دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۲۱:۳۶ - ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۶۴۱۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

تولد در کن!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,جسيکا چستين و ايزابل هوپر

جسيکا چستين با نام کامل جسيکا ميشل چستين در تاريخ ۲۴ مارس ۱۹۷۷ در ساکرامنتوی کاليفرنيا در آمريکا به دنيا آمده و در يک خانواده متوسط در محله‌هاي جنوب کاليفرنيا بزرگ شده است. مادر او جري چستين، اصالتا اهل کانزاس است و ناپدري او نيز آتش‌نشان بوده است. او از ۹ سالگي شروع به آموختن رقص کرد و تا ۱۳ سالگي نيز در يک گروه رقص عضو بوده است. جسيکا بعد از آن در نمايش‌های شکسپيري شروع به اجراهاي مختلف کرد و در نمايش «رومئو و ژوليت» در مدرسه جوليارد، يک بازيگر او را به حضور بيشتر در نقش‌هاي درام تشويق کرد و او به کمک رابين ويليامز، عضو گروهي به نام Crew 32 شد. سال آخري که چستين در جوليارد بود، همزمان در تئاتر و تلويزيون در نيويورک و لس‌آنجلس فعاليت مي‌کرد. سال ۲۰۱۱، سال پرکاري در کارنامه جسيکا چستين بوده است؛ او در اين سال، نامزد دريافت جوايز مختلفي بوده است که از جمله آنها مي‌توان به نامزدي او در بخش بهترين بازيگر مکمل مراسم اسکار به خاطر بازي نقش سليا فوت در فيلم «کمک» اشاره کرد.

 

 

ايزابل آن مادلن هوپر، متولد ۱۶ مارس ۱۹۵۳، بازيگر فرانسوي است که از سال ۱۹۷۱ ميلادي در بيش از ۹۰ فيلم سينمايي و سريال تلويزيوني ايفاي نقش کرده‌ است. او از هنرپيشه‌هاي زن مورد علاقه شابرول بود و با فيلم «داستان زنان» اثر کلود شابرول در سال ۱۹۸۸ بود که در ابتداي مسير کاري‌اش به شهرت رسيد. هوپر در سال ۱۹۵۳ ميلادي در پاريس به‌دنيا آمد. پدرش کارخانه‌دار و مادرش معلم بود. او بازيگري را با نمايش تئاتر آغاز کرد و در سال ۱۹۷۴ با فيلم «Going Places» به کارگرداني برتران بليه به شهرت رسيد. او دو بار برنده جشنواره فيلم کن و دو بار برنده جشنواره فيلم ونيز شده‌ است. وي همچنين ۱۳ بار نامزد دريافت جايزه سزار شده که در سال ۱۹۹۶ توانست جايزه سزار بهترين بازيگر نقش اول زن را از آن خود کند. وي در سال ۱۹۷۷ ميلادي برنده جايزه بفتا شد و در سال ۲۰۱۰ ميلادي، نشان لژيون دونور فرانسه را به‌پاس سه دهه خدمت به سينماي کشورش و در سال ۲۰۱۱، جايزه يک عمر دستاورد سينمايي تلويزيون انگليس را دريافت کرد. 

 

 

ترجمه: ارغوان اشتري: امسال جشنواره فيلم کن، هفتادمين سال خود را جشن مي‌گيرد. نشريه هاليوود ريپورتر در جديدترين شماره خود، مصاحبه‌اي با جسيکا چستين و ايزابل هوپر داشته که علاقه خود به اين جشنواره را به بحث گذاشته‌اند. جسيکا چستين، بازيگر نامي آمريکايي به‌عنوان عضو هيأت داوران بخش مسابقه جشنواره حضور دارد و ايزابل هوپر، ستاره مشهور سينماي فرانسه، بازيگر «پايان خوش» ميشائيل هانکه است که در بخش مسابقه امسال حضور دارد. در نگاهي اجمالي به‌سختي مي‌توان ميان اين دو بازيگر، نقطه مشترک ديد. هوپر با خنده مي‌گويد: «فقط هر دوي ما موقرمزيم.» اين دو بازيگر ۶ سال پيش، زمان نمايش «درخت زندگي» در کن با هم آشنا شدند و نقش مادر و دختر را در فيلم «ناپديد شدن النور ريگبي» ساخته‌‌ ‌ند بنسون بازي کردند. هاليوود ريپورتر در شماره جديد خود با اين دوبازيگر به گفت‌وگو پرداخته که در ادامه مي‌خوانيد:

 

چطور با هم ملاقات کرديد؟ 

جسيکا چستين: زماني که «درخت زندگي» (ترنس ماليک) در کن نمايش داشت، همه خبرنگاران درباره بازيگران محبوبم از من سؤال مي‌پرسيدند؛ چون در صنعت سينما تازه‌کار بودم و آنها مي‌خواستند من ‌را بشناسند. من هميشه به اين بازيگر ريزنقشِ ناشناخته (ايزابل هوپر) اشتياق داشتم (مي‌خندد). همه مدام مي‌گفتند: «او هم اينجاست.» بنابراين تلاش کردند ما دوتا را با هم آشنا کنند. ما در پاريس با هم شام خورديم. وقتي به ايزابل گفتم: «اوه! من عاشقتم. تو بازيگر محبوب مني.» برگشت به من گفت: «مي‌دانم.» از بس که درباره اين موضوع حرف زده بودم. 

 

برخلاف نخستين‌باري که به جشنواره سفر کرديد، امروز کن را چگونه مي‌بينيد؟ 

چستين: اولين‌بار تا سرحد مرگ ترسيده بودم. درکي از مخاطب نداشتم. در نخستين فرش قرمزِ «درخت زندگي» حتي نمي‌دانستم چه در انتظارم خواهد بود؛ بنابراين وقتي به کاخ رسيدم، براد پيت و شان پن، دستانم را گرفتند و از فرش عبور کرديم. آنها اساسا من را سرپا نگه‌داشتند. تمام وقت مي‌گفتند: «خب، حالا مي‌خواهيم لبخند بزنيم. حالا مي‌خواهيم بچرخيم. خوبه؛ همينه جسيکا.» انگاري واقعا من را رهبري مي‌کردند. در عکس‌ها مي‌تواني ببيني که وقتي از پله‌ها داشتم بالا مي‌رفتم، اصلا دستم را رها نکردند. واقعا تجربه ترسناک و شگفت‌انگيزي براي من بود. 

 

ايزابل هوپر: اولين‌بار که به کن رفتم- نمي‌خواهم مانند يک کهنه‌کار به‌نظر بياييم- در کاخ قبلي بود. همه‌چيز جمع وجورتر بود. حالا فاصله تا کاخ بيشتر شده است. پله‌ها بسيار بزرگ‌تر ‌هستند. آن‌زمان مردم کمتري مي‌آمدند و مسافت کمتري را بايد راه مي‌رفتيم. وقتي که دو، سه باري از فرش قرمز رد بشوي، برايت مطبوع مي‌شود. اولين‌بار براي من شوک بود، چون همه نامم را فرياد مي‌زدند. احساس مي‌کردم بايد مقابل همه دوربين‌ها بايستم که ناممکن بود. 

 

چه چيزي را مايليد در مورد جشنواره کن تغيير بدهيد؟ 

چستين: ترافيک؛ يک روز کنفرانس مطبوعاتي داشتم و بايد برمي‌گشتم هتل و براي نمايش فيلم لباس عوض مي‌کردم. ديدم وقت ندارم، پس از ماشين پياده شدم. چون ماشين‌ها (به‌خاطر ترافيک سنگين) حرکت نمي‌کردند. در ساحل کروزات، شروع کردم به دويدن. همه مردمي که من را مي‌ديدند، مي‌گفتند: «جسيکا چستين! سلام!» و من در حال دويدن به‌سمت هتلم برايشان دست تکان مي‌دادم. 

 

هوپر: چيزي را تغيير نخواهم داد. 

 

غافلگيرکننده‌ترين اتفاقي که در کن براي شما افتاده چيست؟ 

هوپر: دو جايزه بهترين بازيگر زن. شوک بود؛ نه؟ 

 

چستين: (يک لنگه ابرويش را بالا مي‌اندازد): واقعا؟ 

 

هوپر: سورپرايز بود. به‌وضوح به‌خاطر مي‌آورم. 

 

چستين: بردن نخل طلاي «درخت زندگي» و جايزه دو هفته منتقدان براي «پناه بگير» را بگويم. جشنواره براي من خيلي احساسات‌برانگيز است. چون رؤياي همه عمرم اين بود که بازيگر بشوم. درواقع من به‌عنوان يک بازيگر در جشنواره کن متولد شدم. 

 

هوپر: وقتي به «درخت زندگي» فکر مي‌کنم و نقش‌آفريني‌ای که جسيکا در فيلم انجام داده، مي‌بينم که چقدر منحصربه‌فرد بود. همه راز آن بازي، در نحوه حرکاتش نهفته است که چيزي وراي بازيگري بود. به‌همين‌دليل واقعا نقش‌آفريني بسيار قدرتمندانه‌اي داشت. 

 

چستين: (سرش را به نشانه علاقه به ايزابل نزديک مي‌کند): شنيدن اين جملاتي که گفتي، براي من خيلي ارزش دارد؛ بسيار ممنونم. 

 

بدترين لحظه‌ای که در کن داشتيد؟ 

هوپر: سخت‌ترين لحظه، زماني بود که در «مالينا» (۱۹۹۱) به کارگرداني فيلمساز بزرگ آلماني، ورنر شروتر بازي کرده بودم. دقيقا از آن مدل فيلم‌هايي (يک درام آرام رابطه‌اي) بود که جشنواره مي‌توانست برايش خطرناک باشد؛ واکنش‌ها به فيلم به‌هيچ‌وجه دوستانه نبود. مردم سالن سينما را ترک کردند اما من اهميتي ندادم. بايد خودمان را براي چنين واکنش‌هايي آماده کنيم. اين واکنش‌ها نظر قطعي درباره کيفيت فيلم نيست. 

 

آيا به‌عنوان رئيس پيشين هيأت داوران جشنواره فيلم کن به جسيکا، پند و اندرزي دادي؟ 

هوپر: نه، فقط به او گفتم که تجربه شگفت‌انگيزي است. شما تماشاگرِ افتخاري براي ديدن همه اين فيلم‌ها هستي. 

 

به عنوان یک طرفدار حقوق زنان، فکر مي‌کنيد صنعت سينما پيشرفت‌ بيشتري داشته است؟ 

هوپر: کار زياد دارد. 

 

چستين: بسياري از دست‌اندرکاران صنعت از دولت ترامپ و حرف‌هايي که زده شده و تقسيم‌بندي‌هايي که انجام شده، شوک زده‌اند. آيا اين صنعت خيلي متفاوت است؟ ۹۳ درصد کارگردان‌ها مرد هستند و فقط هفت درصد فيلمساز زن. فقط سه درصد، مدير فيلمبرداري زن داريم و اين، به‌‌روشني تبعيض را نشان مي‌دهد. حرف‌زدن ارزشي ندارد اما براي پيشرفت چه‌کار مي‌کنيم؟ 

 

 

 

 

vaghayedaily.ir
  • 11
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش