جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۸:۲۵ - ۰۲ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۰۴۶۰
چهره ها در سینما و تلویزیون

محمد حمزه ای:

مساله من موتورسواری یک زن نبود / آذر نقدِ زیر پا گذاشتن اخلاق است

محمد حمزه ای,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
محمد حمزه ای کارگردان «آذر» تاکید دارد در فیلمش به دنبال تفسیر اخلاق فردی و وجدان اجتماعی است و نشان می‌دهد انسان‌ها در موقعیت‌ها مختلف چقدر به اخلاق پایبند می‌مانند.

به گزارش مهر، فیلم سینمایی «آذر» به کارگردانی محمد حمزه‌ای به تازگی در سینماهای کشور اکران شده است؛ فیلمی که اولین تجربه کارگردانی حمزه ای در حوزه سینمای بلند محسوب می شود و در سی و پنجمین جشنواره ملی فیلم فجر به نمایش درآمد.

 

به بهانه اکران فیلم سینمایی «آذر»، محمد حمزه ای کارگردان این اثر سینمایی مهمان خبرگزاری مهر شد تا درباره چگونگی ساخت این فیلم صحبت کند. وی بیش از هر چیز معتقد است که «آذر» یک فیلم زنانه نیست و بیشتر زن را بهانه ای برای پرداختن به مرز رفتارهای اخلاقی و وجدانی در جامعه قرار داده است.

 

اکران این اثر سینمایی از ابتدا با چالشی میان کارگردان و نیکی کریمی تهیه‌کننده فیلم همراه بود که محمد حمزه ای ترجیح داد در مورد این مساله سکوت کند و بیشتر درباره روند ساخته شدن فیلمش و اکران آن صحبت کند.

 

در این فیلم نیکی کریمی، حمیدرضا آذرنگ، فرید سجادی حسینی، هستی مهدوی، مهران نائل، شیرین آقاکاشی، مائده طهماسبی، پریسا هاشم پور، مانیا علیجانی، لیلا زارع، پژمان جمشیدی و هومن سیدی به ایفای نقش پرداخته اند.

 

*اولین اثر سینمایی شما درباره زن و مشکلات آن در جامعه است که از زاویه‌ای به آن پرداخته بودید که کمتر در سینمای ایران بدان اشاره شده است. دلیل این انتخاب چه بود؟- معتقدم شاید این میزان  زنانه جلوه دادن فیلم لازم نباشد و اگر کلی تر به مفهوم  نقد اخلاق در جهان فیلم  توجه کنیم بهتر باشد. فیلم سینمایی «آذر» یک فیلم صرفا زنانه نیست و من به عنوان کارگردان فیلم این جداسازی را مدنظر نداشتم. البته این نکته را هم بگویم تفاسیر مختلفی می شود از فیلم کرد ولی بارزترین شاخصه «آذر» برای منِ فیلمساز تفسیر اخلاق فردی و وجدان اجتماعی است که می خواهد این موضوع را تصویر کند که اگر کسی در موقعیتی قرار گیرد و بخواهد از یک شرایط پیچیده و سختی که در آن گرفتار است نجات پیدا کند تا چه اندازه محق است اخلاق و وجدان را در حوزه رفتار اجتماعی زیر سوال ببرد.

معتقدم شاید این میزان صرفا زنانه جلوه دادن فیلم لازم نباشد و اگر کلی تر به مفهوم تفسیر و نقد اخلاق در جهان فیلم توجه کنیم بهتر باشد. فیلم سینمایی «آذر» یک فیلم صرفا زنانه نیست و من به عنوان کارگردان فیلم این جداسازی را نمی پسندم چون نگاه آذر و جهان فیلم «آذر» تفسیر اخلاق فردی و وجدان اجتماعی است و می خواهد این موقعیت را تصویر کند که اگر کسی در موقعیتی قرار گیرد و بخواهد از یک شرایط پیچیده نجات پیدا کند تا چه اندازه محق است اخلاق و وجدان را در حوزه رفتار اجتماعی زیر سوال ببرد.

 

معتقدم فیلم «آذر» بیش از اینکه یک فیلم زنانه و یا درباره زن باشد، فیلمی درباره اخلاق فردی و اجتماعی است ولی فیلم برای اینکه بخواهد قصه‌اش را تعریف کند از طریق نزدیک شدن به زندگی یک زن آن را بیان می کند؛ زنی که  شاید در جامعه حال حاضر که مردسالار تعریف می شود از حق و حقوق مساوی برخوردار نیست. «آذر» یک ملودرام خانوادگی است که تعریفی از یک طیف از زنان جامعه امروز دارد.

 

فیلم «آذر» بیش از اینکه یک فیلم زنانه و یا درباره زن باشد، فیلمی درباره اخلاق فردی و اجتماعی است. در چنین شرایطی فیلم برای اینکه بخواهد این قصه را تعریف کند از طریق نزدیک شدن به زندگی یک زن آن را بیان می کند* «آذر» به گونه ای آغاز می شود که مخاطب فکر می کند قرار است موتورسواری حرفه ای شخصیت زن داستان در طول مسیر فیلم به او کمک کند اما چنین چیزی دیده نمی شود و درنهایت اینطور برداشت می شود که موتورسواری یک خانم صرفا ابزاری برای خوشایند بیننده است.

 

- نکته‌ای که عنوان می‌کنید به دلیل فضایی که حول و حوش موتورسواری و مساله ای که از بیرون این ماجرا شکل گرفت، است در حالی که در این فیلم بحث موتورسواری محور اصلی داستان نیست. اگر فیلم با یک فضای جذاب موتورسواری آغاز می شود و در آن فارغ از فضای شهری، زنی را نشان می دهد که در حال موتورسواری است کارکردش برای این است که در یک سوم پایانی فیلم و زمانی که قهرمان زن داستان کاری مردانه مانند «دلیوری» (رساندن غذا به دست مشتری های رستوران به وسیله موتور) را برعهده می گیرد پیش زمینه ای برای مخاطب وجود داشته باشد تا شگفت‌زده نشود.

 

اما من به شخصه درباره این میزان تبلیغات درباره موتورسواری و اینکه آیا اسپانسری در این حوزه در میان است یا خیر نمی توانم، پاسخی پیدا کنم و معتقدم محور اصلی قصه فیلم موتورسواری آذر نیست.

 

البته پیشتر قرار بود فیلمی با نام «بندر تهران» ساخته شود که شخصیت زن آن فیلم از ابتدا پیک موتوری بود، اما اینجا آذر به دلیل شرایطی که پیدا می کند، ناگزیر می شود تا از موتور برای پیشبرد فعالیت های خود استفاده کند.

 

*با توضیحی که ارایه دادید باز هم به نظر می رسد چنین سکانس هایی با این غلظت در ابتدای فیلم اضافه بود.

- به نظرم فصل ابتدایی نیاز بود تا بتوانیم تسلط آذر بر موتورسواری را نشان داده و در فصل‌های بعدی از آن استفاده کنیم، اما تاکید می کنم توانایی آذر در موتورسواری مساله فیلم نیست. خانواده آذر دچار یک بحران و چالش می شوند که این بحران او را نیز درگیر می کند به همین دلیل باید موقعیتی را که شخصیت داستان درگیر آن شده است، تفسیر کنیم تا اینکه روی موتورسوار حرفه ای بودن آذر تمرکز کنیم. شاید بخشی از آن به هر حال یک استراتژی تبلیغاتی باشد تا بخواهند فیلم را براساس آن معرفی کنند که بی شک نمی توانم درباره آن صحبت کنم و به نظرم باید دلیل این میزان مانور روی موتورسواری را دوستانی که این شیوه را برنامه ریزی کردند، پاسخگو باشند چون من چندان در جریان کلیت تبلیغات فیلم نبودم و فقط مواردی که نیاز بود دوستانی که در کارشان حرفه ای بودند محصول نهایی را هم با من چک می کردند.

 

به نظرم باید دلیل این میزان مانور روی موتورسواری را دوستانی که این شیوه را برنامه ریزی کردند، پاسخگو باشندالبته در کنار تمرکز زیاد روی مساله موتورسواری این نکته هم وجود دارد که بیش از اندازه روی نیکی کریمی به عنوان یکی از بازیگران مکث شده و بازی دیگر هنرمندان زیر سایه قرار گرفته است.

 

- شاید در کلیت فیلم بتوان در این باره صحبت کرد که چرا بیش از اندازه روی یک بازیگر مکث شده است اما شخصیت های مختلف در فیلم به خوبی معرفی می شوند و دوربین به اندازه کافی به سمت آنها می رود. ولی نباید فراموش کرد که قهرمان این فیلم یک زن است که بعد از اینکه موقعیت وی، خانواده اش و افراد اطرافش را معرفی می کنیم، زندگی اش دچار بحران می شود و در موقعیت خطیری قرار می گیرد که باید تصمیم بگیرد، بگذرد و یا بگذارد و برود. با توجه به اینکه شخصیت فیلم یک زن است دوربین به طور کاملا طبیعی همراه شخصیت اصلی داستان است.

 

*حذف سکانس دعوای عموی امیر با بازی فرید سجادحسینی و نیکی کریمی در رستوران به چه دلیل بود؟

- در واقع این سکانس دعوا در رستوران فیلمبرداری شد اما از آنجایی که ما با فیلمنامه کاملی سر صحنه مواجه نبودیم و پی در پی فیلمنامه در حال بازنویسی بود در نهایت احساس کردیم که وجود این صحنه، فیلم را از ریتم می اندازد و اینکه تنها درباره آن صحبت شود، کافی است و به این دلیل صحنه مورد نظر حذف شد.

 

* تغییر فیلمنامه نویس باعث شد تا فیلمنامه در طول فیلمبرداری بازنویسی شود؟

- متاسفانه به دلیل زمان محدودی که داشتیم، فیلمنامه کاملی در اختیارمان نبود. در فیلمنامه ای که احسان بیگلری نوشته بود پرداخت موقعیت ها و روابط کاراکترها و معرفی علت و معلول بسیاری از اتفاق ها کامل نشده بود. این موارد باید مرحله به مرحله اتفاق می افتاد تا فیلمنامه به یک قوام کاملی برسد اما از آنجا که زمان محدودی برای آماده شدن کار داشتیم، فیلم جلوی دوربین رفت و علی اصغری از طرف تهیه کننده با اضافه شدن به مجموعه، بازنویسی فیلمنامه را انجام داد و زمان فیلمبرداری وی در حال بازنویسی فیلمنامه بود. همین مساله کامل نبودن فیلمنامه سبب شد تا برخی از صحنه ها فیلمبرداری شود و مورد استفاده قرار نگیرد و حتی برخی از صحنه ها دوباره فیلمبرداری شود.

 

* با این توضیح آنچه که احسان بیگلری به عنوان فیلمنامه «آذر» نوشته بود، با آنچه که ساخته شد کاملا متفاوت است؟

- نه اصلا اینگونه نمی توان گفت که فیلم یک چیز بود و فیلمنامه چیز دیگری است، اما در فیلمنامه به دلیل به وجود آمدن شرایطی خاص، تغییراتی ایجاد شد که نتوانستیم احسان بیگلری را تا پایان کار داشته باشیم و شاید این مساله موجب شد تا قصه دو دست شود.

 

* چالش زن و شوهر در «آذر» شکل تازه‌ای به خود گرفته و آنچه به تصویر درمی‌آید کمتر قبلا در فیلم های مشابه تجربه شده است.

- در فیلم «آذر» زن بهانه ای است برای اینکه یک موقعیت را در جامعه امروز تصویر و بعد آن را تفسیر کنیم؛ به این معنا که اگر ما در جامعه امروز ایران دچار یک بحران و چالش شویم برای نجات و رهایی خود تا چه اندازه اجازه داریم اخلاق را زیر پا بگذاریم، صداقت را لگدمال کنیم و وجدان را نادیده بگیریم. این مسایل بحث روز جامعه است و تاکید می کنم که «آذر» را پیش از آنکه اثری درباره مظلوم بودن زن بدانم اثری کاملا اخلاق گرا می دانم، اثری در راستای تفسیر شرایط غیر اخلاقی که امروز همه ما در جامعه درگیر آن هستیم. در واقع این فیلم در راستای نقدِ زیر پا گذاشتن وجدان و اخلاق اجتماعی است البته هرکسی می تواند خوانش خود را از این فیلم داشته باشد اما آنچه که برای من به عنوان کارگردان در مورد این قصه مهم و جذاب بود این است که «آذر» یک ملودارم خانوادگی است که حرف خود را از زاویه دنیای یک زن بیان کند.

 

* یکی از اتفاقات خوب «آذر» این است که اصلا تمایل ندارد زن را ضعیف نشان دهد و بیشتر تلاش کرده است که جسارت و قدرت زن را به تصویر بکشد که این قدرت در تصمیم‌گیری نهایی آذر هم دیده می‌شود.

- دقیقا تمام تلاش خود را کرده ایم که در این فیلم یک زن ضعیف خانه دار به تصویر کشیده نشود بلکه فیلم درباره یک انسان مستقل فارغ از جنسیت باشد. در چنین شرایطی این زن مستقل در هنگام تصمیم گیری مانند زنان منفعل و سنتی برخورد نمی کند و فارغ از جنسیتش، زمانی که نگاه، صداقت، و مهرش زیر سوال می رود، ترجیح می دهد که دیگر همراه نباشد.

 

 

 

 

 

  • 15
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش