در زندگي روزنامهنگار ورزشي کمتر فرصتي دست ميدهد که پا توي کفش همکاران فرهنگي کند و با چهرههاي برجسته سينماي ايران پشت يک ميز بنشيند و از هر دري سخني بگويد... امروز يکي از اين فرصتهاي معدود بود که چند دقيقهاي ذهنت را از مستطيل سبز و سالنهاي ورزشي برگيري و با مردان طلايي پرده نقرهاي همکلام شوي... سالها قلمزدن در رسانهها از تو خبرنگاري ساخته و ميداني در اين لحظات بايد چهکار کني، با يک سلبريتي چطور حرف بزني، چطور او را تهييج کني که آنچه در ضميرش دارد برون بريزد و حتي ياد گرفتهاي چطور در موقع لزوم با روانشناسي خبرنگاري، گفتوگوهاي رودررويت را مديريت کني؛ بااينهمه نيمچه دلهرهاي سراغت ميآيد و وقتي در بلوار اندرزگو، در ميان ترافيک هميشگياش و جواناني که تفريحي غير از دوردور ندارند، خيابان را بندآمده ميبيني، اين اضطراب جان ميگيرد؛ نگاهت براي چندمين بار در يک دقيقه به مچ دست چپت ميافتد و عقربههايي را ميبيني که برخلاف اين ترافيک لعنتي، از پس هم ميدوند.
قرار ملاقات با مسعود کيميايي، سعيد راد و پولاد کيميايي ساعت ۴ بود. تماس ميگيري که بابت تاخير عذرخواهي کني؛ بوق ميخورد و کسي جوابگو نيست! دلشوره ميگيري که چرا پولاد جواب نميدهد؟ به سعيد راد زنگ ميزني؛ جواب ميدهد، اما ميگويد من از اين همنشيني بيخبرم؛ الان هم ميهمان دارم. دوباره به پولاد زنگ ميزني؛ اين بار جواب ميدهد و ميگويد من دفتر هستم، ولي فکر کردم خودتان با آقاي راد هماهنگ ميکنيد و حرفي به او نزدم. بعد از ديالوگي که بينتان ردوبدل ميشود ميگويد به آقاي راد زنگ ميزنم، انشاءلله که بيايد. چند دقيقه بعد شماره سعيد راد روي گوشيات ميافتد. ميگويد «خانم، من راه افتادم و انشاءلله در دفتر شما را خواهم ديد.»
بالاخره نفس راحتي کشيدم... ته يک کوچه باريک درِ خانهاي باز است و ميتوان از دور رفتوآمدها و اتاقهايي را که چراغاني هستند ديد. آنجا ساختمان سينماي کيميايي است؛ خانه اميد خيليها... کامران ملکي به استقبال ميآيد و غر ميزند که چرا دير کرديد و پولاد جلسه دارد. تو هم از ترافيکي که امانت را بريده بود ميگويي. خلاصه، منتظر ميماني که پولاد کيميايي و سعيد راد هم به جمع اضافه شوند. فرصتي ميشود که از ملکي درباره فيلم جديد کيميايي بپرسي و او هم ميگويد قرار است بهزودي فيلمسينمايي «معکوس» بهکارگرداني پولاد کيميايي و تهيهکنندگي مسعود کيميايي و بازي سعيد راد و امين حيايي ساخته شود.
«معکوس» ازجمله فيلمهايي است که صحنههاي اکشن بسيار دارد و پروداکشن آن نسبتا عظيم است. پولاد کيميايي ميآيد و بعد از چند دقيقه هم سعيد راد از راه ميرسد. قرار است مصاحبهاي متفاوت داشته باشي؛ دو هنرمند خوب سينماي ايران، اين بار با چهره ورزشيشان، روبرويت نشستهاند. بههرحال امروز بازي دربي است؛ بازي سنتي فوتبال ايران که نهتنها براي اهل توپ گِرد جالب است، چهرههاي برجسته دنياي هنر و فرهنگ و سياست هم آن را با شوروهيجان خاصي دنبال ميکنند؛ مانند همه هواداران از پيروزي و شکست تيمشان خوشحال و ناراحت ميشوند و براي هواداران رقيب کُري ميخوانند. نگاه ويژه اين دو هنرمند تاريخ سينماي ايران به شهرآورد پايتخت نکات جالبي داشت که در ادامه ميخوانيد.
شهرآورد هشتادوپنجم پايتخت امروز در ورزشگاه آزادي برگزار ميشود و اين ديدار توجه همه طيفهاي جامعه را به خود معطوف ميکند. شما درباره مسابقه امروز چه نظري داريد؟
سعيد راد: به نظرم بازي خوبي خواهد شد و پرسپوليس اگرچه چند بازيکن ندارد، ميتواند پيروز شود. قرار نيست پرسپوليس به يک بازيکن متکي باشد. تيم برانکو هرگز به يک شخص وابسته نيست. اگر اينطور بود، ايوانکوويچ آن تيمي را که ته جدول بود قهرمان نميکرد. هدف او، مانند همه مربيان ديگر، سربلندي پرسپوليس است. باور کنيد، اگر مقابل الهلال غافلگير نميشديم آن اتفاقات نميافتاد. اينها اتفاقات فوتبال است که براي همه تيمها، حتي رئالمادريد و بارسلونا، هم ميافتد. استقلال و پرسپوليس، دو تيمي که سالها تنور فوتبال ايران را داغ کردهاند، هم از اين حوادث بري نيستند.
پولاد کيميايي: استقلال، با شرايط بدي که در طول اين مدت داشته، ميتواند در اين بازي به خودش روحيه دهد. شهرآورد براي دو تيم اتفاق خوبي ميتواند باشد تا در هر شرايطي که هستند خودشان را براي برگشت دوباره آماده کنند. در طول زمان ديديم وقتي پرسپوليس در جدول پايين بوده، شهرآورد کمک کرده روحيه ازدسترفتهاش را بهدست آورد يا برعکس، براي استقلال هم اين اتفاق افتاده است. در کل، استقلال با اين ترکيب جديد و با وجود شفر ميتواند از حاشيهها به دور باشد.
خيليها اعتقاد دارند اين بازي براي شفر سخت خواهد بود. او تجربه شهرآورد ايران را ندارد. نظر شما چيست؟
پولاد کيميايي: مربي جديد به دور از هياهوي شهرآورد ميتواند بهتر عمل کند و به شهرآورد بيرون از حساسيتهاي آن، به چشم يک بازي فني و حرفهاي، آزادانهتر نگاه خواهد کرد. برانکو تجربه شهرآورد را دارد و سالها در ايران کار کرده است. او ديگر از خود ما ايرانيها شده و به خلقوخوي ما عادت کرده است و ميداند چه پستي و بلنديهايي در اين بازيها وجود دارد، اما اين بازي براي شفر راحتتر خواهد بود؛ چراکه هنوز متوجه حساسبودن اين بازي نيست و فشار کمتري تحمل ميکند.
فکر ميکنيد دو تيم باز هم محتاط بازي کنند و به مساوي رضايت دهند؟
پولاد کيميايي: به نظر من، قطعا استقلال هجوميتر بازي خواهد کرد و تلاش بيشتري ميکند تا با شهرآورد خودش را اثبات کند و به موقعيت قبلي برگردد. احتمالا پرسپوليس دستبهعصاتر بازي خواهد کرد؛ نه اينکه عموما اينگونه باشد که تنها روي دفاع کار کنند، اما به هر حال فکر ميکنم محتاطتر بازي خواهند کرد. امتيازها براي پرسپوليس مهم است و ميخواهد به صدر جدول برسد. الان پرسپوليس در جدول چندم است؟
پرسپوليس سوم است.
پولاد کيميايي: پس بعد از اين بازي قطعا پايينتر هم خواهد آمد. (ميخندد)
سعيد راد: نخير؛ شک نکنيد که پرسپوليس به صدر جدول خواهد رسيد.
حالا فکر ميکنيد بازي امروز با چه نتيجهاي به پايان ميرسد؟
سعيد راد: من هميشه دوست دارم پرسپوليس در شهرآورد هفت گل به استقلال بزند! ديگر ششتاييها قديمي شده و ما نتيجه تازهاي ميخواهيم. البته همه ميگويند اين بازي ويژگيهاي خود را دارد، اما به نظر من اين ديدار هم يک بازي معمولي است؛ مثل بازي هفته پيش پرسپوليس، فقط يک بازي است، اما چون خيلي روي اين ديدار مانور داده ميشود اين حساسيت درست شده، اما خدا را شکر که بازيکنان پرسپوليس تحتتأثير اين حساسيتها نيستند.
سعيد راد: من استقلالي هستم و بدون شک سمت استقلال غش ميکنم؛ فکر ميکنم يک بر هيچ يا ۲ بر هيچ و شايد هم ۶ بر هيچ بازي را ببرد. (ميخندد)
نظرتان درباره عليرضا منصوريان، سرمربي پيشين استقلال، چيست؟
سعيد راد: من فوتبال را خيلي خوب ميفهمم. منصوريان بازيکن بسيار خوب و قابلي بود. او براي تيم ملي هم زحمات زيادي کشيده است. در نفت نتايج بسيار خوبي گرفت و سال قبل هم با استقلال بد کار نکرد و تيمش نايبقهرمان شد. اما او يک اشتباه بزرگ کرد: منصوريان ترکيب فصل گذشته تيمش را دگرگون کرد و تا بازيکنان تازهوارد با تيمش هماهنگ شوند، زمان و امتيازات زيادي از کف داد، اما مربي بسيار لايق و پرجوشوخروشي است.
پولاد کيميايي: اشتباه منصوريان جايي بود که به ترکيب سال گذشته دست زد. اگر همان تيم پارسال را حفظ ميکرد، به نظرم اتفاقهاي خوبي برايش ميافتاد؛ البته اينها سليقهاي است و تا زماني که مربي نباشيد، در جايگاهي نيستيد که تصميمي بگيريد، اما نظر شخصيام اين است اگر ترکيب سال گذشته باقي ميماند، استقلال ميتوانست عملکرد بهتري داشته باشد؛ هم جوانان بودند و هم روبهجلو کار ميکردند.
شفر، سرمربي جديد استقلال، را چطور ميبينيد؟
سعيد راد: راستش من شناختي از شفر ندارم.
پولاد کيميايي: من ساليان سال در آلمان زندگي کردهام و خيلي خوب روحيه آنها را ميشناسم. شفر هم که فوتباليست آلماني است و روحيه آنها را دارد، خيلي منظم است. وقتي من در آلمان فوتبال بازي ميکردم، ميديدم آنها از ايرانيها کلافه ميشوند. آنها ميگفتند ايرانيها چرا اينگونه هستند و چرا پاس نميدهند؟ آلمانيها روحيه جمعي خوبي دارند و اضافات را خيلي زود حذف ميکنند. شفر هم تأثيرگرفته از دورهاي از فوتبال آلمان است که ما ميگفتيم خيلي ماشيني و حسابشده بازي ميکنند؛ البته بعد از سالها يوآخيم لو نشان داد زياد هم اينگونه نيست.
فکر ميکنيد با اين اوصاف حضور اين مربي براي استقلال جواب دهد؟
پولاد کيميايي: به نظرم انتخاب اين ساختار براي الان استقلال خيلي مناسب است؛ يعني يک مربي آلماني براي استقلال مفيد است، به جهت اينکه ما تکنيک داريم و در کنار بحث فني و تاکتيکي، نظم مهم است. با اين مجموعه ميتوانيم به نتيجه برسيم. تيم ملي ما تقريبا اينگونه است و کيروش خيلي روي نظم و انضباط پافشاري ميکند. در فوتبال امروز دنيا، حرف اول را سرعت ميزند. کمتر خطاکردن و کمتر متکيبودن بر تواناييهاي فرد مهم است. درنهايت شفر انتخاب خوبي است، اما نميشود الان قضاوت کرد. نميتوان توقع زيادي داشت. در درازمدت بايد منتظر نتيجه بود. اميدوارم بتواند با اين خلقوخوي داغ ايرانيها که اگر نتيجه نگيرند ناراحت ميشوند و احساسي هستند کنار بيايد؛ چراکه آلمانيها خيلي اهل اين داستانها نيستند. آنها آدمهاي حاشيهاي و متظاهر نيستند و مطمئنا دوام آوردن زير چنين فشاري سخت است. به هر حال، اگر در شهرآورد شاهد بازي منظم از استقلال باشيم و کنار بردوباخت استقلال قدرتمند بازي کند، نشان ميدهد شفر دارد موجهاي سختي اول راه را کنار ميگذارد.
تيم پرسپوليس را چطور ميبينيد؟
سعيد راد: پرسپوليس يکي از بهترين تيمهاي تاريخ خود را دارد که از کادري کامل بهره ميبرد. آنها نهتنها کادرفني و بازيکنان خوبي دارند،مديرعامل آنها هم کاربلد است. من آقاي طاهري را از سالهاي قبل ميشناسم و ميدانم به معناي واقعي مدير است. مديريت برانکو خلاقانه است. او تربيت فوتبال را به پرسپوليس آورده است. من چندبار او را ديدم. نخستين بار زمانيکه با تيم ملي به جام جهاني رفت، در ضيافت شامي با او آشنا شدم، اما در يک سالونيم گذشته به دليل مشاغل زياد کاري نتوانستم از نزديک او را ببينم. او زماني دفاعيهاي حيرتانگيز از بازيکن تيمش ارائه کرد. اين مرد بينظير است. نميدانم شما ژورناليستها کار ديگري نداريد که روي يک بازيکن زوم ميکنيد که چهکار کرده است؟ البته کاري هم نميشود کرد. اگر عادل فردوسيپور هم در ابتداي برنامه «۹۰» بگويد در پايان يک بازي، بازيکنان تيمي براي همتيميشان تولد گرفتهاند، همه تلويزيون را خاموش ميکنند و ميخوابند.
پولاد کيميايي: برانکو تيم خوبي ساخته و براي اين تيم زحمت کشيده و کارش را بلد است. ما يادمان نرفته وقتي او پرسپوليس را تحويل گرفت اين تيم در چه وضعيتي بود؛ البته نتايج آخر آنها را در آسيا دوست نداشتم. اگر باختند اشکالي ندارد، اما نتايج خوب نبود. برانکو در پرسپوليس بهترين بوده و وقتي روي نيمکت است بايد کمي نگران بود. فراموش نکنيم که آناليزورهاي خوبي هم دارد و در نتايج تأثيرگذار بودهاند.
کريخوانيهاي بين دو طرف را چطور ميبينيد؟ به نظر ميرسد ديگر از کري بيرون آمده و به فحاشي تبديل شده است و بايد به چشم يک معضل به اين داستان نگاه کرد.
سعيد راد: هميشه به زمان بازي سنتي فوتبال ايران که نزديک ميشويم، بازار کريخواني بين هواداران داغ ميشود. اين ميان اما ناهنجاريهايي هم ديده و شنيده ميشود که خوشايند هيچ انسان باشخصيتي نيست. اتفاقي که باعث افسردگيام شد اين است که طرفداران دو تيم گاهي الفاظي را در اين کريخواني به هم نسبت ميدهند که کنترلشده نيست. حال آنکه بهعنوان يکي از هواداران پرسپوليس که از سالهاي ابتدايي تأسيس اين باشگاه هوادار سرخها بودم و در بولينگعبدو براي اين باشگاه بولينگ بازي ميکردم، بايد بگويم تيم ما با تيمي بسيار معتبر بازي ميکند. استقلال سالهاست با ما در شهرآورد بازي ميکند، ولي حالا تيم بحرانزدهاي است و اميدوارم اين بحران تمام شود که اين اتفاق هم ميافتد؛ اما آوردن نقطهضعف به روي حريف کاري بسيار ناپسند است.
پولاد کيميايي: ما بايد جنبه داشته باشيم؛ مخصوصا هواداران. من در محافل و فضاي مجازي ميبينم کريخوانيها ريشهاي و کينهاي شده است. اين اتفاق نيفتد و فيرپلي را رعايت کنند. همه ما با يک تيم بزرگ ميشويم و يک رنگ را انتخاب ميکنيم؛ خاطرات خوب و بد بخشي از وجود ما ميشود و بزرگ ميشود. هرقدر ما بد باشيم اين نشاندهنده فرهنگي است که درون ما رشد کرده است. صحبت تيم آلمان بود؛ اتفاقا نگاه کردن به تاريخچه فوتبال آلمان درس خوبي است. بعد از آن تيم رؤيايي آنها چقدر شکست خوردند، اما تلاش کردند تيمشان را درست کنند. فوتبال همين است و بايد تحمل داشته باشيم. رئالمادريد و بارسلونا که همين الان اختلافات و شکافهاي سياسي روي آنهاست ساليان سال الکلاسيکو را برگزار کردند، اما چنين داستانهايي بين هواداران آنها به اين شکلي که ما داريم ديده نميشود. ما يادمان ميرود هموطن هستيم و در يک شهر زندگي ميکنيم و يک زبان داريم. مردم وقتي ميبازند فحش ميدهند. من پرسيدهام چرا اين کارها را ميکنيد. ميگويند مگر وقتي آنها ميبازند اين کار را نميکنند؟! اين يک فرهنگ بد است که متأسفانه دارد رايج ميشود. خشونت خيلي بد است و غيرقابل تحمل شده. بايد به بهانه همين بازي اينها را مطرح کرد.
از اين هم نگذريم که فحاشيها از فضاي استاديوم به فضاهاي مجازي کشيده شده است و ميتوان گفت قسمت اعظمي از جامعه با آن درگير هستند.
پولاد کيميايي: بله، بهعنوان يک هنرمند گاهي در اينستاگرام پست ميگذارم. حتي وقتي پرسپوليس در آسيا پيروز شد، پست گذاشتم يا وقتي استقلال بد بازي کرد انتقاد کردم. وقتي من تبريک ميگويم و احترام ميگذارم باز مردم فحاشي ميکنند و حرفهاي نامربوط ميزنند و به هم فحش ميدهند. اين کينه را درک نميکنم. مشکلات زندگي و عصبيبودن آدمها ميشود يک تيم و تيم مقابل هم به دشمن تبديل ميشود. استاديوم و اينستاگرام هم ميشود محلي براي بروز اين خشونت. نبايد ريشه اين داستان تا اين اندازه عميق و سياه شود. اين معضل خيلي بزرگي است. يکسري بازيها ملي به حساب ميآيد؛ مثلا وقتي پرسپوليس براي کشورم به نقطه افتخار رسيده است، چرا نبايد خوشحال شوم؟ اول، تلاش کنيم به آن نقطه برسيم و دوم، اگر خوشحالي نميکنيم حداقل سکوت کنيم. وقتي يک تيم ميبازد همه خوشحال ميشوند و بعد استدلال اين است که مگر وقتي حال ما خوب نبود آنها خوشحالي نکردند؟ اين اتفاق خوبي نيست. از طرف هر رنگي که باشد خوب نيست. ما جدا از هم نيستيم و يک ملتيم. حتي اخيرا در تراکتورسازي شکل توهينهاي آن طرف که قومي و زباني شده هم ميبينم که خوب نيست. اين معضلات بايد شناسايي و روي آنها کار شود تا از بين برود يا کمرنگ شود.
سعيد راد: جامعه ما بايد رو به شادي باشد. حتي مقامات سياسي ما هم دوست دارند مردم شاد باشند. ظريف را که ميبينم حظ ميکنم. اين مرد هميشه شاد است و حتي با آمريکاييها که عليه ما موضع گرفتهاند با طنز حرف ميزند. شما رسانهها هم بايد بيشتر روي اين معضلات کار کنيد و بکوشيد مردم را به شادي دعوت کنيد.
به نظرتان براي حل اين مشکل چه بايد کرد؟
پولاد کيميايي: بايد به ريشههايمان برگرديم و پيشکسوتها را به ميدان برگردانيم. صلح را با پيشکسوتها برقرار کنيم. اين مشکل را در عرصه هنر هم داريم و فقط به صنف فوتبال برنميگردد. اين خشم و عصبانيبودن به تمام صنوف رسوخ کرده است. در سينما هم همينطور است. وقتي يک بازيگر جايزه ميگيرد خيلي از ما خوشحال نميشويم و حسادت ميکنيم. دوست نداريم کسي غير از خودمان ديده شود و جايزه بگيرد. حرفهاي بد ميزنيم و حسادتهاي بيخودي ميکنيم. درست است که در هر حرفهاي، در تراز اول، رقابت بسيار سنگين است، اما در ايران اين رقابت بيرون از اخلاق آمده است. قاعده برنده و بازنده ندارد. نادال با فدرر بازي ميکند؛ فدرر بيشترين باختها را به نادال دارد و فدرر بعد از مدتها نادال را ميبرد، اما هميشه با هم دوست هستند و رقابت هم سر جايش است. اخلاق ورزشي و احترام متقابل دارد کمرنگ ميشود. اين بازي براي اين است که سرگرم شويم و حال کنيم و کري بخوانيم.
سعيد راد: من هم کاملا با اين حرفها موافقم. بايد حرمت موسپيدها را نگه داريم. اخيرا ابراهيم آشتياني را از دست داديم. او از نسل بازيکنان نادر پرسپوليس بود؛ بازيکني که هر زمان جلو ميکشيد، حريفان را دچار مشکل ميکرد. باشگاهها بايد اين شخصيتهاي بزرگ را که خودشان دوست دارند کنار گود باشند به نسل جديد بشناسانند. نسل جوان بايد بداند اين بازيکنان چطور وقتي هنوز خبري از پولهاي آنچناني نبود به درجههاي بالاي فوتبال رسيدند. شما هنوز از آنها ياد ميکنيد، اما نسل امروز با آنها بيگانهاند. آنها زيربناي ساختماني را با غرور ساختند که بازيکنان امروز پرسپوليس با افتخار در آن حضور دارند. نبايد بزرگداشت چنين افرادي به يک مجلس ختم خلاصه بشود. خيلي بد است وقتي مفاخرمان حال خوشي ندارند از آنها تصويرهاي ناخوشايندي چاپ ميکنيم. من چند هفته پيش عکسي از جمشيد مشايخي ديدم که خيلي متأثرم کرد. چرا اين تصاوير را منتشر ميکنيد؟ چه ميخواهيد بگوييد؟ چرا وقتي مفاخر ما زندهاند کسي از آنها ياد نميکند، اما به محض درگذشتشان يکباره براي ما مهم ميشوند. آخرين چيزي که ميخواهيم از آنها ببينيم اين عکسها نيست. يکي از قهرمانان دوستداشتني من ناصر حجازي بود و زمانيکه در اواخر عمرش بستري بود، بارها گفتم اين عکسها را از ناصرخان منتشر نکنيد. ما سالها براي اين چهرهها بليت خريدهايم، به ورزشگاه و سينما رفتهايم و با خاطراتشان زندگي کردهايم.
اتفاقا بعد از صحبتهاي آقاي ترامپ شاهد فحاشي حتي خود فوتباليستها هم بوديم. نظرتان درباره خود ستارهها چيست؟ آنها بايد چگونه رفتاري داشته باشند؟
پولاد کيميايي: اصلا خوب نيست. اين خشونت خيلي بد است؛ مثلا ميرويم صفحه رئيسجمهوري آمريکا و بدترين فحشها را به زن و بچه طرف ميدهيم. اصلا به فرض اينکه دشمنايم، اما براي دشمن هم بايد احترام و ارزش قائل شويم. برويد بجنگيد ولي ناموسي نکنيد. اين فرهنگ فرهنگ ما ايرانيها نيست. ما هفت هزار سال تاريخ رسمي داريم. در دنياي سياست وارد شدن يک کار تخصصي است. من بهندرت در اين باره نظري ميدهم، چون اعتقاد دارم سياست شخصي نيست. خواست ملي و عمومي خودش را معلوم ميکند؛ اينکه يک فوتباليست يا بازيگر درباره رئيسجمهوري يک کشور نظر بدهد درست نيست.
سياستمداران خودشان ميتوانند جواب دهند. زماني اين قضيه درست است که من در رفتار اجتماعي اين را نشان دهم. ازطرف ديگر اينکه من صاحبنامي شدهام، درباره همه چيز نظر بدهم درست نيست. موافق اين موضوع نيستم و اگر اشتباه کنم اشتباه بدي است؛ چراکه به آدمهاي ديگر سرايت ميکند و خوب نيست. بايد در حيطه کاري خودمان نظر دهيم و کار کنيم. متأسفانه در ايران ما خيلي زود به درجهاي ميرسيم که فکر ميکنيم بايد نصيحت کنيم و ديگر چيزي براي يادگيري وجود ندارد. از رونالدو پرسيدند ساعت ۱۲ شب به بعد بارسلونا خيلي زنده و زيباست؛ او جواب داد من ساعت ۱۱ به بعد بارسلونا را نديدهام. رونالدو همه چيز دارد، بهترين ماشين و خانه، ولي هر سال براي اين توپ طلايي مبارزه ميکند؛ عاشق کارش است و براي اين کار به دنيا آمده است. مسي آمپولهاي رشد ميزده و با سختي به اينجا رسيده است. بازيکنان در ايران مثل ليگ برتر انگليس و ايتاليا تلاش نميکنند. آنها فوتبال بهتري بازي ميکنند و فيلمهاي بهتري ميسازند، چون در زندگيشان اميد و حرکت وجود دارد. و ما آن را نداريم. به محض اينکه پولدار و معروف ميشويم فکر ميکنيم همه چيز تمام شده است. اشباع ميشويم. بعد معلوم ميَشود من دروغم و واقعي نيستم.
سعيد راد: ستارهها نبايد فراموش کنند که الگوي جامعه هستند و نگاهها روي آنهاست. ورزشکار يا هنرمند فرقي نميکند. تعدادي جوان به آنها نگاه ميکنند. بايد خيلي مراقب رفتارها و اکنشهاي خود باشيم. ما روي جامعه تأثيرگذاريم و ميتوانيم حتي روي تربيت نسل آينده نقش داشته باشيم. ستاره بايد حد و اندازه خود را بداند و به درک درستي از الگو بودن برسد؛ آن زمان مطمئنا روي رفتارهاي خود تمرکز بيشتري خواهد کرد.
در آخر بازي کدام بازيکن را بيشتر ميپسنديد؟
سعيد راد: بازي همه بازيکنان پرسپوليس را بدون استثنا ميپسندم؛ حتي بازيکناني که روي نيمکت ذخيره نشستهاند.
پولاد کيميايي: اشکان دژاگه را خيلي دوست دارم. مهره خيلي خوبي است. سردار هم خوب است و تلاش ميکند. دمش گرم. همه بچهها خوب هستند. رامين رضاييان را ميپسندم. به اينها وصليم و دنبالشان ميکنيم. انشاءالله بدرخشند و ايران را سربلند کنند. من بهشدت طرفدار بايرنمونيخ هستم و اين تيم را دوست دارم. زياد روي بازيکنها تمرکز نميکنم، اما روبن را خيلي دوست دارم.
- 13
- 4