرهم بندی است اما قبلا خیلی سریال های آبرومندی مثل برگ ریزان پخش می شد که دقیقا چیزی است که ما نمی توانیم بسازیم ولی از نظر اخلاقی محتوایش خوب است.

 

 

اینکه ما مجبور می شویم مطابق بعضی از مصلحت ها که ربطی هم به شرع ندارد زن را زیر سقف در مقابل محارم با روسری نشان بدهیم، باعث می شود سریال های خانوادگی و ملودرام معمول در تلویزیون ایران قابل ساختن نباشد. اگر هم ساخته شود بد است و به جز کمدی ها چیز دیگری درست درنمی آید ولی چه ایرادی دارد که اینها را جم بسازد؟

 

یک مصاحبه محمدعلی نجفی کرده بود درباره نقش شما در انتقاد و مخالفت با استفاده از پوستیژ برای بانوان .  آن موقع شما در رسانه ملی سمت داشتید.

او یک مشت دروغ گفته بود من هم نخواستم جوابش را بدهم. مثل این است که بخواهم جواب حرف هایی را بدهم که طالبی نژاد در یک مصاحبه طولانی از زبان ناصر تقوایی به خواست خودش کشیده بود. به من بارها گفتند این کتاب را بخوان و جواب ناصر تقوایی را بده، من گفتم برای چی؟ چه دلیلی دارد که من توضیح بدهم که مثلا کوچک جنگلی را چه کسی ساخته؟ مردم می روند یک سریالی را می بینند اگر دوست داشتند، دوست خواهند داشت اگر هم نه که هیچ! مگر مردم محضردارند که اصرار داشته باشند بدانند سند مالکیت کوچک جنگلی را باید به نام چه کسی زد. آقای طالبی نژاد نسبت به من بغضی دارد که براساس آن با ناصر تقوایی صحبت کرده و باعث شده او هم غصه دار شود و غر بزند. در مورد محمدعلی نجفی هم او فیلمسازی نیست که در حدی باشد که آدم بخواهد حرفش را جدی بگیرد.

 

وقتی ماجرای فیلم آقای عیاری پیش آمد گفتید فکر می کنید عیاری کار بزرگی کرده و بالاخره یک نفر باید این تابو را می شکسته. در ضمن در فیلم های خودتان هم این موضوع را رعایت کردید که کسی با محرمش یا در خانه تنها نماند که بخواهید با روسری فیلم بگیرید.

 

من از اول فیلمسازی ام از گرفتن چنین صحنه هایی فرار می کردم و در فیلم هایم خیلی کم است. مثلا در شوکران یک صحنه هست که نمی توانستم حذفش کنم. بالاخره من باید این دختر را تنها در خانه نشان می دادم که مثلا بر اثر شوکی که به او وارد شده بر اثر پیغامی که از تلفن شنیده، یادش رفته روسری اش را بردارد. به طور کلی می توانم بگویم از ساختن صحنه هایی که در آن زن تنها زیر سقف باشد یا مثلا زنی در مقابل محارمش روسری سرش باشد فرار می کنم. بعد هم این نیست که بخواهم از کیانوش عیاری حمایت یا دفاع کنم او حرف حساب زده و حرف حساب جواب ندارد و نیاز به حمایت هم ندارد. معلوم است که هر تماشاچی زنی را با حجاب، تنها زیر سقف یا در مقابل محارمش ببیند که حجاب دارد این می تواند موجب توهین به اسلام باشد.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,بهروز افخمي

یعنی مثلا در نزد بعضی مردم مثلا در افریقا یا آمریکای جنوبی که هیچ شناختی از اسلام ندارند، این تصور را به وجود بیاورد که زنان در اسلام اسیر هستند و مثلا باید در اتاق هم روسری داشته باشد. هر کس بخواهد با این حرف جدل کند، در واقع با سخن حق جدل کرده و حرف احمقانه ای می زند. فقط دو راه هست برای راه حل این مساله.یکی اجتهاد موسع است که بگوییم بنا به حکم حکومتی زنان باید حجاب خودشان را در خیابان حفظ کنند و چون زن ها در فیلم ها بی حجاب دیده شوند، ممکن است باعث شود برخی بگویند به استناد آن فیلم ما می خواهیم حجابمان را برداریم. یعنی ممکن است تاثیرش اینطور باشد که حکم حکومتی را سست کند.

 

 

بنابراین فیلمسازان ایرانی هیچ صحنه ای در خانه و در موقعیتی که محارم هستند، نباید بگیرند چون ممکن است باعث وهن اسلام شود. راه حل دوم هم این است که مثلا بشود با زنان اهل کتاب غیرمسلمان یا با موی تراشیده و پوستیژ خلاف شرع نیست و کافی است که اول فیلم نوشته شود که در فیلمبرداری این فیلم جهاد شرعی رعایت شده است. خارج از این دو راه نداریم. کسی نمی تواند بگوید ما زن را زیر سقف با حجاب نشان می دهیم برای اینکه داستان اقتضا می کند و این کار را آنقدر ادامه می دهیم تا جا بیفتد. چیزی که من دیدم در یکی از برنامه های تلویزیونی می گفتند و اصرار داشتند که فیلمساز جوان یاد بگیرد که این یک قرارداد است که اگر ادامه پیدا کند جا می افتد. حرف احمقانه است. حرف کیانوش عیاری عاقلانه است و نیازی به تایید من ندارد. یک اصل در اجتهاد داریم که می گوید هر چی عقل می گوید، شرع هم بر همان حکم می کند و برعکس.

 

این نظر دهه ۶۰ شما هم بوده یا مثل مخملباف استحاله شده اید؟

نظر من همیشه همین بوده است. من ۲۰ سال پیش، قبل از نمایندگی مجلس در یک جلسه سخنرانی در جریان جشنواره فجر، حدود سال ۷۷ یا ۷۸ این را گفتم. حرف من این بود که چند راه وجود دارد. استفاده از زن های اهل کتاب، استفاده از پوستیژ، حتی بازی کردن زن متهتک یعنی زنی که خودش حجاب ندارد، نگاه کردن به این زن اشکال شرعی ندارد، فیلمبرداری کردن یا عکاسی کردن هم اشکال ندارد و تماشاکردن آن فیلم یا عکس هم اشکال ندارد. تمام این راهها را من آن زمان هم گفتم. البته بعدا به من گفتند که دیگر این حرف ها را نزن و من هم گفتم چشم!

 

درباره عکس دیدار نوروزی تان توضیح می دهید؟

من که در جریان جزئیات امور نیستم. این ماجرایی بود که مرجان از اول شروع کرده و تا آخر هم ادامه داده. ممکن است دروغ سیزده همان جمله ای باشد که نوشته می تواند کپشن زیر عکس دروغ باشد. اینجا یک پارادوکس پیش می آید.

 

آقای فراستی از انتشار عکس ناراحت شده بود؟

همانجا عکس گرفته شد. یکی از رفقای فراستی هم گرفت. به خود فراستی نشان داد گفت این را بگذارم اینستاگرام؟ فراستی هم گفت ایرادی ندارد. من بعدا فهمیدم عکس فراستی و همسرش ماهها قبل در فارس نیوز منتشر شده بود.

 

الان به همسرتان نمی گویید بیخیال این فضای مجازی؟

تازه خودم هم از زمانی که اینستاگرام آپشن منع کردن کامنت گذاشته می خواهم اینستاگرام باز کنم. برای اینکه من دوست ندارم کامنت های دیگران را بشنوم.

 

علاقه ای ندارید یا می دانید کامنت های مثبتی دریافت نمی کنید؟

اصلا در کلاس من نیستند!

 

فکر می کنم جان فورد هم از شما انتقادی داشته باشد می گویید در حد شما نیست

جان فورد خودش هم همینطوری بود.

 

آخرین تصمیم برای مجری هفت چه بود؟

من مجری های مد نظر خودم را پیشنهاد کردم. از خود یوسف منصوری هنوز نشنیدم ولی کسی به من گفت که با فرزاد حسنی هم دارند صحبت می کنند.

 

 

 

 

 

tamashagaranemrooz.com
  • 16
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

چکیده بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید

نام کامل: هیثم بن طارق آل سعید

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش