به گزارش برناريال نمایش «ترانه های قدیمی (پیکان جوانان)» به نویسندگی و کارگردانی محمد رحمانیان تازگی به کار نمایش خود پایان داد. این نمایش که از سال ۹۲ با همین عنوان اما با مضامین مختلف تا به امسال روی صحنه رفته این بار به سازهای حاضر در تهران اشاره دارد. محمد رحمانیان با اشاره به اینکه چرا این فرم و شکل از موسیقی- نمایش را از سال ۹۲ تا به امروز در پی گرفته است به خبرگزاری برنا توضیح داد: این نمایش کاملا با دیگر کارهای «ترانههای قدیمی» فرق دارد و بخش دیگری از ترانههای قدیمی است. فقط در بخش ترانهها با هم شریک هستند، ولی متن کاملا جدید است و امسال آن را نوشتهام.
پشت هر ترانه یک تاریخ است
وی با بیان اهمیت ترانه در این نمایش گفت: «ترانههای قدیمی» درباره سازههای حال حاضر در تهران است و ترانه های قدیمی (پیکان جوانان) درباره سازه های فراموش شده است. اما اینکه چرا روی این مضمون پافشاری میکنم؟ به این دلیل است که بخشی از خاطره جمعی ما در این ترانههاست. پشت هر ترانهای که در باره آن صحبت میکنیم یک تاریخ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی خوابیده است. نه فقط ترانه هایی که من در این کار استفاده کرده ام درباره بسیاری از ترانه هایی دیگر این مسئله صدق میکند.
رحمانیان ادامه داد: مثلا اغلب مردم با ترانه «مرا ببوس» یک خاطره جمعی دارند و حتی درباره آن افسانه پردازیها شده است. همانطور که در مورد ترانه «ای ایران» و «از خونه جوانان وطن لاله دمیده» این مساله وجود دارد. ترانه سراها بسیار به بافت زندگی مردم متوسط شهری نزدیک بودند. مثل تئاتر امروز که بیشتر مخاطبان آن طبقه متوسط شهریاند، نه خیلی فقیرها می آیند تئاتر ببینند نه خیلی پولدارها. طبقه متوسط که بخش عمده جامعه ما را تشکیل میدهد مخاطب امروز ما هستند. در مورد ترانه هم همین طور است. وقتی من راجع به ترانه ایرانی صحبت میکنم در واقع راجع به طبقه متوسط شهری در دوران مختلف حرف میزنم، مردم با این ترانهها بزرگ شدند، قدم کشیدند و جزو خاطره های جمعی شان شد و حتی گاهی آن ترانه های قدیمی را میشنوند. بنابراین طبیعی است که من به این قضیه علاقه مند باشم به خصوص از سال ۹۲ تا الان که همه کارهایم در ارتباط با ایران است و دیگر نخواستم کارهای خارجی انجام دهم.
آنها روی متن های داخلی حساس هستند نه متون خارجی!
«متون نمایشی محمد رحمانیان معمولا با تندی و ممیزی مدیران تئاتری روبرو می شود و این تغییر سبک می تواند یکی از دلایل همان ممیزی ها باشد»؛ موضوعی که با رحمانیان در میان گذاشتیم و وی گفت: اتفاقا به کارهای خارجی من ممیزی نمیشد، به خاطر لجبازی است و به من میگویند راجع به دوران ما و شرایط فعلی ما صحبت نکنید و روی متن ایرانی به شدت مسئله دارند. به عنوان مثال اگر بخواهید نمایش «باغ آلبالو» را کار کنید همین الان به شما مجوز میدهند. اما آنها از نویسندهها و از متنهایی که راجع به شرایط امروز باشد اصلا دل خوشی ندارند و من دقیقا درست به همین دلیل از سال ۹۲ درباره ایران، تهران و آنجایی که در آن زندگی میکنم نوشتهام.
«سینما نیمکت» توسط مافیای پخش دیده نشد
رحمانیان فیلم سینمایی«سینما نیمکت» را داشت که خیلی دیده نشد. او در این باره نیز توضیح داد: آن چیزی که در اکران این فیلم اتفاق افتاد مافیای پخش بود که به یک کار دیده شدنی اعتبار ندادند. به گونهای فیلم از طرف کسانی که در این مافیا حضور داشتند تحریم شد. همیشه در این مملکت چند نفر هستند که تصمیم میگیرند یک فیلم مطرح بشود یا نه؟ و البته نیروهایشان هم نیروهای قوی هستند و می توانند با پخش کنندهها و سینماها صحبت کنند.
کارگردان سریال «مسافرخانه سعادت» افزود: مثل همان اتفاقی که برای فیلمهای خوب ایرانی افتاد و بیشتر از ۵ روز روی پرده نبود مثل«مغول ها» ،«غریبه و مهر» و... این مسئله درباره فیلم های خوب ایرانی هم می افتد اما با یکسری مافیای خشن تر، بسیار بی رحم، پول دوستتر، غیر فرهنگی تر و.. یعنی مجموعه ای از بی فرهنگی، لمپنیسم، چاقوکشی در جریان سینمایی این مملکت بخصوص در پخش حرکت می کنند. این کار پخش شد اما متاسفانه کسی آن را ندید و به هنر و تجربه رفت.
دیگر با تلویزیون همکاری نمی کنم
رحمانیان که چندین کار دیدنی برای تلویزیون در سال های گذشته کارگردانی کرده درباره اینکه آیا تصمیم ندارد دوباره به تلویزیون برگردد؟ گفت: من دیگر با تلویزیون همکاری نخواهم کرد، نه آنها من را دوست دارند و نه من آن ها را دوست دارم. همه این داستان های فتنه هم تمام شد یا در حال تمام شدن است ولی این رفتارهای زشت فراموش نمیشود.
کارگردان نمایش «ترانههای قدیمی (پیکان جوانان)» در پایان اظهار داشت: در حال حاضر نه من علاقه ای به تلویزیون دارم و نه تلویزیون دیگر دلش می خواهد من در آن کار کنم. همین کارهایی که الان از تلویزیون پخش می شود با حذف نام من پخش میشوند. نمایش بازرس گوگول را که چند ماه پیش پخش کردند اسم من حذف شده بود. همچنین برای هزارمین بار که مجموعه «نیمکت» یا توی گوش سالمم زمزمه کن و «مسافرخانه سعادت» را دوباره پخش میکنند باز دوباره اسم من حذف شده و اصلا در تیتراژ اسم کارگردان وجود ندارد. این موقعیت و نسبتی است که من در حال حاضر با تلویزیون دارم.
- 11
- 4