چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۳
۱۱:۳۹ - ۱۹ مهر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۷۰۴۳۲۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

گفت‌ و گو با «مهدی سلطانی»، لوطیِ عاشق پیشه‌ی شهرزاد

مهدی سلطانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

مهدی سلطانی را می‌توان در زمره بازیگرانی به حساب آورد که با تلاش و دانش و صبر، اتفاق‌های ویژه‌ای رقم می‌زنند. حضورش در صحنه تئاتر از زمان همکاری با «گروه زیتون» شروع شد و رفته‌رفته مخاطبان تلویزیون و سینما با چهره و بازی او آشنا و آشنا‌تر شدند. هاشم دماوندی سریال شهرزاد به‌جز پرداخت شخصیت در متن، به‌واسطه بازی تأثیرگذارش هم برجسته‌تر شده است و در فصل دوم شاهد اتفاقات ویژه‌تری در شخصیت‌پردازی او هستیم. به همین انگیزه و به مناسبت اتمام فصل دوم این مجموعه با مهدی سلطانی به گفت‌وگو نشستیم. با او درباره نگاهش به این شخصیت و البته سریالی که به فصل سوم ساختش رسیده است صحبت کردیم.

 

در جایی از شما خواندم که اساسا نقش را قضاوت نمی‌کنید و از دریچه چشمان نقش به پیرامون نگاه می‌کنید، این ویژگی تا چه حد برآمده از فردیت شماست؟

کم‌وبیش این‌گونه‌ام. آدمی هرچقدر در کوچه پس‌کوچه‌های روزگار بیشتر تردد می‌کند و بر تجربیاتش افزوده می‌شود به این نتیجه می‌رسد که انسان‌ها همه «گنهکاران بی‌تقصیرند». شرایط محیطی و وراثت است که شخصیت ما را شکل می‌دهند و انسان در مواجهه با کنش‌ها، متناسب با شخصیتش واکنش نشان می‌دهد. ازاین‌رو واکنش آدم‌ها نسبت به یک امر مشابه، ممکن است متفاوت باشد و همین باعث می‌شود که نسبت به تعاریف بشری در فرهنگ‌های مختلف، یکی خوب به نظر برسد و دیگری بد.

 

درصورتی‌که رفتارهای متفاوت، برآمده از شرایط متفاوتند. بحث در رابطه با این موضوع، به دایره مبهم جبر و اختیار برمی‌گردد که بسیار گسترده است و مجال پرداختن به آن در اینجا میسر نیست، اما در رابطه با بازیگری، به‌ویژه از نوع واقع‌گرایی‌اش، قضاوت‌نکردن نقش ازسوي بازیگر، یک اساس یا یک ضرورت حیاتی است.

 

اگر ما جهان را از دریچه شخصیت نمایشی نبینیم، آنچه ارائه می‌شود مطلقا یا اهریمن است یا اهورا و از آنجایی که در دنیای واقعی همه‌چیز نسبی است و نه مطلق، آنچه دیده می‌شود موجودی تک‌بُعدی، نامأنوس، غیرقابل‌پذیرش و فاقد جذابیت است که چون نمی‌تواند ارتباطی با مخاطبش برقرار كند، اخته و بی‌ارزش و بی‌تأثیر هم هست.

 

هاشم دماوندی شخصیتی است که مدام بین مصلحت و اخلاق و وظیفه در رفت‌وآمد است و مخاطب مدام منتظر واکنشی از اوست. کمی از رنگ‌آمیزی نقش در فصل دوم سریال صحبت کنیم. پیشنهادی برای این شخصیت به حسن فتحی داشتید؟

 

مهدی سلطانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

رمان‌نویس، خود به‌تنهایی در صدها و بلکه ‌هزاران صفحه، شخصیت و شرایط مفروضش را توصیف می‌کند تا ما با کمک تخیلمان وارد دنیایی شویم که کاملا ساخته‌وپرداخته ذهن نویسنده است، اما در درام این‌گونه نیست. درام‌نویس، ذهنیت خود را راجع به یک کاراکتر روی کاغذ می‌آورد و بازیگر آن را با ذهنیت خود مخلوط می‌کند و به عینیت درمی‌آورد.

 

او این کار را با کمک کارگردان انجام می‌دهد، اما در درام، حتی کار به اینجا ختم نمی‌شود، عناصر دیگر نمایشی و گروه‌های متعدد فنی و هنری هم در فراهم‌کردن شرایط مناسب برای روایت قصه یا ایجاد یک اتمسفر مؤثرند. این خاصیت اجتناب‌ناپذیر درام است و اگر قرار باشد یک اثر دراماتیک، خروجی خوبی داشته باشد، تعامل هنرمندان با همدیگر امری ضروری است. بازیگر اگر پیشنهادی برای ارائه نقشش نداشته باشد، یعنی اینکه خلاق نیست.

 

این بازیگر یا بی‌استعداد است یا بی‌تفاوت یا بی‌انگیزه که نه‌تنها هیچ کمکی به ساخت اثر نمی‌کند، بلکه محصولی مخرب و آفت زده به بار می‌آورد. هیچ باغبانی از محصول آفت‌زده سودی نمی‌برد. هیچ تیم فوتبالی با بازیکنان بی‌انگیزه و خنثی به جایی نمی‌رسد و هیچ کارگرداني با درایت و کاربلدی مانع پیشنهادهای خلاقانه متناسب با کار نمی‌شود. خوشبختانه آقای فتحی کارگردانی بادرایت و کاربلد است.

 

به‌این‌ترتیب، هاشم دماوندی به‌عنوان یک شخصیت دراماتیک ازسوي نویسندگان نوشته شد و سپس ازسوي بازیگر به اجرا درآمد و با مدیریت کارگردان، با عناصر دیگر درام هماهنگ و در قالب یک اثر تصویری ارائه شد.

 

بسیاری از مخاطبان به پررنگ‌شدن فضاهای اکشن و پرهیجان در فصل دوم سریال اشاره می‌کنند که کمی با تم اجتماعی- عاشقانه سریال در تضاد است. نظر شما دراین‌باره چیست؟

به اعتقاد من این ضرورت قصه و درام است. اگر رویداد را به یک قطار تشبیه کنیم و قصه را به مسیر راه‌آهن؛ این قطار برای رسیدن به مقصد مجبور است از مناطق مختلف عبور کند؛ مناطق سرسبز، کوهستانی، کویری و... . قطار نمی‌تواند همیشه از جنگل بگذرد در صورتی که مقصد آن‌سوی کویر است. دنیای واقعی هم همین است.

 

 

این خاصیت درخت واقعیت است که با نهال خشونت پیوند زده شده است. البته از منظری این تنوع جغرافیایی، چون ایجاد تنوع می‌کند می‌تواند جذاب هم باشد. از سوی دیگر، گاهی پدیده‌ها در تضاد است که هویتشان پدیدار می‌شود. اگر تاریکی نباشد، روشنایی معنایی ندارد. زیبایی در کنار زشتی تعریف می‌شود.

 

عشق در کنار خشونت است که ارزش‌هایش را با تلألوی بیشتری نمایان مي‌كند. به‌لحاظ استعاری یا نمادین، هرجا عشق بمیرد یا سرکوب شود، جایش را خشونت می‌گیرد. احترام و مهربانی محصول عشق است و خشونت و انتقام محصول تحقیر. اساسا یکی از بن‌اندیشه‌های سریال شهرزاد پرداختن به همین موضوع است.

 

شخصیت‌های نمایشی در شهرزاد هرکدام به تناسب رویدادها و موقعیت‌هایی که با آن روبه‌رو می‌شوند ناگزیر، دست به رفتاری می‌زنند که گاهی خشونت‌بار است و این ریشه در واقعیتی دارد که در آن زندگی کرده‌اند. شاید اگر سریال به فصل‌های مجزا تقسیم نمی‌شد و همه این قصه در یک فصل واحد اتفاق می‌افتاد، پذیرش این روند از سوی مخاطب، بدون مقایسه فصل‌ها، بهتر صورت می‌گرفت.

 

هاشم دماوندی و گذشته و رابطه عاشقانه‌ای که در فصل دوم سریال به آن اشاره شد، شمایل دیگری از این شخصیت را به مخاطب نشان داد و به نظر می‌رسد سرانجام رابطه گذشته آنها و تأثیرش در زمان حال ادامه داشته باشد، در مورد این فصل از زندگی هاشم صحبت کنید. نگاه شما به این موضوع چیست؟

اساسا ایجاد عواطف، احساسات یا هیجانات روحی از اراده و اختیار انسان‌ها به‌دور است؛ یعنی اینکه در شرایط نرمال، ما نمی‌توانیم بالاجبار از کسی متنفر باشیم یا خوشمان بیاید. اگر میوه‌ای ترش است حس چشایی ما قادر نیست خلاف قاعده عمل كند و آن را شیرین یا شور احساس کند، مگر اینکه اختلالی در حس ما وجود داشته باشد یا ما بیمار باشیم. پدیده عشق و دلدادگی هم از این قاعده مستثنا نیست. عشق و عاشقی سن و جنسیت نمی‌شناسد. به اختیار نمی‌آید و به اختیار هم نمی‌رود. پدیده‌ای است که با چون‌وچرا و اماواگر بیگانه است.

 

ما نمی‌توانیم از میان برداریمش، تنها می‌توانیم مدیریتش کنیم. در سریال شهرزاد کیفیت عشق و دلدادگی متناسب با شخصیت، جنسیت، سن، جایگاه اقتصادی و اجتماعی آدم‌ها اتفاق می‌افتد. دلدادگی هاشم و بلقیس، عشقی است که هیچ‌گاه به وصلتی نینجامیده و با توجه به شرایط موجود به نظر می‌رسد که به وصلتی هم نینجامد و این یک تراژدی است؛ یک تراژدی بزرگ که می‌تواند با مرگ استعاری انسان مترادف شود.

 

هاشم در قبرستان خطاب به فرهاد می‌گوید: «عشقی که امید به وصلت درش نباشه، همسایه دیواربه‌دیوار مرگه» و البته به روایتی، اگر عشق به وصلت منجر شود کیفیت و ماهیتش را از دست می‌دهد، زیرا به گفته بزرگ آقا در این دنیا اساس بر نرسیدن است و این اساس تلخ در رابطه با هاشم و بلقیس به واقعیتی تراژیک منجر می‌شود.

 

این سریال قهرمان‌هایی دارد که هرکدام تأثیری در پیشبرد داستان دارند. از نظر شما فصل دوم سریال به جهت پرداختن به شخصیت‌ها چطور است؟

 

مهدی سلطانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 البته شخصیت‌های دیگری هم نوشته شده بودند که حذف شدند. این شخصیت‌ها هرکدام به‌تنهایی قصه‌ای جذاب و دراماتیک داشتند، اما به دلیل اینکه ممکن بود داستانک‌های آنها، مزاحم روایت قصه اصلی شود کنار گذاشته شدند، اما شخصیت‌هایی که در فصل دوم اضافه شدند و حضور دارند درواقع آنهایی هستند که در پیشبرد قصه و درام نقش مهمی ایفا می‌کنند که در فصل سوم بیشتر متوجه تأثیرات حضور آنها خواهیم شد.

 

شهرزاد از جمله سریال‌هایی است که تداوم پیدا کرد. برخی از افت کیفی مجموعه در فصل دوم صحبت می‌کنند. تا چه حد این انتقاد را می‌پذیرید؟

 ممکن است بعضی از قسمت‌ها رضایت مخاطبان را بیشتر جلب کرده باشد و بعضی قسمت‌ها کمتر، همان‌طور که در فصل اول هم این‌گونه بود. در فصل اول هم بینندگان از بعضی قسمت‌ها راضی‌تر بودند. من این را افت کیفی فصل تعریف نمی‌کنم.

 

حتی در فصل دوم سعی شد اشتباهات و غفلت‌های فنی و غیرفنی فصل یک تکرار نشود، با وجود برخی حاشیه‌ها، کارگردان و دست‌اندرکاران فنی و هنری سعی کردند با وسواس و دقت بیشتری به کار تولید بپردازند. البته لزوما قرار نیست داستان و درام کاملا موافق خواسته مخاطبان ادامه یابد و چون این اتفاق نمی‌افتد ممکن است گروهی سرخورده و ناراضی شوند. برخی روابط عاشقانه را می‌پسندند، برخی هم طالب رویدادهای اکشن و هیجان‌انگیزند.

 

 

در هر صورت این خاصیت درام است که به موقعیت‌های متفاوت سرک می‌کشد و از آنها می‌گذرد و گاهی این امر همچون زندگی واقعی اجتناب‌ناپذیر است. گاهی از بی‌علاقگی از چیزهایی دوری می‌کنیم که ممکن است همان چیزها برای دیگران جذابیت داشته باشند.

 

روند بازی شما و حضورتان در سینما یا تلویزیون تا حد زیادی برآمده از دانش و صبری است که سال‌ها برای آن تلاش کردید و از نظر من شما نمونه صبر و تلاش براي رسیدن به هدف هستید. اگر قرار باشد برای نسل جوان علاقه‌مند به این هنر نکته‌ای یا توصیه‌ای داشته باشید، چیست؟

 به‌طور خلاصه عرض کنم که من همیشه سعی کرده‌ام در جایگاه مطلوب قرار گیرم و نه در جایگاه طالب. وقتی مطلوب یا خواستنی باشید، فرصت انتخاب دارید که خواسته‌ها و شرایط را بپذیرید یا خیر، اما اگر صرفا طالب یا خواهان باشید، این دیگران هستند که شما را انتخاب می‌کنند و در این انتخاب ممکن است شرط‌وشروط‌های سخت و غیرقانونی هم داشته باشند.

 

 

هرچه طالب‌تر باشید ممکن است مورد سوءاستفاده بیشتری قرار بگیرید و البته به‌راحتی هم جایگزین برای شما پیدا می‌شود، زیرا بسیارند افراد طالبی که همیشه تن به شرایط و خواست‌های سخت‌تر بدهند، اما برای مطلوب‌شدن باید دانشمان را افزایش دهیم، تلاش کنیم و صبر و استقامت داشته باشیم. البته تلاشمان باید با دیدی واقع‌گرایانه و در مسیری درست و متناسب با استعداد و توانایی‌هایمان باشد، در غیر این صورت صبر، تلاش و استقامتمان، به نتیجه‌ای نمی‌رسد.

 

 

sharghdaily.ir
  • 18
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش