جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۸:۱۷ - ۱۱ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۳۰۵۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

فریبا متخصص:هیچ‌گاه به انتخاب کارگردان شک نکردم

فریبا متخصص,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
زمانی‌که برای نقشی انتخاب می‌شوم ممکن است در کار نقش‌های دیگری هم وجود داشته باشند، اما من هیچ‌گاه به انتخاب کارگردان شک نکرده‌ام

به گزارش صبا، صدا و چهره او را می‌شناسیم و از روزهای جوانی تا‌کنون با او و کارهایش خاطره داریم. از «باغ گیلاس» و «مزد ترس» تا «در چشم باد» و این‌روزها سریال پرطرفدار «شهرزاد»؛ فریبا متخصص از‌جمله بازیگرانی است که در عرصه فعالیت‌های خود سینما، تلویزیون، رادیو و دوبله را تجربه کرده است. او بازیگر حرفه‌ای رادیو است و علاوه‌بر دریافت جوایز متعدد بازیگری در زمینه‌های گوناگون، تاکنون بیش از ۹‌جایزه داخلی و بین‌المللی را نیز به‌خاطر فعالیت‌های رادیویی‌اش دریافت کرده است. متخصص معتقد است که هنرمند را نمی‌توان به یک زمینه محدود کرد به‌همین دلیل عرصه‌های مختلف را تجربه می‌کند. او به جوان‌گرایی در ساخت و تولید مجموعه‌های نمایشی موافق است و می‌گوید، جوانان ما خیلی‌خوب هستند و باید از پتانسیل‌های جوان استفاده لازم را برد. گفت‌وگوی پیش‌روی شما صحبت‌های فریبا متخصص در‌خصوص فعالیت‌های هنری‌اش با «صبا» است که در ادامه می‌خوانید.

 

شما جزو هنرمندانی هستید که در عرصه‌های مختلف فعالیت داشته و دارید؛ این نوع کار کردن باعث کاهش تمرکز نمی‌شود؟ یا این‌که فکر می‌کنید به‌علت دارا بودن توانایی باید در زمینه‌های متنوع کار کرد؟

به‌نظر من هنرمند را نمی‌توان به یک زمینه محدود کرد، به‌عنوان مثال هنرمندی بگوید که من صرفا در سینما کار می‌کنم یا فقط تئاتر و تلویزیون؛ نمی‌دانم که این خوب است یا بد اما اگر بتوان اسم من را هنرمند گذاشت جزو آن دسته هستم که عرصه‌های گوناگون هنری را تجربه کرده‌ام؛ رادیو، تئاتر، سینما، تلویزیون و خیلی‌خیلی کم دوبله.

 

یکی از ویژگی‌های بارز شما صدای خوشی است که دارید و همین مسئله باعث شده در رادیو، دوبله وتئاتر هم به‌خوبی کار کنید، چراکه دارای یکی از مولفه‌های اصلی فعالیت در این مدیوم‌ها هستید؛ صدای خوب چقدر در باورپذیری کلامی که ادا و نقشی که آن را ایفا می‌کنید دارد؟

البته من تصور می‌کنم که صدا به‌مرور زمان، شکل و جایگاه اصلی خود را پیدا می‌کند و با‌گذشت زمان همه صدا را خواهند داشت، اما باید آن را به‌کار گرفت و از آن استفاده کرد؛ به بیان دیگر باید بدانیم که از این صدا کجا باید استفاده کرد؛ به‌قول‌معروف باید جای آن‌را پیدا کرد. در بسیاری مواقع خودِ نقش به شما می‌گوید که از چه صدایی باید استفاده کنید. در‌واقع خود کاراکتر شما را راهنمایی می‌کند. به‌عنوان نمونه جنس صدای کاراکتر یک دکتر با یک زن عامی و دست‌فروش خیلی فرق می‌کند؛ بنابراین نمی‌شود از یک‌نوع صدا برای هر دو کاراکتر استفاده کرد و مجبورید بنا‌به شخصیت و کاراکتر آن آدم، صداسازی کنید، البته صداسازی که می‌گویم نه به شکل مصنوعی، بلکه باید متعلق به خود کاراکتر باشد اما در‌نهایت خود شخصیت آدم را به سمت‌و‌سوی صدای مورد‌نظر می‌برد و نشان می‌دهد که باید بیشتر به سمت کدام صدا نزدیک‌تر باشیم. ممکن است من صداهای مختلفی داشته باشم؛ بعضی از دوستان که در کوچه‌ و خیابان من را می‌بینند، می‌گویند زمانی‌که ما در منزل هستیم و حتی تصویر شما را در تلویزیون مشاهده نمی‌کنیم اما با شنیدن صدای شما به‌نوعی تصویرتان را می‌بینیم؛ البته من این موضوع را درباره خودم خیلی دوست ندارم که صدا به بازی بچربد و در‌واقع صداسازی شود؛ گاهی صدای بازیگران کاراکتر دارد و به‌نوعی نسبت به بازی آن‌ها بیشتر به‌چشم می‌آید؛ در‌مجموع مقصودم این است که صدا نسبت به بازی ارجح نباشد. اتفاقا صدا و بازی باید تنگاتنگ یک‌دیگر باشند و صدا به کمک بازی بیاید. اگر صدا جلوتر از بازی باشد خیلی به‌چشم خواهد آمد.

 

این موارد در رادیو هم صدق می‌کنند؟

در‌نظر داشته باشیم که رادیو مقوله‌ای جداست، زیرا در رادیو با صداست که سروکار داریم. مثلا کسی‌که نابیناست و شما را نمی‌بیند مجبورید از تمام حستان به‌جای آن بازی که قدرت دیدن آن را ندارد در کلام به‌کار بگیرید، یعنی باید مضاعف کار کنید تا شما را ببیند. چون نه میزانسن داریم، نه نورپردازی، نه آکسسوار و... پس فقط شما هستید و میکروفن؛ میکروفن هم گویی همان مردمی است که قرار است شما برای آن‌ها بازی کنید.

 

فریبا متخصص,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

استفاده از صدا در رادیو آن‌هم به این صورت که توضیح دادید کار سختی نیست؟

حس در رادیو باید خیلی قوی باشد و این‌کار بسیار سخت است؛ وقتی شما ابزار محدودی مثل صدا و حس را در اختیار دارید باید کامل باشید تا شنونده شما را ببیند، متوجه حس شما شود و آن را بپذیرد؛ به‌طوری که در ذهن خود تصویرسازی خوبی داشته باشد. در این صورت گوینده هم به ذهن مخاطب نزدیک خواهد شد. در غیر این صورت شنونده فقط شما را می‌شنود اما حستان نمی‌کند.

 

هنوز هم نمایش‌های رادیویی رونق گذشته را دارند؟ در حال‌حاضر میزان کیفیت کارها رضایت‌بخش هستند؟

فعالیت در رادیو کار روتین من بوده است؛ مدت سه‌ماه است که از صدا و سیما بازنشسته شده‌ام، اما وقتی کار روتین باشد طبیعتا کار خوب و بد هم خواهیم داشت و این دو کنار هم هستند؛ تعداد کارهای خوبی که ما کردیم زیاد بود و در عین‌حال کارهای متوسط هم داشتیم. امیدوارم همیشه کارها از سطح خوبی برخوردار باشند. وقتی متن خوبی وجود داشته باشد ما هم کار خوبی تحویل می‌دهیم؛ زمانی‌که متن خوب نیست و کشش لازم را در خود ندارد چه‌کاری می‌توانیم بکنیم، پس مجبوریم که همان را بخوانیم.

 

با‌توجه به موضوع بازنشستگیتان از رادیو، هنوز هم پیشنهاد کار دارید؟

بله؛ البته مثل قبل نه اما همچنان در رادیو مشغول هستم.

 

به متن خوب اشاره کردید؛ فیلمنامه‌ها وداستان‌هایی که در تلویزیون ساخته می‌شوند از درجه کیفی خوبی برخوردارند؟

در تلویزیون هم به همین صورت است، هیچ فرقی نمی‌کند؛ به‌نظر من یک متن خوب ۷۰‌درصد از یک کار سهم دارد و بعد از آن چند انتخاب خوب به‌علاوه یک کارگردانی قابل‌قبول، که دراین شرایط، دغدغه‌ای باقی نخواهد ماند.

 

سهم ۷۰‌درصدی متن که از آن گفتید یعنی بار اصلی کارهای داستانی و نمایشی ما بر دوش متن‌هاست و علت اصلی ریزش مخاطبان تلویزیون برای کمبود و تقلیل میزان کیفیت فیلمنامه‌هاست؟

شما سریال «باغ گیلاس» را تصور کنید که متعلق به ۲۷‌سال گذشته است، اما هنوز هم مردم آن سریال را به‌خاطر دارند؛ بعد از آن سریال من تعداد زیادی سریال کار کرده‌ام اما خیلی‌مواقع مردم به من می‌گویند زمان زیادی است که شما بیکار هستید. دلیل این قضیه هم این است که کارها را نمی‌بینند. زیادی و پرتعدادی کار دلیل بر خوب بودن کار نیست، ضمن این‌که در سال‌های گذشته به این اندازه دروازه‌های بازیگری باز نشده بود، تعداد بازیگران کمتر بود و آن‌هایی که کار می‌کرند زحمات زیادی را کشیده بودند اما الان خیلی راحت‌تر بازیگر می‌شوند و درواقع نابازیگر، که این موضوع هم یک تب است و می‌بینیم که هم‌اکنون تعداد آن‌ها کمتر شده است؛ کارگردانان هم به این سمت می‌روند که برای کارهای خود از بازیگران استفاده کنند چراکه راهکار قبلی واقعا جواب نداد. به‌نظر من این اتفاق دوره ده‌ساله خود را پشت‌سر گذاشت و الان دوباره در‌حال رجعت هستیم، به‌طوری‌که از کارگردانان، نویسنده‌ها و بازیگرانی که بیکار هستند و خانه‌نشین شده‌اند استفاده کنیم.

 

فریبا متخصص,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

کاهش هزینه‌های ساخت و در عوض روند پرتعداد شدن سریال‌های تلویزیونی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

من فکر می‌کنم که در حال‌حاضر ساخت تعداد زیادی از سریال‌ها را به‌دست جوانان سپرده‌اند و این اتفاق بسیار خوشایند و خوب است؛ بالاخره کسانی‌که پا‌به‌سن گذاشته‌اند و به‌قول معروف در این عرصه جزو پیشکسوتان هستند هم باید روزی بروند و جای خود را به جوان‌ترها بدهند.

 

اما به یک‌باره که نمی‌توان گفت جوان‌ها باید در همه زمینه‌های هنری جایگزین مسن‌ترها بشنود؛ ما در سریال‌ها به افرادی که نقش پدر و مادر و حتی پدربزرگ و مادربزرگ را بازی کنند هم احتیاج داریم؛ فکر نمی‌کنید جای آن‌ها در قصه‌های ما خالی است؟

بله؛ منظور من این است که نمی‌توان انتظار داشت که همه سریال‌ها را یک‌نفر بازی کند، به‌شکلی که هر کانالی که می‌زنید خانم یا آقای ایکس باشد یا در طول‌سال چند کار را به یک کارگردان بدهند و چقدر کار با جوانان، جوانانی مستعد با انرژی و به‌روز خوب است. در حال‌حاضر ما در عصری هستیم که همه‌چیز با‌سرعت پیش می‌رود وخیلی از کارگردانان هنوز خود را با شرایط به‌روز نکرده‌اند، جوانان ما خیلی‌خوب هستند، کسانی‌که در تئاتر فعالیت می‌کنند یا جوانی که برای کار اول خود جایزه می‌گیرد؛ این اتفاق به این معنی است که باید از پتانسیل‌های جوان استفاده لازم را برد.

 

بنابراین شما از این جوان‌گرایی استقبال می‌کنید؟

بله، خیلی زیاد؛ زیرا بالاخره هر‌کس یک‌روزی جوان بوده و در زمان ورود جای کسی را گرفته است اما به‌قول‌معروف دیر و زود دارد اما سوخت‌و‌سوز ندارد(با خنده).

 

بین عرصه‌هایی که در آن‌ها فعالیت می‌کنید ترجیحی برای انتخاب یکی وجود دارد یا نه؟

بعضی کارها را برای دلتان انجام می‌دهید مثل تئاتر که از نظر مالی درآمد چندانی ندارد، تا جایی‌که اگر متن وکارگردانی خوبی وجود داشته باشد من به یک‌باره سر از تئاتر در می‌آورم، اما سینما که باشد چه‌بهتر زیرا عموم مردم آن‌را می‌بینند؛ در رادیو هم که همچنان کار می‌کنم.

 

اگر موافقید درباره سریال «شهرزاد» هم صحبت کنیم؛ نظرتان راجع‌به این‌کار چیست؟

جالب است به شما بگویم که صحنه‌هایی در این سریال وجود داشت که حتی من در آن‌ها بازی نمی‌کردم اما زمانی‌که بازی همکاران و دوستان را می‌دیدم گریه می‌کردم؛ دست آقای فتحی و همه دوستان درد نکند، به همگی خسته نباشید می‌گویم. متن زیبا و کارگردانی آقای فتحی ستودنی است. فکر می‌کنم «شهرزاد» جزو آن دسته از کارهایی است که ماندگار خواهد بود و حالا‌حالاها در اذهان باقی خواهند ماند.

 

فریبا متخصص,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

فریبا متخصص و بازی او در سریال‌ها به شکلی است که در یاد مخاطب باقی می‌ماند و بینندگان، او را با نقش‌هایش به‌خاطر می‌آورند؛ چه عواملی در انتخاب نقش‌ها به کمک شما می‌آیند تا به‌درستی انتخاب کنید؟

زمانی‌که برای نقشی انتخاب می‌شوم ممکن است در کار نقش‌های دیگری هم وجود داشته باشند، اما من هیچ‌گاه به انتخاب کارگردان شک نکرده‌ام و سعی کردم آن نقش را به شکلی ایفا کنم و طوری از‌آب درآورم که قابل‌دیدن باشد ولو این‌که نقش اول هم نباشد. برای همین به شخصیت‌هایی که قرار است آن‌ها را بازی کنم خیلی فکر و سپس در مرحله بعد نقش را به خودم خیلی نزدیک می‌کنم.

 

با این حساب چنین روشی به باورپذیری نقش هم کمک شایانی می‌کند؟

بله، خودم را در آن لحظه و در آن شرایط به‌جای آن شخصیت و آدم می‌گذارم، یعنی سعی می‌کنم به آن فرد مثلا اگر مادر است، نزدیک شوم. من خودم مادر هستم اما در کار هیچ‌وقت مانند خودم رفتار نمی‌کنم بلکه مثل آن مادر که در متن هست رفتار و تلاش می‌کنم ببینم او چگونه عمل می‌کند. به‌همین علت از شخصیت خودم فاصله می‌گیرم و به کاراکتر نزدیک می‌شوم.

 

 

 

 

 

  • 18
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش