جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۷:۵۳ - ۲۹ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۷۶۳۴
چهره ها در سینما و تلویزیون

دردسرهای بازیگر سریال «پایتخت» به‌خاطر قد بلندش

بهرام افشاری,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
بازیگر نقش بهتاش در «پایتخت ۵» با بیان اینکه بسیاری قدش را مشکل‌ساز می‌دانستند، گفت: آن‌ها می‌گفتند وقتی قرار است از تو و بازیگر مقابل، نمای دونفره بگیریم، صحنه قناس می‌شود، زیبا نیست ‌و برای خیلی کارها به این دلیل من را رد کردند.

به گزارش ایسنا، بهرام افشاری در گفت‌وگویی درباره‌ی حضورش در مجموعه «پایتخت ۵» بیان کرد: حضورم در «پایتخت ۵» تأثیر زیادی در سرنوشتم دارد. خیلی زیاد! تئاتر برای من همیشه جایگاه خود را دارد اما حالا سینما و تلویزیون هم برایم جدی است. در سریال پایتخت پیشینه تئاتری به کارم آمد.

 

او درباره چگونگی انتخاب خود برای سریال «پایتخت ۵» اظهار کرد: محسن تنابنده به‌واسطه شناخت و تعریف‌هایی که از من شنیده بود، به کار دعوتم کرد. بهتاش هم خیلی زود با خانواده هماهنگ شد. انگار از ابتدای سریال پایتخت این شخصیت حضور داشت. به قول معروف سربار مجموعه نبود.

 

بازیگر نقش بهتاش در «پایتخت ۵» درباره علت کم‌کاری‌ خود در تئاتر گفت: این اواخر مدتی نتوانستم در تئاتر کار کنم تا اینکه نمایش جوجه تیغی را کارگردانی کردم. من قائل به تجربیات تازه و جدید هستم و دوست دارم تجربه کنم. در همه سال‌هایی که به این حرفه پرداخته‌ام، سعی کردم جسارت کارهای جدید را داشته باشم؛ مثلاً وقتی آتیلا پسیانی در نمایش «دیابولیک رومئو و ژولیت»، از من دعوت کرد با اشتیاق پذیرفتم چون مخاطب چهره تازه‌ای از من دید.

 

او ادامه داد: هر چند این کار در جشنواره تئاتر فجر دیده نشد و داوران این کار را ندیدند، اما متر و معیارهای داوران با مخاطبان زمین تا آسمان تفاوت دارد. برای آن نقش (رابینسون کروزوئه) باید جایزه می‌گرفتم. نقشی که ۹ ماه تمرین کردم و می‌دانستم جایزه برای من است. در نمایش «جن‌گیر» کار کوروش نریمانی خیلی متفاوت بودم یا در نمایش پاییز کار نادر برهانی مرند، نقش یک پیرمرد ۷۰ ساله را بازی کردم. حرف من بر سر متر و معیارهاست وگرنه کسی هست که از جایزه خوشش نیاید؟ هر کس بگوید من تشویق را دوست ندارم دروغ می‌گوید!

 

افشاری درباره چگونگی موفقیت در حرفه بازیگری اظهار کرد: من با افتخار می‌گویم بچه شهرستانم و برای موفقیت بسیار تلاش می‌کنم. خیلی‌ها پیغام می‌گذارند که ما شهرستانی‌ها چطور باید شروع کنیم، کسی ما را نمی‌بیند. من همیشه گفته‌ام باید ایمان داشت و تلاش کرد. زمانی که به تهران آمدم، حتی تئاتر شهر را نمی‌شناختم. در نمایش «جوجه تیغی» ماجرای خودم را تعریف کردم و اینکه لحظه‌ای ناامید نشدم.

 

او با بیان اینکه جایزه فجر برای نمایش رابینسون کروزوئه، در عزت نفس او تأثیر گذاشت، گفت: این نمایش در اجرا درخشید. خیلی‌ها ما را نادیده گرفتند و همراهی نکردند اما به موفقیت ایمان داشتیم. بعد از آن کار مدت‌ها بیکار شدم و سخت گذشت. طعم بیکاری را آن زمان خوب حس کردم. جایزه‌های دیگری هم داشتم، اما جایزه تئاتر فجر چیز دیگری است.

 

افشاری که پس از این جایزه برای ایفای نقش شیرعلی، برادر بهبود به پایتخت ۲ دعوت شد، تصریح کرد: محسن تنابنده تئاترهایم را ندیده بود ولی از من شنیده بود. وقتی دعوتم کرد اول پرسید زبان مازنی بلدی، می‌توانی صحبت کنی؟ گفتم نه اما می‌توانم این لهجه را دربیاورم. خودم عاشق سریال پایتخت بودم حتی از تمریناتم می‌زدم که حتماً این سریال را ببینم.

 

بازیگر نقش بهتاش افزود: سکانسی بود که شیرعلی باید زیر تخت دراز می‌کشید. به‌دلیل شرایط فیزیکی من خیلی سخت بود و اذیت شدم اما نتیجه خوب بود طوری‌که شیرعلی محبوب‌ترین بازیگر مهمان فصل دوم سریال پایتخت شد. بعد از پایتخت ۲ فکر می‌کردم ارتباطم با سریال پایتخت قطع شده تا اینکه برای فصل جدید از من دعوت شد؛ آن هم به عنوان یکی از بازیگران اصلی مجموعه و برای ایفای نقش پسر بهبود.

 

بازیگر سریال «پایتخت« درباره قد بلند خود گفت: بسیاری قد من را مشکل‌ساز می‌دانستند و می‌گفتند وقتی قرار است از تو و بازیگر مقابل نمای دونفره بگیریم، صحنه قناس می‌شود و زیبا نیست ‌و برای خیلی کارها به این دلیل من را رد کردند. اما خیلی از کارگردانانی که با من کار کردند، مثل رضا درمیشیان یا منوچهر هادی و سیروس مقدم قد من را فراموش کردند. اتفاقاً کارهایشان هم زیبا بود و خلاقیت به خرج دادند.

 

افشاری در پایان خاطرنشان کرد: تئاتر خانه من است. آدم هر جایی برود به خانه‌اش برمی‌گردد. سعی می‌کنم حداقل سالی یک کار تئاتر داشته باشم اما به سینما هم با جدیت فکر می‌کنم. پیشنهادات تئاتری زیاد دارم اما خیلی‌ها باب میل من نیست. اگر تجربه تازه‌ای باشد، حتماً می‌پذیرم. دوست دارم از تکرار دوری کنم. در این مسیر به کارگردانی تئاتر هم فکر می‌کنم.

 

 

  • 19
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۷
غیر قابل انتشار: ۱۲
جدیدترین
قدیمی ترین
خيلي خوب است
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش