دوشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۳
۰۹:۰۷ - ۰۳ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۰۶۴۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

مروری بر کارنامه هنری هدیه تهرانی؛

بانو و گُلِ شوکرانش

هدیه تهرانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

از آخرین باری که حضور هدیه تهرانی بر پرده سینما، تماشاگر را به وجد آورد، بیش از یک دهه می‌گذرد. بازیگری که در سال‌های ۷۶ تا ۸۴ مقبولیت روشنفکرانه و محبوبیت در سطح تماشاگر عام را به‌صورت توأمان و در بالاترین سطح تجربه کرده بود، با تصمیمی خودخواسته جایگاه ستاره سینما را ترک کرد تا در عرصه‌های دیگری حضور یابد.

 

هدیه تهرانی از سینمای جریان اصلی فاصله گرفت، دستیار کارگردان‌های سینمای متفاوت و روشنفکرانه شد، سراغ عکاسی و برگزاری نمایشگاه رفت و خلاصه هر کاری در حوزه هنر انجام داد جز کاری که به واسطه آن به شهرت رسیده بود.

 

بازیگری که نزدیک به یک دهه یکی از مهم‌ترین نام‌ها برای جذب تماشاگر به سالن‌های سینما بود، نشان داد ستاره‌بودن خیلی اقناعش نمی‌کند و در دورانی که پیشنهادهای فراوان از سینمای جریان اصلی داشت ترجیح داد پشت دوربین با شرایط، نقش‌هایی را بپذیرد که از همان ابتدا برایش معلوم بود قرار است اتفاقی دیگر از سینمای دیگر باشند.

 

هدیه تهرانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

 

بازی در «نیوه‌مانگ» و دستیاری عباس کیارستمی و رد کردن مداوم فیلمنامه‌هایی که او را در هیئت ستاره‌گونش می‌خواستند، به‌تدریج سینمای جریان اصلی را از یکی از مهم‌ترین ستاره‌هایش محروم کرد. ستاره‌ای که اگر کمی خوش‌اقبال بود می‌توانست در ابتدای دهه ۷۰ به سینما بیاید.

 

با فیلم «روز واقعه» و در سال‌های بعد با «لیلا»، اما هیچ‌کدام از این فیلم‌ها با حضور تهرانی جوان کلید نخوردند. سال ۷۵ مسعود کیمیایی قصد داشت فیلم زن‌محور «سیب سرخ حوا» را بسازد؛ فیلمی که کیمیایی، هدیه تهرانی را برای نقش اولش انتخاب کرد. ارشاد با ساخت «سیب سرخ حوا» مخالفت کرد و سال‌ها بعد محمدهادی کریمی، فیلمنامه‌نویس این کار، آن را جلوی دوربین برد.

 

اواخر پاییز ۷۵ کیمیایی تصمیم گرفت یک فیلم ارزان خیابانی بسازد. تماشای دوباره فیلم «جیب‌بر خیابان جنوبی» کیمیایی را مجاب کرد که با برداشتی آزاد از فیلم ساموئل فولر، فیلمنامه «سلطان» را بنویسید. کیمیایی در ۴۸ساعت فیلمنامه «سلطان» را نوشت.

 

چند روز بعد برایش پروانه ساخت گرفت و مراحل پیش تولید را به‌سرعت پشت سر گذاشت و در طول سه هفته «سلطان» را فیلمبرداری کرد. بازیگر نقش اصلی مرد، فریبرز عرب‌نیا بود که قبلا در «ضیافت» درخشیده بود و مقابل او هدیه تهرانی جوان قرار گرفت.

 

در نخستین تجربه‌اش مقابل دوربین، آن‌هم با هدایت کارگردانی بزرگ و شاخص که حالا با شتاب قرار بود فیلمش را بسازد و به جشنواره برساند. تهرانی از این فرصت، بیشترین بهره را گرفت و در فیلم کیمیایی دیده شد. در سیمای زنی که همپای قهرمان به‌شدت سمپاتیک و جذاب کیمیایی پیش می‌آید و می‌تواند در جهان مردانه فیلم، سهمی مستقل برای خود بیابد.

 

در همان نخستین حضور تهرانی در مقابل دوربین، می‌شد نوعی سردی، اقتدار و جسارت را مشاهده کرد که در سینمای ایران خیلی مسبوق به سابقه نبود. کیمیایی به‌عنوان کارگردانی که بیشترین ستاره را در تاریخ سینمای ایران وارد این حرفه کرده، با مشاهده توانایی‌های تهرانی، این فرصت را به او داد تا همپای قهرمان خسته و زخمی مرد فیلم حضور یابد. پس از نمایش «سلطان» در جشنواره پانزدهم فجر، سیل پیشنهادها به‌سوی هدیه تهرانی سرازیر شد. چند ماه بعد با پیروزی جناح چپ در انتخابات دوم خرداد جامعه ایران تحولی گسترده را در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی تجربه‌کرد.

 

یکی از مهم‌ترین تحولات، پررنگ‌شدن حضور زن در عرصه اجتماع بود. در مقایسه فیلم‌های قبل و بعد از دوم خرداد، یکی از تفاوت‌های مشهود همین جنس حضور زنان در سینماست؛ حضوری متأثر از شرایط اجتماعی، سیاسی جامعه ایران که در نیمه دوم دهه ۷۰ روزهای پر تب‌وتابی را پشت سر گذاشت. نیکی کریمی با فیلم‌هایی چون «دو زن» و «نیمه پنهان» و هدیه تهرانی با «قرمز» و «شوکران» تصویری از زن در سینمای ایران ارائه دادند که مشابه آن را نمی‌شد در سال‌های قبل از دوم خرداد سراغ گرفت.

 

بازی در فیلم «قرمز» هدیه تهرانی را به ستاره‌ای بی‌گفت‌وگو تبدیل کرد. در قامت زنی جوان و جسور که اهل کوتاه‌آمدن در برابر ناملایمتی‌های جهان مردسالار نیست. زنی که در برابر همسر روان‌پریش خود کم نمی‌آورد، مقابلش می‌ایستد و در نهایت هم به موفقیت می‌رسد. بازی تهرانی در فیلم‌هایی چون «غریبانه» و «دست‌های آلوده» نشان داد سینمای تجاری هم با بهره‌گیری از ستاره‌ای که تازه به میدان آمده، به کیفیت متفاوت حضور زن، تن می‌دهد. هدیه تهرانی سال‌ها پر فروغ‌ترین نام میان سینماروها بود و هر فیلمی با حضور او می‌توانست به موفقیت در گیشه اطمینان داشته باشد.

 

میان فیلم‌هایی که او در این سال‌ها بازی کرد دو، سه فرصت مغتنم برای نشان‌دادن توانایی‌هایش به‌دست‌ آورد؛ اوج هنر بازیگری تهرانی را می‌شد در فیلم‌های «شوکران»، «کاغذ بی‌خط» و «چهارشنبه‌سوری» مشاهده کرد. در «شوکران» با تجسم‌بخشیدن به کاراکتر سیما ریاحی، روی دیگر سکه را به نمایش گذاشت و برای نخستین‌بار نقش قربانی را ایفا کرد و در انتهای فیلم هم جان سپرد.

 

تلاش‌ تهرانی برای تغییر پرسونای تثبیت‌شده‌اش را در «کاغذ بی‌خط» و «چهارشنبه‌سوری» به‌خاطر می‌آوریم. به‌خصوص در «چهارشنبه‌سوری» که با هدایت اصغر فرهادی توانست بهترین بازی کل کارنامه‌ سینمایی‌اش را ارائه دهد. تهرانی نزدیک به یک دهه نزدیک‌ترین و ملموس‌ترین چهره زن ایرانی معاصر را در سینما به نمایش گذاشت. بازیگری که در اوج شهرت و محبوبیت، از سینمای جریان اصلی فاصله گرفت و به‌نظر می‌رسید که برایش دلمشغولی‌ها و دغدغه‌هایی مهم‌تر از بازیگری به‌وجود آمده است. در این‌ سال‌ها او یک‌سره از سینما کناره نگرفت و گاهی در فیلم‌هایی بازی کرد، اما آن اتفاق‌ سال‌های ۷۶ تا ۸۴ دیگر رخ نداد.

 

در یکی، دو سال اخیر حضور تهرانی در سینما پررنگ‌تر شده، حاصل تلاش او در فیلم «آااادت نمی‌کنیم» خیلی نتیجه درخور توجهی را به همراه نداشت و این فیلم در نهایت نتوانست مقدمه مناسبی برای آغاز دورانی تازه برای ستاره پرفروغ سال‌های نه‌چندان دور باشد.

 

هرچند با توانایی‌هایی که از تهرانی سراغ داریم می‌توانیم همچنان چشم‌انتظار بازگشت موفقیت‌آمیز او بمانیم. هدیه تهرانی، دیگر زن جوان دهه ۷۰ نیست و حالا به مرحله میانسالی رسیده؛ درست مثل هم‌نسلانش که در دوم خرداد ۷۶ دختران جوانی بودند که به اصلاحات رأی دادند و حالا ۴۰ سالگی را پشت سر می‌گذارند. هدیه تهرانی اگر بخواهد همچنان می‌تواند شمایل زن معاصر ایرانی را روی پرده نقره‌ای متبلور کند.

 

 

asemandaily.ir
  • 13
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش