شنبه ۰۳ شهریور ۱۴۰۳
۱۷:۴۰ - ۰۱ مهر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۷۰۰۲۴۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

روایت الهام پاوه نژاد از زندگی شخصی خود

الهام پاوه نژاد,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
  چنان پخته و عاقلانه و به دور از احساس‌گرایی صحبت می‌کند که باورم می‌شود در تمام این سال‌ها انتخاب‌هایش در حرفه بازیگری و کارگردانی دقیق و حساب‌شده بوده و در کنار کارش از رشد شخصیت درونی‌ خودش هم غافل نبوده است.

 به گزارش جام جم؛  در سال ۵۰ متولد شده و زمانی که با او همکلام می‌شوم، چنان پخته و عاقلانه و به دور از احساس‌گرایی صحبت می‌کند که باورم می‌شود در تمام این سال‌ها انتخاب‌هایش در حرفه بازیگری و  کارگردانی دقیق و حساب‌شده بوده و در کنار کارش از رشد شخصیت درونی‌ خودش هم غافل نبوده است.

 

تصویر پول جای شانس و پشتکار را گرفته است

عموم مردم با الهام پاوه‌نژاد با سریال همسران آشنا شدند؛ سریالی که هنوز هم در یادها مانده است.

پاوه‌‌نژاد بعد از این سریال در آثاری مانند مدرسه مادربزرگ‌ها، ‌بیداری، ترانه مادری، ‌‌یلدا، دیشب باباتو دیدم آیدا و…

بازی کرد، اما چند سالی است که فعالیت‌هایش را در تئاتر متمرکز کرده است. 

 

در دبیرستان رشته تجربی خواندم

 

بازیگری از کودکی جزو برنامه‌های آینده‌ شما بود یا به تعبیری بخشی از رویاهای شما را شکل می‌داد؟

از کودکی به بازیگری و این‌که روزی بازیگری حرفه اصلی‌ام شود، فکر نمی‌کردم. در دبیرستان رشته تجربی خواندم،

چون پدر و مادرم دوست داشتند که من پزشک شوم، اما خودم این رشته را دوست نداشتم.

 

در دبیرستان گرایشم به سمت هنر و ادبیات بیشتر شد، پدرم وقتی علاقه مرا دید فقط با این شرط قبول کرد که رشته هنر را ادامه بدهم که از طریق دانشگاه و تحصیل وارد این حرفه شوم.

 

به همین دلیل کنکور هنر شرکت کردم و وارد دانشگاه شدم و تحصیل و درس آموختن از استادان بزرگ مرا برای

ورود به حرفه بازیگری آماده کرد.

 

با هیچ باند و گروه هنری رابطه ندارم

 

پس از گذشت این همه سال فعالیت هنری آیا به جایگاهی که برای خود در نظر گرفته بودید، رسیدید؟

راستش را بخواهید نه ! ناشکر نیستم.

 

با شناختی که از خودم دارم با قاطعیت می‌گویم جایگاهی که الان دارم خیلی کوچک‌تر از جایی است که باید باشد.

شانس در حرفه ما خیلی تاثیر دارد، البته نه در دوره‌ فعلی که کار و فعالیت‌های هنری آلوده خیلی چیزها شده که مهم‌ترین آنها آلودگی مالی و اقتصادی است.

 

آن‌ چیزی که باعث شده من به آن ببالم و افتخار کنم این است که از خانواده‌ای که هیچ ربطی به هنر نداشتند وارد حرفه هنر شدم، با هیچ باند و گروه هنری رابطه ندارم و تا اینجای کار فقط مدیون پشتکار و تلاش خودم هستم.

 

از همان ابتدا یاد گرفتم که با معنای واقعی هنر مسیرم را پیدا کرده و جایگاهم را تثبیت کنم. من چهار سال است مقابل دوربین سینما و تلویزیون نرفته‌ام، اما همچنان در دل مردم جای دارم و مردم دوستم دارند و بین هم‌صنفی‌‌های خودم و اهالی فرهنگ و هنر جایگاه قابل قبولی دارم که از این بابت خیلی خوشحالم.

 

بشدت مخالف حاشیه‌سازی‌ام

جایگاه خود را بین مردم و اهالی فرهنگ و هنر حفظ کرده‌اید شاید به این دلیل که وارد.حاشیه نمی‌شویـد، فـعـالـیت‌ مـی‌کـنـید بدون این‌که جار و جنجال خاصی راه بیندازید

 

حتی در جشن‌های فرهنگی و هنری هم کمتر دیده می‌شوید؟

این‌طور نیست که جایی رفت و آمد نداشته باشم، هر جا که لازم باشد و شرایط کاری ایجاب کند، هستم اما بشدت مخالف حاشیه‌سازی‌ام. معتقدم اگر لازم باشد نام یک هنرمند بر سر زبان‌‌ها بیفتد چه بهتر که با کار، هنر، توانایی‌ها و تخصصش باشد تا باحاشیه‌سازی چه مثبت چه منفی!

 

کسانی که حاشیه‌سازی می‌کنند را نقد و ارزشگذاری نمی‌کنم اما واقعیت این است که این‌جور کارها جزو سلیقه و سبک زندگی من نیست!

 

گفتید که پدرتان با ورود شما به دنیای هنر موافق نبود، خانواده‌ها معمولا از ورود فرزندانشان به

حرفه‌های هنری پرهیز می‌کنند…

 

البته الان این‌طور نیست!‌ پدر و مادرها دست بچه‌هایشان را می‌گیرند و به کلاس‌‌های آموزش بازیگری می‌آورند و می‌گویند هر جور شده آنها را بازیگر کنید!این‌که پدر و مادرها بسختی اجازه می‌دادند بچه‌هایشان وارد کار هنر شوند برای دهه ۶۰ و ۷۰ است.

 

در آن سال‌‌ها والدین بیشتر دوست داشتند که فرزندانشان دکتر یا مهندس شوند!

 

به نظرتان کدام روش درست است؟

هیچ‌کدام ! هر دو افراط و تفریط است. اشکال بزرگ به نظام آموزش و پرورش کشور ما وارد است؛ این‌که استعدادیابی از دوره مهدکودک و دبستان نادیده گرفته می‌شود.

 

برای همین است که برخی از جوان‌ها وقتی وارد دانشگاه می‌شوند به این نکته پی می‌برند که رشته تحصیلی خود را دوست ندارند و اصلا به اشتباه آن همه وقت گذاشته، زحمت کشیده و وارد دانشگاه شده‌اند.

 

برای همین است که خیلی‌‌ها یا ترک تحصیل می‌کنند یا فارغ‌التحصیل می‌شوند بنابراین کاری انتخاب می‌کنند که ربطی به رشته تحصیلی‌شان ندارد. به تب بازیگری که جامعه ما را درگیر کرده کاری ندارم، اما هنرجویی دارم که پرستار است و بعد از ساعت کاری‌اش به کلاس‌های بازیگری می‌آید چون معتقد است که در این رشته استعداد دارد و نباید عمر خود را برای پرستاری تلف کند.

 

همین خانم اگر در زمان دبستان استعدادش در هر زمینه‌ای کشف می‌شد الان بر سر چند راهی که در کدام رشته استعداد دارد، نمی‌ماند و عمرش تلف نمی‌شد.سیستم پرورشی در کشور ما می‌لنگد و این عامل بسیاری از آسیب‌ها شده است.

 

روز تولدم خیلی خاص است

 

متولد آخرین روزهای تابستان هستید، چه حسی نسبت به این روز دارید؟

روز تولدم خیلی خاص است؛ ۲۷ شهریور! نه تابستان است و نه پاییز. برای همین همیشه در روز تولدم حسی دوگانه‌ دارم.

 

معتقدم هر لحظه از زندگی پر از پارادوکس غم و شادی است و این دو همیشه با هم هستند. در اوج شادی شاید در ته قلب خود احساس غم کنیم یا برعکس. روز تولدم این پارادوکس را تقویت کرده است؛ دقیقا در وسط سال به دنیا آمده‌ام جایی که گرما و سرما به هم می‌رسند. در روز تولدم امیدوارم در سال جدید عمرم کمتر اتفاقات بد ببینم و کمتر خبرهای تلخ بشنوم.

 

مردم جهان و کشورم در امنیت بیشتری زندگی کنند و روزهای خوبی در انتظار جامعه هنری و فرهنگی ما باشد.

 

 

 

 

  • 13
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

چکیده بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید

نام کامل: هیثم بن طارق آل سعید

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش