سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۰۹:۱۵ - ۰۳ آبان ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۸۰۰۶۴۸
چهره ها در سینما و تلویزیون

نادر فلاح: در حق من ظلم شد

سریال عقیق,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
نادر فلاح، بازیگری که این شب‌ها مخاطبان تلویزیون او را با نام جواد سرپرست در سریال عقیق می‌بینند از تجربه‌های بازیگری‌اش در سینما و تلویزیون می‌گوید

نادر فلاح در تئاتر بازیگر شناخته‌شده‌ای است. او یکی از بازیگران نمایش تاریخ‌ساز «سیاها» ( ۱۳۷۸) بود، اما برای دیده شدن در سینما و تلویزیون راه سختی در پیش داشت. دوست قدیمی بهرام رادان در فیلم «بی‌پولی» که برای رسیدن به دومیلیون طلبش خود را به آب‌وآتش می‌زد، یا مردی که رضا عطاران کمک کرد تا جنازه‌ها را در فیلم «طبقه حساس» جابه‌جا کند یا شکارچی کوسه در «اژدها وارد می‌شود» و... این‌ها همه نقش‌های کوتاه اما تأثیرگذاری است که نادر فلاح آن‌ها را بازی کرده و توانسته است با همان چند سکانس کوتاه در ذهن مخاطب باقی بماند.

 

اما او دیگر از بازی در نقش‌های کوتاه راضی نیست و بعد از نزدیک به ۳۰ سال کار بازیگری تصمیم گرفته است فقط نقش‌های اصلی را بازی کند. این شب‌ها سریال «عقیق» از شبکه سه روی آنتن می‌رود و فلاح در یکی از منفی‌ترین نقش‌های چند سال اخیرش در تلویزیون دیده می‌شود. با او درباره کارنامه بازیگری و رسیدنش به نقش جواد سرپرست گفت‌وگو کردیم.

 

 

سال‌ها از ورودتان به سینما می‌گذرد، اما همیشه بیننده شما را با نقش‌های کوتاه ولی تأثیرگذار به یاد می‌آورد؛ مثل فیلم «بی‌پولی»، «طبقه حساس»، «لانتوری»، «اژدها وارد می‌شود» و.... حالا این شب‌ها شما را در «عقیق» با یک نقش اصلی در تلویزیون می‌بینند. پذیرفتن این نقش به دلیل آن است که از شخصیت‌های حاشیه‌ای خسته شدید یا پیشنهادها این مسیر را پیش روی شما گشوده است؟

هر بازیگری پس از مدتی به کارنامه بازیگری‌اش نگاهی می‌اندازد و سعی می‌کند برای خود برنامه‌ریزی داشته باشد. راستش را بخواهید در نقش‌های کوتاهی که بازی کردم، خیلی وقت‌ها در حقم ظلم شد؛ مثلا می‌دیدیم در یک فیلم اندازه نقشم به‌اندازه یک بازیگر دیگر است، اما در پوستر فیلم نامم را نمی‌نوشتند یا حتی در تیتراژ به من اجحاف شده است.

 

به تأیید شما، نقش‌هایی که من در سینما داشته‌ام هرچند کوتاه اما در ذهن مخاطب می‌ماند، با وجود این از طرف کسانی که در زمان اکران فیلم باید روی آن کار می‌کردند، بازی من نادیده گرفته می‌شد؛ بنابراین تصمیم گرفتم از نقش‌های حاشیه‌ای بگذرم و نقش‌های اصلی یا مکمل‌های پررنگ‌تر را بازی کنم. از طرفی بعد از این‌همه سال دیگر فکر می‌کنم توانایی‌هایم را به سینما نشان داده‌ام و صرفا نباید در نقش‌های حاشیه‌ای بمانم. البته اگر نقش کوچک ویژه‌ای پیشنهاد شود باز هم خواهم پذیرفت.

 

نقش جواد سرپرست، اصلی‌ترین نقشی است که تا به‌ حال در مدیای سینما و تلویزیون داشته‌اید. از پذیرش این نقش و پیوستن به سریال «عقیق» بگویید.

بهرنگ توفیقی و سعید نعمت‌الله به من لطف داشتند و بدون هیچ پیش‌زمینه و همکاری قبلی من را برای همکاری در این پروژه دعوت کردند. من واقعا دنبال شرایطی بودم که بتوانم در تلویزیون نقش اصلی یک کار را ایفا کنم؛ چون در تلویزیون بازیگران خیلی بیشتر از سینما در بین مردم جامعه شناخته می‌شوند. پس از خواندن فیلمنامه متوجه شخصیت پیچیده و دراماتیک جواد سرپرست شدم و بسیار علاقه‌مند به حضور در این کار بودم.

 

ادبیات سعید نعمت‌الله در فیلمنامه‌نویسی متفاوت است و ویژگی‌هایی دارد که برای برخی خوشایند است و افرادی هم آن را نمی‌پسندند و معتقدند از واقعیت‌های کلامی به دور است. برای شما که اولین تجربه همکاری با او را داشتید پذیرش این نوع دیالوگ‌نویسی چطور بود؟

سعید نعمت‌الله زبان سختی دارد؛ البته سخت نه به این معنا که درکش سخت باشد، بلکه اغلب کارهایی که ساخته می‌شوند، آن‌قدر زبان‌شان ساده و روزمره است که مواجهه با زبان سعید نعمت‌الله کمی سخت به نظر می‌رسد؛ مثل مواجهه با زبان بهرام بیضایی در آثار او. اوایل کار در پروژه کمی دشوار بود، اما بعد از مدتی تمرین راحت شد و راه افتادیم.

 

حالا واقعا نوع کلام، آهنگش و ترکیب‌بندی دستور زبان در دیالوگ‌هایی که برای نقش‌ها می‌نویسند و واژه‌های منحصربه‌فردی که هریک از شخصیت‌ها دارند برایم بسیار لذت‌بخش شده است. بازی در آثاری با نوشته‌های سعید نعمت‌الله مثل این است که یک بازیگر می‌خواهد نمایشنامه‌ای از شکسپیر را کار کند؛ او دیگر نمی‌تواند از کلام روزمره استفاده کند؛ چون نمایشنامه شکل دستوری، واژه‌ها و نوع بیان مخصوص به خودش را دارد.

 

طبق شنیده‌ها سعید نعمت‌الله در کنار نویسندگی مجموعه‌های تلویزیونی، در هدایت بازیگران و کارگردانی هم در کنار بهرنگ توفیقی حضور دارد و به نوعی کارگردان دوم سریال محسوب می‌شود. حضور دو کارگردان و برآورده کردن خواسته‌ها و اعمال نظرات‌شان برایتان چالش ایجاد نمی‌کرد؟

مسئله کارگردانی برای سعید نعمت‌الله و بهرنگ توفیقی به دلیل سال‌ها همکاری، کاملا حل شده است و به‌راحتی با هم کار می‌کنند. مسئولیت اصلی کارگردانی بر عهده بهرنگ توفیقی است و آقای نعمت‌الله چون به متن مسلط هستند، بر لحظاتی از بازیگری و اتفاق‌ها و فضاهایی که بازیگران باید خلق کنند نظارت می‌کنند. بازیگران و سایر عوامل هم با این موضوع به‌راحتی کنار آمده‌اند و هیچ مشکلی با آن ندارند و بدون کوچک‌ترین چالشی کار پیش می‌رود.

 

با توجه به این‌که تحصیلات شمــا کــارشنــاسـی ارشــد کارگردانی تئــاتــر است، تمــایل نــداشتید گــاهی پیشنهادهایی ارائه کنید؟ آورده‌ای از خودتان هم برای نقش داشتید؟

راهنمایی‌های کارگردان و نویسنده بسیار بجا و درست است، اما اگر در جایی مسئله‌ای به ذهن‌مان برسد، پیشنهاد می‌دهیم که بعضی از پیشنهادها پذیرفته و بعضی از آن‌ها با استدلال رد می‌شود. شاید بهتر است این را بگویم که الان سه ماه است بدون هیچ مشکل و با آرامش خیال سر فیلمبرداری این سریال می‌رویم و کار به‌خوبی پیش می‌رود.

 

در بیشتر نقش‌هایی که تا به حال داشته‌اید، رگه‌هایی از یک شخصیت منفی دیده می‌شد که با گذشت زمان و باز شدن گره‌های داستانی، بیننده متوجه می‌شود نقش‌تان منفی نبوده؛ مثل آخرین کاری که روی پرده دارید یعنی «خانه دختر»، اما شخصیت جواد سرپرست در سریال «عقیق» کاملا منفی است و این ممکن است به‌عنوان نقش اصلی در پیشانی کارنامه شما بماند و از این به بعد همیشه به شما همین نوع نقش‌ها پیشنهاد شود.

منفی بودن یا مثبت بودن یک شخصیت، اصطلاحی است که من اصلا با آن موافق نیستم. آدم‌ها برای هر عملی که انجام می‌دهند، دلایلی دارند. هیچ‌کس در جهان نیست که کاری را بدون دلیل انجام دهد. درست و غلط بودن دلایل هر کس هم بعدها و هنگام قضاوت شدن، مشخص می‌شود. اساس درام هم این است که دو طرف برای خودشان دلایلی دارند و چون هر دو ایمان دارند که کار درستی انجام می‌دهند، درام شکل می‌گیرد؛ وگرنه در صورتی که دلایل محکمی برای کارشان نداشته باشند، درام دچار نقطه ضعف می‌شود و قصه پیش نمی‌رود.

 

یعنی بیننده در ادامه به شخصیت جواد سرپرست حق می‌دهد؟

جواد سرپرست هم دلایل خودش را دارد که تا پایان سریال خواهیم دید و بیننده متوجه می‌شود چرا این رفتارها از او سر می‌زند. به‌هرحال خود من هم به‌عنوان کسی که با شخصیت زندگی کرده است، رفتارهایش را نمی‌پذیرم و دوست ندارم، اما او هم مثل تمام آدم‌ها برای رفتارهایش دلیل دارد و با دلایلش پیش می‌رود. کاش مردم هم بدانند همه این نقش‌ها فقط فیلمنامه‌هایی است که برای ما نوشته می‌شود و شخصیت واقعی ما شبیه نقش‌هایمان نیست و در کوچه و خیابان که ما را می‌بینند عکس‌العمل‌های غریب از خود نشان ندهند.

سوسن سیرجانی

 

 

asemandaily.ir
  • 9
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش