پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۲۱:۴۸ - ۱۹ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۴۹۱۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

داریوش اسدزاده:

عشق به بازیگری همچنان در وجود من زنده است

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران,داریوش اسدزاده

داریوش اسدزاده بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون در آستانه ۹۴ سالگی همچنان عاشقانه هنر بازیگری را دنبال می کند و به قول خودش اوقات فراغتش را به دیدن فیلم و مطالعه کتاب و نگارش چهارمین کتابش می گذراند.

 

وی از حدود ۲۰ سالگی قدم به عرصه بازیگری گذاشته و در آثار بسیاری حضور داشته است. از جمله مجموعه های: خانه سبز، روزگار جوانی، سمندون، آژانس دوستی، رانت خوار کوچک، عشق گمشده و بی گناهان.

 

وی در حال حاضر مشغول نگارش کتاب تهران قدیم به روایتی نو است که از زبان هیچ‌یک از نویسندگان به تحریر در نیامده است و همچنین نگارش تاریخ سینما را در دست دارد. به همین بهانه بانی فیلم با وی گفت و گویی درباره فعالیت های اخیرش و دلمشغولی های این روزهایش داشته که می خوانید:

 

 

 آقای اسدزاده شما هم به مانند سایر همکارانتان مدتی است کم کار شده اید و کمتر در فیلم و سریالی حضور دارید؟

– خب دیگه سنم رفته بالا و در توانم نیست که پر کار باشم. من ۹۴ سالمه. از طرفی هم باید خودم حرمت خودم را نگه دارم و زیاد کار نکنم.

 

 خیلی از بازیگران پیشکسوت از نبودن پیشنهاد کاری گله مند هستند. شما چطور؟ همچنان پیشنهادهای وسوسه کننده می شود؟

– بله به هر حال دوستان گاهی پیشنهاد می دهند. اما گاهی فیلم ها و سریال هایی پیشنهاد می شود که باید برای بازی در آنها به شهرستان بروم و برای من میسر نیست. یا کارهای سختی است و زمان زیادی را باید صرف آن کارها کرد. من هم که خیلی حوصله ندارم. به هر حال پیر شدم و سنم بالا رفته است.

 

 با این حساب مثل گذشته گزیده کار هم هستید و سعی می کنید کارهایی را بپذیرید که فیلمنامه خوب و مستحکمی دارند؟

– سریال یا فیلم خوبی پیشنهاد شود که نقش خوبی هم برای من نوشته شده باشد و دوست داشته باشم، بازی می کنم. اما به طور کلی ترجیح می دهم بیشتر در کتابخانه شخصی ام باشم و کتاب بخوانم و فیلم ببینم.

 

 با این حال معیارتان برای انتخاب نقش به نسبت گذشته تغییر کرده است؟ اینکه در سال های قبل فیلمنامه، کارگردان و گروه مهم بود و حالا صرفا کاری را که کمتر زمان ببرد و دوست داشته باشید بازی می کنید؟

– به طور کلی حالا که از شبکه هایی مثل آی فیلم کارهای قبلی ام را می بینم، متوجه می شود که روی آن سریال ها بیشتر باید کار می شد.

 

 منظورتان درباره بازی خودتان است و یا کلیت سریال هایی که ساخته می شد؟

– بستگی دارد. در برخی کارها منظورم بازی است و برخی کارها هم فیلمنامه و کلیت کار.

 

 اما فکر می کنم باز هم سریال هایی که در سال های قبل ساخته می شد، به مراتب بهتر و پرمخاطب تر از سریال هایی است که این اواخر ساخته و پخش می شوند؟

– بله. البته بعضی از سریال ها خیلی ضعیف است. نه فیلمنامه خوبی دارد و نه بازیگرها خوب بازی می کنند. به هر حال زمان که می گذرد، همه چیز فرق می کند. یکی از آنها هم سریال هایی است که قبلا ساخته می شد و پربیننده بود و سریال هایی که این سال ها ساخته و پخش می شوند. البته نه فقط در تلویزیون، در سینما هم شرایط تغییر کرده است.

 

 شما این اواخر پیشنهاد سینمایی داشتید؟

– بله اما یادم نیست چه کارهایی این اواخر پیشنهاد شده و یا بازی کردم. اما خب کمتر پیش می آید در فیلم سینمایی بازی کنم. به این دلیل که نقش های متناسب با سن و سال من کمتر نوشته می شود. از طرفی شرایط مالی هم مهم است. اگر کاری پیشنهاد شود که بحث مالی آن هم در کنار فیلمنامه و نقش خوب باشد، بازی می کنم.

 

 البته در حال حاضر اغلب فیلمنامه هایی که در سینما و یا تلویزیون ساخته می شود، درباره جوانان و معضلات و مشکلات انان است. در کمتر سریال و فیلمی ما شاهد حضور بازیگران پیشکسوت و هم سن شما هستیم!

– بله من که از اغلب بازیگرها بزرگترم و کمتر نقشی برای سن و سال من نوشته می شود.

 

 می توان گفت یکی از نقاط ضعف آثار سینمایی و تلویزیونی همین فقدان حضور بزرگترها و پرداختن به مسائل آنهاست.

– من فکر می کنم سینما یک دوره ای دارد. الان چند سالی است که هم آدم ها عوض شده اند و هم کارها و فیلم ها. مردم هم توقع بیشتری دارند. آن زمان ها که ما کار بازیگری را شروع کردیم، تفریح مردم فقط تئاتر بود. بعد هم سینما. اما الان به خاطر دسترسی که به همه امکانات دارند، توقع شان هم بالاتر رفته است. بنابراین هر روز باید بیشتر کار و تلاش کرد و کارهای بهتری ساخت تا مردم دوست داشته باشند.

 

 نکاتی که نام بردید، بیشتر به سینما مربوط است و یا تلویزیون؟

– کار تلویزیون که بیشتر نقد کردن است. منظور من بیشتر سینماست. همه می دانند که تلویزیون چه شرایطی دارد. نیازی نیست که من هم بگویم.

 

 بسیاری از بازیگران معتقدند که در سینما باندبازی وجود دارد. شما فکر می کنید در تلویزیون هم شرایط به همین منوال است؟

– من فکر می کنم در تلویزیون باندبازی و مافیا بیشتر وجود دارد. همه این چیزها را مردم می دانند. مردم خودشان آنقدر باهوش هستند که نمی توان آنها را فریب داد. من ۷۵ سال است که برای مردم عاشقانه کار می کنم. شوخی نیست. شما هیچ هنرمندی را پیدا نمی کنید که ۷۵ سال کار هنری انجام بدهد.

 

 با وجود همه مشکلات و شرایطی که در سینما و تلویزیون وجود دارد، باز هم عاشقانه این حرفه را دوست دارید؟

– من که هنوز عاشق بازیگری هستم. هنوز این عشق در من زنده است. آنقدر این هنر را عاشقانه دوست دارم که صبح تا شب فیلم تماشا می کنم.

 

 به نوعی می توان گفت بازیگری با زندگی شما عجین شده است؟

– بله. بازیگری و فیلم دیدن هم زندگی من است و هم تفریح من. اجازه بدهید بهتر برایتان شرح بدهم که من در خانه فقط دو تا کار انجام می دهم. فیلم می بینم و کتاب می خوانم و بیشتر اوقات دوست دارم در کتابخانه ام بنشینم و کتاب بخوانم.

 

 اینکه همچنان با این همه تجربه و سابقه هنوز هم وقت خود را به مطالعه و دیدن فیلم اختصاص می دهید کار با ارزشی است.

– برای اینکه هنوز عاشق این حرفه هستم و دوستش دارم. من از زمانی که خودم را شناختم، به این کار عشق ورزیدم. برای همین است که با این سن و سال روزی ۶ تا فیلم تماشا می کنم و از دیدن فیلم لذت می برم. تجربه هم کسب می کنم. از دیدن فیلم که خسته می شوم، سراغ کتابم می روم.

 

 گویا در حال نگارش کتاب چهارمتان هم هستید؟

– بله. تا الان سه کتاب نوشته ام با نام های: سیری در تاریخ تئاتر ایران (قبل از اسلام تا سال ۱۳۵۷ شمسی)، برگ‌های خواندنی و از لاله زار تا شانزه لیزه که کتاب دوجلدی است و درباره خاطرات من در این سالهاست.

 

 هیچ وقت به این فکر نیفتادید که با این همه تجربه تدریس کنید تا بتوانید تجربیات با ارزش خود را به جوانترها منتقل کنید؟

– الان و در این سن و سال خیلی انرژی این کارها را ندارم. با وجود اینکه عاشق تدریس هستم. اما حوصله تدریس ندارم. ترجیح می دهم کتاب بخوانم و بنویسم و فیلم ببینم. گاهی هم کارهای خودم را می بینم و از بازی خودم ایراد می گیرم و نقد می کنم.

 

 با وجود مسیری که تا به امروز طی کرده اید، آیا دوست دارید به گذشته برگردید؟

– خیلی زیاد. همیشه با خودم فکر می‌کنم و می‌گویم ‌ای کاش می‌شد به تهران قدیم برگردیم. با آن کوچه‌ها، با آن جوهای پر از آب یا حتی آن کوچه‌های باریک و خاکی که آسفالت نشده بود. البته دیگر هیچ آرزویی ندارم و چیزی از زندگی نمی خواهم. اتفاقا خاطرات بسیاری از آن روزها دارم که بخشی از آن را در کتابم نوشته ام.

 

 کتاب چهارمتان چه زمان به چاپ خواهد رسید؟

– هنوز که تمام نشده است. اما سعی می کنم زودتر نوشتن آن را تمام کنم و به زودی به چاپ برسانم.

 

 و در پایان…

– امیدوارم همه مردم در زندگی دل خوش داشته باشند و جوانترها هم به آرزوهایشان برسند. آنهایی هم که به بازیگری علاقه دارند، عاشق این کار باشند و همواره تلاش کنند که خیلی جدی به این حرفه نگاه کنند و از سر سرگرمی و تفنن وارد بازیگری نشده باشند.

 

 

 

 

 

  • 19
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش