سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۰۸:۱۷ - ۱۲ بهمن ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۱۰۳۱۰۷
چهره ها در سینما و تلویزیون

گفت‌وگو با نیکی کریمی درباره حواشی «آذر»

نیکی کریمی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

نیکی کریمی با تهیه‌کنندگی فیلم «آذر» به‌طور رسمی وارد این حرفه شد، چراکه پیش از این روی فیلم‌های خود سرمایه‌گذاری می‌کرد یا تهیه‌کنندگی آن را برعهده داشت، اما کریمی در مقام تهیه‌کننده فیلم «آذر» به کارگردانی محمد حمزه‌ای وارد مسیری شد که چندان راحت نیست.

 

این حرفه از سینما، تاکنون در ایران از سوی مردان هدایت می‌شده و طبعا فضا برای ورود یک تهیه‌کننده زن چندان راحت نیست. ناهمواری راه زمانی بیشتر به چشم می‌آید که هنگام دریافت کمک‌های مالی یا وام، اختصاص‌یافتن زمان مناسب برای اکران فیلم و... یک تهیه‌کننده خارج از فضای عرف مردانه پشت خط قرار بگیرد. گذشته از آن «آذر» حواشی‌ای هم داشت که کمی تلخ به نظر می‌رسید. با فرونشستن هیجانات و اظهارات درباره این فیلم، به سراغ نیکی کریمی، بازیگر و تهیه‌کننده و سعید پاکستانی، جانشین تهیه‌کننده «آذر» رفتیم و درباره فیلم و حاشیه‌های  پیرامونش گفت‌وگو کردیم.

 

  چه شد که فیلم «آذر» را تهیه کردید؟

می‌خواستم فیلمی با محوریت مسائل زنان تهیه کنم با فیلم‌سازی که می‌خواهد وارد سینما شود. در چند جشنواره داخلی و خارجی داور بودم و می‌دیدم که چقدر فیلم‌سازان جوان با انرژی و خلاقیت کار می‌کنند. واقعیت این است که الان با تجربه‌ای که در یک سال گذشته کسب کرده‌ام، متوجه شدم که این قضیه خیلی مهم است که یک کارگردان با چه بضاعتی می‌خواهد فیلم اول خود را شروع کند. سینما و فیلم‌سازی کار سختی است و به‌راحتی نمی‌توان برای هر موردی ریسک کرد.

 

  منظورتان این است گذشته و چگونگی فعالیت کارگردان فیلم اولی نقش مهمی بازی می‌کند؟ ‌

کاملا. شما وقتی فیلمی خوب می‌بینید، متوجه می‌شوید که چقدر دانش، ‌سطح آگاهی و حتی نحوه زندگی فیلم‌سازش بر اتمسفر و فضای فیلم تأثیر می‌گذارد.

 

  شما کارگردانی را با فیلم مستند «داشتن و نداشتن» شروع کردید و همین‌طور پیش رفتید تا امروز که بعد از ساخت چندین فیلم، ‌تهیه‌کنندگی حرفه‌ای در سینما را تجربه کرده‌اید. واقعیت این است اگر از منظر حقوق زنان و مطالباتی که زنان در جامعه ما دارند، ‌کارهای شما را بررسی کنیم، به شکل بطئی و مستمر به مسائل و مشکلات زنان پرداخته‌اید و درعین‌حال خود را به‌عنوان «فمینیست» مطرح نمی‌کردید. به عبارت دقیق بیشتر نگاهی صلح‌آمیز داشته‌اید، اما در فیلم «آذر» مطالبات شما شکل صریح‌تری به خود گرفته. به این معنا که اگر در فیلم «شیفت شب» شخصیت اصلی زن فیلم دست‌آخر با آغوش باز همسرش را می‌پذیرد، در «آذر» دیگر تن به شرایط موجود نمی‌دهد و طغیان می‌کند. چرا به این نقطه رسیده‌اید؟

به نکته دقیقی اشاره کردید. من اتفاقا می‌خواستم یک فیلم فمینیستی تهیه کنم. به نظرم داستان «آذر» این پتانسیل را داشت. این‌دفعه این زن دیگر طغیان کرده است. تصمیم من این بود که فیلمی درباره زنی تهیه کنم که به دنبال هویت و شخصیت مستقل خود است، ولی سنت‌های نادرست جلوی او را می‌گیرند.

 

  برای من مهم است که بدانم در این مسیر از نظر انگیزشی چه تجربیاتی کسب کرده‌اید تا به این دیدگاه رسیدید؟ ‌

خب هر آدمی در مسیر زندگی خود، خیلی از مسائل را در جامعه و پیرامون خود می‌بیند. در کنار مشاهدات، ‌سفررفتن، ‌کتاب‌خواندن، ‌فیلم‌دیدن، ‌اخبار را پیگیری‌کردن و ... من را به سمت فیلمی که می‌خواهم کار کنم می‌کشاند.

 

  البته گفته می‌شود در این جامعه زن قوی‌بودن، ‌چندان آسان نیست. بااین‌حال چگونه این مسیر را در سینما ادامه می‌دهید که کسی پشتوانه شما نیست؟ ‌

یاد گرفته‌ام مبارزه کنم، اما مبارزه‌کردن، معنای فریادزدن و غرزدن را نمی‌دهد. هرجا که مورد حمله واقع شدم، ‌فهمیدم که راه را درست رفته‌ام. بنابراین ادامه می‌دهم.

 

  مسیری را که پیموده‌اید، به نظر من به‌گونه‌ای بوده که آگاهانه پیموده‌اید؛ اما جالب است در فیلم «آذر» یاد بازی‌تان در فیلم «سارا» افتادم. در فیلم «سارا» زن تلاش می‌کند با هر سختی زندگی خود را حفظ کند؛ اما در نهایت سارا آزرده از بی‌رحمی شوهرش ناگزیر خانه او را ترک می‌کند. «آذر» هم چنین فرجامی دارد. چرا؟ ‌

چند وقت پیش من، کامبوزیا پرتوی، یک روان‌شناس و یک جامعه‌شناس در یکی از روزنامه‌ها راجع‌ به بازیگری و نقش‌های زنان در سینمای ایران نشستی برگزار کردیم. در آخر آن جلسه به این نتیجه رسیدیم که هرچه از ساخت فیلم‌هایی مثل «باشو غریبه کوچک»، «هامون»، ‌«سارا»، و «پری» می‌گذرد نقش‌های زنان ایرانی ضعیف‌تر می‌شود!

 

  اتفاقا سؤال من این است که چرا؟ ‌

نمی‌دانم واقعا! این باید مطالعه شود که چرا زمانی زنان در فیلم‌های ما قهرمان بودند؛ اما الان شخصیت‌های فیلم‌نامه‌ها همین‌طور ضعیف و ضعیف‌تر می‌شوند. به نظر می‌رسد جامعه عادت کرده این سال‌ها با سیمای زنان ضعیف ارتباط برقرار کند!

 

  و بااین‌حال شما فیلم «آذر» را تهیه کردید. زنی که در این جامعه مردسالار جلوی زور می‌ایستد.

به «آذر» اعتقاد داشتم و آن را باور کرده بودم و برایم مهم بود که این قصه گفته شود تا زنانی که آن را می‌بینند، بخشی از وجود خود را روی پرده سینما ببینند؛ چون شخصیت آذر در زندگی کوتاه نمی‌آید و لزومی هم نمی‌بیند که در انتها در آن زندگی بماند. حتی این غرور را دارد که وقتی مادر‌شوهرش می‌گوید تو برای این زندگی خیلی زحمت کشیده‌ای و این پول حق توست، قبول نمی‌کند. می‌دانید که در جامعه مادی این روزها زنان زیادی قربانی می‌شوند؛ چون از لحاظ مالی وابسته‌اند و روی پای خودشان نیستند؛ اما در «آذر» دلم می‌خواست درباره یک زن قوی فیلم بسازم. این ریسک را کردم و او شبیه شمایلی که این روزها مد شده، نیست.

 

  بااین‌حال فکر می‌کنید که سینمای ایران به شما به‌عنوان تهیه‌کننده این فرصت را بدهد تا باز هم بتوانید از این نوع فیلم‌ها بسازید. اینکه در بخش خصوصی نه در بخش دولتی چنین فیلم‌هایی بسازید، ‌امکان بازگشت سرمایه را خواهید داشت؟ فکر می‌کنید که بتوانید دوباره ادامه دهید؟ چون در سینمای ایران فیلم‌سازانی مانند تقوایی، امیر نادری و ‌بیضایی این مسیر را پیموده‌اند که یا کوچیدند یا محکوم به سکوت شدند!

درحال‌حاضر در سال جاری با ماجراهایی که برای پخش و اکران پیش آمده؛ مثل «فیلم‌سوزی» قضیه کمی پیچیده است. دولت هم سروکاری با این قضیه ندارد. پخش‌کننده است که انتخاب می‌کند و سینماها، شورای صنفی، این مداخله‌ها و تمام اتفاقاتی که می‌افتد؛ نه‌تنها من؛ بلکه همه بچه‌ها داریم بازنگری می‌کنیم که چه فیلمی باید بسازیم تا بتوانیم ادامه بدهیم. این موضوع برای بخش خصوصی، مثل من، که به جایی وابسته نیستند،

واقعا سخت است.

 

  شما هم به مبحث «فیلم‌سوزی» اعتراض دارید؟ ‌

نه‌تنها من بلکه همه ما به این حالتی که به آن «فیلم‌سوزی» می‌گویند، معترضیم. نزدیک به ٩٠ سالن از قبل از سوی برخی‌ افراد و فیلم‌های‌شان قبضه شده! به من و امثال من فقط ١٥ سالن می‌دهند.

 

  اصلا تعریف شما از تهیه‌کنندگی چیست؟ چگونه در این مسیر با جوانان و ایده‌های نو آنها کنار خواهید آمد؟ ‌

 قطعا با بچه‌هایی که بااستعداد هستند، دانش و شخصیت دارند، علاقه دارم کار کنم؛ چون شخصیت کارگردان خیلی مهم است. قطعا از چنین افرادی حمایت می‌کنم. در این سال‌ها با جوانانی برخورد کرده‌ام که به من فیلم‌نامه داده‌اند و کارشان را دوست دارند و انگیزه دارند. دوست دارم با جوانان با‌استعداد کار کنم.

 

گفت‌وگو با سعید پاکستانی، جانشین تهیه‌کننده فیلم «آذر»

حواشی «آذر»

خانم بهناز شفیعی، مربی موتورسواری فیلم «آذر»، در جایی اظهار کرده بود که دستمزد او را پرداخت نکرده‌اید. آیا درست است؟

 از روز نخست ایشان برای تعلیم موتورسواری به فیلم پیوستند و خانم کریمی همواره از ایشان حمایت می‌کردند و همه‌چیز به خوبی و خوشی گذشت. به محض پایان کار، دستمزد ایشان پرداخت شد و اسنادش هم موجود است. من و خانم کریمی و مدیر تولید فیلم از صحبت‌های غیرواقعی ایشان واقعا متأسف شدیم. منتها خانم کریمی نمی‌خواستند این صحبت‌ها منعکس شود، اما بعدا که هجمه‌هایی صورت گرفت، من مجبور شدم جواب بدهم. ناچارم بگویم که همه آن اتفاقات جهت‌دار بوده و می‌خواستند موجی راه بیفتد. شاید می‌خواستند خودشان را مطرح کنند. ایشان آن چیزها را که در مصاحبه خود مطرح کرده بودند، تراوشات ذهنی خودشان بوده؛ به‌عنوان‌مثال ایشان گفته بودند من را به جشنواره فجر دعوت نکردند که چنین چیزی اصلا دست ما نیست.

 

  به نظر شما یک مربی که موتورسواری یاد داده، اصلا می‌تواند در فیلمی مدعی باشد که در جشنواره دعوتش کنند؟

اتفاقا سؤال من هم همین است. ایشان ناراحت بود که چرا من را دعوت نکردید، درحالی‌که به‌لحاظ حرفه‌ای در فیلم کاری نکرده بود؛ یعنی جزء عوامل حرفه‌ای سینما نیستند. در جشنواره فجر معمولا هفت، هشت نفر از بازیگران و عوامل حرفه‌ای؛ مثل فیلم‌بردار، صدابردار و ... را دعوت می‌کنند، اما تحلیل ایشان در ذهن خودشان این بود که باید در جشنواره دعوت می‌شدند!

 

  چرا بعد از طرح این مسائل، بلافاصله خانم کریمی پاسخ ایشان را نداد؟

چون خانم کریمی حرفه‌ای رفتار کردند و به دنبال حواشی نبوده و نیستند. ایشان معتقد هستند که سوابق من روشن است ضمن اینکه نباید به حواشی توجه کرد.

 

  اعتراض حمیدرضا آذرنگ را چگونه تحلیل می‌کنید؟

ایشان مصاحبه‌ای کردند که همه بچه‌های پروژه شوکه شدند. همه شاهد بودند که از روزی که ایشان سر کار وارد شدند، بسیار پرانرژی وارد شدند و اتفاقا هم خانم کریمی با مهر و لطف با ایشان رفتار کرده بودند و ایشان هم کارشان را انجام دادندوو رفتند و رفتار‌ها بسیار دوستانه بود.

 

  آقای آذرنگ انتخاب اول شما بود؟

برای آن نقش کاندیداهای دیگری هم مطرح بودند. ایشان جزء گزینه‌های آخر بودند. دوستانی که آمده بودند به دلایل مختلفی مانند درگیربودن در پروژه‌های دیگر و ... نتوانستند وارد پروژه شوند. آقای آذرنگ جزء آخرین‌هایی بودند که آمدند، ولی ایشان پرانرژی بودند و با نقش هم ارتباط برقرار کردند و نقش را دوست داشتند و علاقه داشتند کار کنند.

 

  پس مشکلی هنگام فیلم‌برداری به وجود نیامد؟

به‌هیچ‌وجه. همه‌چیز خوب بود و همه با انرژی مثبت کار می‌کردند.

 

  پس مشکل از کجا پیش آمد؟

 واقعا نمی‌دانم! چون خانم کریمی از آن دسته تهیه‌کننده‌هاست که حواسش به همه هست و اتفاقا چون بازیگر است به همه رسیدگی می‌کرد، اما ایشان به نظر من خیلی غیرحرفه‌ای عمل کرد؛ نمایش جشنواره را نیامد و وارد فاز تبلیغات هم که شدیم، من از خردادماه با ایشان حداقل پنج یا شش‌بار تماس گرفتم و برای عکاسی با ایشان قرار گذاشتم. منتها هربار خلف‌وعده کردند و نیامدند. حتی پیامک‌های آن موجود است. بعد هم هنگام افتتاحیه فیلم من خودم کارت دعوت برای ایشان فرستادم که نیامد. برای همه ما بسیار عجیب بود که گفت در تبلیغات فیلم جایی ندارم. به نظر من همه اینها جهت‌دار بود.

 

  منظور آقای آذرنگ از اینکه «من در تبلیغات فیلم جایی ندارم» چه بود؟

نمی‌دانم! شما سردر سینما‌ها را دیدید؟ هم آقای آذرنگ هستند و هم آقای سیدی و هم خانم کریمی. در تیزر و آنونس هم همین‌طور. در ٨٠ درصد پوسترهای تبلیغاتی عکس ایشان هست. فقط در پوسترها و بیلبوردهایی نیستند که نظر اسپانسر اعمال شده. یعنی اسپانسر خواسته بود فقط عکس خانم کریمی باشد. آنها هم برای خودشان دغدغه‌هایی دارند.

 

 مشکلات بعد از فیلم‌برداری به وجود آمد. علت آن چه بود؟

دلیل اصلی این بود که کارگردان مسائل فیلم را بعد از فیلم‌برداری رها کرد. تا زمانی‌که من بودم، ایشان می‌آمد و خواهش می‌کرد فیلم اولش را بسازد. مجوز کارگردانی نداشت و خانم کریمی برایش گرفت و قول داد با همه وجود و با مسئولیت فیلم را بسازد. اما برایش زود بود. خانم کریمی شخصا تمام مراحل تدوین، صداگذاری، لابراتوار و... را دنبال کرد. درحالی‌که وظیفه کارگردان است. نه سر تدوین می‌رفت و نه صدا. یادم می‌آید آقای آبنار، صدابردار محترم فیلم قبل از جشنواره برای صداگذاری به ایشان زنگ می‌زدند و نمی‌آمد. آقای همایون‌فر هم بسیار شاکی بود که کارگردانی به این بی‌مسئولیتی ندیده. بار همه مسئولیت‌ها افتاده بود روی دوش خانم کریمی. به نظرم ساخت فیلم برای ایشان در این ابعاد خیلی زود بود. بار‌ها به دلیل اینکه ایشان نمی‌دانست چه می‌خواهد بگیرد معطل شدیم و صحنه‌های زیادی را دوباره فیلم‌برداری کردیم که می‌دانید برای تهیه‌کننده چقدر هزینه دارد. اجاره دوباره لوکیشن و هزینه عوامل  و بازیگران و...

 

 در کارگردانی به طور متوسط صحنه‌های غیرقابل استفاده چقدر بود؟

مثلا صحنه قتل کلا چیز دیگری فیلم‌برداری شد. آقای خرقه‌پوش، تدوینگر فیلم تماس گرفتند و گفتند صحنه در نیامده و باید دوباره فیلم‌برداری شود.

 

  هزینه زیادی متحمل شدید؟

بله. برای تهیه‌کننده این تکرار واقعا سخت است. معمولا کسی زیر بار نمی‌رود و می‌گویند همین است که هست. اما خانم کریمی می‌گفت باشد، بگیریم. می‌خواهم کار خوب شود. تازه برخی از روزها کارگردان نمی‌دانست چه می‌گیرد. از قبل دکوپاژ نداشت. حتی در روزهایی آمادگی کار نداشت. درحالی‌که عوامل فیلم همه حرفه‌ای و درجه یک بودند. همان‌طور که گفتم برایش زود بود. هم ‌زمان فیلم‌برداری، حرفه‌ای عمل نکرد و هم الان در زمان اکران و واقعا رفتار ایشان به فیلم لطمه زد.

 

فرانک آرتا

 

sharghdaily.ir
  • 16
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش