دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۲۳:۱۸ - ۱۴ تير ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۴۰۳۸۸۹
چهره ها در سینما و تلویزیون

زندگی مارلون براندو، بزرگ‌ترین بازیگر تاریخ سینما

مارلون براندو به اذعان بسیاری از اهالی سینما و هنر بزرگ ترین بازیگر تاریخ سینما و دستکم یکی از برترین بازیگران تاریخ است. بدون شک کمتر کسی را پیدا خواهید کرد که اسم او را در فهرست بزرگان عرصه بازیگری سینمای جهان قرار ندهد.

 

مارلون براندو,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

زیربنای آن همه قدرت بازیگری، استعداد و سبک خاص مردانه او اما یک زندگی سراسر تراژیک و مملو از شوربختی بود. بدون شک زندگی او یک تراژدی کامل بود که رفته رفته رو به نزول می گذاشت هر چند حتی در بدترین سال های حرفه ای اش نیز مورد ستایش قرار می گرفت. از دوران کودکی پرآشوب تا رسیدن به شهرت و سقوط دوباره اش، از ویرانی خانوادگی و پایان دردناکش، کمتر نکته ای پیدا می شود که کسی به آن رشک ببرد.

 

اما او نیز مانند بسیاری از هنرمندان دیگر توانست از درون تراژدی زندگی اش، استعداد خود را بیرون بکشد. به همین دلیل است که امروز اسم مارلون براندو نه با خشونت خانوادگی، اضافه وزن یا قتل مترادف نیست بلکه از اسم او همراه با کمال هنر بازیگری نام می برند.

 

هیولاهای والدین در جان براندو

مارلون براندو,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

مارلون براندو در سال ۱۹۲۴ در نبراسکا از صاحب یک کارخانه مواد شیمیایی به نام مارلون براندو بزرگ و دروتی جولیا به دنیا آمد. پدر و مادر او هر دو الکلی بودند و به گفته خود براندو پدرش یک دیکتاتور بود و براندو و مادرش را به طور روتین کتک می زد. وی به شدت براندو را تحقیر و سرزنش می کرد و حس عدم امنیت و کهتر بودن را در وجود او کاشت که برای همیشه با او ماند. مادرش نیز غم هایش را با الکل فراموش می کرد. براندو خود ادعا کرده که مشکلاتش با شهرت و هالیوود همگی از دوران کودکی او نشأت گرفته اند. وی روابط عاشقانه بسیاری داشت اما به دلیل مشکلاتی که داشت، براندو خیلی زود باعث خراب شدن رابطه هایش می شد.

 

جوان شورشی

مارلون براندو,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

براندو در دوران نوجوانی با نام «باد» صدا زده می شد. وی در همان دوران استعداد خود را در بازیگری و بخصوص تقلید صدا نشان داد و براحتی صدای حیوانات اهلی را تقلید می کرد و از این استعداد خود برای دور کردن مادرش از دنیای الکل سود می برد. اما استعدادش همیشه در سایه دردسرسازی هایش قرار می گرفت. وی را به خاطر تمایلش به خشونت در مدرسه می شناختند و در نهایت به علت بردن موتورسیکلت به راهروهای دبیرستان از آنجا اخراج شد. سپس براندو به مرکز آموزش نظامی رفت و در آن جا به عنوان یک جوان سرکش و شلوغ برای خود نامی دست و پا کرد. اولین کسی که متوجه استعداد بازیگری براندو شده و او را زیر پر و بال خود گرفت معلمی در این آکادمی به نام ارل واگنر بود. با این وجود نمرات و سابقه انضباطی براندو چنان افتضاح بود که وی در سال ۱۹۴۳ مجبور به ترک این آکادمی شد. علیرغم درخواست دانش آموزان و تهدید واگنر به استعفا اما مسئولان مدرسه بر خواسته خود اصرار کرده و از براندو خواستند آنجا را ترک کند.

 

ورود اجباری به دنیای بازیگری

مارلون براندو,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

وی سپس تصمیم گرفت وارد ارتش ایالات متحده شود اما در اولین آزمون جسمانی مردود شد. وی که جایی برای رفتن نداشت تصمیم گرفت که رویای خود یعنی بازیگری را در پیش گرفته و به همین دلیل راهی نیویورک شد. در آنجا بود که براندو تحت نظر استادان شهیری مانند الیا کازان و استلا آدلر فنون بازیگری را آموخت. آدلر سبک بازیگری استانیسلاوسکی را به براندو آموخت که در آن می بایست بازیگر تجربیات شخصیت را به طور عملی درک کند و نه اینکه سعی کند وانمود نماید که این تجربیات را داشته است. طبیعتاً این سبک کاملاً با شخصیت براندو سازگار بود. وی اولین حضور خود در برادوی را در سال ۱۹۴۴ با نمایش «مادربزرگم را به یاد دارم» اغاز کرد و بلافاصله در نمایش «کافه بابری» حضور یافت. سپس منتقدان متوجه استعداد این بازیگر جوان شده و مارلون براندو در مسیر شهرت قرار گرفت.

 

سبک بی نقص براندو در بازیگری

مارلون براندو,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

در سال های آینده مارلون براندو به بت دنیای بازیگری تبدیل شد و بزرگانی مانند تونی کورتیس او را مظهر بازیگری نامیدند. کورتیس بر این باور بود که براندو خلاصه دنیای بازیگری آن دوران بوده و تمامی بازیگران پس از دهه ۱۹۵۰ از او تقلید می کرده اند. او سبک خاصی برای به کار گرفتن استعداد خود در عمل داشت. برای بازی در نمایش «گافه باربری» شخصیت مارلون براندو باید پس از بیرون آمدن از یک دریاچه یخ زده روی صحنه حاضر می شد. براندو هر شب قبل از شروع نمایش، آن قدر از پله ها بالا می رفت و پایین می آمد تا از نفس می افتاد و آن گاه بود که دستیار صحنه یک سطل آب یخ روی سر او خالی می کرد و براندو به روی صحنه می رفت. برای بازی در فیلم «مردان»، براندو برای چند هفته نه از تخت و نه از ویلچر خود در یک بیمارستان مربوط به مجروحان جنگی بیرون نیامد تا این که بتواند شرایط ذهنی و روانی شخصیت اصلی داستان را درک نماید.

 

مشکل داشتن با شهرت

مارلون براندو,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

شهرت خیلی زود مارلون براندو را پیدا کرد. بعد از بازی خیره کننده در نمایش «اتوبوسی به نام هوس»، براندو اولین حضور خود در دنیای هالیوود را با بازی در فیلم «مردان» جشن گرفت و بعد از آن هم نوبت به «زنده باد زاپاتا»، «جولیوس سزار» و «وحشی» رسید اما در واقع فیلم «در بارانداز» بود که او را به قله هالیوود رساند. اما او سبک خاص و عجیب و غریب خود را داشت. برای مثال پیشنهاد روبرتو روسلینی، کارگردان سرشناس سینمای آن دوران ایتالیا و جهان را تنها به این دلیل که روسلینی گفته بود دیدار با او مایه افتخار است رد کرد. براندو به شدت علاقه داشت دیگران را تجزیه و تحلیل کند و اکنون شهرت باعث شده بود که وی مورد تجزیه و تحلیل دیگران قرار گیرد و این او را آزار می داد. وی در سال ۱۹۵۴ برای بازی در فیلم «در بارانداز» اولین جایزه اسکار خود را دریافت کرد.

 

فاصله گرفتن از اوج

مارلون براندو,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

دهه ۱۹۵۰ بهترین دوران کاری مارلون براندو بود. براندو در همین مدت کم یک بار برنده اسکار و ۳ بار دیگر نیز نامزد دریافت این جایزه معتبر شده و اولین فیلم خود را نیز با عنوان «سربازهای یک چشم» کارگردانی کرده بود. اما دهه ۱۹۶۰ به بدترین دوران حرفه ای براندو تبدیل شد. او به شدت بداخلاق و غیرقابل پیش بینی شده بود و با همبازی هایش رفتار نامناسبی داشت. دیالوگ ها را تغییر می داد و برداشت ها را بی دلیل تکرار می کرد. در واکنش منفی به شهرت، براندو بازیگری را حرفه ای بسیار پوچ و بی استفاده نامید و هالیوود را تنها محملی برای بدست آوردن پول خطاب کرد. دیگر فیلم هایش آن کیفیت و جذابیت سابق را نداشت.

 

اعلان جنگ به هالیوود

مارلون براندو,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

«پدر خوانده» فیلمی بود که زندگی حرفه ای براندو را نجات داد. هنرنمایی او در نقش یک رییس مافیای سنگدل اما بسیار خانواده دوست چیزی فراتر از یک شاهکار عرصه بازیگری بود و فروش خارق العاده فیلم نیز مهر تاییدی بود بر بی نقص بودن سبک بازیگری او و بدین ترتیب براندو دومین جایزه اسکار خود را بدست آورد. اما تصمیم او برای نگرفتن جایزه اسکار، هالیوود را شوکه کرد. وی اعلام کرد که مراسم اسکار را بایکوت کرده و به جای خود یک بازیگر سرخپوست کمتر شناخته شده را به این مراسم فرستاد. این بازیگر در مراسم اسکار نامه براندو را که در آن سیاست های آمریکا در قبال سرخپوستان تقبیح شده بود را قرائت کرد. این رفتار براندو با انتقادات شدیدی روبرو شد.

 

روابط عاشقانه پیچیده

مارلون براندو,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

روابط عاشقانه براندو نیز همانطور که انتظار می رفت مانند زندگی شخصی او پرتنش و ناموفق بود. او سه بار ازدواج کرد و از هر ازدواج خود نیز صاحب یک فرزند شد. وی حتی با یک دختر خدمتکار ۱۴ ساله به نام ماریا کریستینا رویز نیز وارد رابطه شد و چندین کودک را نیز به فرزند خواندگی پذیرفت. اما روی هم رفته تعداد فرزندان بیولوژیکی او را ۱۱ نفر اعلام کرده اند که تعداد واقعی بسیار بیشتر از این تعداد باید باشد. وی حتی در دوران ازدواج نیز روابط نامشروعی داشت و شایعاتی از روابط نامشروع او با جکی کندی، مرلین مونرو،شلی وینترز و هایدی فلیس و تعدادی دیگر از زنان هالیوود شنیده شد. براندو با هر کسی که وارد رابطه می شد، برایش خیانت عاطفی و جسمی، خشونت فیزیکی، سقط جنین غیرقانونی و دست زدن به خودکشی را به ارمغان می آورد. پسرش کریستین به جرم قتل نامزد خواهرش به ۵ سال زندان محکوم شد و دخترش شاین نیز بعد از سال ها افسردگی و مشکلات روانی به زندگی خود پایان داد.

 

آخرین سال های زندگی براندو

مارلون براندو,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران

سال های آخر زندگی مارلون براندو بسیار ناخوشایند بود. وی در دهه ۸۰ و ۹۰ در چندین فیلم حاضر شد که هیچکدام مورد استقبال منتقدان و سینما دوستان قرار نگرفت و اسم او همواره در میان بدترین بازیگران سال قرار داشت. رسانه ها به طور کامل روی زندگی او تمرکز کرده بودند به خصوص بعد از ماجراهای کریستین و شاین. وضعیت جسمانی او رو به وخامت گذاشته بود که چاقی نقش عمده ای در آن داشت. براندو در نهایت در سال ۲۰۰۴ در اثر مشکل ریوی در بیمارستانی در لس آنجلس در سن ۸۰ سالگی درگذشت و با خود میراثی از شورش گری، فریبندگی و استعداد بی تکرار به جای گذاشت.

 

 

bartarinha.ir
  • 20
  • 7
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش