پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۸:۳۶ - ۲۲ مهر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۷۰۵۱۲۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

مریم کاظمی:

برخلاف جریان یک رود شنا کردن سخت است!

شکوه یک زندگی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
بازیگر سریال "شکوه یک زندگی" گفت: من و بیتا سحر خیز در شکوه یک زندگی سکانسهای مشترکی با هم داشتیم، خیلی از تجربه و سابقه وی اطلاعی ندارم اما ارتباط خوبی بینمان برقرار شد.

به گزارش میزان، مریم کاظمی بازیگر سرشناس تئاتر، تلویزیون و سینما در رشته بازیگری و کارگردانی تحصیل کرده است، وی تا به حال سابقه فعالیت در عرصه هنر به عنوان دستیار کارگردان و همچنین نویسنده و کارگردانی و بازیگری را دارد.

 

کاظمی بازیگری در تئاتر را در سال ۶۶ و با بازی در نمایش "مسیح هرگز نخواهد گریست" شروع کرده و در سال ۷۲ با بازی در فیلم "جاده عشق" اولین تجربه خود در سینما را پشت سر گذاشت. همچنین کاظمی بازیگری در مدیوم تلویزیون را با بازی در سریال "زندگی" در سال ۶۴ شروع کرد.

 

"کلاه قرمزی"،"سلام کوچولو"، "در کوچه های باران"، "ماهرخ" و "نیمه پنهان" تنها بخش کمی از آثاری است که این بازیگر در آن ها به ایفای نقش پرداخته است. وی در حال حاضر دبیری جشنواره تئاتر کودک و نوجوان را عهده دار است. آخرین اثر مریم کاظمی نیز مجموعه تلویزیونی "شکوه یک زندگی" است که به تازگی برای پخش در ماه محرم آماده شده و به نمایش در آمده و با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شده است.

 

از فضای کار و تعامل عوامل سریال "شکوه یک زندگی" در طول تولید برایمان بگویید.

کاظمی: یکی از محدود سریال هایی بود که ۹۰ درصد داستان آن در شهرستان و خارج از تهران می‌گذشت و این فرصت بسیار خوبی برای بازیگران نمایش به وجود می‌آورد چرا که مجبور می‌شدند در طول چند روز و چند هفته در کنار هم زندگی کنند.شب‌ها همه به محل اسکانی که برایمان تهیه دیده شده بود بر می‌گشتیم و لحظات خوبی را سپری می‌کردیم، به همین خاطر شرایط خوب و دوستانه‌ای برای همه ما به وجود آمد که همدیگر را بشناسیم و این اتفاقات وقتی صبح فردا جلوی دوربین قرار می‌گرفتیم در روند بازی مان تاثیر بسیار مثبتی داشت.

 

با تعاریفی که کردید به نظر می‌رسد فضای صمیمانه و متفاوتی برای عوامل کار رقم خورده است.

کاظمی: فیلم ها و سریال هایی که لوکیشن آنها خارج از تهران است شبیه به یک تور دسته جمعی است. فکر می کنم این فرصت مغتنمی است که آدم ها بتوانند در یک فرصت محدود کنار هم زندگی کنند. با همه افرادی که با آن‌ها کار کردم لذت بردم و در کنار آن‌ها بودن برایم ارزشمند بود و از شرایطی که این سریال برای همکاری من در کنار سایر عوامل فراهم کرد احساس رضایت می کنم.

 

 کمی از روند حضورتان در سریال شکوه یک زندگی برایمان بگویید

کاظمی: اوایل یا اواسط آبان ماه سال گذشته بود که درباره این سریال با من صحبت شد اما تولید سریال به دلایلی یک ماه عقب افتاد تا اینکه از ۲۴ آذرماه سال گذشته اولین بار جلوی دوربین رفتم و تا ۱۶ اسفند ماه بازی درنقش شهلا به طول انجامید. که من تقریبا به شکل پراکنده ۳ ماه در این سریال مقابل دوربین بودم و مدت زمان ساخت کل مجموعه ۵ ماه طول کشید، البته گروه تولید برای آماده سازی خانه‌ها و لوکیشن های سریال هم دو ماه مشغول بودند.

 

 زندگی سه ماهه شما در روستا و در کنار مردم روستا بودن چه لحظاتی را برایتان رقم زد؟

کاظمی: همان طور که از اخلاق ما ایرانی‌ها بر می آید به محض این که مشخص می شود یک گروه فیلمبرداری قرار است به نقطه ای برای تولید برود با استقبال مردم منطقه در هر نقطه مواجه می شود. ما نیز این شانس را داشتیم که با مهمان نوازی مردم خوب شمال به خصوص آن خطه و روستایی که متعلق به شهرستان بهشهر بود مواجه شویم.

 

 اسم روستا چیست؟

کاظمی: در ذهنم بود اما در همین لحظه اسمش را فراموش کردم.

 

کار در روستا بسیار برایم جذاب بود و همین طور روستایی که لوکیشن ما محسوب می شد از یک پارک جنگلی رد می شد و تا بالای کوه ادامه داشت، آن قدر که وقتی یک فرد از کوه رد می شد احتمال دیده شدن شهر دامغان برایش وجود داشت. این روستا منطقه بسیار بکری است و این فرصت خوبی برای گروه‌های سریال و فیلم است که می توانند نقاط مختلف را شمال کشور را بینند و برای فیلمبرداری از نقطه‌ای به نقطه دیگر بروند و مناطق گردشکری و زیبای کشورمان را بینند. ما از مهمان نوازی مردم منطقه برخوردار بودیم و همه آن ها با چند نفر از ما به شکل پراکنده هنوز ارتباط دارند و از روزهای خوش گذشته یاد می کنند.

 

مجموعه تلویزیونی شکوه یک زندگی با استقبال خوبی از سوی مخاطبان رسانه ملی مواجه شد، دلیل این موفقیت و استقبال را در چه می دانید؟

کاظمی: بسیار خوشحال هستم که این اتفاق افتاده است. من فکر می کنم مسائل مربوط به جنگ ایران و عراق در دوران هشت سال دفاع مقدس محوریت جذابی برای مخاطب دارد، به شخصیت ها جهت می‌دهد و با افت و خیزهای زیاد احساسات بسیاری را بر می‌انگیزد، اما این سریال به این افت و خیزها و احساسات نپرداخت بلکه به تبعاتی که جنگ تحمیلی در زندگی مردم عادی حتی در دورترین روستاهای ایران گذاشت پرداخت.

 

این که مردم حتی اگر از منطقه جنگی دور باشند، وقتی در یک کشور هستند زندگی شان از عشق ها، آرزوها، اقتصاد، زندگی گرفته تا جشن ها و دیگر اتفاقات زندگی شان تحت تاثیر جنگ قرار می گیرد .

به نظر من از دیگر عناصری که مخاطب را جذب کرد ۳ دوره زمانی بود که سریال شکوه یک زندگی آن را روایت کرده و به زیبایی به تصویر کشد، اول دوره قبل از انقلاب و سپس سال های آغازین انقلاب که بلافاصله به جنگ ایران و عراق منجر شد و همچنین این روزهای کشور که سال ها از انقلاب اسلامی ایران می گذرد.

 

پیام اصلی سریال چه بود؟

کاظمی: مسیر عشق واقعی بسیار سخت است و به آسانی به دست نمی‌آید، عشق زمینی و عشق به کشور. شکوه یک زندگی با به تصویر کشیدن همبستگی مردان و زنان کشورمان در کنار هم یادآوری کرد که اگر کسی بخواهد با توجه به آرمان‌هایش و عشقی که در دلش ریشه دوانده به احساسش حرکت و جهت دهد و به آن هویت ببخشد و به آرمان هایش احترام بگذارد مطمئنا راه سختی در پیش دارد اما همیشه سربلند می ماند.

 

انتخاب راه آسان شاید در مقطعی باعث پیروزی شود اما در نهایت پیروزی در کار نیست چرا که یک انسان نه اقبال عمومی، نه مردمی و همچنین اقبال قلب خود را راحت به دست نمی‌آورد، یعنی همه آن هایی که مانند شهروز در سریال شکوه یک زندگی به دروغ متوسل می شوند به نظر می رسد راه آسانی را انتخاب کرده اند اما در نهایت به نتیجه نمی رسند چراکه راه حقیقت سخت است و برای همین است که همه انسان‌ها در این راه قدم بر نمی دارند.

 

نمی توان به راه آسان در دراز مدت امید بست و زندگی خود را روی آن پایه گذاری کرد، مطمئناً زمان می گذرد و خیلی چیزها حقیقت را عیان می کند، برای همین است که همیشه داستان کسانی که پای عقاید، ایمان و عشقی که در قلب و ذهنشان بوده ایستاده اند قابل احترام و جذاب است.

 

برخلاف جریان یک رود شنا کردن سخت است وگرنه همه ما آدم ها در مسیر نا هموار حرکت می کردیم و انتخاب هایمان انتخاب های عمومی بود که شاید ارزش گفتن ندارد. ما فقط می توانیم تسهیل گر باشیم برای کسانی که قرار است شرایط خاصی را در زندگی تجربه کنند.

 

 خودتان در خصوص نتیجه سریال چه فکر می کنید؟

کاظمی: نظر ما مطرح نیست چون ما راضی باشیم یا نباشیم باید مردم نظر دهند تا بازخورد معلوم شود. ما کارها را اجرا نمی کنیم که خودمان راضی باشیم، برای من و همکارانم رضایت برای انجام یک کار باید وجود داشته باشد تا قرار داد بسته شود و یک بازیگر در کار حضور پیدا کند، مثل عروس و دامادی که برای اقدام به عقد با یکدیگر باید رضایت کافی داشته باشند اما این که بعدها چه می شود را هیچ کس نمی داند، پس من می توانم تنها بگویم که برای ورود به این کار رضایت کامل داشتم و از همکاری با این سریال راضی هستم و در تمام لحظاتی که کنار همکارانم جلوی دوربین بودم و کار کردم لذت بردم.

 

 از بازی در مقابل بیتا سحرخیز چه حسی داشتید؟

کاظمی: به عنوان بازیگری که با با بیتا سحرخیز سکانسهای مشترک زیادی داشتم باید بگویم که در هنگام انجام کار از انرژی و احساسی که به هم انتقال می‌دادیم و ارتباطی که با هم داشتیم لذت می‌بردیم، چه پشت صحنه و چه جلوی دوربین، من از همکاری با وی بسیار راضی هستم و به عنوان یک بازیگر کارهای بیتا سحرخیز را در سال های گذشته همیشه دنبال نکرده ام که بتوانم به عنوان منتقد نظری درباره وی بدهم.

 

 چرا "شهلا" در مجموعه شکوه یک زندگی لهجه نداشت؟

کاظمی: شهلا شخصیتی بود که همیشه در شهر زندگی کرده بود و تجربه زندگی در روستا را نداشت که به زبان شمالی تسلط داشته باشد به همین خاطر اتاق فکر سریال شکوه یک زندگی با مشورت کارگردان و نویسنده تصمیم گرفتند که این شخصیت بدون لهجه صحبت کند.

 

اینکه در بیشتر سریال های شمالی حضور دارید دلیل خاصی دارد؟

کاظمی: دلیل خاصی ندارد، اگر سريالی که به من پیشنهاد می‌شود سناریو و گروه خوبی داشته باشد همچنین در خصوص دستمزد با تهیه کننده به نتیجه برسم و از لحاظ زمانی وقت داشته باشم بازی در آن را قبول می‌کنم.

 

درحال حاضر مشغول چه کاری هستید؟

کاظمی: در حال حاضر به دلیل این که دبیر جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان هستم و به تازگی کار اجرایی نمایش "خسیس" را به اتمام رساندم، نتوانستم کارهایی که در این مدت پیشنهاد شد را بپذیرم. اگر تا سه ماه آینده کارم سبک تر شود و پیشنهادی به من بشود ممکن است بپذیرم.

 

چه اقداماتی تا امروز برای جشنواره تئاتر بین المللی کودک و نوجوان انجام شده است؟

کاظمی: در حال حاضر در مرحله انتخاب آثار و تعیین سمت های اجرایی جشنواره هستیم و از طرفی زمینه سازی برای یک جشنواره خوب بسیار برایم مهم است تا بتوانم با رعایت تمامی اصول در نیمه اول آذر ماه جشنواره را به خوبی برگزار کنم.

 

 کیفیت آثار این دوره جشنواره تئاتر کودک و نوجوان را چگونه ارزیابی می کنید؟

کاظمی: کیفیت کارها براساس بضاعت یک سال گذشته تئاتر کودک و نوجوان رقم می خورد یعنی با توجه به وضعیت کیفیت آثار در طول یک سال گذشته باید جشنواره را برگزار کنیم و نمی‌توانیم یک روزه کیفیت کارها را بهتر کنیم. آثار براساس تولید یک ساله تئاتر کشور انتخاب می شوند، هر بضاعتی که تئاتر کودک و نوجوان کشور در طول یک سال داشته باشد بهترین آن برای جشنواره انتخاب می کنیم ولی کیفیت کاملا وابسته به اجراهاست.

 

 

 

 

  • 9
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش