چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۳
۱۱:۰۳ - ۲۶ بهمن ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۱۰۶۷۲۵
چهره ها در سینما و تلویزیون

نیکی کریمی: مدیون کیارستمی‌ام

نیکی کریمی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

جهان عکاسی هرروز برایش مهم‌تر و پررنگ‌تر می‌شود. تقریبا در تمام سفرهایش عکاسی می‌کند؛ به‌ویژه عکاسی طبیعت که تعبیرش از آن عکاسی «شیرین و انسانی» است و عقیده دارد چشمش را به جهانی که فراموشش کرده‌ایم، دوباره باز می‌کند.  نیکی کریمی، بازیگر، کارگردان و تهیه‌کننده سینمای ایران، سال‌هاست که در کنار فعالیت‌های سینمایی، به عکاسی که معتقد است بخشی از وجودش شده، می‌پردازد. در سفرهای خارج از ایران به تمام نمایشگاه‌های مهم عکاسی جهان سر می‌زند و بسیاری از موزه‌های عکاسی را دیده، چراکه اعتقاد دارد هنرمند حوزه بصری باید تا می‌تواند ببیند و قوه بصری‌اش را تقویت کند تا خلقی تازه داشته باشد. 

 

راهنما و الهام‌بخش او در ابتدای مسیر عکاسی، آن‌طور که پیش از این گفته، عباس کیارستمی بوده؛ هنرمند محبوب فقیدی که بخش مهمی از درون‌مایه آثار نمایشگاه «گل‌مردگی»، از فقدان او تأثیر گرفته است.  با نیکی کریمی، در آستانه گشایش سومین نمایشگاه عکس‌هایش - گل‌مردگی- درباره هنر عکاسی و دغدغه‌های ذهنی‌اش در این حوزه به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

 

 از سال ٧٦ عکاسی را شروع کرده‌اید؛ یعنی ٢٠ سال تجربه عکاسی. کدام‌یک از تجربه‌های عکاسی‌تان برایتان لذت‌بخش‌تر بوده؟ بیشترین عکس‌هایی که گرفته‌اید، با چه سوژه‌هایی بوده‌اند؟

در این ٢٠ سال، به صورت مداوم عکاسی طبیعت کرده‌ام. این نوع عکاسی به‌همراه عباس کیارستمی، مستمر بوده است. از مناطق مختلف ایران عکاسی کردیم. حاصل آن عکاسی‌ها، برگزاری نمایشگاهم در گالری گلستان در ایران و بعد از آن گالری کورت‌یارد در امارات بود.  بعد از آن تصمیم گرفتم سبک‌های دیگر عکاسی را تجربه کنم. عکس‌هایی با مضمون عشق در رم گرفتم. البته این عکس‌ها را هنوز جایی به نمایش نگذاشته‌ام.  یک هفته روی این عکس‌ها کار کردم. عنوانشان «دست‌ها» بود؛ محتوایی لطیف و انسانی دارند، اما همچنان به عکاسی در سفر ادامه دادم. عکاسی درباره  طبیعت یا مضامینی که به آنها علاقه داشته‌ام. بوده است، ولی تقریبا سه سال است که روی عکس‌های این نمایشگاه متمرکزم.

 

 چه سبکی از عکاسی بیشتر برایتان جذاب است؟

کار هر هنرمندی بیانگر موضوعاتی است که به آنها علاقه دارد و نشان‌دهنده این است که از لحاظ ذهنی در چه موقعیتی است و چه دغدغه‌هایی دارد. برای همین خیلی درگیر سبک نیستم.

 

 تجربه برگزاری نمایشگاه عکاسی را قبل از این، هم در ایران و هم خارج از ایران داشته‌اید. استقبال از این نمایشگاه‌ها چطور بوده و چقدر به انگیزه‌هایتان برای ادامه عکاسی کمک کرده؟

استقبال از نمایشگاه‌ها خوب بوده. هم از گلستان و هم کورت‌یارد، استقبال خیلی خوبی شد.

 

 با توجه به اینکه خودتان به‌عنوان یک هنرمند این روزها درگیر برگزاری نمایشگاه هستید، برای برگزاری چنین نمایشگاه‌هایی چه موانع و مشکلاتی بر سر راه هنرمندان وجود دارند؟ کسانی بوده‌اند که در این زمینه حامی شما باشند؟

خوشبختانه با این بخشی که می‌گویید هیچ‌وقت روبه‌رو نبوده‌ام؛ یعنی مشکلی نداشته‌ام. لااقل در زمینه عکاسی، من چنین چیزی را تجربه نکرده‌ام، اما در زمینه‌های دیگر مثل ترجمه، مشکلات و موانعی وجود داشته؛ مثلا کتابی ترجمه کرده‌ام که کلا سانسور شده یا در زمینه سینما هم با چنین مشکلاتی مواجه بوده‌ام، ولی در زمینه عکاسی و برگزاری نمایشگاه نه.

 

 چه هدفی از برگزاری نمایشگاه عکاسی «گل‌مردگی» دارید؟ این عکس‌ها در چه سال‌هایی ثبت شده‌اند و قرار است چه مفهومی را به مخاطب امروز منتقل کنند؟

در سال‌های اخیر در این زمینه مشغول اتودزدن و کارکردن بوده‌ام. این موضوع هم‌زمان شد با فوت کیارستمی در سال گذشته که در روند این مجموعه بسیار تأثیرگذار بود و تأثیر آن را در این نمایشگاه می‌بینید. در واقع به‌هم‌ریختگی‌های جهانی و اتفاقات ناخوشایندی که این روزها شاهد آن هستیم، همچنین سرخوردگی ناشی از اتفاقاتی که برای نسل من افتاده، ایده برگزاری این نمایشگاه بود. اینها موضوعاتی بودند که دست‌به‌دست هم دادند تا تصمیم بگیرم نمایشگاه گل‌مردگی را با رویکرد دغدغه‌های ذهنی این روزهایم برگزار کنم.

 

 تجربه برگزاری نمایشگاه در خارج از ایران را هم دارید؛ چه تفاوت‌هایی با برگزاری نمایشگاه در ایران دارد؟

خوشبختانه گالری‌داران ما در ایران نیز حرفه‌ای شده‌اند و به اندازه گالری‌داران خارج از کشور، دقت و بینش پیدا کرده‌اند. برای همین، به نظرم تفاوت چندانی با برگزاری گالری خارج از ایران وجود ندارد.

 

 برنامه‌های عکاسی‌تان در بلندمدت چیست؟ هدف خاصی را برای آینده عکاسی دنبال می‌کنید؟ پروژه بعدی چه زمانی کلید زده می‌شود؟

هیچ‌وقت به صورت متمرکز روی برنامه عکاسی‌هایم فکر نکرده‌ام تا برای آنها چیدمانی خاص در نظر بگیرم. عکس‌ها را می‌گیرم و بعدا به این فکر می‌کنم که برایش چه نمایشگاهی می‌شود گذاشت. ولی در این برهه علاقه دارم وقت بیشتری برای عکاسی بگذارم.

 

 نیکی کریمی جزء هنرمندان مولتی‌رول است؛ فعالیت هم‌زمان در حیطه فیلم‌سازی، عکاسی، ترجمه، بازیگری و... . در ایران هنرمندانی به این شکل کم داریم و از طرف دیگر با وجودی که در همه دنیا این موضوع رایج است، معمولا هنرمندان مولتی‌رول ایرانی با نقدهایی مواجه می‌شوند. شما هم در معرض این‌گونه نقدها بوده‌اید؟

به نظرم نقدکردن مشکلی ندارد؛ اما واقعیت این است که همه این حوزه‌ها به هم وابسته هستند. فیلم‌سازی، نوشتن، عکاسی و... . من همیشه در زمان فعالیت‌های سینمایی، کارهای خودم را نوشته‌ام و گاهی با نویسنده‌های دیگر بازنویسی کرده‌ام.  فکر می‌کنم نوشتن، فیلم‌سازی، عکاسی و ترجمه همه به هم وابسته‌اند. من هیچ‌وقت نخواستم بازیگر صرف باشم. اینها علاقه‌مندی‌های من هستند؛ کارهایی که در روز برایم لذت‌بخش‌اند و به من انگیزه می‌دهند. برای همین دنبالشان می‌کنم و در واقع بخشی از وجودم هستند.

 

 به‌عنوان یک زن مشهور ایرانی می‌توانید در زمینه هنرهای تجسمی پیشرفت‌های مهمی داشته باشید. آیا هدفتان در زمینه عکاسی ادامه‌دادن حرفه‌ای است و به‌طور مثال دوست دارید سبک جدیدی ایجاد کنید یا دِلی کار می‌کنید؟

دوست دارم آثارم دیده شوند و آنها را با مردم در میان بگذارم. برای همین هم نمایشگاه برگزار می‌کنم.

 

 برای عکاسی از عکاسان مشهور هم الهام می‌گیرید یا اصولا هنرمند خاصی الهام‌بخش‌تان بوده است؟ عکس‌ها و آثار کدام‌یک از هنرمندان را با توجه به علایق شخصی‌تان  دنبال می‌کنید؟

یکی از فعالیت‌هایی که خیلی به آن علاقه دارم، رفتن به گالری‌های عکس و نقاشی است. فکر می‌کنم همه کسانی که مشغول فعالیت در حوزه هنرهای بصری و ویژوآل‌آرت هستند، احتیاج به این دارند که دائم ببینند اطرافشان چه اتفاقی می‌افتد. چه در ایران و چه در خارج از ایران و در سفرهایی که می‌روم، سعی می‌کنم حتما به نمایشگاه‌های نقاشی و عکاسی سر بزنم و آثار را ببینم. یکی از عکاسانی که من به او علاقه دارم، نوری بیلگه جیلان است که خودش فیلم می‌سازد. به‌طورکلی یکی از آرتیست‌های مورد علاقه من است. 

 

البته قبل از او، همیشه شیفته عکس‌های عباس کیارستمی بوده‌ام. نوری بیلگه جیلان، همان‌طور که همیشه خودش گفته، به سینمای کیارستمی علاقه داشته و جالب اینکه نوع عکاسی او شبیه کیارستمی است. در واقع نوع عکاسی هر سه ما و خیلی‌های دیگر که به این نوع عکاسی علاقه‌مندند، شبیه هم است.  بیلگه جیلان البته خیلی نمایشگاه عکس برگزار نمی‌کند؛ شاید در ٢٠سالی که کار عکاسی کرده، سه بار بیشتر نمایشگاه نگذاشته باشد.  به عقیده من برگزاری دائم نمایشگاه چندان مهم نیست؛ مهم این است که بینش و جهان‌بینی‌تان را هر چند وقت یک بار با مخاطبان و مردم به اشتراک بگذارید.

 

 پس در نهایت، با وجودی که آثار هنرمندان مشهور دیگر را هم دنبال می‌کنید، مهم‌ترین الهام‌بخش‌تان عباس کیارستمی بوده است.

همان‌طور که قبلا هم گفته‌ام، دید خودم در عکاسی را مدیون عباس کیارستمی هستم؛ چون سال‌ها با هم کار کرده‌ایم. تقریبا هفته‌ای یک‌بار به سمتی از ایران رفته‌ایم و عکاسی کرده‌ایم. برای همین نکات زیادی از او درباره عکاسی یاد گرفته‌ام. در واقع عکاسی جدی را در کنار عباس کیارستمی تجربه کرده‌ام؛ زاویه‌ها، افق‌ها، قاب‌ها و نور‌ها را. گاهی سفری چهارساعته به شمال ده‌ها ساعت طول می‌کشید.

 

بی‌وقفه می‌ایستادیم و عکس می‌گرفتیم، صبر می‌کردیم تا نور خوبی روی تپه‌ماهوری دیده شود یا باد بر درختی بوزد. بعد از هر سفر، عکس‌ها چاپ می‌شدند و به دقت دیده و بررسی و بحث می‌شدند و آنهایی را که بیشتر دوست داشتیم، کنار گذاشته می‌شدند و این‌گونه عکاسی شد یکی از کارهای روزانه من در کنار خواندن کتاب و فیلم‌نامه و ترجمه. البته آن عکس‌ها را هیچ‌گاه به نمایش نگذاشتم.

 

فرنوش آبا

 

sharghdaily.ir
  • 11
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش